نویسنده: پُل والدمن
بسیار دشوار است که بنویسم روز سه شنبه رئیس جمهور کشورمان به یکی از هنرپیشه های فیلم های پورنو زنگ می زند و می پرسد که حق سکوت را به چه کس یا حسابی باید پرداخت کند. بدیهی است که در این جستار قصد پرداختن به این موضوع را ندارم، بلکه می خواهم به موضوعی دیگر که جهت دیگری از سیاست های رئیس جمهور آمریکا را نشان می دهد، بپردازم. موضوعی که این روزها جهان با حیرت شاهد آن است:
آشکار است که قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار اهل عربستان سعودی، روابط ما با این کشور را بسیار پیچیده کرده است. ما باید بپرسیم پیامد سیاست های تجاری و مالی رئیس جمهور کدامند؟ طرح این پرسش از آن نظر مهم است که نمی شود تنها با توافق های تجاری و مالی سیاست ریاست جمهوری یک کشور را تعیین کرد. چرا که در چنین وضعیتی تنها سود رئیس جمهور تعیین کننده سیاست کشور می شود.
ما باید به خودمان یادآور شویم که قتل دهشتناک خاشقجی جدیدترین لکه سیاهی است که در چندین دهه حکومت بر دامن سعودی ها نشسته است. فهرست نابکاری های این دولت چنان بلند است که یادآوری آنها هم وقت زیادی می طلبد. با این وجود، دولت های دموکرات و جمهوری خواه، همیشه بر استبداد حکومت سعودی چشم فرو بسته اند؛ نبود آزادی بیان، آزادی رسانه، آزادی دین و آزادی های فردی را همیشه دولت های امریکا ندیده اند یا نخواسته اند که ببینند. چشم بستن به نامردمی های دولت های سعودی، به خاطر معاملات نفت است و استراتژی دولت آمریکا در منطقه خاورمیانه. داشتن هم پیمانی مثل عربستان سعودی برای پیشبرد سیاست های منطقه ای، دولت های آمریکا در دهه های گذشته را واداشته که بر ظلم و ستم بر مردم و نبود آزادی هایی که در بیانیه سازمان ملل آمده است، چشم ببندند.
شگفت انگیزی در سیاست های منطقه ای آمریکا در برابر عربستان سعودی بسیار است؛ دخالت سعودی ها در جنگ داخلی یمن و کشتار هزاران غیرنظامی از جمله کودکان و زنان غیرمسلح همیشه با پشتیبانی و چراغ سبز آمریکا مواجه بوده است. پرسش این است که در چنین وضعیتی چرا قتل یک روزنامه نگار می تواند روابط بین دو کشور را به خطر بیندازد؟
فکر کنیم تا به واقعیت پی ببریم؛ واقعیت این است که در دوران ریاست جمهوری ترامپ سیاست های پیچیده خارجی کشورها با آمریکا تبدیل شده به مناسبات شخصی ایشان. در این راستا، ایشان بارها گفته اند که عربستان و حاکمان آن را دوست دارد. پس مناسبات پیچیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشی سیاسی ایشان را روشن نمی کنند، بلکه علاقه شخصی شان تعیین کننده سیاست خارجی امروز آمریکا شده است. پرسش این است که چرا ترامپ دولت و حاکمان سعودی را دوست دارد؟ زیرا آنان سبیل او را چرب می کنند.
بدیهی است که هر دو طرف این واقعیت تلخ را انکار کنند، اما ترامپ چگونه این انکار را ذکر می کند.
تا امروز چنین بوده که هرگاه مدیران کشورهای هم پیمان آمریکا مرتکب کنش اشتباهی می شوند، ترامپ برای انکار آنچه رخ داده است، انکار خود حاکمان را شاهد مدعای خود می کند.
گویا تایید و به شهادت گرفتن انکار کسی که ظلم می کند در مشی آقای ترامپ شرمگینی ندارد. ترامپ در یک سخنرانی در آلاباما، سال ۲۰۱۵ می گوید: “عربستان سعودی ها مردمان خوبی هستند، من همراه بسیارانی از آنها بوده ام. آنها از من آپارتمان می خرند. آنان ۴۰ یا گاه ۵۰ میلیون هزینه خرید خانه و آپارتمان می کنند. با این حساب آیا قرار است من آنها را دوست نداشته باشم؟ من آنها را بسیار دوست دارم.”
