این‌که هیئت مدیره – و به تبع آن، کمیته انتخابات و دیگر هوادارانش – دوست ندارند هیچ سند ضبط شده ‌ای از خود به‌جا بگذارند را دو سال بیشتر است که فهمیده ‌ایم. و فهمیده ‌ایم که این‌که هیچ‌گاه اجازه تصویربرداری یا صدابرداری همگانی را در جلسات ‌شان نمی ‌دهند به این منظور است که بتوانند گفته‌ های‌ خود و دیگران را آن ‌طور که می‌ خواهند دگرگون کنند و آن نتیجه ‌ای را بگیرند که به‌ نفع ‌شان است. همین است که صدای ضبط شده از جلسه ملاقات بین نامزدهای انتخابات و کمیته سه نفره انتخابات سند گران ‌قیمتی است که برای اولین بار از چنین جلساتی به دست آمده و همچنان که آفتاب آمد دلیل آفتاب، خود بهترین توضیح و تفسیری است که از رفتارها و طرز برخورد زشت، تبعیض ‌آمیز، بی ‌ادبانه، و غیرحرفه ‌ای هیئت انتخابات می ‌توان به‌دست داد. فایل صوتی این جلسه در حال حاضر در سایت www.icc4all.com قابل دسترسی است.

ترکیب هیئت انتخابات

سه نفری که از سوی هیئت مدیره برای نظارت بر انتخابات منصوب شدند شامل خانم و آقایان صدف اعتماد (وکیل)، رامین فرجی (کارآشنای کامپیوتر)، و مشهود ناصری (روزنامه‌ نگار) بودند. از این سه نفر، آقای مشهود ناصری به‌ عنوان یکی از سرسخت‌ ترین هواداران هیئت مدیره همسو با جمهوری اسلامی شناخته شده است. دو نفر دیگر یعنی خانم اعتماد و آقای فرجی را من برای اولین بار در همین انتخابات با نام‌ شان آشنا شدم و سابقه فعالیت‌ های اجتماعی ندارند. شاید لازم باشد تذکر بدهم که این دو نفر را من به لحاظ شخصی نمی ‌شناسم و از خوب و بد شخصیت ‌شان اطلاعی ندارم. آنچه در این‌ جا می‌گویم تنها در چارچوب حضور این دو نفر در هیئت انتخابات است. خانم اعتماد در طول جلسه چند بار تکرار می ‌کنند که این اولین آشنایی ایشان با کنگره است [۱] و پیش از شرکت در هیئت انتخابات پیشینه ‌ای با کنگره نداشته ‌اند. در طول جلسه مشخص می‌ شود که ایشان با اساسنامه کنگره هیچ آشنایی ندارند و اغلب نظرات شخصی خودشان را به عنوان متن اساسنامه ارائه می‌ دهند. از آن تاسف ‌بارتر این‌که ایشان حتا با قوانین حاکم بر نهادهای غیرانتفاعی و برخی مهم‌ترین اصطلاحات این قوانین هم آشنایی ندارند. برای نمونه، در جایی [۲] معلوم می ‌شود که معنی “حد نصاب” (Quorum) را نمی‌ دانند و آقای بهروز آموزگار یک بار دیگر از پله اول برای ایشان مفهوم حد نصاب و ملزومات قانونی آن را توضیح می ‌دهند. آقای فرجی هم در همین جلسه عنوان می ‌کنند که سال پیش چون با کنگره آشنا نبوده ‌اند در رای‌گیری شرکت نکرده ‌اند و تنها یک ماه پیش از سوی آقای بیژن احمدی برای حضور در هیئت انتخابات دعوت شده ‌اند [۳].

به ‌عبارت دیگر، مسئولیت بزرگی مانند برگزاری انتخابات بر عهده سه نفر گذاشته شده که دو نفر از آنان هیچ سابقه حضوری در کنگره نداشته ‌اند و حتا خودشان یک بار هم در رای‌گیری شرکت نکرده ‌اند تا آشنایی هرچند کوچکی با روند انتخابات پیدا کنند. نفر سوم هم کسی است که از تندروترین هواداران هیئت مدیره شناخته می‌شود. انتخاباتی که زیر نظر چنین هیئتی برگزار شود را با هیچ ملاک و معیاری نمی‌ توان بی ‌طرف و سالم نام نهاد.

چگونگی برگزاری انتخابات

توجیهات هیئت انتخابات دو ستون اصلی دارد: یکم، پیروی مو به مو از پیشینه (Precedent) برگزاری انتخابات در سال‌ های قبل؛ و دوم، رجوع دادن مشکلات به هیئت مدیره.

در مورد اول، هرجا که ایرادی در کار بود به این استناد می ‌کردند که سال پیش هم به ‌همین شکل انجام گرفته است. پرسش نامزدها که اگر کاری اشتباه بوده چرا باید تکرار شود هیچ ‌گاه پاسخی دریافت نکرد. افزون بر این، پرسش دیگری که بی  پاسخ ماند این بود که اگر قرار است همه ‌چیز مو به مو بر اساس پیشینه سال‌های قبل باشد پس چرا به تعداد پراکسی که می ‌رسیم قانون عوض می‌شود و برعکس تمام انتخابات پیشین امسال هر کس به‌ جای یک پراکسی می ‌توانست سه پراکسی داشته باشد؟ از آن مهم ‌تر این‌که خانم اعتماد به صراحت می‌ گوید که اگر کسی بیش از سه پراکسی هم داشته باشد به او اجازه رای دادن خواهند داد.

