در بحرین برخلاف دیگر کشورها و شیخ نشین های این منطقه، جنبش کارگری و ملی دموکراتیک ریشه داری وجود دارد که به اواسط دهه سی میلادی می رسد. زندان ها، شکنجه گاه ها، تبعیدگاه ها و عرصه های نبرد برای رهایی در فلسطین و ظفار، گواه حضور مبارزان بحرینی طی چند دهه گذشته است.
پس از انقلاب های تونس و مصر، جوانان بحرینی با تاثر از این دو انقلاب، فرایند نوین اعتراضی خودرا آغاز کردند. آنان در ۱۴ فوریه خواستار اصلاح قانون اساسی (طبق منشور کوشش های ملی سال ۲۰۰۱) و لغو اقدامات امنیتی علیه آزادی های مردم شدند. این جوانان از دو مذهب شیعه و سنی بودند و همچون جوانان مصر اساسا به هیچ جریان سیاسی وابستگی نداشتند و به واسطه اینترنت با هم در ارتباط بودند. حضور دختران و زنان در میان این جوانان چشمگیر بود.
با گذشت چند روز، اپوزیسیون شیعه به عنوان یک نیروی سیاسی متشکل خود را بر جنبش مردمی و دموکراتیک تحمیل کرد. از همان آغاز، نیروهای اپوزیسیون به تحصن ها و تظاهراتی پیوستند که توسط جوانان کلید خورده بود. این نیروها به نیروهای هفتگانه معروف شدند. هم اکنون دو جنبش عمده مخالف با رژیم بحرین وجود دارند:
بلوک اول شامل گروه های زیر است:
۱ـ الوفاق یا “جمعیت وفاق ملی ـ اسلامی” که در نوامبر ۲۰۰۱ تشکیل شد و عمدتا یک سازمان شیعه مذهب به شمار می رود.
۲ـ “وعد” که مخفف عربی”جمعیت عمل ملی ـ دموکراتیک” است. در این گروه سیاسی، عناصر لیبرال و چپ حضور دارند و در دهه های گذشته دارای گرایش صرفا چپ بود و با جبهه خلق برای آزادی فلسطین جرج حبش قرابت فکری داشت. ابراهیم شریف رهبر این گروه جزو شش رهبر دستگیر شده احزاب و گروه های سیاسی اپوزیسیون در بحرین است. وی در سال ۲۰۰۵ مرا به دفتر حزب در منامه دعوت کرد و با خودرو شخصی یکی از رفقایش، محله های فقیرنشین بحرین را گشتیم و از نزدیک با زندگی رقت بار ساکنان این محله ها، که اغلب شیعه هستند، آشنا شدم. من در آن سال برای شرکت در کنفرانس بین المللی حقوق بشر به پایتخت بحرین دعوت شده بودم.
۳ـ گروه “تریبون پیشروان دموکراتیک” که میراثدار جبهه رهایی بخش بحرین است که پیشتر با جبهه دموکراتیک خلق فلسطین نایف حواتمه و حزب توده ایران نزدیکی فکری داشت. این گروه هم اکنون نیز، جزو احزاب برادر به شمار می رود.
۴ـ “تجمع ملی ـ دموکراتیک” در سال ۲۰۰۲ تاسیس شد و دارای گرایش های بعثی است.
۵ـ “تجمع میهنی ـ دموکراتیک “که دارای گرایش های ناصری است.
۶ـ “جمعیت عمل اسلامی” ( امل) در سال ۲۰۰۲ تاسیس شد و میراثدار جبهه اسلامی آزادیبخش بحرین است که در اواخر دهه هفتاد میلادی به ” جریان شیرازی ها” معروف بود چون مرجع آنان، مرحوم آیت الله سید محمد شیرازی بود.
۷ـ “جمعیت برادری ملی”که اعضایش، فارس تبار هستند و اساسا در منطقه المحرق فعالیت دارد و خواهان پلورالیسم فرهنگی و قومی در بحرین است.
در این احزاب و گروه ها شیعیان و سنیان حضور دارند که البته شمار شیعیان بیشتر است.
بلوک دوم “اتحاد برای جمهوری” است که روز هفتم مارس ۲۰۱۱ پس از ناآرامی ها اخیر بحرین شکل گرفت. این جنبش همان گونه که از نامش پیداست خواهان اتحاد برای سرنگونی سلطنت و حاکمیت آل خلیفه و برپایی جمهوری در بحرین است. این بلوک سه گروه اپوزیسیون شیعه را در بر می گیرد:”جناح وفای اسلامی”، “جنبش حق” و “جنبش آزادگان بحرین”. گرچه ایران از همه گروه های شیعه مذهب به نوعی پشتیبانی می کند، اما حمایت از جناح های افراطی این بلوک که خواستار برپایی جمهوری اسلامی در بحرین هستند بیشتر است. در واقع بلوک اول، بزرگترین گروه سیاسی بحرین را در بر می گیرد.
حدود ۷۰-۶۰ درصد جمعیت بحرین را شیعیان و ۴۰-۳۰ درصد آن را سنیان تشکیل می دهند. حدود ۸۰ درصد شیعیان بحرین، عرب تبار و ۲۰ درصد آنان فارس تبار هستند. یعنی در مجموع حدود ۱۸ درصد جمعیت بحرین، شیعه فارس تبار هستند. من در سفرم به بحرین با برخی از این افراد آشنا شدم. اینان از کودکی به فرزندان خود فارسی می آموزند و تعصب خاصی نسبت به حکومت ایران دارند. در کنفرانس بین المللی حقوق بشر در منامه، برخی از آنان ناخشنودی خودرا از سخنرانی انتقاد آمیزم نسبت به رژیم ایران ابراز داشتند. من ـ البته ـ ضرب المثل “آواز دهل از دور شنیدن خوش است” را به آنان یادآور شدم و از سرکوب و تبعیض وارد بر شیعیان عرب در اهواز برای آنان صحبت کردم، اما کمتر گوش شنوا یافتم.
حکومت بحرین همانند دیگر حکومت های مبتنی بر رانت نفتی، عمده درآمدهای کشور را به جیب خانواده سلطنتی و اطرافیانش می ریزد. مالکیت زمین که کالای گرانبهایی در این جزیره کوچک است عمدتاً در چنگ اقلیت حاکم قرار دارد. اکثریت ساکنان این کشور خواستار حقوق شهروندی برابر با اقلیت هستند. اخیراً رهبر بزرگترین گروه سیاسی اپوزیسیون یعنی شیخ علی سلمان خواستار عدم دخالت ایران و عربستان سعودی در امور بحرین شده است. البته افزون بر این دو نیروی منطقه ای، ناوگان پنجم آمریکا برای پاسداری از عبور نفت و حفظ منافع این کشور در آب های بحرین حضور دارد.
ورود نیروهای”سپر جزیره” به بحرین می تواند در کوتاه مدت ناآرامی های این کشور را بخواباند، اما در میان مدت، جامعه بحرین بدون حل نابرابری های اقتصادی، سیاسی، روی آرامش نخواهد دید. این راه حل می تواند زمینه را برای خروج نیروهای “سپر جزیره” فراهم سازد و راه را بر بهره برداری های فرصت طلبانه و ریاکارانه رژیم جمهوری اسلامی ببندد. دخالت های این رژیم در بحرین به قصد فرافکنی و سرپوش نهادن بر مخالفت های مردمی و بحران های داخلی و در راستای منافع اقلیت حاکم بر ایران است.