بخش دوم
در شماره گذشته افزایش دمای زمین را مورد بحث قرار دادیم و به این مهم اشاره شد که اگر افزایش گرما در این روال پیش برود خطر نابودی نسل بشر در همین قرن بسیار محتمل است.
در زیر سرتیتر گزارش حوادث جوی ای که تنها در چند روز اخیر زندگی و یا هستی بسیاری از انسان ها را به نابودی کشانده است، مرور می کنیم.
۱۵ جون
* آمریکایی ها زیر ضربات گردباد، خشکسالی، آتش سوزی و سیل قرار گرفتند. تعداد گردبادهای ماه اپریل امسال به ۸۷۵ رسید که بسیار بیشتر از رکورد ۵۴۲ گردباد در ماه می سال ۲۰۰۳ است. کشته شدگان امسال تاکنون ۵۳۶ تن بوده اند.
۱۷ جون
* سه خانه در کانزاس بر اثر گردباد ویران شد.
۱۸ جون
* منابع هواشناسی ایالت منیتوبا اعلام کردند که سیل در مناطق مختلف این استان ادامه دارد.
۲۰جون
* قربانیان گردباد در شهر Joplin ایالت میسوری مبتلا به بیماری قارچی نادری شده اند. تعداد قربانیان این گردباد به ۱۵۱ تن رسید.
۲۱ جون
* در سمینار علمی در دانشگاه اکسفورد اعلام شد که حیات در اقیانوس ها به سرعت در حال نابودی است. این نابودی در اثر ماهیگیری بی رویه، اسیدی شدن آب اقیانوس بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای و نشت مواد شیمیایی و نفتی به آب دریاهاست. این گزارش در نشست بعدی سازمان ملل به نمایندگان ارائه خواهد شد.
۲۲ جون
* خطر سیل ۲۶ منطقه ایالت ساسکاچوان را تهدید می کند.
* بیش از ده هزار نفر از ساکنان شهر Minot آمریکا خانه هایشان را تخلیه کرده اند. مکان کافی برای اسکان این افراد وجود ندارد.
* ۵/۳۶ میلیون تن از مردم چین در ۱۳ استان این کشور در معرض خطر سیلاب قرار دارند. تاکنون ۶۴/۱ میلیون تن خانه هایشان را از دست داده اند.
۲۳ جون
* ۶ نفر در نیجریه جان خود را بر اثر سیل از دست دادند. مرکز مقابله با صدمات کشور نیجریه اعلام کرد که میزان بارندگی امسال بیشتر از سال گذشته خواهد بود. سال گذشته در این کشور بیش از پانصد هزار نفر بر اثر بارندگی بی خانمان شدند.
* منابع هواشناسی در آلبرتا به مردم اخطار کردند که منتظر گردباد باشند.
* به گروهی از مردم که به دلیل آتش سوزی خانه هایشان را در جنوب آریزونا ترک کرده بودند، اجازه بازگشت داده شد. این آتش سوزی ۴۵ مایل مربع را در بر گرفته بود.
* آتش سوزی Tisigar Lake در جنوب یوکان ۱۱ هزار هکتار جنگل را از بین برد.
۲۴ جون
* سیل به هزاران خانه در داکوتای شمالی خسارت وارد کرد. امسال میزان بارندگی در داکوتای شمالی دو برابر سال های پیش بوده است.
* خانه های چهارده خیابان اتاوا در خطر سیلاب قرار دارند.
* توفان ۱۱ نفر را در ویتنام کشت. در فیلیپین ۱۱ نفر تاکنون مفقودالاثر هستند.
* توفانی که از داکوتای شمالی تا شمال مینه سوتا ادامه دارد سبب قطع برق ۴۷۰۰۰ تن از ساکنان آن منطقه شد.
اینها تنها گزارش هایی است که من با آنها برخورد کردم. ما در این گوشه ی جهان بیشتر اخبار آمریکای شمالی به دستمان می رسد. خسارات وارده در سطح کره ی زمین مسلماً بیشتر بوده است. طبق پیش بینی ها تعداد و شدت این حوادث بیشتر و بیشتر خواهد شد. جایی برای انکار و یا نادیده گرفتن فاجعه نیست، باید کاری کرد.
