به یاد کابل زیبای نازداه ببر
فضای عشق من از تو ستاره باران است
مرا به قصۀ شبهای جاودانه ببر
به تیر مرگ، پروبال مرغکان بستند
خبر به شاخۀ عریان آشیانه ببر
دلم گرفته زبد مستی شراب امشب
مرا به ساحل دریای بیکرانه ببر
دلم به یاد تو، هر شب بهانه می گیرد
بیا و خاطره ها را به یک بهانه ببر
به یاد عشق پری زادگان رفته مرا
به کوچه های طرب خیز یک ترانه ببر
صدای بوسۀ لب های داغ خوبانرا
به گوش منتظرنالۀ شبانه ببر
خراب ساغر سرشار شعر کهزادم
مرا به میکدۀ شاعر زمانه ببر
زندهیاد یوسف کهزاد شخصیت چندین بعدی فرهنگی داشت و اما از میان آن همه هنرهایی که داشت بیشتر در هنر نقاشی پر آوازه بود. از او همیشه به حیث یکی از چهرههای پیشگام در هنر نقاشی نوین افغانستان یاد شده است.
او به سال ۱۳۱۴ خورشیدی برابر با ۱۹۳۵ میلادی در شهر کابل چشم به جهان گشود. مکتب را در لیسۀ امانی که در آن روزگار نامش را به لیسۀ نجات بدل کرده بودند تمام کرد. به سال ۱۳۳۳ خورشیدی برابر با ۱۹۵۴ میلادی به دانشگاه کابل رفت و در دانشکدۀ ادبیات به آموزش عالی پرداخت.
کهزاد از همان دوران دانش آموزی به هنر و ادبیات روی آورد و در همین سالها بود که جایزۀ نخست ادبی شعر را از ریاست مستقل مطبوعات به دست آورد.
او در شعر و شاعری بیشتر به مکتب هند گرایش داشت که دلیل آن می تواند این امر بوده باشد که کهزاد از همان نوجوانی با شعر ابوالمعانی بیدل آشنایی پیدا کرد. شعر بیدل بر تخیل شاعرانۀ او تاثیرگذاری بزرگی داشته است. او خود جایی گفته است که استاد زبان و ادبیات پارسی دری نجف علی خان او را در زمینۀ ادبیات همیشه تشویق می کرده و رمز و راز مکتب هند را برای او یاد داده است. به همین گونه بینوایان هوگو یکی از کتابهای تاثیر گذار بر کهزاد بوده است.
کهزاد پس از پایان آموزش به حیث نویسنده و هنرمند در « شاری ننداری» به کار پرداخت. پس از آن به سال ۱۳۳۹/ ۱۹۶۰ برای آموزش در بخش نقاشی به ایتالیا رفت و در اکادمی هنرهای زیبای شهر روم به آموزش پرداخت.
در همان زمان رشته نمایشگاه های نقاشی خود را در ایتالیا، آلمان، دنمارک، سویدن راه اندازی کرد. چنان که در نمایشگاه ایتالیا جایزۀ نخست هنری را دریافت کرد.
زندهیاد کهزاد پس از پایان
آموزش به کشور برگشت مدت زمانی مدیر دفتر هنر بود و مدتی هم در ریاست تالیف و
ترجمۀ وزارت معارف کشور کار کرد.
به سال ۱۳۴۵/ ۱۹۶۶ به ریاست ثقافت و هنر وزارت اطلاعات و فرهنگ گماشته شد. در همین زمان بود که زنده یاد یوسف کهزاد نگارستانی پروفیسور غلام محمد میمنهگی را پایه گذاری کرد. این نگارستان دارای بخشهای آموزشی در زمینههای نقاشی، مجسمهسازی، خطاطی، منیاتوری بود که در پیوند به رشد و توسعۀ این هنرها در افغاستان خدمات چشمگیری انجام و صدها هنرمند جوان در این نگارستان آموزش دیده اند.
کهزاد خود مدت زمانی مسوولیت رهبری نگارستان غلام محمد میمنهگی را بر عهده داشت. آخرین شغل دیوانی زندهیاد کهزاد در وزارت اطلاعات و فرهنگ بود که آنجا مسوُولیت ریاست فرهنگ را برعهده داشت.
سال ۱۳۷۱/ ۱۹۹۲ خورشیدی کهزاد همراه با خانواده کشور را ترک کرد. هشت سال را بگونۀ پناهنده در هند به سر برد تا این که کشتی سرگردان زندهگی او به ایالات متحد امریکا رسید و تا آخرین لحظههای زندهگی همانجا زیست.
کهزاد در امر معرفی نقاشی افغانستان در ایالات متحد امریکا نیز سهم شایسته یی داشت. چنان که رشته نمایشگاههای نقاشی خود را در شهرهای گوناگون امریکا راه اندازی کرد که این نمایشگاهها هر بار پیروزیهایی برای هنر افغانستان در پی داشت.
او پیش از این نمایشگاه هایی را نیز در هند راه اندازی کرده بود. بدین گونه کهزاد چون مسافر هفت شهر هنر، هنر نقاشی افغانستان را چون مشعلی به کشورهای گوناگون جهان برد و در فروغ آن، چهرۀ دیگری از افغانستان را برای جهانیان معرفی کرد.
او از میان
همه هنرهایی که داشت به گفتۀ خودش نقاشی را رشتۀ اساسی خود می دانست در حالی که به
تعبیری با هفت شهر هنر آشنا بود.
از کهزاد تاکنون این آثار نشر
شده است:
– جلوههای زیبایی هنر
– وخدا زیبایی را آفرید
– مرواریدهای سیاه
– گزیدههای شعرها
در پایان باید گفت که افزون بر
این نوشته های زیاد و داستانهایی نیز از کهزاد در نشریه های گوناگون چه در کشور و
چه در بیرون و به همین گونه در نشرات برقی نشر شده اند که نیاز است گرد آوری شوند
تا به گونۀ کتاب های جداگانه در اختیار علا قمندان آثار او قرار گیرند.
آسمان روانش پر از ستارهگان
مغفرت الهی باد!