تردید در روش های اجرایی

هیئت انتخابات مطلقا به هیچ یک از تردیدهای نامزدها پاسخ نداد. از آن بدتر این‌که بر این اعتقاد بود که اصولا نامزدها این حق را ندارند که شیوه برگزاری انتخابات را زیر سئوال ببرند یا نظارتی بر این شیوه داشته باشند. به ‌عبارت دیگر، تنها راهی که برای نامزدها می‌ماند این است که به هیئت مدیره و هیئت نظارت اعتماد مطلق داشته باشند که آگاهانه یا ناآگاهانه اشتباه نمی‌ کنند و نتایج را دستکاری نمی‌کنند. یکی دو نمونه از این تردیدها و پاسخ هیئت نظارت از این قرار بود:

کاوه شهروز (ناظر انتخاباتی از سوی مهردخت هادی) پرسید چگونه اطمینان حاصل کنیم کسی که در انتخابات آن ‌لاین شرکت کرده دوباره در انتخابات حضوری رای ندهد؟ [۴] و از آقای فرجی پاسخ گرفت که لیست کسانی که آن ‌لاین رای داده‌ اند به هیئت مدیره تحویل می‌شود و آن‌ها نام افرادی را که رای داده‌ اند، از لیست خارج می ‌کنند. کاوه پرسید چگونه می ‌توان بر این کار نظارت داشت. مشهود ناصری با عصبانیت پاسخ داد که نامزدها نمی ‌توانند به لیست دسترسی داشته باشند چون می ‌فهمند چه کسانی رای داده ‌اند و چه کسانی نداده‌ اند، اما به این موضوع پاسخی نداد که هیئت مدیره نیز در این میان بی‌ طرف نیست به‌ ویژه این‌که دو نفر از اعضای هیئت مدیره خود نامزد انتخابات هستند و اطلاعاتی که آن‌ها به‌ طور یک‌ طرفه به‌ دست می ‌آورند به همان اندازه ارزشمند است. دیگرانی عنوان کردند که بر اساس قوانین انتاریو هر عضوی اجازه دارد به لیست اعضا دسترسی داشته باشد. این موضوع هم مانند بسیاری موضوعات دیگر زیر فریادهای مشهود ناصری بی پاسخ ماند.

نمونه دیگر لایحه (Motion) مربوط به استثنا قائل شدن برای چهار تن از نامزدها بود. توضیح این‌که چهار تن از نامزدها تمامی شرایط لازم برای نامزد شدن را نداشتند به شرح زیر:

بابک تفرشی کمتر از یک سال است که به عضویت کنگره درآمده است؛

یونس زنگی ‌آبادی شهروند کانادا نیست؛

شایان معین چندین سال است عضو کنگره است، اما عضویت سال پیشش برای هیئت مدیره ثابت نشده بود؛

مهردخت هادی نیز چندین سال است عضو فعال کنگره است، اما سال پیش در اعتراض به کارکرد نادرست هیئت مدیره عضویتش را تمدید نکرد.

هیئت مدیره این چهار نفر را در یک سبد گذاشته بود به طوری‌که اعضا می‌ بایست به هر چهار نفر یا رای مثبت بدهند و یا منفی. به ‌عبارت دیگر، کسی نمی‌توانست مثلا به نفر اول و دوم رای مثبت و به نفر سوم و چهارم رای منفی بدهد. این موضوع مورد اعتراض نامزدهای فراگیر قرار گرفت [۵]. رضا قاضی (ناظر انتخاباتی از سوی شایان معین) و کاوه شهروز در این مورد پرسیدند و بر این پرسش اصرار ورزیدند. در این‌جا یکی از زشت ‌ترین صحنه‌ های این جلسه آفریده شد. مشهود ناصری از جا بلند می‌شود و بر سر کاوه شهروز فریاد می‌زند که تو اصلا حق نداری در این جلسه باشی و بسیاری توهین ‌های دیگر که در فایل صوتی قابل شنیدن است. کاوه چندین بار از او می‌ خواهد که بنشیند، اما چنین به‌گوش می‌رسد که او هم‌ چنان به توهین‌ های خود ادامه می ‌دهد. بعد که جو آرام می‌ شود مشهود ناصری در توجیه رفتار زننده ‌اش می ‌گوید من احساس کردم باید از حق این شش نفر (نامزدهای نزدیک به هیئت مدیره) دفاع کنم.

تردیدهای دیگری که نامزدهای فراگیر عنوان می ‌کنند را در این‌جا نمی‌ آورم، اما آن ‌ها را در فایل صوتی می‌ توان شنید. توصیه می‌ کنم به آن گوش بدهید.

