شهروند ـ کانادایی‌ها هر سال در اول جولای (ژوئیه) سالگرد کانادا را جشن می‌گیرند. امسال ۱۴۹ سال از روزی که «فرمان آمریکای شمالی بریتانیا» (که امروز به «فرمان قانون اساسی» معروف است) تصویب شد و مطابق آن دو مستعمره‌ی بریتانیایی (نوا اسکوشیا و نیوبرانزویک) به یکی از استان‌های امپراتوری بریتانیا («استان کانادا»، یعنی انتاریو و کبک امروزی) پیوستند و کشور واحدی به نام «کانادا» تشکیل شد می‌گذرد. این است که کانادایی‌ها در سراسر کشور و در سراسر جهان این روز را جشن می‌گیرند.

فدراسیون جدیدی که در آن سال تشکیل شد، تنها ۴ استان داشت (انتاریو و کبک دوباره جدا شدند ولی این بار در قالب کشوری واحد) و مانده بود تا به کانادای امروزی بدل شود ولی از نظر خیلی‌ها این آغاز کانادا به عنوان کشوری «مستقل» است. گرچه در واقع پارلمان بریتانیا تا همین سال ۱۹۸۲ بعضی حقوق کنترل سیاسی بر این کشور را داشت و البته تا همین امروز هم ملکه الیزابت دوم پادشاه کشور است.

canada-day-S

تاریخ «روز کانادا»

پیشینه روز کانادا به ۲۰ ژوئن ۱۸۶۸ کمتر از یک سال پس از تاریخ کنفدراسیون باز می‌گردد. در این روز فرماندار کل وقت، ویسکانت مانک، فرمانی سلطنتی صادر کرد و از کانادایی‌ها خواست «سالگرد کنفدراسیون را جشن بگیرید»، اما تنها در سال ۱۸۷۹ بود که این روز به تعطیل رسمی بدل شد و در آن هنگام البته روز «قلمرو» (Dominion) نام داشت (چرا که «فرمان آمریکای شمالی بریتانیا» از کانادا به عنوان «قلمرو» یاد می‌کند). با این حال هنوز برای کانادایی که درگیر شکل دادن به هویتی ملی که مورد قبول تمام ساکنان سرزمین پهناور آن باشد بود، «روز کانادا» خیلی جدی گرفته نمی‌شد. واقعیت اینجا است که تا اوایل قرن بیستم بیشتر کانادایی‌ها خود را اهل بریتانیا می‌دانستند. اولین جشن رسمی این مراسم تا سال ۱۹۱۷ (سالگرد ۵۰ سالگی) برگزار نشد و پس از آن هم دوباره تا حدود یک دهه جشن تولد گرفتن برای کانادا فراموش شد. طرفه آن که اهمیت یافتن این روز خود در نتیجه کشاکش‌های تامین هویت ملی بوده است.

پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۶ بود که فیلیاس کوت، از اعضای کبک در مجلس عوام، لایحه‌ای خصوصی به مجلس معرفی کرد تا «روز قلمرو» به «روز کانادا» تغییر نام یابد. مجلس عوام آن‌را به سرعت تصویب کرد، اما مجلس سنا حاضر به قبول آن نشد و پیشنهاد داد نام این روز به «تعطیلات ملی کانادا» تغییر پیدا کند و این بار مجلس عوام با چنین پیشنهادی توافق نکرد و عملا لایحه‌ی کوت از بین رفت.

تازه از سال ۱۹۵۸ به این طرف بود که دولت کانادا شروع به بزرگداشت جدی «روز قلمرو» کرد. این البته به هیچ‌وجه نمایش «میهن‌پرستی کانادایی» که مغایر با بریتانیا باشد نبود. درست برعکس. معمول بود که رژه‌ها و رسوم ارتش بریتانیا در تپه پارلمانِ اتاوا برگزار شود و آخر شب هم کنسرت و آتش‌بازی بر پا شود.

