بازگویی فرهنگ و تاریخ ایران از زبان دختر جوان چینی-کانادایی
“اسبها پشت پنجره” (Window Horses) در قالب یک انیمیشن ساده و صمیمی به معرفی فرهنگ و تاریخ ایران میپردازد. رُزی مینگ (با صدای ساندرا اُه) یک دختر جوان چینی-کانادایی است که برای شرکت در یک جشنواره شعر به شیراز سفر میکند. او شاعر جوانی است که در ونکوور با مادربزرگ و پدربزرگ چینیاش زندگی میکند. مادرش مرده و سالهای بسیاری است که از پدرش خبر ندارد. رویای این شاعر جوان، سفر به پاریس است. حتا نام اولین کتاب شعرش را که با هزینه خودش چاپ کرده است “شعرهای دختری که به پاریس نرفته” میگذارد، اما او بهجای پاریس، از شیراز دعوت برای حضور در یک جشنواره شعر دریافت میکند و بهرغم مخالفت مادربزرگ، این دعوت را میپذیرد. در قالب برخوردهایی سرگرم کننده با مردم و دیگر شرکتکنندگان، رُزی فرهنگی را کشف میکند که پیش از این برایش بیگانه بود. و مهمتر از آن، این سفر، اسراری را درباره زندگیاش برملا میکند که پیش از این از آنها خبر نداشته است.
بیشتر به نظر میرسد که داستان فیلم بهانه ای است برای معرفی فرهنگ و ادبیات ایران. داستان فیلم در چند نقطه میایستد تا به حاشیه برویم و سرگذشت شاعران کلاسیک ایرانی مانند حافظ و سعدی و مولوی را بشنویم یا درسهایی در مورد تاریخ معاصر ایران را یاد بگیریم. در گفت وگویی که با آن ماری فلمینگ، فیلمساز ونکووری فیلم داشتم میگفت هرگز به ایران سفر نکرده که برای من نه تنها تعجبآور، بلکه تحسین برانگیز بود، چون در فیلم به جزئیاتی از فرهنگ ایران اشاره شده است که بیانشان تنها از کسی برمیآید که مدتها با آنها زندگی کرده باشد.
در طول فیلم با جزئیات بسیاری از زندگی این شاعران آشنا میشویم. دقت در زندگی حافظ در این میان از ویژگی خاصی برخوردار است و بیش از هر شاعر دیگری به آن پرداخته میشود.
مسائل اجتماعی نیز از چشم فیلمساز پنهان نمانده است. مهمترین آنها مسئله حجاب و چگونگی برخورد با آن از سوی زنان است. در آغاز، رُزی با حجاب سر کردن مشکل دارد و در جایی این را با صراحت میگوید که دوست ندارد خودش را بپوشاند. با اینحال وقتی تصمیم قطعی برای سفر به ایران میگیرد چادر سیاه سفت و سختی به سر میکند، اما او در هر برخوردش با زنان ایرانی با پرسش آنها روبرو میشود که چرا اینگونه با دقت خودش را پوشانده است و دست آخر هم برایش حجابی شل و ول از آن نوع که امروزه در ایران شاهد آن هستیم درست میکنند. در اینجا نیز جزئیات دقیقی از شیوههای رودررویی مردم با مشکلاتی مانند حجاب ارائه میشوند. برای نمونه، مسافران هواپیما همینکه به مقصد میرسند حجابشان را از کیف دستیشان درمیآورند و بر سر میکنند. همینطور، تصویری از زنان و مردانی که در فرودگاه خارج از ایران در صف ایستادهاند با تصویر مشابهی در صف در فرودگاه ایران مقایسه میشود که تنها تفاوتش در این است که در دومی زنان روسری بر سر دارند. این شیوه برخورد فلمینگ بهویژه از آنجهت اهمیت دارد که با تصویر کلیشهای رسانههای غربی که اغلب زنان ایرانی را چنان معرفی میکنند که گویی همگی حجاب را با اختیار برگزیدهاند، همخوانی ندارد.
“اسبها پشت پنجره” اگرچه داستان سیاسی ندارد، اما گاه به سیاست نیز میپردازد. برای نمونه در جایی از داستان با دقت به مسائل پس از انقلاب و بهویژه به جنگ ایران و عراق میپردازد و از جمله به واقعیتی اشاره میکند که اینروزها زیر تبلیغات قدرتمند دولتی به فراموشی سپرده شده، و آن اینکه آتشبس و صلح بسیار زودتر در دسترس قرار داشت. طرف عراقی، راست یا ناراست، پیشنهاد آتشبس و مذاکره را میداد و خمینی با لجبازی رد میکرد تا جایی که چارهای جز پذیرشش را نداشت.
زیبایی کار آن ماری فلمینگ در سادگی و صداقت آن است. تصویر رُزی تنها از چند خط درست شده و به آدمکهایی میماند که کودکان ترسیم میکنند. داستانپردازی فیلم هم زیبا است. در آغاز خیلی سریع و با کوتاهترین مقدمه یکراست به سر اصل مطلب میرود و چند دقیقهای از فیلم نگذشته سفر به شیراز آغاز میشود و باقی فیلم گفتگوها و برخوردهای او با آدمهای گوناگون است. موسیقی فیلم ـ که ساخته تایماز صبا هست ـ با ظرافت تغییر شکل میدهد و از موسیقی غربی به ایرانی تغییر شکل میدهد. در صحنههایی که شاعران کلاسیک ایرانی معرفی میشوند از سبک مینیاتور و تصاویر دو بعدی استفاده شده است. در حالیکه آنجا که به شیوه مذاکره بین ایران و عراق میپردازد تصاویر و پرداخت انیمیشن مدرنتر میشود.
آن ماری فلمینگ در مورد شخصیتهای فیلمش میگفت اگرچه همه خیالی هستند اما بر اساس افراد واقعی خلق شدهاند. رُزی مینگ هم شخصیت مورد علاقه فیلمساز است که پیش از این در چند ساخته پیشینش هم ظاهر شده. فلمینگ خودش هم داستان زندگی مشابه با شخصیتهایش دارد. او از یک مادر چینی و پدر استرالیایی در ژاپن متولد شده و در ونکوور بزرگ شده است.
با این حال، فیلم خالی از اشکال هم نیست. برای نمونه، شعر مولانا که اشتباه خوانده میشود (با صدای پیمان معادی)، و همینطور پخش موسیقی از منارههای مسجد.
با اینحال، “اسبهای پشت پنجره” فیلم زیبایی است که سرگرمی و آشنایی با یک فرهنگ بیگانه را با ظرافت در هم آمیخته. این فیلم، از فردا، جمعه، ۱۰ مارچ در تورونتو در Bell Lightbox به نمایش در میآید و از ۱۷ مارچ در مونترآل و ۳۱ مارچ در آتاوا.