خامنه ای ماه ها پیش به “غلامعلی حداد عادل” رئیس پیشین مجلس و پدر عروسش مسئولیت داد تا با همکاری آیت الله مهدوی کنی تلاش کنند تمام گروه های اصولگرا را زیر یک پرچم واحد با عنوان کمیته ۸+۷ برای انتخابات مجلس نهم متحد کنند. در نبود مردمی که مترصد ریختن به خیابانها هستند، در نبود دوستان و حامیان دیروز جمهوری اسلامی که از زمان خاتمی سعی کردند با پرچم دوم خرداد و اصلاح طلبی و “جنبش سبز” به رهبری موسوی و کروبی، رژیم اسلامی را ترمیم کنند، نتایج تمام تلاش های این دیکتاتور مفلوک، همان توصیه ای بوده است که اخیرا آیت الله مهدوی کنی به تمامی اصولگرایان کرده است! مهدوی کنی که گفته می شود با کپسول اکسیژن و در صندلی چرخدار خودش را به جلسات کمیته پانزده نفره می رساند تا طبق دستورات خامنه ای و برای آنچه خودش حفظ، نجات و ادامه جمهوری اسلامی می نامد، اتحاد اصولگرایان را برای رژیم تأمین کند، در گفت و گویی با خبرگزاری “مهر” و در پاسخ به خبرنگار این خبرگزاری که پرسیده است “توصیه شما به گروه هایی که هنوز به جبهه متحد اصولگرایی نپیوسته اند چیست؟”و با علم این که ده ها بار این دوستان را سفارش به وحدت کرده، اضافه کرده است که “توصیه ام این است که با هم دعوا کنند”! و این عاقبت نظامی است که به گفته آیت الله موسوی خوئینی ها از اصلاح طلبان و حامیان و دوستان دیروز خود نیز عبور کرده است!
کمتر از سه ماه به انتخابات مجلس اسلامی باقی مانده و مهدوی کنی هنوز نتوانسته است اتحاد حتی نسبی را میان هواداران و جیره خواران رهبری پدید آورد. او حتی نتوانسته است “آیت الله محمدتقی مصباح یزدی” را که رهبری جبهه “پایداری” را بر عهده دارد و تئوریسین امامت و ولایت تشیع به شمار می رود، به پیوستن به جبهه واحد اصولگرایان ترغیب کند. حتی “روح الله حسینیان”، یار غار سعید امامی، نماینده مجلس و یکی از طلبه هایی که در مکتب خامنه ای و مصباح آموخته است که چرا لازم است مخالفان را از هر نوع برای حفظ بساط خونین ولایت فقیه سر به نیست کرد و از دم تیغ گذراند، در جبهه پایداری به رقیب همین اصولگرایانی تبدیل شده که حول مهدوی کنی گرد آمده اند.
دغدغه های حسینیان اما، بر خلاف نگرانی های “مهدی طائب” فرمانده قرارگاه “عمار” است که اخیرا در گفت و گویی اشاره کرده بود به این که “وقتی لیست واحد می دهیم باز هم مردم در تردید هستند که درست هست یا خیر و بنابراین یقینا مردم لیست های متعدد را قبول نمی کنند”!
باید گفت اختلافات و نزاع هایی که در جبهه موسوم به اتحاد اصولگرایان هر روز عمیق تر می شود و نهایتا به توصیه مهدوی کنی می انجامد، اساسا انعکاس و نتیجه محتوم همان نارضایتی عمیق و خشم نهفته ای است که مدت هاست در جامعه ایران سربرآورده و به کابوس هر روزه مقامات تبدیل شده است. خامنه ای در فرار از همین انقلاب و خشم مردم، درصدد بازسازی دستگاه ولایت و ساز و کار آدمکشی جمهوری اسلامی برآمد. تکاپویی عبث که نتیجه اش فقط افشا شدن عمق و حد و اندازه پوسیدگی و فساد در ساختار رژیم اسلامی بوده است. دزدان و جانیانی که همدیگر را قبول نمی کنند. هر یک دزدی و آدمکشی آن دیگری را به رخش می کشد و برای امتیازگیری و سهم خواهی بیشتر تهدید می کند. افشا می کنند برای آن که خودشان و عاقبتشان را نجات دهند و هرچه بیشتر دزدی می کنند اساسا به این دلیل که نگرانند. احساس بی آیندگی و پستی در روزهای فرار و پاسخگویی، آنچنان افکارشان را پریشان نموده که هذیان می گویند. نمی خواهند پایان کار را باور کنند و از این پول هایی که با هزار و یک قانون شرعی و غیرشرعی بالا کشیده اند، دست بشویند. خامنه ای و تمام پادوهایی که امروز گروه ها و دسته های سیاسی تشکیل می دهند و به سر و کول همدیگر می پرند، همه و همه، مقاماتی هستند که بیشتر از سی سال دزدی، آدمکشی، شکنجه، اعدام و سنگسار و بی حقوقی زنان و جوانان و کارگران را به این مردم تحمیل کرده اند و هم اکنون، به چنان وضعیتی گرفتار آمده اند که اولا می ترسند و هراس دارند که انتخابات برگزار کنند و دوم آن که از هرگونه توافق و راه حلی هم برای اتحاد و همدستی دوباره به منظور تحمیق، کشتار و بالا کشیدن پول های مردم، بی بهره اند و نه تنها این، بلکه در منظر افکار عمومی جهانیان هم روز به روز منفورتر شده اند. به سفارتخانه ها حمله کرده اند و تلاش داشته اند آن قدرت توخالی سال های آغازین حکومترانی شان را شبیه سازی کنند و پاسخی که این بار گرفته اند، انزوای بی سابقه برای رژیمشان بوده است و انزجار و نفرت از مقاماتش در نزد افکار عمومی جهانیان.