نقش بازدارنده دولت محافظه کار کانادا
شاید بپرسید که وقتی شواهد تا این حد آشکار است چرا مردم و دولت های دنیا کاری در جهت جلوگیری از این فاجعه در حال وقوع انجام نمی دهند؟ جواب این سئوال را عمدتاً در خانه ی خودمان یعنی کشور کانادا باید جستجو کرد.
در دسامبر سال ۲۰۰۹ جاناتان گیت هاوس Jonathan Gatehouseدر نشریه ی مک لینز مقاله ای منتشر کرد که جواب این پرسش را به خوبی مشخص می کند. این مقاله با تیتر “دنیا از کانادا متنفر است” منتشر شد.
نظر به جامع بودن این مقاله(۱)، در اینجا بسیاری از نکات آن را ترجمه و بازنویسی می کنم.
دانشمندان، دیپلمات ها و رهبران کشورهای متفاوت برای پانزدهمین نشست سازمان ملل در کپنهاگ جمع شده اند تا به راه حلی برای معضل افزایش دمای زمین دست یابند، اما دولت محافظه کار هارپر سنگ اصلی در راه رسیدن به یک موافقت نامه ی بین المللی است.
جرج مانیبتGeorge Monibot گزارشگر روزنامه گاردین می نویسد: تاکنون تصور این بود که دولت آمریکا عامل اصلی سنگ اندازی در راه به دست آمدن یک توافق در مورد کنترل دماست، من اشتباه می کردم شیطانک اصلی کاناداست.
این فقط اعتقاد جورج مانیبوت نیست. در نشست بانکوک سازمان ملل در اکتبر همان سال نمایندگان اکثر کشورها به منظور اعتراض به طرح کانادا که در آن الغای معاهده ی کیوتو گنجانده شده بود، سالن جلسه را ترک کردند.
در نوامبر همان سال در نشست سازمان ملل در بارسلن ۴۵۰ موسسه NGO (سازمان های غیردولتی) کانادا به دلیل کوشش هایش برای متوقف کردن مذاکرات به نام فسیل (دایناسور) هفته خواندند.
در اواخر همان ماه در نشست بازار مشترک در ترینیداد و توباگو رئیس سازمان ملل، بان کی مون، از هیئت کانادایی خواست تا از سنگ اندازی در روند مذاکرات خودداری کنند و از اهداف نشست در جهت کنترل گازهای گلخانه ای پیروی نماید.
در همین نشست دانشمندان و گروه های NGO از ۵۳ کشور پیشنهاد کردند تا برای تنبیه کانادا عضویت این کشور در بازار مشترک لغو شود. الغای عضویت در گذشته در مورد دو کشور زیمبابوه و آفریقای جنوبی به علت قربانی کردن جان میلیون ها انسان به کار رفته بود.
در سال ۱۹۹۸، دولت لیبرال کانادا متعهد شده بود که میزان گازهای گلخانه ای را تا حدود ۶% نسبت به سال ۱۹۹۰ کاهش دهد، ولی با روی کار آمدن جرج بوش در آمریکا قضیه کنترل دما مسکوت ماند.
با این حال ژان کریتین در سال ۲۰۰۲ به پارلمان کانادا فشار آورد تا عهدنامه کیوتو را به رسمیت بشناسد.
هنگامی که استفن هارپر در سال ۲۰۰۶ به قدرت رسید، همانطور که در مبارزات انتخابی اش وعده کرده بود علم مخالفت با تعهدات کانادا در مورد کنترل دما را برداشت.
دولت محافظه کار کانادا تاکنون فقط توافق کرده است که تا سال ۲۰۲۰ میزان گازهای گلخانه ای را در حدود ۲۰% سال ۲۰۰۶ کاهش دهد (این مقدار نصف آن چیزی است که هشت سال پیش از آن کانادا خود را به آن متعهد کرده بود. البته همین مقدار را هم موکول به ارائه ی طرح های آمریکا کرده است.
