«سخنی با مسئولین تلویزیون گون آذ»
آنچه باعث تحریر این مقال گردید، ارائه و تزریق تفکر تمامیت خواهی و دیکتاتور منشی مسئولین تلویزیون «گون آذ» می باشد که تاکنون سعی کرده اند تمامی تفکرات مخالف خویش را در حرکت ملی آذربایجان از طریق داد و هیاهو حذف نمایند و یا در اثر شانتاژهای پوپولیستی و عوام پسندانه خود، تفکرهای مخالف خویش را وادار به سکوت نمایند.
متاسفانه بایستی اقرار نمود که این تلویزیون به علت تک صدایی بودن، خوب توانسته است که از عهده این امر بربیاید و خیلی از فعالان داخل و حتی خارج از کشور از ترس تکفیر شدن خود از طریق این رسانه منتسب به آذربایجان مجبور به عقب نشینی گردیده و یا سکوت اختیار کرده اند. ولی به جرات می توان گفت که یکی از چند تفکر محدودی که در این میان توانسته اند در برابر این همه تمامیت خواهی ایستادگی کرده و با آن مبارزه نمایند و آن را به چالش فرا خوانند، تفکری است که منتسب به اینجانب و تنی چند از فعالان سرشناس حرکت ملی آذربایجان می باشد که سالهای سال در این راه هزینه پرداخته اند و اکنون نیز می پردازند. و همین ایستادگی باعث برافروختن و عصبانیت مسئولان این تلویزیون گردیده و آنان را به واکنش احساسی واداشته است تا آنجا که جهت از بین بردن تفکر رقیب، به صورت ناصحیح و در جهت ایجاد شبهه از الفاظ و کلمات عوام پسندانه ای چون خائن و خیانتکار و… استفاده می نمایند. تو گویی که مسئولان این تلویزیون نه در پشت میکروفون یک رسانه که در پشت میز قضاوت نشسته اند و به عنوان مدعی العموم آذربایجان عمل نموده و حکم به مجازات و افشاگری و برپاداشتن چوبه های دار می نمایند.
ولی با تمام این اوصاف اینجانب فکر می کنم که می توان راهی یافت تا بتوان از واقعیات تلخ و ناخوشایند حرکت ملی آذربایجان به آرامی و به دور از احساسی گری و هوچی نمایی سخن راند و از کوره درنرفت تا کار به افشاگری دولت و رسانه های ترکیه و دولت جمهوری آذربایجان توسط مسئولین تلویزیون «گون آذ» نکشد و دوست و دشمن را در سطح بین المللی به ریش این حرکت نخنداند.
به هر حال بهترین راه برای درمان این تلخی ها، همین گونه عمل کردن است نه سخن راندن از تهدیدها و افشاگریها. ما در اینجا تنها تفکرات و اندیشه های خود را می نویسیم و نیازی نیز به افشاگری نداریم چرا که معتقدیم افشاگری از ابزارهای سوء استفاده عوامل دیکتاتورها می باشد که برای ضربه زدن ناجوانمردانه به حریف از آن استفاده می نمایند. ما نه ابزار چنین کاری را داریم و نه آن قدر ضعیف هستیم که جهت راندن حریف بخواهیم از این ابزارهای غیر مشروع استفاده نماییم. ولی جسارتا بایستی اعلام نماییم که یکی از مدعیان حرکت ملی آذربایجان هستیم و در این راه مبارزه های فراوانی نموده و هزینه های گزافی پرداخت کرده ایم که دوست و دشمن بر آن واقف هستند.
ما در حرکت ملی آذربایجان با طیف وسیعی از افراد و خواسته ها و اندیشه ها روبرو هستیم که همین امر سبب می گردد که وضعیت مه آلودی در این حرکت ایجاد گردد ولی با این همه، ما به تمامی این تفکرات و اندیشه ها احترام قائلیم و معتقد به تکثر اندیشه و چند صدایی در حرکت ملی آذربایجان هستیم چرا که معتقدیم آذربایجان از آن تمام مردمی است که در آن می زییند و یا در آن زاده شده اند. همه در این سرزمین سهم دارند و همه می توانند خود را وارث آن بشمارند. مصادره نام و خاک آذربایجان به نام یک و یا چند گروه، امر ناپسندیده و مردودی است که هیچ زمان مورد قبول نخواهد بود. ما نیز در طول این دو دهه فعالیت خود عملا ثابت کرده ایم که پایبند اندیشه تکثرگرایی و چندصدایی هستیم و مخالف هرگونه اندیشه های تمامیت خواهی می باشیم. جسارتا نیز اعلام می داریم تا زمانی که تفکر ما زنده است، اجازه نخواهیم داد که که تمامیت خواهان در حرکت ملی آذربایجان عنان آن را به دست گرفته و جولان دهند و آن را به هر سویی که بخواهند هدایت نمایند.
