گلرخ ایرایی: انتشار دیر هنگام سخنرانی محمد علی جعفری در شرایط فعلی که اصلاح طلبان دیگر پایگاه مردمی خود را از دست داده اند تامل بر انگیز است. این سخنرانی با هر نیتی که انجام شده باشد امروز یک پیامِ روشن و واضح دارد و آن آشتی دادن مردم با این جریانِ شکست خورده میباشد که اثبات نموده اند توان بالایی در کسب مشارکت مردمی در بزنگاه انتخابات دارند.
محمد علی جعفری فرمانده پیشین سپاه در ویدیویی تازه منتشر شده از سخنرانی سال هشتادوهشت مطرح میکند:
- نیروهای مخالفِ انقلاب که در دوران دوم خرداد فرصتی پیدا کرده بودند در حاکمیت نفوذ کنند، می خواهند دوباره روی کار بیایند…
مشخصا منظور او در اینجا جریان اصلاحطلب می باشد. و شکی نیست که در آن زمان (انتخابات هشتادوهشت) جنگِ قدرت بین این دو جریان باعث بروز حوادثی شد که بسیاری را راهی گورستان ،بسیاری را مجبور به ترک وطن و بسیاری را محروم از حق تحصیل و حقوق شهروندی نمود و اینها جدای از آسیب های وارده به کسانی ست که پس از اتفاقات آن روزها بازداشت شدند و هنوز تا این لحظه پیوسته در زندان هستند و افق آزادی شان در دید رس نمی باشد.
اما چه میشود که در چنین روزهایی که اصلاحات اعتبارِ پیشین را از دست داده و دیگر به عنوان نیروی محرکه ای جهت جلب آرای عمومی به کار نمیآید، و دقیقا همزمان با تشکیل دادگاه محمدرضا خاتمی، شاهد انتشار کامل سخنان جعفری برای اولین بار پس از یک دهه می باشیم؟
پیش از هر مطلبی؛ اشاره وی به سرانِ جریان اصلاحات به عنوان مخالفِ ارزش های انقلاب، ما را به یاد کسانی می اندازد که در دهه اولِ پس از روی کار آمدن حاکمیت، قدرت را در دست داشته و در برابر کلیه پیش آمدهای آن روزها بیشترین مسئولیت متوجه آنان می باشد.
از انقلاب فرهنگی گرفته تا کشتار دسته جمعی مخالفین و نابودی احزاب و تشکل های موجودِ وقت تا قتلهای زنجیرهای و حوادث بعدی در زمان قدرت کسانی که(از هفتاد و شش به بعد)به عنوان اصلاح طلبان میشناسیم به وقوع پیوست. البته این چیزی از سنگینی مسئولیتی که به عهده دیگر دوستان ایشان و برادرانِ شان است نمیکاهد.
اینکه چرا این سخنرانی، امروز که اصلاحات پایگاه مردمی خود را از دست داده در سرخط خبرها واقع میشود تامل برانگیز است.
جعفری در قسمتی از سخنانش مسئله سال هشتاد و هشت را از دو جهت قابل بررسی می داند و می پردازد به اقدام تعیین کنندهای که پس از مناظره ها صورت گرفت. وی به وضوح بیان میدارد که پس از مناظرهها درصد مشارکت مردمی در انتخابات به حد بیسابقهای بالا رفت. به شکلی که وی آن را غافلگیرانه دانسته و اعلام می دارد برای اولین بار شاهد چنین مشارکتی بوده ایم و طبق آمار، حضور مردمی را از میزان ۷۰ درصدِ مشارکت های پیشین در شیبی صعودی تا ۸۵ درصد تخمین می زند.
در بخشی دیگر جعفری به ابهام در انتخابات و رای خاموشِ ده میلیونی اشاره میکند و بسیار هوشمندانه جریان اصلاحطلبی را به عنوان اپوزیسیون به ذهن متبادر میکند. در همین راستا با اشاره به پایبندیِ بیش از پیش و بی بدیل اصولگراها به جریان پنجاه و هفت، اذهان عمومی را تحریک می کند به مراجعهء مجدد و نزدیک شدنِ دوباره به گروه مقابل که اصلاحطلبان هستند.کسانی که دیگر در باور مردم بی اعتبار شدند.
واضح است که مردم به جریان اصولگرایی دل بستگی نداشته و نخواهند داشت. اما در طول دو دهه اخیر اصلاحطلبان به کرات نشان دادند که توان جذب نیروی مردمی را دارند.
امروز با انتشار سخنان ده سال پیش جعفری انتظار میرود آن وحشتِ پیشین دوباره سر بر آورد و مردم دوباره به انتخاب بد، از میان بد و بدتر روی آورند. این سخنرانی قطعا در آن زمان با نیت دیگری انجام شد اما انتشار آن در این زمان بحث برانگیز است.
اسفند سال جاری اولین انتخابات در دو دهه اخیر است که دستِ شیادیِ اصلاح طلبان برای مردم رو شده است.
مواجه شدنِ تشکیل دادگاه محمدرضا خاتمی و انتشار سخنان محمدعلی جعفری بعد از ده سال در فاصله چند روز از هم چیزی جز همان بازی قدیمی نمیباشد.
(فریب افکار و ایجاد وحشت از روی کار آمدنِ بدتر و پناه بردن مردم به دامانِ بد.)
اگرچه هوشیار هستیم اما از یاد نمیبریم که بارها طی سالیانِ حیات حاکمیت اسلامی فریب خورده ایم و به بیراهه هایی رفتیم که سال ها طول کشید تا دوباره به مسیر درست برگردیم.
فریبِ بازی هایی چون تشکیل دادگاه خاتمی را نیز نمی خوریم. چرا که جز مظلومنمایی، شانتاژ و هدر دادن انرژی رسانه و فریب اذهان، هیچ کلام معتبر و پاسخی به اما و اگرها نداده و قاعدتا نخواهد داد.
آن هم امروز که دیگر دست شیادان و بازی های انتخاباتی شان رو شده است و دغدغهء -رای من کجاست؟- نه تنها اولویت نیست بلکه در مطالبات نمیگنجد.