نتیجه

انتخابات اخیر برنامه‌ ریزی شده بود تا شش نامزد همسو با جمهوری اسلامی بدون رقابت وارد هیئت مدیره شوند. همه درها بر روی نظارت بر شیوه انتخابات بسته شده بودند. کوچک ‌ترین روزنه ‌ای برای شفافیت در روند انتخابات باز گذاشته نشده بود.

می ‌پرسیدیم چگونه تضمین می‌ کنید که برنامه کامپیوتری رای آن ‌لاین هک نمی‌ شود؟ به ‌جای پاسخ گفتند این برنامه از سوی چندین نهاد دیگر هم استفاده می ‌شود. گفتیم انتخابات آمریکا هم هک شد، این‌که چندین نهاد دیگر از این برنامه استفاده می‌کنند پاسخ مناسب برای هک شدن یا نشدن نیست. افزون بر این، باید نگاه کرد در آن نهادها چقدر تنش وجود داشته است. آیا هیچ نهادی با شرایط مشابه کنگره با توجه به جو عمیق بی ‌اعتمادی که هیئت مدیره به  وجود آورده است می‌شناسید که از این برنامه استفاده کرده باشد؟

می‌ گوییم چگونه اطمینان پیدا می ‌کنید کسی از ایران یا ونکوور یا هر جای دیگری غیر از انتاریو در رای‌ گیری شرکت نمی ‌کند؟ پاسخ می‌دهند اگر موردی سراغ دارید که کسی خلافی انجام داده بگویید. می‌گوییم پس بگذارید یکی دو نماینده از سوی ما این لیست را کنترل کنند. می‌گویند نچ، نمی‌ شود! تا به حال کجا دیده ‌اید که نامزدهای انتخاباتی بر انتخابات نظارت کنند. می‌گوییم والا بجز جمهوری اسلامی تقریبا در همه جا!

می‌گوییم پس لااقل بگذارید یک نفر هم که مورد اعتماد ماست در هیئت نظارت شرکت داشته باشد. می‌گویند ابدا! به  همین‌ ها که هستند اعتماد کنید. می‌گوییم پس بگذارید همین سه نفری که خودتان انتخاب کرده ‌اید لیست را بررسی کنند. می ‌گویند اصلا! همین که هست، می‌ خواهید شرکت کنید، نمی‌ خواهید کناره بگیرید تا ما برای سومین سال متوالی نامزدهای‌ مان را بدون انتخابات به هیئت مدیره بفرستیم.

می ‌گوییم با این تفاصیل دیگر چه فایده ‌ای دارد در این انتخابات شرکت کنیم؟ می‌گویند نگفتیم از باختن در انتخابات می ‌ترسید! می‌گوییم شرکت در انتخاباتی که همه ‌چیزش جفت و جور شده تا شش عزیز کرده در آن پیروز شوند برای ما لطفی ندارد.

واقعیت این است که ما همین حالا بدون شرکت در انتخابات پیروز این غائله ‌ایم. همین که از آن شانزده‌ هزار نفر کذایی تنها چهارصد و اندی برای ‌تان مانده است، همین که همین چهارصد و اندی هم با هزار جور تزویر چهارصد و اندی شده ‌اند، همین که به ‌دنبال کناره‌ گیری نامزدهای ما پانصد نفر از شرکت در انتخابات خودداری کردند ( به ‌جز آن هفتاد هشتاد نفری که پیش از آن رای‌ شان را به نامزدهای ما داده بودند)، همین که بعد از تمام دستکاری‌ ها در عدد و رقم ‌ها باز کمتر از نیمی از اعضا به شما رای دادند، همین‌که به ‌رغم اعلام کناره‌ گیری چهار نامزد باز آرای آن‌ها را اعلام کردید تا آن سیاست ‌گذار بداخلاق‌ تان بتواند مدعی شود با هشتاد درصد آرا “انتخاب” شده است، همگی پیروزی ما هستند. دوران این هیئت مدیره سپری شده است و موقع رفتنش هست. هیئت مدیره ‌ای که در دو سال گذشته حتا یک مورد فعالیت موفقیت ‌آمیز نداشته است و تنها در ایجاد شکاف و تفرقه در جامعه ایرانی-کانادایی موفق بوده است نمی ‌تواند بیش از این برپا بماند.

انتخابات امسال فرصت بزرگی بود که هیئت مدیره اشتباهاتش را جبران کند و با برگزاری یک انتخابات سالم این فرصت را پیدا کند که نفاق و دشمنی که در جامعه ریشه دوانده را درمان کند، اما چه حیف که خام‌ تر از آن بود که پیامدهای این اشتباهش را درک کند.

پانویس‌ ها:

  1. فایل صوتی، دقیقه ۰۰:۰۷:۲۵
  2. فایل صوتی، دقیقه ۰۲:۰۷:۴۰ و دقیقه ۰۲:۰۸:۵۸
  3. فایل صوتی، دقیقه ۰۰:۱۸:۰۰
  4. فایل صوتی، دقیقه ۰۰:۲۹:۰۰
  5. فایل صوتی، دقیقه ۰۱:۱۸:۰۰