این عده خیال نکنند که چون تنها رسانه تصویری آذربایجان به دست آنها افتاده، می توانند به عنوان مدعی العموم آذربایجان یکه تاز میدان باشند و تمام اندیشه های مخالف خود را از سد راه خویش حذف نمایند. ما اگر در این فضای بسته سیاسی داخل کشور، که هرگونه فعالیت و تحرک را از آدمی باز می ستاند، می توانیم در مقابل تمامیت خواهی عوامل قدرت در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی بایستیم و حرف خود را بزنیم و سیاست های آن را به چالش بکشانیم، دیگر ایستادن در برابر تمامیت خواهی یک رسانه نیم بند که جای خود دارد.
این عزیزانی که در ناف آمریکا نشسته اند و برای حرکت ملی آذربایجان دایه ی مهربان تر از مادر شده اند و دائم فرمان حمله در خیابان ها را صادر می نمایند و مرتب به مردم آذربایجان امر و نهی می کنند، بهتر است بدانند که حرکت ملی آذربایجان را به سمت و سویی می کشانند که آرزو و خواست عوامل قدرت در داخل ایران است چرا که این عوامل در طول سه دهه عملا ثابت کرده اند که تا چه حد در از بین بردن حرکت های خیابانی توانایی دارند، و اگر حرکت ملی آذربایجان توانسته است در این برهه های تنگ و تاریک، خود را به سلامت عبور داده و هنوز توانمند باشد، به این خاطر است که پایه های ثقل این حرکت نه در کف خیابانها که در ته اندیشه ها و در اندرون قلب تک تک آدم هایی قرار دارد که جانشان برای آذربایجان می تپد.
حرکت ملی آذربایجان بارها نشان داده است که می تواند مسیر خود را به درستی تشخیص داده و از آن به سلامت عبور نماید. حرکت ملی آذربایجان با این سیاست خود توانسته است که در همه جا حضور داشته باشد. زمانی که لازم بوده در ستیغ قله های قلعه بابک فریاد آزادی خواهی سر داده است، و زمانی که نتوانسته بر سر قبر آزادیخواهان خود گرد آمده و بر مزار آنها مویه نموده است. این حرکت هم توانسته در میادین ورزشی حضور داشته باشد و هم توانسته است که از عوامل زیست محیطی به سود خود بهره جوید. زمانی که تمامی منفذها بسته گردیده این حرکت به اعتراض های خیابانی روی آورده و هنگامی که راه در خیابان ها نیز بر روی آنها بسته می گردد، این حرکت به اندرون طیف های مختلف خویش بازگشته و به حیات و رشد خویش ادامه می دهد.
ما بر خلاف ارائه نظر این تمامیت خواهان، عقلانیت را به معنی خانه نشینی نمی دانیم، بلکه به معنی اندیشه سیالی می دانیم که به عنوان عقل جمعی آذربایجان بر حرکت فرمان می راند و در مواقع لازم می تواند این حرکت را به کوه بکشد و یا در میادین ورزشی و درخیابانها حضور یابد و حتی این که در مواقعی به سکوت وادارد.
ما عقلانیت را خانه نشینی نمی دانیم، بلکه بر عکس معتقدیم زمانی که اندیشه های تمامیت خواهی عوامل قدرت تمامی راه های فعالیت مدنی را سد می نماید، طبیعی است که این خواسته ها و این اعتراضات در عرصه خیابان ها نمود پیدا می کند. ولی برخلاف تفکرات تمامیت خواهان در حرکت ملی آذربایجان، ما معتقد نیستیم که عرصه خیابان ها اولین و آخرین راه موجود پیش پای این حرکت است.
خارج نشینانی که با دیدن اعتراضات مردم عرب و بهار عربی به وجد آمده و خیال می کنند که تنها راه نجات آذربایجان هم از خیابانها می گذرد، سخت به خطا می اندیشند. همین تفکرها بودند که زمانی نیز به شرکت حرکت ملی آذربایجان در جنبش سبز رای مثبت می دادند و آن را تشویق می کردند تا بتوانند از رانتهای بین المللی این قضیه بهره مند گردند. و ما چه خون دلی خوردیم تا توانستیم حرکت ملی آذربایجان را در مقابل جنبش سبز به سکوت واداریم. و اگر امروزه رسانه های جمعی دنیا به آذربایجان چشم دوخته اند و مسایل این حرکت را رصد می نمایند و اخبار آذربایجان در صدر خبرها اولویت پیدا می نماید، یکی از دستاوردهای همین سکوت آذربایجان در برابر جنبش سبز است که قدرت این حرکت را در تعاملات سیاسی ایران نشان داد. و این دستاورد نه در خیابانها به دست آمد که حاصل سکوت این حرکت بود. و این است عقلانیت.