در سال ۱۹۶۷، پس از گذشت ۱۰۰ سال، بالاخره تصمیم گرفته شد جشن مفصل‌تر از معمولی بر پا شود. جشن ۱۰۰ سالگی کانادا در اول جولای این سال را معمولا نقطه عطفی در تاریخ شکل‌گیری کانادا می‌دانند و بزرگداشت باشکوه این روز باعث شد از آن پس بسیاری از مردم کانادا هم کم کم به‌ «روز قلمرو» توجه نشان دهند. در سال‌های آخر دهه ۶۰ کنسرت‌های چندفرهنگی مختلف در اتاوا برگزار شد و از تلویزیون پخش می‌شد و‌ »جشنواره کانادا» به تقویم خیلی از مردم کشور راه یافت. تازه پس از سال ۱۹۸۰ بود که دولت فدرال این روز را جایی به غیر از پایتخت ملی نیز جشن گرفت و بودجه‌هایی به شهرهای سراسر کشور داد تا جشن تولد کشور را بزرگ بدارند.

در ۲۷ اکتبر ۱۹۸۲ بالاخره با تصویب مجلس و پذیرش مقام سلطنتی، «روز قلمرو» به «روز کانادا» تغییر نام یافت. جالب اینجا است که احساسات سلطنت‌طلبانه و بریتانوفیل در کشور به قدری بود که این حرکت مورد اعتراض بسیاری قرار گرفت اما باز هم مردم داستان خودشان را داشتند و این بار سال‌ها بود که آن‌ها به طور غیررسمی به این روز «روز کانادا» یا «تولد کانادا» می‌گفتند.

عکس روی جلد شماره 1601 از مهدی ترابی کیا

عکس روی جلد شماره ۱۶۰۱ از مهدی ترابی کیا

 

«روز کانادا» چه روزی است؟

طبیعی است که خیلی‌ها در طول ۱۴۹ سال گذشته سعی کرده‌اند از این روز استفاده کنند و مناسبت‌های دیگری به آن اضافه کنند. مثلا سی بی سی اولین بار در سال ۱۹۵۸ در این روز بود که پخش برنامه‌های سراسری خود را آغاز کرد، راه آبی سنت لورنس نیز در همین سال و همین روز آغاز به کار کرد، اولین برنامه‌های تلویزیونی رنگی در همین روز (۱۹۶۶) پخش شد، «نشان کانادا» اولین بار در همین روز (۱۹۷۷) افتتاح شد و «ای کانادا» اولین بار در همین روز (۱۹۸۰)‌ به عنوان سرود ملی تثبیت شد.

روزهای دیگری هم هست که به طور اتفاقی همزمان با اول جولای شده است و ربطی هم به کانادا دارد. مثلا اولین روز نبرد خونین «سوم» (Somme) در سال ۱۹۱۶ طی جنگ جهانی اول که در آن هنگ نیوفاندلند (که البته هنوز بخشی از کانادا نشده بود) رشادت‌های بسیاری کرد و به همین علت این روز را، پیش از پیوستن به کانادا، به عنوان «روز یادبود» تصویب کرد.

و البته سال‌ها برای میلیون‌ها کانادایی این روز روز شومی بود چرا که در سال ۱۹۲۳ در‌ آن «قانون مهاجرت چینی‌ها» تصویب شد که تبعیضات شدیدی علیه آن‌ها اعمال می‌کرد. در واقع چینی‌های کانادا تا سال‌ها این‌را «روز تحقیر» می‌نامیدند و در جشن‌های آن شرکت نمی‌کردند تا این‌که پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۷، قانون مذکور باطل شد و آشتی چینی‌ها با کانادا نیز آغاز شد.

 

روز کانادا، فرصتی برای هویت مشترک؟

در نگاه اول شاید به نظر برسد که این روز فرصت خوبی است برای تثبیت هویت ملی مشترک و روزی که کانادایی‌ها در این سرزمین پهناور با تمام تفاوت‌هایشان گرد هم بیایند و جشن تولد کشورشان را به یک شیوه بزرگ بدارند.

روز کانادا در سراسر کشور معمولا پر از رژه، کارناوال، جشنواره، نمایش هوایی و دریایی، آتش‌بازی و کنسرت‌های مجانی موسیقی و البته مراسم شهروندی برای شهروندان جدید است، اما دقیقا همین تنوع نشان از این می‌دهد که خبری از وحدت در نوع جشن گرفتن‌ها نیست.

