“در ایران آزادی بیان وجود دارد و اگر کسی ادعا کند به دلیل مخالفت با حکومت به زندان افتاده است دروغ می گوید.” علی خامنه ای
نظام جمهوری اسلامی ایران خلاصه شده است به سرسپردگی به علی خامنه ای. کسی که این دروغ بزرگ را در سال نو امسال به زبان آورد، او است که پشت درهای بسته سیاست های کلان درون و برون از کشور را تعیین می کند و مشتی خودفروخته با ریش و عمامه، و یا با ته ریش با انگشتان زیبنده به انگشترهای عقیق و فیروزه، آتش خودخواهی علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب (؟) را هر روز فزون تر می کنند.
تکراری از دربار فتحعلیشاه قاجار. دیگر چیزی نمانده است که به خاطر گند دماغ رهبر معظم، شخصی که اصرار دارد حرف آخر را در منطقه خاورمیانه بزند، با استقرار نیروهای سپاه پاسداران در سوریه برای رودررویی با اسرائیل و توهم آزادی بیت المقدس، ایران را با مقابله ی نظامی اسرائیل و پشتیبانی بی چون و چرای امریکا روبرو کند.
در برابر این دیوانگی محض علی خامنه ای نباید ساکت ماند. درگیر شدن مستقیم نیروهای سپاه با اسرائیل در سوریه، اگر هم به یک جنگ کشیده نشود، این سیاست غیرعقلایی ایران را با تحریم های سخت تر و بیشتر از سوی امریکا و اروپا روبرو خواهد کرد. هنگامی که ریسمان تحریم ها به خاطر برنامه هسته ای به خفه کردن حکومت فقاهتی نزدیک شده بود، آقای خامنه ای از “نرمش قهرمانانه” سخن گفت.
با دستور او و برای نجات حکومت فقاهتی بود که مذاکرات برجام با امریکا و اروپا به جریان افتاد، اما از فردای انجام برجام، شخص علی خامنه ای همراه با سخنگویی حسین شریعتمداری، برادران سپاه و دیگر چاپلوسان درگاهش نوار ایرادها از برجام را گذاشتند، اما مسئله به همین جا پایان نگرفت.
آقای خامنه ای با انجام برجام و شروع دوباره فروش نفت از سوی ایران فکر کرد با درآمدهای نفت و دریافت پول های بلوکه شده می شود جنگ با امریکا، اسرائیل و عربستان را با موشک بازی دنبال نماید. جوهر امضاهای قرارداد برجام خشک نشده بود که به دستور آقای خامنه ای، سپاه پاسداران برای انداختن ترس و وحشت، در دل “دشمنان” موشک بازی راه انداخت. روی بدنه ی موشک مرگ بر اسرائیل نوشت آن را هوا کرد. به نوبت سرداران سپاه از برد، توانایی و قدرت تخریبی موشک های ایرانی برای نابودی اسرائیل و این و آن سخن گفتند. و اکنون باز با دستورات آقای خامنه ای بازی “جبهه مقاومت” علیه اسرائیل از لبنان تا سوریه گسترش پیدا کرده است. چنان که ایران دچار درگیری مستقیم با اسرائیل شده است.
سپاه پاسداران با تمامی هارت و پورتهایش همراه با برادران حزب الله لبنان و ارتش شکست خورده اسد از عهده مقابله با داعش (نیرویی شبه نظامی) در سوریه برنیامدند. چنان که بنابر گزارش های تمامی رسانه های معتبر جهان، رژیم اسد در شرف فروپاشی بود که ولادیمیر پوتین برای حفظ پایگاه های نظامی اش در سوریه با نیروی هوایی روسیه وارد جنگ با داعش شد. بمباران های گسترده و هولناک نیروی هوایی روسیه بود که عامل اصلی شکست داعش در سوریه گردید.
در عراق و شمال سوریه هم، بمباران های نیروی هوایی امریکا بود که داعشی ها را در آن منطقه از سوریه از پا درآورد. حال سپاه با این پیشینه، برنامه ی رو در رویی با اسرائیل، دارنده ی یکی از بهترین و مجهزترین ارتش ها در جهان، را دارد. ارتشی که بارها نشان داده است در ۲۴ ساعت نیم میلیون نیرو با پیشرفته ترین وسایل و تکنولوژی های نظامی را به صحنه ی نبرد می آورد.
اسرائیل چندین بار تا به حال پایگاه های سپاه پاسداران را از دور و نزدیک با موشک هدف قرار داده و سوای ویرانی پایگاه ها تلفات جانی برای نیروهای سپاه به بار آورده است. در حمله های موشکی که شامگاه یکشنبه ۹ اردیبهشت صورت گرفت دو پایگاه سپاه به کلی ویران شد و تلفات جانی از ۱۱ تا ۱۸ نفر گزارش شده است. جالب است که به خاطر شدت و دقت این حمله های موشکی سرداران سپاه، رسانه های وابسته به آن و مقامات ایران برای مدتی سکوت اختیار کردند. سپس رسانه های سپاه تلفات را انکار کردند. از هارت و پورت سرداران سپاه هم خبری نبود، ولی علی خامنه ای و سپاه برای منحرف کردن حواس مردم از این شکست به نیروهای نظامی – امنیتی دستور یورش به حسینیه دراویش گنابادی را دادند. دراویش مورد ضرب و شتم و دستگیری قرار گرفتند. اموال آنها را هم غارت کردند.
