به نام زندگی و برای سلامتی عمومی و حرمت انسانی
خبرش که آمد به نظر میرسید که محلی و منطقه ای باشد ولی اینطور نبود. خیلی سریع طی چند ماه جهان گستر شد. بیماری ای متمرکز در مجاری تنفسی همراه با تب بالا که در ادامه با کاهش عملکرد ریه میتواند منجر به مرگ گردد. این بیماری را کووید۱۹ نامیدند و “ویروس جدید کرونا” به عنوان عامل این بیماری شناخته شد. اما چرا “جدید”؟
ویروس کرونا در چرخه ی زندگیش بارها جهش یافته است. این ویروس در اساس همانی ست که در سال ۲۰۰۳ بیماری تنفسی سارس را در انسان موجب گشت. این بیماری که قابل کنترل نسبی بود فقط در چند کشور/ابتدا در چین وبعد در آمریکا و کانادا/ منتشر شد و ۱۰% مبتلایان را به کام مرگ کشاند. حدود ۱۰ سال بعد این ویروس با جهشی جدید منجر به بیماری مرس گردید که توانست موجب مرگ ۳۶% از مبتلایان گردد و از طریق مراسم زیارتی عربستان در حدود ۲۵ کشور منتشر گردید. و اکنون این ویروس جهشی دیگر یافته است. از این روست که “ویروس جدید کرونا” نامیده می شود. این جهش قدرت انتشارو انتقال چشمگیری در این ویروس ایجاد کرده است.
راب فوشیر/مدیر بخش ویروس شناسی مرکزپزشکی دانشگاه روتردام/ که تحقیقات گسترده ای در زمینه جهش های مربوط به ویروس آنفولانزا دارد در مصاحبه ای با تلویزیون هلند می گوید که وجود ویروسها در زندگی انسان بسیار مهم است و اکثر آنها ضرری برای انسان ندارند. ویروسها برای انطباق با شراط زیستی تغییراتی در خود بوجود می آورند که گاه می تواند منجر به عواقب خطرناکی برای انسان گردد. این تغییر و جهش درویروس نیاز به زمان زیادی ندارد و می تواند حتی در یک هفته یا یک ماه انجام گیرد. بعد از هر پاندمی /همه گیری جهانی/ بیماری می تواند به صورت اپیدمی سالیانه و به طور فصلی بازگردد که در این حالت دیگر شدت سابق خود را ندارد. این وضعیت تا زمان جهش جدیدی در ویروس می تواند ادامه یابد. وی برای نمونه اشاره به آنفولانزای اسپانیایی دارد که یک قرن پیش در اواخر جنگ جهانی دوم در میان کشورهای در گیر جنگ بسرعت منتشر شد و بعد از ۲ سال پاندمی تا سال ۱۹۵۷ به صورت اپیدمی سالیانه ادامه داشت و منجر به مرگ بیش از ۵۰ میلیون انسان گردید. در این سال با جهش این ویروس آنفولانزای دیگری در جهان منتشر شدو ۲ میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. جهش دیگر این ویروس در سال ۱۹۶۸ موجب مرگ یک میلیون انسان گردید.
از سال ۱۹۹۷ این سئوال در جامعه ی علمی مطرح بوده که آیا جهان بار دیگر می تواند دچار پاندمی ای مشابه آنفولانزای اسپانیایی شود؟ فوشیر در سال ۲۰۱۱ با تائید این امکان به سازمانهای جهانی درمورد وقوع آن هشدار می دهد. وی تراکم بالای جمعیت انسانی و حیوانی در جهان و شیوه های صنعتی و متراکم دامداری را زمینه مساعدی جهت تشدید سرعت رشد ویروس کرونا می داند. فوشیر از امکان یافتن راه حل جهت عفونت های ویروسی با اطمینان سخن می گوید ولی شرط اساسی آن را تعهد دولتها و شرکتها به این امروانجام سرمایه گذاریهای بلند مدت در این زمینه می داند. وی در بیان وضعیت کشورها در مقابله با این ویروس از عواملی چون عدم هماهنگی و آمادگی لازم در دستگاههای دولت/ کمبود کادر درمانی / کمبود تحهیزات لازم بیمارستانی/ عدم وجود سیستم آزمایشگاهی مشترک نام می برد.