جنیفر ولش، استاد روابط بین‌المللی در دانشگاه آکسفورد، در این مورد می‌گوید: «روز کانادا مثل خود این کشور تا حد بی‌پایانی غیرمرکزی است. به نظر می‌رسد شیوه مرکزی برای چگونگی بزرگداشت آن وجود ندارد».

البته در مقابل این حرف شاید بتوان گفت که نگاه اکثریت کانادایی‌ها در این روز به اتاوا، پایخت کشور، است که میزبان کنسرت‌های بزرگ با حضور فرماندار کل در تپه پارلمان و در پارک‌های اطراف شهر (و البته در هالِ کبک) است.

نکته‌ای جالب درباره این‌ روز وجود دارد. در کبک اول ژوئیه به طور سنتی روز اسباب‌کشی است چرا که قراردادهای اجاره معمولا از اول ژوئیه تا ۳۰ ژوئن سال بعد هستند. این واقعیت باعث شده که بعضی‌ها بگویند این داستان زیر سر استقلال‌طلبان کبک است که نمی‌خواهند مردم در جشن‌های چنین روزی مشارکت کنند، اما نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که فردی که لایحه تغییر روز اسباب‌کشی از اول مه به اول ژوئیه را به مجلس ملی کبک برد، جرمی چوکت، خود عضو فدرالیست حزب لیبرال کبک بود.

 

جشن کانادایی‌های سراسر جهان

واقعیت اینجاست که کانادایی‌ها مردمی بسیار جهان‌گرد و جهان‌دوست هستند و در سراسر دنیا زندگی می‌کنند. جشن‌های «روز کانادا» هم در سال‌های اخیر به تدریج در دیگرکشورها رسم می‌شود. مثلا ده سال است که کانادایی‌های بریتانیا و کمیسیون عالی کانادا در این کشور در میدان ترافالگار لندن (که «خانه کانادا» در آن واقع شده) این روز را جشن می‌گیرند. در این روز خوانندگان کانادایی آواز می‌خوانند و هاکی خیابانی بازی می‌شود. در هنگ کنگ نیز کانادایی‌ها عادت برگزاری این روز را دارند و در سال ۲۰۰۸، رقم خیره‌کننده ۱۲ هزار نفر در آن شرکت کردند.

یک مورد جالب دیگر شهرهای مرزی آمریکا است که به علت هم‌مرزی‌شان با کانادا این روز را جشن می‌گیرند. مثلا دیترویتِ میشیگان از دهه‌ی ۱۹۵۰ قراری با ویندزرِ انتاریو داشته که به «جشنواره بین‌المللی آزادی» معروف است و طبق آن ویندزری‌ها روز استقلال آمریکا را جشن می‌گیرند و دیترویتی‌ها روز کانادا را. این است که هر سال اول ژوئیه رودخانه دیترویت که دو شهر را از هم جدا می‌کند شاهد صحنه آتش‌بازی‌های زیبا در بزرگداشت کانادا می‌شود. رویدادی مشابه در «جشنواره دوستی» اتفاق می‌افتد، جشنی مشترک بین فورت ایریِ انتاریو و بوفالوی نیویورک.

«روز کانادا» وقت خوبی است که کمی به تاریخ این کشور فکر کنیم و به برنامه‌های تلویزیون در این مورد نگاه کنیم و تصمیم بگیریم «شهروند» بهتری باشیم.

اما راستش بیشتر کانادایی‌ها از این کارها نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند در یکی از برنامه های جشن و موسیقی و رقص و خوردن و نوشیدن شرکت کنند.

تماشای آتش بازی‌های این روز در نقاط مختلف شهر یکی از دیدنی ترین های این روز است. پارک دانزویو ، واندرلند، پارک سنتینال، جشنواره آتش در انتاریو پلیس، میدان مل لستمن و میدان ناتان فیلیپس از مکان هایی هستند که معمولا هر ساله ساعت ده شب آتش بازی برپا می کنند. در جشن تولد کانادا شرکت کنیم.