چنین رژیمی به پایان کار رسیده است. مدت هاست پیچ و مهره های ساختار سیاسی اش شل شده و توانایی حکومت کردن به شکل متعارف را از دست داده است. خودشان باور نمی کنند اما، راه دیگری جز رفتن برایشان باقی نمانده است. این را بعضی هاشان مثل “حیدر مصلحی” وزیر اطلاعات رژیم به نجوا به همدیگر می گویند و برخی نیز همچون “مهدوی کنی” دست از کار می شویند و ــ اصلا ــ همگان را به دعوا فرا می خوانند!
مضحکه انتخاباتی پیش روی رژیم اسلامی به طور واقعی می تواند و باید فرصتی باشد برای خاتمه دادن به این همه دزدی، جنایت و وحشیگری از سوی مقاماتی که بیشتر از سی سال است خون مردم، جوانان، زنان و کارگران آن جامعه را در شیشه کرده اند. “حیدر مصلحی” وزیر اطلاعات رژیم اسلامی همگان را بدان هشدار می دهد که نمایش انتخاباتی پیش رو حساس ترین انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی است و اضافه می کند: “دشمنان جمهوری اسلامی می کوشند در جریان انتخابات آینده که در اسفند ماه برگزار می شود، جریان فتنه را احیا کنند و پروژه براندازی خود را که در سال ۸۸ قرار بود انجام شود، مجددا از سر بگیرند”.
با سلام
من فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق هستم
مهدوی کنی و برادرش از پیوستن دیر هنگام به خبرگان رهبری، حضور دوباره در سیاست و همه این تکاپوها یک هدف عمده دارند، حفظ تسلط خانواده پدرخوانده بر ملیاردها تومان اموال و متعلقات دانشگاه امام صادق است. مهدوی کنی ماه های پایان عمر خود را میگذراند اما نگران ریاست دانشگاه امام صادق پس از خود است، سرنوشت ملیاردها تومان زمین، کارخانه، سهام و… کارخانه صدور مدرک و ایجاد پست و رابطه -بخوانید دانشگاه امام صادق- با وخامت حال مهدوی در هاله ای از ابهام فرو رفته است و عملکرد سیاستمداران جوانی چون احمدی نژاد که بهایی برای روحانیون و دزدادن قدیمی قایل نیستند بر این نگرانی افزوده است
همه میدانند مهدوی کنی اصلا آیت الله خامنه ای را قبول ندارد در درس اخلاق خود سالها قبل با صراحت و ناراحتی در جواب دانشجویی گفته ” زمانی ما بابای آقا بودیم و حالا آقا بابای ما شده!” و در جای دیگری گفته” زمانی که ریاست جمهوری آقای خامنه ای رو به پایان بود ما پیشنهاد کردیم بعد از ریاست جمهوری بیایند دانشگاه امام صادق رئیس دانشکده الهیات بشوند” یعنی آیت الله خامنه ای را بیش از ریاست یک دانشکده به حساب نمیاوردند
همه فارغ التحصیلان امام صادق میدانند که مهدوی کنی مستبد، انتقاد ناپذیر ، تجمل گرا، فامیل باز، و دارای بهترین رابطه با سرمایه داران ایران است – به یاد داریم که هر هفته دانشگاه در پی جلسات او با سرمایه داران تهران به نمایشگاه اتومبیلی از گران ترین برندها تبدیل میشد-
واقعا دعوا بر سر آینده نظام نیست چون سیاست های کلی داخلی و خارجی جاهلانه در جهت فروپاشی اتخاذ میشود و این افراد کوته بین تر از این هستند که حتی به ۱۰ سال بعد نگاه کنند، دعوا بر سر امروز و فردای ملیاردها پول بیت المال است که چه کسی بیشتر ببرد
آقای مهدوی کنی امیدوارم آرزوی ریاست پسرت بر دانشگاه را بعد از خود به گور ببری