این رقم بسیار کمتر از میزانی است که دانشمندان برای ثابت نگه داشتن افزایش دما در حدود دو درجه سانتیگراد پیشنهاد کرده اند. بسیاری از نمایندگان کشورهای دنیا تعهد اندک کانادا را تقبیح کرده اند، اما علت اصلی خشم کشورها به دلیل نقش مخرب هیئت های کانادایی و جلوگیری از رسیدن به هرگونه توافقی در سنت های بین المللی مربوط به کنترل دماست. دولت کانادا هر بار به اشکال مختلف از این توافق ها جلوگیری کرده است.
در نشست ۲۰۰۷ بازار مشترک در اوگاندا دولت هارپر با تقاضای اینکه همه کشورهای جهان سوم باید میزان مشخص کاهش گازها را ارائه دهند از رسیدن به توافق جلوگیری کرد.
در نشست ۲۰۰۸ سازمان ملل در لهستان هیئت کانادایی با پیش کشیدن این شرط که میزان تولید جمعی کشورهایی که آلودگی بیشتری ایجاد می کنند باید مشخص شود، موافقت نامه را به تعویق انداخت. در نشست اکتبر بانکوک دولت کانادا خواستار شد که سال ۲۰۰۶ به جای سال ۱۹۹۰ به عنوان سال پایه انتخاب شود. این تقاضا تعهد کانادا را برای کاهش ۲۶% افزایش نسبت به سال ۱۹۹۰ را از بین می برد.
در بارسلن، کانادا راجع به روش خرج کردن پولی که برای مقابله با خسارات کنار گذاشته می شود به جدل پرداخت.
جاناتان گیت هاوس می نویسد، امروز کانادا به عنوان اخلال گر اصلی میز مذاکرات مورد تنفر شرکت کنندگان است.
M.J.Maze نماینده ی ۳۷ جزیره ی کوچکی که در معرض به زیر آب رفتن هستند، کانادا را موی دماغ مذاکرات می داند. او می گوید به محض اینکه ما به توافقی نزدیک می شویم، هیئت کانادایی به لطائف الحیل مذاکرات را به بیراهه می کشاند. M.J.Maze می گوید کانادایی ها هزار ترفند بلدند که مذاکرات را به بن بست بکشانند.
دیل مارشال از بنیاد دیوید سوزوکی می گوید انگشت نما شدن کانادا و توهین هایی که به این کشور وارد می شود، بی سبب نیست. این توهین ها نماینده ی خستگی و ناتوانی نمایندگان کشورهای دنیا در برابر سرسختی و مقاومت هیئت های کانادایی در پشت درهای بسته اند. او معتقد است که اعتبار سیاست های کنترل دمای کانادا در میان NGOها به لوله ی فاضلاب ریخته شده است.
در نشست ۲۰۰۷ بالی، کانادا در ردیف آمریکا به عنوان دایناسور روز به حساب آورده می شد، ولی در نشست های بعدی کانادا فسیل بزرگ لقب گرفت.
جیم پرنتیس وزیر وقت محیط زیست کانادا می گوید، کاهش گازهای گلخانه ای به سادگی ممکن نیست. از ماشین هایی که استفاده می کنیم تا روش های تولید انرژی و هدف آن همه و همه چیز را باید تغییر دهیم. این به راحتی امکان پذیر نیست. منتظر تغییر یک شبه سیاست دولت ما نباشید. اول ما باید بدانیم که هم پیمانان ما در پیمان نفتا چه تصمیمی می گیرند. سیاست ما در جهت کنترل دما در خانه باید طرح ریزی شود نه در نشست های بین المللی.
باید از ایشان پرسید که آیا افزایش دمای زمین یک امر خصوصی است؟ و آیا سرنوشت مردم کانادا از بقیه مردم جهان جداست؟
براساس گزارش موسسه پیو Pew Centre on Global Climate Change، ژاپن آماده است که تا سال ۲۰۲۰ میزان تولید گازهای گلخانه ای را تا ۲۵ درصد سال ۱۹۹۰ کاهش دهد. روسیه هم بر همین میزان توافق کرده است. کشورهای متحده اروپا نیز همین میزان را در نظر دارند. حتی کشور ایالات متحده نیز کاهش ۱۷ درصدی را نسبت به سال ۲۰۰۵ پذیرفته است، هرچند که امید می رود این مقدار تا حدود ۳۴-۲۸% افزایش یابد.
