کسی که کاری نمی کند، اشتباهی هم نمی کند. هر کسی که کاری می کند اشتباه هم می کند. اما پافشاری و توجیه و تکرار اشتباه، دیگر اشتباه نیست. انتخاب است. و این اولین بار نیست که ایرانی اشتباه را انتخاب می کند!
مدتی پیش بیانیه ای به نام «نامه همبستگی فمینیستهای ایرانی و آمریکایی» منتشر شد. این بیانیه به وضوح نامه ای در حمایت از ایده ها و عقیده های خانم لیندا صرصور و دفاع بی قید و شرط او از شریعت اسلام است، اما نویسندگان و جمع کنندگان امضا برای بیانیه و نیز امضاکنندگان ادعا می کنند که این بیانیه ربطی به خانم صرصور ندارد!
این نوشته به این جهت منتشر می شود که عکس ادعای این دوستان که به نام فمینیست های ایرانی بیانیه داده اند را ثابت کنم و نشان دهم که این بیانیه به کسی بجز خانم صرصور ربط ندارد و صرفن او را پوشش می دهد. و صد البته شاید هم تلاشی باشد در کمرنگ کردن جنبش چهارشنبه های سفید که مسیح علی نژاد – که عمدتن از طرف بعضی از خانمهای فعال و فمینیست ایرانی نادیده گرفته می شود – در سمت سازماندهی آن قرار دارد.
قسمت هایی از بیانیه را با هم بخوانیم ـ بیانیه فارسی را در اینجا بخوانید – من تلاش می کنم که با سطوری که در میان پرانتز نوشته می شود نگاه خودم را به این شیوه ی نوشتن بیان کنم و سعی می کنم تحلیلی از این نوشته و طرز خاص نوشتن داشته باشم:
در ۲۶ دسامبر، دقیقاً چند روز پیش از خیزش سراسریِ مردم در ایران، عکس زن ایرانیِ شجاعی از طریق شبکه های اجتماعی توجه بسیاری را در جهان جلب نمود. (کیست که نداند این زن در پی یک کمپین که به سرعت فراگیر شده است-چهارشنبه های سفید- در آنجا ایستاده بود و روسری سفیدش را تکان می داد؟ آیا نویسنده نویسندگان این بیانیه این را نمی دانند؟ قصدشان از نام نبردن از این کمپین چیست؟ کوچک نمایی؟) این زن بیآن که حجابی بر سر داشته باشد، بر بالای سکویی ایستاده بود و روسری سفیدش(روسری سفید، روز چهارشنبه ۲۶ دسامبر، «چهارشنبه های سفید» از این جنبش خبر دارید؟ آیا نوشتن و ذکر کردن نام این جنبش برایتان سخت بود خانمها؟) را که بر سر میلهای بسته بود، به آرامی تکان میداد. او اولین زنی نبود که حجاب اجباری را به چالش میکشید؛ (اولین زنی نبود؟ یعنی چه؟ قصدتان کوچک نمایی این حرکت است یا مسئله واقعن چیست؟ چه کسی قبل از او در تاریخ سی ساله ی اخیر چنین کاری را در یک فضای عمومی انجام داده؟) عملکرد او قسمتی از جنبش حقوق زنان، بالاخص کمپین ضد حجاب اجباری بود که پوشش زنان را اختیاری می داند.(کمپین ضد حجاب اجباری؟بله مسلمن چنین کمپینی وجود داشته. کمپین های زیادی روی مونیتورها و با یک اسم و حتی یک سایت شکل گرفته اند و چند سخنگو و… مسلمن هم اطلاعیه ها و اعلامیه هایی منتشر کرده اند. تا آنجا که به یاد دارم یکی از افراد اصلی این کمپین هم خانم مهرانگیز کار بود که همه ما با تلاش های روشنگرانه ی او آشنا هستیم. من هم -برعکس شما – قصد کوچک نمایی هیچ کمپینی را ندارم. به نظرم همه تلاش ها در جهت فعال شدن زنان در احقاق حقوق خود لازم و ضروری است. فعالیت هایی که در فضای مجازی شده است یا آنها که در فضای واقعی و عمومی در ایران رخ داده. همه تاثیرات خود را داشته اند، اما کنش دختر خیابان انقلاب بخصوص در رابطه با چهارشنبه های سفید بود، چرا صحبت از کمپین ضد حجاب اجباری می کنید و با بی تفاوتی و ایگنورانس کامل نسبت به جنبشی که این دختر را به خیابان انقلاب کشید سکوت می کنید؟ این سکوت به نفع چه کسی است؟)