حکومت آخوندی از عقلانیت بی بهره است. آخوندی که خود را فقیه به شمار می آورد، چه روح الله خمینی باشد، چه خلخالی باشد، چه ابوالمکارم شیرازی باشد که اعدام دلال های ارز را پیشنهاد می کند و چه علی خامنه ای باشد، همگی این فقیهانِ سیاست زده با پروانه اجتهادشان خود را مانند امامان، عالم بر همه جهان هستی، و صاحب امر در امور می دانند. اگر چنین نبود تسخیر سفارت امریکا در تهران به آن افتضاح و خسارت نمی انجامید، جنگ با صدام با پیروزی هایی که به دست آمده بود به شکست و تلفات صدهاهزار نفر نمی انجامید، و علی خامنه ای برای به دست آوردن تکنولوژی هسته ای گاری را جلوی اسب این پروژه قرار نمی داد.
آلمان و فرانسه حاضر بودند برای ایران نیروگاه هسته ای بسازند. ایران می توانست به بهانه ساختن نیروگاه هسته ای بدون دردسر مراحل اولیه تکنولوژی هسته ای را به دست آورد. رودررویی مستقیم نظامی ایران با اسرائیل را هم باید نمونه تازه ای از بی خردی علی خامنه ای و حکومت فقاهتی به شمار آورد.
استقرار نیروهای سپاه پاسداران در سوریه با هدف روشن رو در رویی نظامی با اسرائیل نه تنها منافع ملی ایران را به خطر می اندازد، بلکه با یک اشتباه حساب از سوی نیروهای سپاه می تواند ایران را با یک جنگ تمام عیار با اسرائیل روبرو کند. حزب الله لبنان این اشتباه را کرد. حزب الله لبنان با کشتن و دستگیری چند مرزبان اسرائیلی با هدفِ گرفتنِ اسیر و سپس ردو بدل زندانیان- زندانیان لبنانی در اسرائیل در برابر آزادی سربازان اسیر شده اسرائیل- لبنان را با یک جنگ نابرابر با اسرائیل در سال ۲۰۰۶ روبرو کرد. با ویرانی ها و آوارگی مردم که در اثر بمباران های اسرائیل در لبنان پدید آمد، حسن نصرالله، رهبر حزب الله مجبور شد که به اشتباه خود اذعان کند. او گفت هیچ فکر نمی کردیم با کشته شدن و دستگیری مرزبانان اسرائیل، اسرائیل به جنگ تمام عیار علیه لبنان دست بزند.
آقای خامنه ای و سپاه پاسدارانش تاکنون ویران شدن پایگاه های سپاه در سوریه و دادن تلفات جانی را با وعده های تو خالی انتقام از اسرائیل زیر سبیلی در کرده اند، ولی وضع بدین منوال باقی نخواهد ماند و سپاه پاسداران با از دست دادن پایگاه و نیروهایش مجبور به جوابگویی به حمله های اسرائیل خواهد شد، و در همین جا است که باید پرسیده شود با ادامه ی درگیریها میان سپاه پاسداران و اسرائیل چه پیش خواهد آمد و کار به کجاها خواهد انجامید؟
در رابطه با رو در رویی ایران با اسرائیل در سوریه، دستکم می شود گفت که می تواند به یک رویارویی نظامی اسرائیل و ایران در خاک ایران و اسرائیل کشیده بشود.
آقای ظریف، شما در سخنرانی که در شورای روابط خارجی امریکا داشتید، اظهار کردید “ما (ایران و عربستان) برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردیم. دخالت های ایران و عربستان در عراق، در سوریه و در یمن این واقعیت را آشکارا نشان می دهند. حسین شریعتمداری سخنگوی رسمی و غیررسمی آقای خامنه ای در پیوند با اظهارات شما می نویسد”اظهاراتی که هیچ رنگ و بویی از ابتدائیات رفتار دیپلماتیک در آن دیده نمی شود”. انکار واقعیت سرشت ذهنیت آقای خامنه ای و پیروانش می باشد.
آیا با توجه به اظهارات واقعی شما، رویارویی ایران با اسرائیل در سوریه که زاییده توهم و فکر بیمار علی خامنه ای می باشد، آشفتگی، جنگ و خونریزی در منطقه را گسترش نمی دهد؟
هزینه ی این نابودی ها را مردم یکایک کشورها در منطقه از جمله ایرانیان پرداخته اند. برای جلوگیری از نابودی های بیشتر در منطقه، و هزینه دادن بیشتر مردم ایران، باید جلوی سیاستهای نابخردانه علی خامنه ای گرفته شود.