ماریون کوپمانس ویروس شناس دیگر هلندی که درسازمان جهانی بهداشت نیز فعالیت می کند بر این نظر است که اگر “جهانی سازی” را انتخاب کرده ایم ضروری ست که جهت مقابله با ریس کها و خطرات ناشی از آن نیز خود را مجهز سازیم که متاسفانه اینکار صورت نمی گیرد.
عکس العملهای تاریخی
جامعه جهانی بعد از کشتار و ویرانگری عظیم در طی جنگ جهانی دوم اعلامیه ای را به تصویب رساند که در آن بر اهمیت رعایت حرمت انسانی و تایید حقوق یکسان آنها به عنوان شرط ضروری برای برقراری صلح/ عدالت و آزادی در جهان تاکید داشت. چهل سال بعد از آن (۱۹۸۹) در توجه به وضعیت نابسامان کودکان در جهان به لزوم افزایش دستمزد کارگران جهت ایجاد امکان رسیدگی بهتر به فرزندان خود اذعان داشت. و ۱۰ سال بعد بار دیگر مبارزه با گرسنگی و فقر فاحش را در صدر اهداف هشتگانه ی خود برای ۱۵ سال اول هزاره جدید قرار داد.
تا چه حد جامعه جهانی در تحقق اهداف بالا صادق/ جدی و موفق بوده است؟
– شکاف طبقاتی در جهان همچنان گسترده تر و عمیق تر گشته است. بنا به گزارش امسال اکسفام نوویب (سازمانی که در زمینه مبارزه با فقردر جهان فعال است): ثروت ۱% جمعیت جهان دو برابر ثروت ۹۹% جمعیت جهان است و این شکاف حتی بعد از بحران سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است. فقیران فقیرتر و ثروتمندان غنی تر گردیده اند.
– در سال ۲۰۱۲ پیش بینی شد که تعداد کودکان خیابانی در جهان از ۱۵۰ میلیون نفر در سال ۲۰۱۱ به ۸۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید.
– تعداد بردگان مدرن که در سال ۲۰۱۳ سی میلیون نفر برآورد شده بود بنا به گفته سازمان ملل به بیش از چهل میلیون نفر در سال ۲۰۱۶ رسید.
– بنا به گزارش سازمان جهانی پناهندگی در سال ۲۰۱۸ بیش از ۷۰ میلیون انسان در نتیجه جنگ و خشونت آواره شده اند. این رقم بیسابقه می باشد ونسبت به ۲۰ سال قبل از آن بیش از دو برابررشد داشته است.
– از نظر سازمان بهداشت جهانی کسانی که به مدت طولانی در فقر زندگی می کنند بطور متوسط ۸ سال عمر کوتاهتری دارند و ۱۹ سال طولانی تر با مشکلات سلامتی (جسمی/ روحی) بسر می برند. تاثیرات فقر بر کودکان و سلامتی آنان نیز به مراتب عمیق تر/ گسترده تر و پایدارتر است. تعداد افراد درگیر با بیماریهای روحی نیز در جهان به سرعت افزایش می یابد که دیده نشدن انسانها/ شنیده نشدن صدای آنان و به حاشیه ی رانده شدن از عوامل مهم بروز و تشدید این وضعیت می باشد.
– جنگهای طولانی مدت و تغییرات اقلیمی و محیطی نیز تشدید کننده مرگ و میر و بازگشت و رواج بیماریهای عفونی بوده اند.
