حسن: سلام اخوی، زنگ زدم بهت خبر بدم یک وزارتخونه دونبش برات سراغ دارم، دست یه خانم دکتر بوده یعنی آکه آکِ.

برادر: ممنون که به یاد ما هستی حسن جان، فعلا حس اش نیست.

حسن: حیفه جون خودت، فقط دو سه تا مونده، بجنب تا توی هوا نزدن!

برادر: قیمت؟

حسن: توی این بازار کساد از دم قسط بده.

برادر: البته خودت بهتر می دونی این روزها نون تو خرید و فروش سکه و دلاره، ولی خب قیمت بده ببینیم چی میشه.

حسن: میگم ولی الله رو کفن کنم قابل نداره، اصلا کی حرف پول زد؟

برادر: این یارو این روزها شکاره، اونو چیکارش می کنی؟

حسن: اژدهایی و بیت رهبری با من، مجلس رو خودت راضی کن.

برادر: مگه چقدر تهش می مونه که آدم بخواد دویست سیصد تا گدا گشنه مجلس رو راضی کنه، تازه “افتیضاح” نشیم شانس آووردیم.

حسن: اتفاقا واسه اونایی که افتیضاح میشن شغل بالاتری سراغ دارم چون مث فولاد آبدیده میشن.

برادر: آخرش نگفتی چند قیمته حسن؟

حسن:  به مکه ای که نرفتی یک هفته زودتر آومده بودی، عینهو “هفت تپه” از دم قسطی می دادی می رفت پی کارش.

برادر: مارو گرفتی حسن، هفت تپه ای ذلیل مرده که میگن متواریه.

حسن: دیگه بهتر، متواری میشی بعدش سبیل محسنی اژدهایی رو چرب می کنی و از کانادا سر درمیاری، پاشو بیا، اگه همین امشب قولنامه کنی یه سرپرستی هم بهت آشنانتیون میدم.

برادر: به این سوی چراغ قسم پیش پای شما استخاره کردم بد اومد والا…

اسحاق : حسن با کی کل کل می کردی؟

حسن: راننده ولی الله خودمون، گفتی ببو تشریف داره، وزارتخونه رو بده دستش دو درِه اش می کنیم، بخشکی شانس، بنظرم بهترین کار توی این ممکلت شغل راننده ی رئیس کل بانک مرکزیه، نون توشه لامصب…

***

بیماری شرقی، انیشتن و آیت الله مکار شیرازی

آبله مرغان اقتصادی را بیماری هلندی می نامند و بیگانه پرستی مردم خاورمیانه بیماری شرقی نام دارد. مثلا اگر بگویند مرحوم حاجی اسحاق نیوتن گفته سیب خاصیت دارد، دربست قبول می کنند. چون حاجی در حال چرت مرغوب زیر درخت سیب، قوه ی جالبه و جاذبه زمین را درک کرده اند. در حالی که اگر زیر نارگیل دراز می کشید و نارگیل دو منی از آن بالا بر اسافل اش فرود می آمد، البته اگر قسِر در می رفت، صد تا فحش خواهر و مادر به نارگیل می داد. و انگلیسی ها هم عمرا نمی گفتند : “تیک نارگیل اِ دی، کیپ داکتر اِ وی.”

 

حالا اگر بگویند حاج محسن قلتبان بعد از یک عمر تجربه حوزوی کشف کرده که نعلین زرد باعث تقویت قوه باه می شود، خواهند گفت به قبر پدرش خندیده.یا اینکه با آب و تاب نقل می کنند که انیشتن کشف کرده که سیاهچالهِ بی کس و کار باعث انکسار نور ستاره  می شود. یعنی ستاره ای از آن بالا می بیند دیوانه ای تمام موجودات جامد و جاندار را دشمن فرض می کند و بدون اینکه سر رشته ای داشته باشد، ممکلت را به کف بی کفایتش سپرده اند، تصمیم می گیرد از سر دلسوزی بر وی نور  بتاباند تا از ظلمات نجات یابد اما سیاهچاله علاف نور مادر مرده را خم می کند و نور به جای مقام شامخ، بر دیوانه ای دیگری در آنسوی جهان می تابد که مملکت را با مخلفاتش به ارث برده ولی به دلیل بصیرت فراوان، مثل خر توی بتون مانده، و در اثرشیطنت سیاهچاله  دنیایش روشن شده و به اربابان عالم می گوید، کرتیم، چمنتیم، به مولا قسم بچه های جنوب درست می گفتند که موشک خیر و برکت نداره. و هوار راه می اندازند که همه اینها به خاطر کشف خدا بیامرز آلبرت خان است.  اما زمانی که آیت الله مکار شیرازی مهمترین تئوری قرن را کشف می کند و فتوی می دهد که خواندن فاتحه حرام است چون باعث شادی اموات می شود، پهن بارش نمی کنند. زبان بسته کشف کرده که امواج مغناطیسی موجود در فاتحه باعث می شود مرده ای که پوسیده شده، از صدها یا شاید هزاران کیلومتر آنسوتر، و زیر خروراها شاد شود و به ریش روحانیت بخندد، اما خاورمیانه ای ها به جای تحسین چنین موجود نادری به ریش اش می خندند.