در مورد قتل روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول هم از همین شیوه استفاده می کند و حرف های ولیعهد عربستان را شاهد انکار قتل توسط سعودی ها می کند:
«اگر مشخص شود که خاشقجی در کنسولگری به قتل رسیده است، عوامل این قتل را «مجازات سختی» خواهد کرد. با این حال او از این که رسانهها، به گفته وی عربستان سعودی را در مفقود شدن جمال خاشقجی محکوم میکنند، انتقاد کرده است: «با ولیعهد عربستان سعودی [تلفنی] صحبت کردم. او به کلی داشتن هرگونه اطلاعی درباره آنچه در کنسولگریشان در ترکیه رخ داده را تکذیب میکند».
گفته های تکان دهنده ی ترامپ بسیار است. همین بسیاری گفته های شگفت انگیز موجب می شود که بتوان به راحتی از بسیاری از گفته های ناپسند و نامعمول او که زشت و پلشت هم هستند، گذشت. اما این را دوباره بخوانید. شما با کاندیدای ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مواجه هستید که می گوید: من برخی کشورها را بسیار دوست دارم، زیرا آنها به من میلیون ها دلار پول داده اند و تعهد کرده اند که سیاست خارجی شان را بر وفق مراد ما سامان دهند. «روا و سزاوار است که من آنها را دوست نداشته باشم؟ چگونه می شود آنها را دوست نداشت در حالی که آنان حتا به من پول می دهند؟”
توجه داشته باشیم که معامله ترامپ با شاهزاده های سعودی به خرید آپارتمان ختم نمی شود. او املاک زیادی به آنها فروخته و آنان در پروژه های ایشان سرمایه گذاری کرده اند. گزارش های دیوید فهرنتولد و جاناتان اوکانلل در واشنگتن پست تاییدی است بر درستی این ادعا:
«تجارت و روابط بازرگانی و مالی با سعودی ها پس از تسخیر اریکه قدرت توسط ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شد. هواداران و سیاست گذاران سعودی تنها در واشنگتن ۲۷۰ هزار دلار اتاق از هتل ترامپ اجاره کرده اند. هتل های او در نیویورک، شیکاگو و شهرهای دیگر هم رقم های مشابهی را برای سال پیش میلادی نشان می دهند.»
به یقین به همین دلیل است که در قانون اساسی در ماده ای دریافت هر نوع هدیه به صورت املاک و غیره از پادشاه، نخست وزیر یا شریک تجاری ممنوع است. “اگر یک کشور خارجی رشوه ای به عنوان هدیه به رئیس جمهور بدهد، چگونه می شود مطمئن بود که تصمیم های ریاست جمهوری نه بر مبنای منافع شخصی بلکه منافع عمومی و ملی آمریکا بوده است.
نگرانی روابط خارجی آمریکا در دوران زمامداری ترامپ بیش از هر رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا است. همه عمر او صرف جمع آوری و اندوختن ثروت شده است. خودش می گوید: “در همه ی عمر حریص، طماع و مال اندوز بوده ام. من تمام پول هایی که ممکن بوده است را شکار کرده ام. باور کنید من حریص هستم.” او اطمینان داده است که کسب و کارش حتا پس از تسخیر کاخ ریاست جمهور هم ادامه خواهد داشت و همه ی توان خود و همکارانش بر این خواهد بود که همه ی راه ها برای کسانی که می توانند به نفع او کار کنند تا او را بیش از پیش ثروتمند نمایند، باز شود. او هنوز هم از ارائه گزارش اظهارنامه مالیاتی اش خودداری می کند و معلوم نیست که در سال های پیش از چه کسان و برای چه هدفی پول دریافت کرده است.
روز سه شنبه، ترامپ در توئیتی نوشت:
برای ثبت در رسانه ها، من هیچ منافعی در عربستان سعودی (یا روسیه به عنوان نمونه) ندارم. هر نوع گزارشی در این مورد خبر دروغ است (که از این دست دروغ ها هم کم نیست.)!
این همان ادعایی است که ترامپ پیشتر در مورد روسیه هم گفته بود. یعنی دروغی مشابه. نکته مهم این نیست که ترامپ منافعی در عربستان سعودی دارد یا نه، بلکه نکته این است که سعودی ها منافعی نزد او دارند یا نه. همین مورد در مورد روسیه هم مصداق دارد.
اگر شما اهل سعودی هستید، زیباترین و دل انگیزترین چیز ترامپ این است که او هیچ ظرافتی در اندیشه و عمل ندارد. پس حیرت نکنید که چگونه می شود به او نزدیک شد. وی به صراحت گفته است که راه نزدیک شدن به او واریز پول است به جیبش. نگران هم نباشید که ایشان راه را برای به دست آوردن دلش باز کرده است؛ خرید املاک و اقامت در هتل هایش در سراسر جهان. البته با توجه به ترکیب خودشیفتگی و ناامنی نزد او، اگر به کشورتان دعوتش کنید و به مدال طلا بدهید، یقین داشته باشید که برای همیشه دوست او خواهید بود.
رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا بیستم مهر ماه پس از طرح درخواست شماری از سناتورهای آمریکا برای تحقیقات در مورد خاشقجی تحت قوانینی که اجازه اعمال تحریمهایی را میدهد، گفته بود «من دوست ندارم جلوی ورود پولی عظیم که به کشورمان سرازیر میشود را بگیرم. آنها ۱۱۰ میلیارد دلار خرج جنگافزار میکنند».
وظیفه هر رئیس جمهوری در آمریکا این است که ارزش های آمریکایی و خواسته های ملی را پاسداری کند. این نکته حتا در مورد خرید اسلحه هم مصداق دارد. یعنی باید دید خریدار اسلحه با چه نیتی اقدام به خرید اسلحه می کند؛ برای ترور و دخالت در سایر کشورها یا فقط برای دفاع از حقوق مردمش. اما شاهد هستیم که در مورد قتل خاشقجی، ترامپ به صراحت اعلام می کند که ما نمی توانیم از سعودی ها برای موضوع ناروشنی دست بکشیم یا آنها را مجازات کنیم.
رئیسجمهوری آمریکا دراظهاراتش با اشاره به سفارش تسلیحاتی گسترده عربستان سعودی از ایالات متحده، و اینکه این سفارش بزرگ فرصتهای شغلی زیادی در ایالات متحده ایجاد کرده میگوید «حالا بعضی ها از من می خواهند که این سفارش را لغو کنم. خوب آیا این به معنی آسیب زدن به کشور خودمان نیست؟ آنها میگویند آمریکا به ما [جنگافزار] نمیفروشد، پس ما از چین یا روسیه میخریم. البته کشورهای دیگری هم هستند».
اما تنها ترامپ است که به طور آشکارا و به طور مستقیم از سایر کشورها پول دریافت می کند و باز تنها او است که صراحت کامل در انجام این کار دارد و مشخص است که اگر شما به او پول بدهید، همان کاری می کند که شما خواسته اید. با این شرایط، معلوم نیست که با توجه به قتل روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان در ترکیه، و ادعاهای فراوان ترکیه مبنی بر اتفاق این قتل در کنسولگری، آیا مناسبات ریاض و واشنگتن دستخوش تغییر خواهد بود یا نه؟
به گزارش خبرگزاری رویترز، دونالد ترامپ بعدازظهر سهشنبه، ۲۴ مهرماه، در صفحه شخصی توئیترش نوشت: «همین الان با ولیعهد عربستان سعودی [تلفنی] صحبت کردم. او به کلی داشتن هرگونه اطلاعی درباره آنچه در کنسولگریشان در ترکیه رخ داده را تکذیب میکند.»
او در ادامه توئیت خود آورد: «[ولیعهد عربستان] به من گفت که تحقیقات مفصل و کاملی در این خصوص آغاز شده و به سرعت گستردهتر نیز خواهد شد. پاسخها به زودی در راهند.»
ترامپ در همین روز همچنین به آسوشیتدپرس گفت این که رسانهها عربستان سعودی را در این خصوص محکوم میکنند، یک نمونه دیگر از عملکرد نادرست رسانهها در «محکوم شناختن» متهم تا زمان اثبات «بیگناهیاش» است.
ساعاتی پیش از این اظهارات آقای ترامپ در گفتوگو با شبکه «فاکس بیزنس» گفته بود که اگر ملک سلمان، پادشاه عربستان یا محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور درباره سرنوشت جمال خاشقجی چیزی بدانند، «بد خواهد شد». این در حالی است که رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه پس از تماس با پادشاه سعودی گفت که ملک سلمان از سرنوشت آقای خاشقجی ابراز بیاطلاعی کرده و افزود که برداشت وی از این مکالمه این است که احتمالا «قاتلان خودسر» در این پرونده دست داشتهاند.
ترامپ ۲۴ مهرماه در پاسخ به پرسشهای تریش رگان، مجری شبکه فاکس، در مورد جریان ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد ولیعهد عربستان، گفته «اگر پادشاه و ولیعهد عربستان (در مورد آنچه گذشته) اطلاع داشتند، این بد است. اگر نمیدانستند چیزهای بدی ممکن است اتفاق بیافتد».
او سپس افزوده «عربستان سعودی متحد ما است. آنها علیه ایران، علیه موشکها، و علیه تلاشهای آنها (جمهوری اسلامی) برای کنترل خاورمیانه یک همپیمان هستند… بنابر این عربستان سعودی برای من متحد بسیار بزرگی بوده، آنها سرمایهگذاری عظیمی کردهاند. آنها در حال نبرد با ترور هستند».
منبع: سایت واشنگتن پست شانزدهم اکتبر ۲۰۱۸