برای لادن و رویا برومند که پدرشان، عبدالرحمان برومند، به وسیله اسلامگرایان در پاریس به قتل رسید
کشتار امروز طراحان کارتون و روزنامه نگاران در پاریس یکی از بزرگترین جنایت های تاریخ معاصر علیه آزادی بیان بود. امید می رود که هر انسانی که خود را آزاده و عضوی از جهان آزاد می شمارد و به ویژه ایرانیانی که بر اثر یک حکومت استبداد دینی از ایران بیرون آمده اند و در کشورهای دموکراسی زندگی می کنند، بدون هیچ گونه اما و اگری، این جنایت هولناک علیه آزادی بیان را با تمام قوا محکوم نمایند. این که شهروندان بومی فرانسه و سایر کشورهای دموکراسی در غرب با حضور چشمگیر خود در میدان های شهرهای فرانسه و اروپا نسبت به این جنایت ابراز انزجار کرده اند قابل تحسین ولی غیر منتظره نیست. ولی سکوت و محکوم نکردن شفاف این کشتار به وسیله ایرانیان بهیچ وجه شایسته نیست.
در واقع مایه شرمندگی ایرانیان است که این خمینی، بنیانگذار حکومت استبداد دینی جمهوری اسلامی، بود که با صدور فتوای قتل سلمان رشدی، بانی بدعتی جنایتکارانه شد. در ۲۹ بهمن ماه ۱۳۶۷ (۱۹۸۸) خمینی بدون آن که کتاب آیه های شیطانی را خوانده باشد، فرمان قتل نویسنده کتاب را به بهانه مطالب توهین آمیز علیه پیامبر اسلام صادر کرد. این است متن فتوای شرم آور خمینی به نقل از تارنمای «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»:
«بسمه تعالی انا لله و انا الیه راجعون به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی« که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته روح الله الموسوی الخمینی)).
شاید برای نخستین بار در تاریخ معاصر جهان بود که رهبر یک کشور به صورت آشکار و بی واهمه از هر گونه واکنشی از جانب کشورهای دموکرات، این چنین فتوای قتل شهروند کشور دیگری را به بهانه توهین به دین صادر کرده باشد.
در پیش و پس از صدور این فتوا، شمار زیادی از ایرانیان مخالف نظام جمهوری اسلامی، بنابر فتواهای مشابه در بیرون از ایران از جمله در همین کشور فرانسه به قتل رسیدند که سرشناس ترین آنها دکتر شاپور بختیار، نخست وزیر پیشین ایران بود. و در داخل ایران نیز همین گونه فتواهای نفرت انگیز ملایان بود که منجر به قتل های زنجیره ای آزادیخواهان و نویسندگان ایران شد. پروانه و داریوش فروهر از رهبران مطرح و دموکرات مخالف نظام اسلامی، از جمله قربانیان قتل های زنجیره ای بودند. بدن تب دار پروانه فروهر را دشنه آجین کردند و همسرش، داریوش فروهر را نیز با دشنه کشتند و رو به قبله کردند! شرمشان باد که جان وخرد انسان ها را آماج کینه توزی ایمان کورشان به منظور بقای حکومتشان می کنند.
بی شک نمی توان گناه این کشتارها را بر گردن همه مسلمانان و دین اسلام انداخت. ولی بهیچ وجه نیز نمی توان دین اسلام را بی ایراد تلقی کرد و نقش مخرب اسلام ایدئولوژیک و سیاسی و سردمداران معاصر آن، یعنی خمینی و دار و دسته معمم و مکلایش در جمهوری اسلامی، را نادیده گرفت. گسترش دادن جنایت و جنایت پیشگی مسلمانان متعصب و افراطی به همه مسلمانان، مردود و تبعیض آمیز است. ولی آنان که نقش ویرانگر اسلام سیاسی و ایدئولوژیک را نادیده می گیرند، مرتکب سهل انگاری مهیب و مخربی می شوند. از این رو برگرده ایرانیان و مسلمانان آزادیخواه است که بیش از پیروان سایر دین ها در محکومیت جنایت امروز علیه آزادی بیان، آشکارا، بی واهمه و همه جانبه بکوشند و همچنین بیش از پیش در امر زدودن هر چه زودتر حکومت جمهوری اسلامی و جابجایی آن با یک جمهوری ایرانی مبتنی بر دموکراسی و جدایی دین از دولت به مردم ایران یاری رسانند.
زندگانی بدون آزادی بیان و اجتماع خفقان آمیز و ملالت آور است. در واقع، امروز در پاریس ((آزادی بیان)) به گلوله بسته شد و شماری از منادیان بارز آن کشته شدند. امروز به گونه ای اسلامگریان مخالف آزادی بیان با خون روزنامه نگاران مابین جانبداران آزادی بیان و مخالفانش خط کشی کردند. ما به عنوان ایرانی و یا مسلمان می بایستی تصمیم بگیریم که کدام طرف خط هستیم.
موجب خوشوقتی است که امروز شمار بزرگی ازایرانیان آزادیخواه و مهاجر در کنار همه مردمان دموکرات فرانسه و جهان گفتند که ((ما هم چارلی هستیم)) که معنایش همانا این است: یا آزادی یا مرگ!