بیانیه ادامه می دهد:
متأسفانه برخی از افراد و رسانههای دست راستی در آمریکا، این حرکت ضد حجاب اجباری را مورد سوء استفاده قرار دادند تا فمینیستهای آمریکایی را بکوبند و آنها را که همواره در جنبشهای مقاومتی علیه تبعیض جنسیتی و خط مشیها و سیاستهای واپسگرا حضور داشتهاند، از میدان به در کنند. جنبشهای مقاومتی که در هریک از دولتهای حاکم در آمریکا – چه در گذشته و چه در حال- بخصوص در ریاست جمهوری ترامپ، حضور فعال و مداوم داشته اند…..
(خوب این قسمت را کمی بیشتر عمیق شویم. افراد و رسانه های دست راستی در آمریکا همیشه حمله های شدیدی به فمینیست های آمریکایی، به حقوق زنان، حق سقط جنین، حق بهداشت زنان و …. داشته اند. و اتفاقن این مسئله ابدن چیز جدیدی نیست و در تمام دوره های ریاست جمهوری دست راستی ها زنان گروهی بودند که شدیدترین عقب گردها را از نظر مطالبات داشته اند. از حملات فیزیکی به فعالان حق سقط جنین و حتی ترور آنها گرفته تا تحقیر زنان فعال و مستقل در رسانه ها. اما خان مهای نویسنده ی این بیانیه ادعا می کنند که این افراد حرکت دختر خیابان انقلاب علیه حجاب را برای کوبیدن فمینیست های آمریکایی مورد سوء استفاده قرار دادند. این ادعا به خاطر چیست؟ مگر فمینیست های آمریکایی باحجابند یا کمپینی در جهت محجبه کردن زنان دارند که حرکت ضد حجاب را بر سرشان بکوبند؟ چرا نویسندگان این بیانیه صادقانه بیان نمی کنند از کی دفاع می کنند؟)
بیانیه ادامه می دهد: کسانی که هیچ سابقهای در دفاع از حقوق زنان آمریکایی در داخل کشور خود ندارند، یکباره مدافع حقوق زنان در خارج از کشور، بویژه حقوق زنان در ایران شدهاند. طرفه آن که این افراد شور ناگهانی خود را بهانهای برای حمله به گروههای مبارز زنان و فعالیتهای فمینیستی در آمریکا، از جمله حرکتهایی مانند «راه پیمایی سراسری زنان» و جنبش «من نیز» کردهاند. به ویژه میتوان به حمله ی آنان به برخی زنان روسری به سری که در «راهپیمایی سراسری زنان» شرکت فعال کرده بودند، اشاره کرد که گاه عکس چنین زنان روسری به سر را در برابر آن زن شجاع ایرانی بدون روسری قرار داده به سخره کشیدند.
(توجه کنیم. اول این که در اینجا از چند جنبش صحبت می شود، «راه پیمایی سراسری زنان»، و جنبش «من نیز». اما بیانیه نویسان اصلن مایل به نام بردن از جنبش «چهارشنبه های سفید» نیستند راستی چرا؟)
(دوم این که «راهپیمایی سراسری زنان» که یکی از رهبران آن خانم لیندا صرصور است که اتفاقن تنها اوست که مورد تمسخر قرار گرفته است و موجبات ناراحتی و خشم این بیانیه نویسان را فراهم آورده، یعنی به نوعی بیانیه تنها در دفاع از اوست. «زنان» روسری به سر مورد تمسخر قرار نگرفتند. تنها یک زن محجبه مورد تمسخر قرار گرفته است که خانم صرصور است. من در اینترنت بسیار گشتم تا شاید بتوانم چیزی که دختر خیابان انقلاب را به «من نیز » متصل کند و تمسخری در این رابطه بر دوش زنان فمینیست آمریکایی بگذارد بیابم ولی پیدا نکردم.)
