نکته ها/ ۳۱

خبرگزاری ها خبر داده اند که موسسه ای بنام “مؤسسه حیات حسنی”، بزودی درمورد چند همسری کارگاه آموزشی برگزارمی کند!

و چه کارلازم وخوبی. چه جوری میشه یه مرد بی گناه را آموزش ندیده ول کرد بین سه چهار تا زن و انتظار داشت جان سالم بدر ببره؟!

صبح که حاج آقا خواست از منزل بره بیرون، با عذرا خانم که از همه قدیمی تره چه جوری خدا حافظی کنه و چی بهش بگه که بابت سابقه خدمتش ناراحت نشه و ضمنا جوون ترها و خوشگل ترها دلخورنشن؟:

عذرا من رفتم؟

عذرا جون خدا حافظ؟

عذرا مواظب خودت و بقیه باش؟

عذرا خودت یا بقیه چیزی خواستین خبر بدین؟

هرکلمه اش باید حساب شده باشه …

به ملیحه که سال قبل وارد حرمسرا شده چه وعده ای بده؟:

با لحنی لطیف تر از عذرا صداش کنه و بگه ملیییححه؟ کاری نداری ی ی؟ من دارم میرم ….

و به سوگلیش منیژه که از همه جوون تر و خوشگلتره چی. اونه که قضیه را حساس می کنه. کم اعتنائی کنه که اون دو تا ناراحت نشن، خود منیژه بعدا این بی اعتنائی را جبران می کنه. یه عزیزم قاطی خدا حافظیش کنه که دل اونو بدست بیاره، اون دوتای دیگه قشقرق به پا می کنن … بگه منیژه جون خداحافظ یه مشکله نگه صد تا مشگل. و همین چیزهاست که بابتش دارن کارگاه آموزشی دایرمی کنن.

موسسه واسه همین دایر شده، طرح هم  جدی ست چون همه جا خبرش با عکس و تفصیلات منتشر شده اما احتمالن این طرح و برنامه بعد از یک پرخوری و خواب آشفته برنامه ریزی شده!

احتمالن مسئولین موسسه هنگام مطالعه کتاب موش و گربه عبید زاکانی، خیال کرده اند در همان دوران عبید زندگی می کنند و می شود چند تا همسرداشت که به فکرآموزش چند همسری افتاده اند؟

 شاید هم پس ازخواندن بیت زیر از کتاب موش و گربه عبید، جوگیر شده اند، خودشان را گربه،  و زنان را موش تصورکرده اند و خیال کرده اند عبید زاکانی هم این بیت را درمورد چند همسری سروده است:

دو بدین چنگ و دو بدان چنگال

یک به دندان چو شیر غرّانا

برده فروشی دراینترنت و همان داستان شما چند می ارزید؟!

https://www.bbc.com/persian/world-50270771

تحقیق بی‌بی‌سی عربی نشان داده است که اپلیکیشن‌هایی از جمله اینستاگرام که از طریق گوگل و اپل عرضه می‌شوند برای تجارت برده مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

مقام‌های کویتی هم گفته اند که صاحبان چندین حساب اینستاگرام را که رسما برای خرید و فروش خدمتکاران مانند برده استفاده می‌شده احضار کرده‌اند.

بنابراین قضیه جدیه. تروخدا اینقدر عکس های خوشگل خوشگل از خودتان توی اینترنت نگذارید و اینقدر از خودتون تعریف نکنید که از هر انگشتم ده جور هنر می باره. همینجورکه نشسته اید و دارید لایک می زنید یا دارید نان و پنیرتان را می خورید یک وقت دیدید یکی شما را پسندید و خرید و پس فردا خریدار با سند مالکیت زنگ درمنزل تان را زد.

برای خودتان میگم چون از ما دیگه گذشته!

گوساله لاکچری!

عرضه گوشت گوساله لاکچری با قیمت کیلوئی یک میلیون تومان به بالا،که بی بی سی خبرش را منتشرکرده، سروصدای عجیبی در ایران به پا کرده است.

این گوشت بنا برتعریف عرضه کنندگان، گوشت گوساله هائی است که فقط شیرخورده اند نه علوفه و عضلات آنها نیز ماساژ داده می شده تا گوشت آنها نرم وترد باشد.

گرچه سعید سلطانی، مدیر عامل اتحادیه دامداران و منصور پوریان، رئیس شورای تامین کنندگان دام ایران به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفته اند عرضه گوشت‌ با عنوان “لاکچری” در تهران، “عوام‌فریبی و سودجویی” است‌، اما عرضه کنندگان چیز دیگری می گویند:

یکی از عرضه کنندگان می گفته به کی به کی قسم گوساله های لاکچری ام را شب ها شخصا سرپا می گرفتم، دندونهاش را مسواک می زدم بعد یک شیشه شیر پاستوریزه خالص نه از این هائی که نصفش آبه، بلکه شیر پرچربی و عالی را می گذاشتم دهنش و براش از کتاب هزارویک شب قصه های شیرین از آن روزگاری که نان سنگک دانه ای پنجزار بود می گفتم تا با آرامش بخواب بره وگوشتش زیر دندان خریدارنرم باشه!

او قسم خورده است که برای گوساله هایم موسیقی نشاط انگیز، البته نه از نوع غربی، بلکه آرامش بخش و ازسری”یواش خودتو بگردون و یواش خودتو بچرخون” پخش می کردم که از زندگی کوتاه خودشان لذت ببرند.

او تاکید کرده و قسم خورده که هفته ای دو بار سونا و ماساژ، روزی یک ساعت ورزش سوئدی، کلاس های آموزش قدم زدن و چریدن در مزرعه ای که علف هایش را دانه دانه ضدعفونی کرده بودیم جزو برنامه زندگی این گوساله ها بوده.

وی هنگامی که لبخند تمسخرآمیزخبرنگاران را دیده عصبانی شده و گفته قبول ندارید بروید از خود گوساله ها بپرسید. درست است که نمی توانند حرف بزنند اما کله شان را که می توانند تکان بدهند؟!

حادثه خبرنمی کند!


کانال های تلویزیونی جدی درآلمان، برعکس آنچه ایرانی ها تصورمی کنند واقعن خسته کننده است .

بیشتر اوقات به هرکدام که سربزنی، می بینی یک عده نشسته اند و بر سر مسائل مملکت و پیدا کردن راه حل برای مشکلات، دارند روده درازی می کنند.

عقل شان نمی رسد که اگر مثل ما خودشان و مملکت شان را بسپارند دست خدا، هم اعصابشون راحت تره، هم این همه مشکلی که دائمآ بر سرش جروبحث می کنند، نخواهند داشت .

ما زندگی مون خوب باشه میگیم کار خداست، بد هم باشه باز هم می گیم کار خداست و خیالمون هم راحته که خدا نه حرفی میزنه و نه تکذیب می کنه و نه اعتراض می کنه.

آدم های عادی مملکت اگه داشتند، یه لقمه بیشترمی خورند، نداشتند، یه لقمه کمتر.

آدم های غیرعادی مون هم اگر نفت گرون شد، بیشتراختلاس می کنند، ارزون شد، کمتر!