کشورهای در حال توسعه نیز خود را متعهد می دانند. برزیل آمادگی خود را برای کاهش ۴۲-۳۸ درصد تا سال ۲۰۲۰ اعلام کرده است. چین می تواند تولید خود را در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال ۲۰۰۵ حدود ۴۵-۴۰ درصد کاهش دهد و هند هم پیشنهاد ۲۵-۲۰% را داده است.
به نظر می رسد علت اصلی مخالفت های دولت محافظه کار کانادا حفظ صنعت تولید نفت شنی آلبرتاست. نماینده ی پاراگوئه می پرسد چرا در حالی که همه کشورهای دنیا سعی در کاهش تولید گازهای گرمازا دارند، دولت کانادا توسعه طرح های نفت شنی آلبرتا را به اجرا می گذارد.
در سال ۲۰۰۸ سازمان محیط زیست کانادا اعلام کرد که در سال ۲۰۲۰ میزان تولید گازهای گلخانه ای حاصل از نفت شنی نسبت به سال ۲۰۰۶ سه برابر خواهد شد.
براساس گزارش این سازمان، گازهای گرمازای حاصل از نفت شنی عامل اصلی افزایش تولید گازهای گلخانه ای کانادا در سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
هر چند نفت آلبرتا نقش عمده ای در اقتصاد کانادا دارد، ولی آیا به قیمت از بین رفتن نسل انسان بر روی زمین می ارزد؟ به نظر می رسد که دولت محافظه کار هارپر جلوتر از نوک دماغش را نمی بیند.
گذشتن از سد شرکت های چند ملیتی
این سئوال پیش می آید که چرا افرادی مانند جرج بوش و حامیانش، استفن هارپر و سایر اعضای دولت محافظه کار وی سعی در انکار افزایش دما دارند و یا از اقدامات کنترل دما جلوگیری می کنند؟
چرا شرکت های بزرگ چندملیتی میلیون ها دلار خرج می کنند تا بلایی که بقای بشر را روی زمین به مخاطره انداخته است، کتمان کنند؟
آیا دست اندرکاران این شرکت ها آینده ی خود را نمی بینند و یا علاقمند به سرنوشت فرزندان خود نیستند؟ چرا بر سر شاخ بن می برند؟
شاید توجه به نکات زیر کمک کند که جواب پرسش را پیدا کنیم:
* هدف اصلی این شرکت ها درآمد و بیلان آخر سالشان است. وظیفه نهایی مدیران شرکت های بزرگ نشان دادن افزایش درآمد سال جاری نسبت به سال گذشته است.
* این شرکت های غول آسا از اقتصاد مصرفی کنونی تغذیه می کنند. غول های نفتی سطح زمین را در اختیار دارند و آب دریاها را آلوده می کنند و کسی جلودارشان نیست.
* این شرکت ها بسیار قدرت منداند. نه تنها بیشتر ثروت دنیا را در اختیار دارند، بلکه مالک اکثریت قریب به اتفاق وسایل ارتباط جمعی نیز هستند و از طریق کنترل انتخابات و لابی گری دولت مردان را نیز در اختیار دارند.
* فرهنگ شرکت های بزرگ چندملیتی انسان را در کنترل خود گرفته است. انسان ها کورکورانه در اختیار ماشین کورپوریت Corporate Machine هستند.
* Corporate Machine آینده را نمی بیند و سرنوشت بشر در درکش نمی گنجد.
* انسان هایی که در استخدام و خدمت این شرکت ها هستند، به ناچار باید از فرهنگ و اهداف حاکم پیروی کنند و اختیاری از خود ندارند.
* یک بار دیگر تکرار می کنم هدف اصلی شرکت های بزرگ تنها و تنها افزایش درآمد در بیلان آخر سالشان است.
امروز بسیار ضروری است که انسان کنترل را از دست کورپوریشن ها باز پس بگیرد و آنها را مهار کند. نسل انسان باید باقی بماند.
در شماره ی آینده روش هایی را که هرکدام از ما به طور شخصی و دولت ها به طور اعم باید به کار گیرند تا این روند خطرناک آهسته تر شود را مرور خواهیم کرد.
۱- www2.macleans.ca/2009/12/15/suddenly-the-world-hates-canada/