انتظار مردم ایران از برجام برداشته شدن تدریجی تحریم ها، رونق اقتصادی، عادی شدن روابط حکومت ایران با دیگر کشورها و بهبود یافتن شرایط زندگی بود. بیخود که مردم با برقراری برجام به خیابان ها نریختند و به جشن و پایکوبی نپرداختند. انتظار اوباما و دولتش و اروپایی ها از برجام این بود که حکومت فقاهتی با دریافت و مجاب شدن به ظرفیت و موقعیتش با مذاکرات برجام و در سپهر جهانی از ماجراجویی، بویژه علیه امریکا، اسرائیل و عربستان دست برمی دارد و فکری به حال وضع خراب و آشفته شهروندان ایران می کند. در حالی که آقای خامنه ای با ادعاهای مبالغه آمیز و شعارهای تهدیدآمیز علیه اسرائیل و دهن کجی به امریکا موشک بازی راه انداخت و ایران را بدون کوچکترین منفعتی هر چه بیشتر آلوده جنگ داخلی یمن کرد، شکست داعش در سوریه را با آن نامه ی کذایی قاسم سلیمانی به حساب خود گذاشت و بادرآمدهای نفتی پس از برجام، فروپاشی اقتصاد ایران پیش از برجام را به فراموشی سپرد و ایرانِ از چاله ی تحریم ها بیرون نیامده را، با گسترش دادن سیاست های غلط اش در منطقه، با شروع تحریم های بیشتر و حتی امکان جنگی ناخواسته با اسرائیل روبرو کرده است.
آقای ظریف، از بدیهیات است که دشمنی حکومت فقاهتی با اسرائیل، پیامدش دشمنی امریکا با ایران می باشد. شما اساس این واقعیت را یک بار به خوبی اظهار داشتید که کنگره آمریکا در جیب لابی اسرائیل است. عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس گنج قارون برای آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان می باشند. بیخودی که این کشورها از عربستان و شیخ نشین ها پشتیبانی نمی کنند. بنابراین آشکار است که در هر رویارویی حکومت فقاهتی با هر یک از این کشورها، آمریکا و متحدین اروپایی اش از این کشورها پشتیبانی می کنند. هزینه های حزب الله بازی در لبنان، در عراق، در سوریه و در یمن نه تنها رمق اقتصاد وابسته به نفت ایران را کشیده است، بلکه برای ایران در سراسر خاورمیانه دشمن به وجود آورده است. باید به این وضعیت بغرنج و اسفناکی که آقای خامنه ای در روابط ایران با کشورهای همسایه و جهان به وجود آورده است، خاتمه داده شود. مردم ایران در تظاهرات دی ماه ۹۶ زیر باتوم و گلوله با شعارهایشان حرف اصلی شان را با آقای خامنه ای زدند.
دشمن ما همین جاست/الکی می گن امریکاست
به ما خیانت شده/نقض امانت شده
آقای ظریف، هر آنچه در این نوشته آمد، موضوعاتی نیست که شما از آنها بی خبر باشید، بلکه این مسائل به این خاطر بازگو شده اند تا مقدمه ای برای طرح موضوع با شما باشند. در ایران ما، اکثریت دست اندرکاران در حکومت مقام و مسئولیت را برای بهره برداری شخصی قبول می کنند. بالا آمدن فساد از سروکله ی حکومت فقاهتی به همین خاطر است. این از عارضه های مشخص و آشکار در نظام های غیردمکراتیک و عقب افتاده است. با این حال در کشور ما، همیشه افرادی هم بوده اند که مقام و مسئولیت را برای خدمت به مردم و میهن شان انتخاب کرده اند و آنگاه که لازم است بین خواسته شاه و یا ولی فقیه و صلاح و منفعت مردم یکی را انتخاب بکنند، آنها با شجاعت و پذیرفتن هزینه هایش طرف مردم و ملت را گرفته اند. در همین حکومت فقاهتی، مهندس بازرگان و ابوالحسن بنی صدر نخست وزیری و رئیس جمهوری بودن را به تدارکاتچی شدن روح الله خمینی و کار کردن با دکتر بهشتی و علی اکبر رفسنجانی (دو حریص بی تاب برای حکومتداری) بخشیدند. مردان و زنان بیشتری در زمینه های مختلف یا ترک وطن کردند و یا خانه نشین شدند، ولی تن به اسارت حکومت فقاهتی ندادند.
سیاست خارجی ایران که به دست بی کفایت و نابخردانه علی خامنه ای و سپا پاسداران افتاده است، ایران را دارد هر روز به سوی نابودی سوق می دهد. راستش را بخواهید شما آلت و آچار تعمیر خرابکاری های علی خامنه ای در روابط بین المللی شده اید. شما به عنوان وزیر امور خارجه دیگر نباید و نشاید که در برابر خطر نابودی کشور ساکت بمانید. با مردم همراه شوید.