(تنها چیزی که پیدا می شود همان عکس مشهور است که در یک سو دختر خیابان انقلاب را فمینیست واقعی خوانده اند و لیندا صرصور را فمینیست تقلبی/تصنعی. البته می دانم که لیندا صرصور جمعی از زنان باحجاب را هم در رکاب دارد، ولی حتی عکسی از آنها هم ندیدم. پس مسئله فقط همان دفاع از لیندا صرصور است. شما دقیقن از کدام زنان صحبت می کنید و دفاع می کنید وقتی تنها کسی که مورد حمله قرار گرفته است همان لیندا صرصور است؟)
(دقت کنیم که این بیانیه حتی به اسمی از دستگیری و بی خبری از سرنوشت این دختر نمی پردازد. یعنی این بیانیه ابدن قصد ندارد که توجه فمینیست های آمریکایی را نسبت به سرنوشت یک دختر آزادیخواه ایرانی که به خاطر حجاب اجباری در خیابان ایستاده و دستگیر شده جلب کند. از جنبشی که او در همراهی با آن دست به عمل زده هم حرفی نمی زند. به سرنوشت او هیچ توجهی نشان نمیدهد و تمایلی نیز به این مسئله ندارد.این بیانیه فقط برای زن روسری به سری که به خاطر عقاید خود – و نه روسری خود – مورد تمسخر قرار گرفته دل می سوزاند و جلب ترحم می کند. چرا؟)
ادامه ی بیانیه: ما دراین جا اعتراض خود را نسبت به این گونه روشهای فرصتطلبانه و تفرقه برانگیز اعلام میداریم.
(باز هم هیچ توجهی به دختر خیابان انقلاب نیست، انگار خانمها اصلن تمایلی برای استفاده از موقعیت برای تمرکز کردن به عمل و سرنوشت این دختر ندارند. او را کوچک نشان میدهند تا زن باحجابی را که از قوانین شرع پیروی و حمایت می کند برجسته کنند. به یاد بیاوریم که تیتر بیانیه «نامه همبستگی فمینیستهای ایرانی و آمریکایی» است. همبستگی به هزینه ی چه کسی و به نفع چه کسی؟)
بیانیه ادامه می دهد: مبارزه زنان ایرانی نمیبایست برای بیارج کردن تلاش فمینیستهای آمریکایی بهکار رود.
(تلاش های کدام فمینیست آمریکایی با استناد بر مبارزه ی زنان ایرانی بی ارج شد؟ فمینیست های آمریکایی در جهت حقوق برابر زن و مرد در محیط کار، بالا بردن آمار اشتغال زنان، حق سقط جنین و …. تلاش می کنند. کدامیک از این تلاش ها با استناد بر مبارزه ی زنان ایرانی بی ارج شده است؟)، بخصوص علیه کوشش کسانی که توانستند (سال گذشته) بزرگترین روز اعتراض جهانی زنان در تاریخ را محَقق سازند. (تنها یکی از رهبران این حرکت زن روسری به سر داعشی بود، بقیه زنان آمریکایی هستند که کسی نه فمینیست قلابی می خواندشان و نه ایشان را تمسخر می کند. شاید به این دلیل که آن زنها از قوانین شرع دفاع نمی کنند. عکس هیچ کدام از آنها به تمسخر گرفته نشده. تنها کسی که به عنوان فمینیست تقلبی مطرح شده لیندا صرصور است که اتفاقن از نظر شخص من ادعای بی جایی نیست). زنان ایرانی برای مبارزه با سیاست حجاب اجباری، به برداشتن حجاب روی میآورند، درعین حال پیام کمپین آنها حتی عمیقتر است. کمپین آنان تلاشی است برای دادن حق انتخاب به زنان در پوشیدن یا نپوشیدن روسری فارغ از زور یا فشار حکومتی. بنابراین به تصویر کشیدن یک زن مسلمان آمریکایی فعال با روسری(اتفاقن این حرفتان درست است. زنان ایران به دنبال حق انتخاب زن تلاش می کنند. اما آیا آن زن مسلمان آمریکایی فعال با روسری – راستی چرا اسمش را نمی نویسید؟ اسمش لیندا صرصور است-، هم برای حق انتخاب زنان تلاش می کند؟ لیندا صرصور مدافع سرسخت قوانین شرع و کسی است که به زنی که در جنبش «من نیز» داستان آزار خودش را تعریف کرده، گفته است:”با این ریختت کی به تو تعرض می کنه ” شاید مشکل از درک ما از فمینیسم باشد، ولی من به زنی که این رفتار را در مورد زنان دیگر پیشه می کند فمینیست نمی گویم. شما چطور؟ او اگر خود را فمینیست می خواند منافعی را دنبال می کند. و همان لقب فمنیست قلابی برازنده ی اوست)، به عنوان «فمینیست قلابی» و قرار دادن او در برابر زن شجاع ایرانی بدون روسری تحت عنوان «فمینیست واقعی»، چیزی جز تلاش موذیانه برای ایجاد اختلاف و تنش نیست –و نتیجهای مفید برای مستحکم کردن همبستگی بینالمللی و روابط خواهرانه فراملیتی جهت به دست آوردن حقوق برابر و حق آزادی انتخاب نخواهد داشت.
(خانم صرصور در اعتراض یک زن دیگر به او می گوید که باید واژن شما را از شما بگیرند، او از قوانین شرع طرفداری می کند. اشتباه نکنید من مشکلی با زن مسلمان ندارم. اما صرصور یک زن مسلمان نیست. یک اسلامیست است. یک اسلامیست به هیچ وجه فمینیست نیست. مقایسه ای که شده مقایسه ی غلطی نیست. زنی که برای آزادی پوشش تلاش می کند یک فمینیست واقعی است و زنی که با استفاده از نادانی دیگران و با استفاده از دموکراسی موجود و به اسم فمینیست برای دین و قوانین دینی اش تلاش می کند یک فمینیست قلابی است.)
سئوال هایی را که دارم دوباره تکرار می کنم
۱ – چرا از هر جنبشی سخن می گویید بجز جنبش چهارشنبه های سفید؟
چرا صحبت کردن از یک حرکت که اینطور با استقبال روبرو شده است برایتان تا این حد سخت است؟
چرا جنبش زنان را به میدان حب و بخل خودتان بدل می کنید؟
شما از وحدت با زنان محجبه صحبت می کنید، ولی در عین حال یک حرکت واقعی در جنبش زنان را نادیده می گیرید و کوچک نمایی می کنید. منظورتان از وحدت را بیشتر توضیح دهید؟ چرا با خانم صرصور احساس وحدت شدیدتری می کنید تا با جنبش چهارشنبه های سفید؟
۲- چرا با وجود این که تنها زنی که مورد تمسخر و حمله و احیانن توهین قرار گرفته است خانم اسلامیست، لیندا صرصور است، هیچ اسمی از او نمی آورید و سعی می کنید مسئله را عمومی جلوه دهید.
زنان مسلمان توسط این عکس مسخره نشده اند. و عکس به روسری خانم صرصور ربط ندارد (هرچند که به نظر من حجاب ایشان نمادی از عقب ماندگی شخصی ایشان است). اما این عکس شخصیت او را و حمایتش از قوانین شرع را در مقابل تلاش دختر خیابان انقلاب قرار می دهد. زنان مسلمان مورد حمله قرار نمی گیرند و فمنیست قلابی- اگر کسی از آنها فمینیست باشد – خوانده نمی شوند. لیندا صرصور است که فمینیست قلابی است. چرا صادق نیستید و نمی گویید از کی دفاع می کنید.