و حال نیز که این عده با دیدن بهار عربی به وجد آمده و می خواهند با تحریک آذربایجان و منتسب کردن این حرکت به حرکت های خیابانی مردم عرب، بار دیگر از فواید مادی و معنوی آن در سطح بین المللی بهره مند گردند و در پیش اربابان خود روسفید باشند، بایستی بدانند که راه بر خطا می روند و زمان نیز درستی این اندیشه را نمایان خواهد نمود.
در انتها لازم به ذکر است که گرچه در اثر گذشت زمان و تغییر و تحولات منطقه ای و تغییرات عرصه اجتماعی، ترکیب و تعادل حرکت ملی آذربایجان به هم خورده و در نتیجه نیروهای اجتماعی جدیدی وارد صحنه شده اند، ولی علی رغم این همه بایستی به این واقعیت نیز اقرار نمود که ما نیز به عنوان یکی از تفکرات موثر حرکت ملی آذربایجان، همچون گذشته، تغییر و تحولات این حرکت را رصد می نماییم و معتقدیم در نبود رهبری، این روشنفکران داخلی آذربایجان هستند که در جایگاه رهبری عمل می نمایند و خط و مشی و سیاست های کلان حرکت را تبیین و تعیین می کنند. بنابر این، این حرکت نیازی به این همه هوچی گری و به راه انداختن داد و هیاهو و رفتارهای پوپولیستی رسانه ای ندارد. بهتر است مسئولان عزیز تلویزیون «گون آذ» به جای این همه عصبانیت و احساسی گری، با عقلانیت رفتار نموده و به عنوان یکی از اندیشه های موجود در حرکت ملی آذربایجان عمل نمایند. در غیر این صورت اگر بخواهند اندیشه های خود را به این حرکت تحمیل نموده و راه را بر اندیشه های دیگر مسدود گردانند و با از بین بردن سایر اندیشه های موجود در حرکت ملی آذربایجان، کار عوامل قدرت در جمهوری اسلامی را راحت تر نمایند، بایستی بدانند که ما به عنوان یکی از همین تفکرات موجود در حرکت، در مقابل چنین تفکر استبدادی و دیکتاتور مآبانه ای خواهیم ایستاد و اجازه عمل به چنین اندیشه ای نخواهیم داد. و در این میان نه نیازی به افشاگری داریم و نه نیازی به محکوم کردن سیاست های دولتهای ترکیه و جمهوری آذربایجان.
آقای عزیز
به نظر میرسد که تنها به قاضی رفته و مشعوف و راضی بر گشته اید – متاسفانه شما پان ترکان چنان در رویاهای خود غرق و چنان دچار دگماتیسم فکری و تعصب و نفرت نزادی هستید که همه مردم شریف ایران را دشمن خود و ترکان !!! دانسته و مدام بر طبل جدایی و پخش تخم نفرت و کینه بین اقوام ایرانی مشغولید… من با شناختی که ازامثال شما دارم برایم اظهر من الشمس است که بجز تجزیه ایران به چیز دیگری راضی نیستید! درست مانند مرحوم پیشه وری که در غربت و بدستور رفیق باقرا ف بقتل رسید – چون خیلی دیر به این واقعیت رسیده بود که علت شکست نهضت دموکرانها چیزی نبود جز حدا کردن راهشان از راه مردم ایران – اما پس از گذشت بیشن از نیم قرن هنوز هستند عده ای چون شما که مجدانه بر طبل تجزیه طلبی البته در تحت لوای حقوق ملی!!! میکوبند و در آرزوی بالکانیزه کردن ایران هستند تا کشورهای مینیاتوری و بی بو خاصیتی چون بوسنی ومقدونیه بوجود بیاورید … برادر باید صریحا بگویم که عر ض خود میبری و زحمت ما میداری … و ضمنا تلویزیون تجزیه طلب گوناذ را هم همه خوب میشناسند که از یکسو سر در “میت” ترکیه و داود اوغلو دارد و از سوی دیکر سر در جیب الهام ابله اف داردو با ارکستری میرقصد گه نوازندگانش سرویس های غربی و مشوقانش مسئولان جمهوری اسلامی و خسارت دید گانش نیز ملت مظلوم ایران هستند….و