گردانندگان رژیم تهران در دروغ گوئی در حال پیشی گرفتن از یکدیگر هستند. انگار رهبر رژیم وحشت دارد که در مسابقه ی دروغ احمدی نژاد بر او سبقت گیرد برای همین کوشش می کند با دروغ های بزرگتر نشان دهد که در این عرصه نیز سزاوار رهبری است، و بلد است دروغ های شاخدارتر از رئیس جمهوری دست نشانده خود به خورد خلق اله بدهد. تازه ترین دروغ ها را حضرتشان در خطبه های نماز عید فطر گفته است. ایستاده، چشم در چشم میلیون ها ایرانی و لابد غیر ایرانی دوخته و دروغ گفته است. دروغ هائی که شنونده از شنیدن آنها شرمش می شود، اما رهبر مدعی معنویت الهی بی آنکه کوچکترین نگرانی داشته باشد به مردم دروغ می گوید . مانند این دروغ:
“اگرچه در مقایسه با انتخاباتی که در بعضی از کشورهای دنیا – چه کشورهای به اصطلاح پیشرفته و چه بعضی کشورهای دیگر – برگزار می شود که تویشان چه خباثت ها، چه خیانت ها، چه درگیری ها و حتی چه کشت و کشتارها اتفاق می افتد، بحمدالله این حوادث در انتخابات کشور ما نیست، اما بالاخره یک چالشی است.”
آدم مانند آن حیوان مظلوم باربر در گِل گفتار این آقا گرفتار می شود و زبانش بند می آید. آخر مگر در شهر کران و کورها هستید که دیده در دیده مردم می دوزید و مدعی می شوید که در انتخابات کشورهای دیگر ” چه خباثت ها، چه خیانت ها، چه درگیری ها و حتی چه کشت و کشتارها اتفاق می افتد، بحمدالله این حوادث در انتخابات کشور ما نیست، اما بالاخره یک چالشی است.”
کسی هست به حضرتشان بگوید نادان تشریف دارید یا خدای ناکرده خیال کرده اید مردم ایران نادان هستند که دامنه دروغ گوئی را تا به اینجا می کشانید، توی چشمان مادران سهراب و ندا و اشکان و بسیاران دیگر چشم می دوزید و منکر قتل آنان به دست ماموران و مزدوران خود می شوید!
آیا کشتن به آن دنائت بچه های گل مردم از منظر شما “چالش” است! شما از مردم که هیچ از خودتان هنگام که توی آئینه نگاه می کنید شرم ندارید که دروغ هائی به این بزرگی می گوئید و گمان دارید از معرکه به سلامت خواهید گریخت.
حالا معلوم می شود که قاضی القضات حضرتتان مجوز دروغ های شاخدارش را از کجا دریافت کرده است! کاش همین یک دروغ را که در مسیر منفعت خود و حکومت تان است می گفتید و از منبر به زیر می آمدید، اما حیف که در حکومت سراپا ناراستی شما هر آنچه هست بر محور ناراستی رخ می کند و بس . به مبارزات جهان عرب هم که می رسید از دریچه تنگ همین منفعت طلبی حکومت خویش حرف و حدیث می کنید و مبارزات مردم سوریه را به دلیل رفاقت با دیکتاتور دمشق زیر سبیلی در می کنید و باز به خیال خام خود گمان دارید که مردم نخواهند فهمید!
آقای خامنه ای شبها چقدر کابوس می بینید که سرنوشتی مانند مبارک و قذافی و بن علی پیدا کرده اید که در بیداری این دغل در کار جهان می کنید!
آخر قدرت چیست که این همه آدمی حاضر است قربانی بدهد تا از دستش ندهد. به راستی شما برای در قدرت ماندن حاضرید چه چیزهای دیگری را قربانی کنید و از چه چیزهایی چشم پوشی کنید. چقدر می خواهید با یزید مسابقه بدهید و از معاویه درس دروغ و دغل در کار جهان و مردمان بیاموزید و مدعی خلاف آن شوید!
آقای خامنه ای نمی بینید که مردم در بیت شما شمایل یزید را می بینند و غیر آن چند مداح منفعت طلب در سراسر ایران کسی نیست که زین پس دل در گرو امید به عدالت و انصاف شما بسته باشد؟
می خواهید سرنوشت کدام جنایتکاران تاریخ را به نام خود ثبت کنید که این همه دغل در کار مردم روا می دارید! از خون های ریخته بر خاک این سرزمین بترسید و این همه قساوت در کار مردم نکنید. برایتان عاقبت شومی در حال رقم خوردن است. اگر امروز به خود نیائید فردا خیلی دیر خواهد بود. از سرنوشت دیکتاتورهای دیگر درس بگیرید. هنوز فرصت هست که به خود آئید و از جباری دست بشوئید!