– تشدید روند خصوصی سازی در دهه های اخیر در زمینه های بسیار حساس نیز گسترش یافته است. از جمله: خدمات درمانی و مراقبت های پزشکی(جسمی / روانی) / بیمارستانها/ مراکز نگهداری سالمندان / زندانها/ مراکز نگهداری از جوانان / دانشگاهها وآموزش و پرورش کودکان. در کنار آن شاهد کاهش گسترده بودجه دولتها در زمینه خدمات اجتماعی وقطع حمایت از نهادهای مردمی و فعالیتهای فرهنگی بوده ایم. سیاستهایی که تشدید بیکاری های گسترده و عدم امنیت شغلی را به همراه داشته و موجب افزایش چشمگیر خشونتهای جسمی / روحی وجنسی در جوامع گردیده است که صدمات عمیقی برای سلامتی قربانیان/ خصوصا زنان و کودکان/ به همراه دارد.
به کجا چنین شتابان؟
در چنین شرایطی “ویروس جدید کرونا” در طی چند ماه گذشته به همه کشورهای جهان وارد شده و همچنان در حال پیشروی وتشدید بحران جهانی می باشد.
– سرمایه داری مسلط جهانی که توانست برای حمله نظامی به کشوری دیگر و کشتار و نابودی میلیونها انسان متحد شده ونیروهای خود را بسرعت هماهنگ کند در بزنگاه مقابله با این ویروس و در نجات جان دهها/ صدها هزار انسان (که همچنان ادامه دارد) نتوانست سرعت عمل و هماهنگی لازم را داشته باشد.
– کیفیت سیستم درمانی و بهداشتی که در کشورهای پیشرفته در اثر مبارزات مردمی بنا شده بود در اثر خصوصی سازی افت شدیدی پیدا کرد و ناکارآمدی خود را نشان داد.
– افزایش سریع و مجدد بیکاریها و کاهش درآمد توده شاغل / رشد مستمر گرانی/ کاهش و یا قطع خدمات عمومی فشارهای اقتصادی توده کم درآمد را بطور چشمگیری افزایش می دهد.
– وضعیتی که شرایطی فراهم می کند که به سبب ترس از ابتلا به بیماری و عواقب آن افراد نیازمند به کمک در خانه های سالمندان به حال خود رها می شوند.
– وضعیتی که کمبود کادر درمان و امکانات در بیمارستانها منجر به انجام انتخابهای دردناک می گردد. انتخاب از میان بیماران نیازمند به درمان، انتخابی که جواز مرگ انسان دیگر را به همراه دارد. انتخابی که سقوط انسانیت و کرامت انسان را به تصویر میکشد.
آمدن “ویروس جدید کرونا” در کنار همه ی عوارض و صدماتی که برای جامعه انسانی موجب گشته است (وهنوز ادامه دارد) موجب تقویت شعله های گرم محبت/ همکاری/ فداکاری و تلاش برای نجات زندگی نیز گردیده است.آیا این شعله ها تاب پایداری در این سونامی جاری را دارند؟
سونامی “ویروس جدید کرونا” بار دیگر در ضرورت مبارزه برای صلح/ امنیت/ آزادی و عدالت اجتماعی/اقتصادی را به عنوان شرط ضروری برای حفظ سلامتی و حرمت انسانی با فریاد رساتری اعلام می کند که:
این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود.
۷ آپریل ۲۰۲۰
توضیحات:
*بیماری کووید-۱۹ که در ابتدا با علائم سرفه های خشک و تب بالا معرفی می شد در ادامه علائم بیشتری از آن شناسایی گردید. از جمله گلودرد/ سردرد/دل درد/ اسهال/ استفراغ/ ضعف عمومی شدید
در ۸۰% موارد مبتلایان بدون علامت مشخص هستند و یا حد ضعیفی از چند علامت را دارند. حدود ۵% از مبتلایان نیاز به بستری شدن دارند و حدود ۲% موارد می تواند به مرگ بیانجامد. هر چند که بروز این بیماری در افراد سالمند بیشتر است ولی کودکان و افراد جوان را نیز مبتلا می کند. وجود بیماریهای زمینه که تضعیف سیستم ایمنی را موجب گشته امکان ابتلا و خطر بیشتررا افزایش میدهد.
** مصاحبه با راب فوشیر و ماریون کوپمانس در تلویزیون هلند در اواخر مارس ۲۰۲۰