۳- شما نویسندگان بیانیه چرا و به چه حقی از جنبشزنان ایران مایه می گذارید؟ اما حتی نامی از کمپینی که در جریان است نمی آورید و آن را کوچک می شمارید و با الفاضی مثل «او اولین زنی نبود که … » تلاش در کوچک شمردن حرکت دختر خیابان انقلابو در مقابل، برجسته کردن یک زن مرتجع و واپسگرای حامی شریعت می کنید و از او دفاع می کنید؟
۴- اتفاقن حرکت دختر خیابان انقلاب حرکت بسیار بزرگی بود. برعکس تصور شما که ریشه در حب و بخل دارد، او اولین زنی بود که به این شکل حرکت کرد. شما حتی خودتان به تقلید از او شال سفید بر دست در خیابانهای یک کشور آزاد حرکت کردید … اما در بیانیه تان اسمی از جنبشی که او به پیروی از آن حرکت کرده است – چهارشنبه های سفید – نمی برید و او می شود «اولین زنی نبود که ….».
۵ ـ دقت کنیم … نه لیندا صرصور که شما به وضوح از او و فقط از او حمایت کرده اید و نه هیچ زن محجبه دیگری در آمریکا نه دستگیر شده است، نه زندانی شده است، و نه تحت شکنجه است. اما دختر خیابان انقلاب دستگیر شده است، زندانی شده است و به احتمال زیاد تحت فشار است. شما چه کسی را مورد حمایت قرار می دهید و چه کسی را با این نوشته برجسته می کنید؟
این الویت ها نشان از چه دارد ؟ به راستی اولویت های شما چیستند؟ دقت کنیم، لیندا صرصور و هیچ زن دیگری به خاطر حجاب دستگیر و زندانی نشده اند. لیندا صرصور به خاطر عقاید مرتجع خود مورد تمسخر قرار می گیرد و شما از عقاید واپسگرای او دفاع می کنید.
۶ – شما در دیالوگ های فیس بوکی ادعا کردید که این حرکت برای ایجاد همبستگی بین المللی و به تحرک در آوردن فمینیست های آمریکایی در دفاع از مبارزات زنان و مردان ایران، از جمله مبارزه ما علیه حجاب اجباری است. نظر به این که بیش از نیمی از ۱۱۰ نفری که این نوشته را امضا کردند زنان ایرانی هستند مشخصن حرکت شما در رابطه با به حرکت در آوردن فمینیست های آمریکایی چندان موثر نبوده است. اما آیا واقعن در این نوشته قصد اصلی دفاع از مبارزات زنان ایران است؟
۷- سخنی با امضا کنندگان این بیانیه – تاکنون چند نفر امضای خود را پس گرفته اند -:طبق گفته های بسیاری از دوستان، این بیانیه با این که به زبان فارسی موجود بود – شاید در موقع ارسال موجود نبود ولی به هرحال فارسی نویسی این بیانیه کار سختی نمی بود – به زبان انگلیسی به امضا کنندگان ارسال می شود و تاکید می شود که خیلی زود باید امضا شود. بسیاری اصلن خانم صرصور را نمی شناختند و مسلمن وقتی می شنوید که زنی به خاطر حجاب مورد تمسخر قرار می گیرد دلتان به درد می آید، اما امروز دیگر می دانید. مهم نیست امضا کنندگان چه می گویند. این بیانیه از شخص دیگری بجز خانم صرصور و احتمالن هم کیشان اسلامیستش دفاع نمی کند.
امروز میانه ی شما با این بی تفاوتی و کوچک نمایی حرکت های بخشی از جنبش زنان به نام چهارشنبه های سفید که نه روی مونیتورها و پشت کیبوردها، بلکه در خیابانها و کوچه های ایران انجام می شود و این بیانیه آن را آنقدر بی اهمیت قلمداد کرده است که حتی یک بار هم از آن نامی نبرده، چیست؟
دختر خیابان انقلاب کمرنگ می شود و «چهارشنبه های سفید» مورد بی مهری «زنان فعال و فمینیست ایرانی»