ایران هواپیمای تجسسی آمریکا را نمایش داد

بی بی سی: تلویزیون ایران تصاویری از یک هواپیمای تجسسی بدون سرنشین آمریکایی را پخش کرد که سه روز پیش اعلام شده بود در مرز شرقی ایران به دست نیروهای مسلح این کشور افتاده است. منابع نظامی ایران می گویند که این هوایپما را “با خسارت اندکی” در اختیار گرفته‌اند.

در تصاویر تلویزیونی هم دیده می شد که بدنه هواپیمای به نمایش گذاشته شده، ظاهرا سالم است.

امیر علی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران از هواپیمای تجسسی آمریکا رونمایی کرده است.

همزمان وزارت امور خارجه ایران سفیر سوئیس در تهران را احضار و با ارائه یادداشتی به او به “تجاوز یک فروند هواپیمای جاسوسی آمریکا به عمق حریم هوایی ایران” اعتراض کرد.

ایران و آمریکا با یکدیگر روابط سیاسی ندارند و به همین دلیل سفارت سوئیس در تهران حافظ منافع ایالات متحده آمریکا است.

ایران خواستار “توضیحات فوری و اقدامات جبرانی دولت آمریکا” در این باره شده است.

در جریان برنامه ای که از تلوزیون دولتی ایران پخش شد، مقام های ارشد نظامی گفتند که سرنگونی این هواپیما “با اطلاعات جمع آوری شده و مراقبت های دقیق الکترونیکی” صورت گرفته است.

گفته می شود که این هواپیما از نوع «RQ۱۷۰ سنتینل» است. «RQ۱۷۰ سنتینل» نوعی هواپیمای بدون سرنشین شناسایی است که خبر ساخت آن در سال ۲۰۰۹ به رسانه های فعال در حوزه امور نظامی درز کرد و در سال ۲۰۱۰ نیروی هوایی آمریکا به کار گیری آن را تایید کرد.

بر اساس گزارش‌ها، این نوع هواپیمای بدون خلبان در عملیات شکار اسامه بن‌لادن، رهبر سابق القاعده، برای زیر نظر گرفتن محل اقامت او در هنگام انجام حمله کماندوهای آمریکایی مورد استفاده قرار گرفت.

مشخصات فنی هواپیماهای تجسسی آمریکا معمولا اعلام نمی شود اما فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در تلویزیون ایران اعلام کرده است که طول دو بال این هواپیما حدود ۲۶ متر، طول بدنه ۴ و نیم متر و ارتفاع آن یک متر و ۸۴ سانتی متر است.

ساعاتی پس از آنکه ایران اعلام کرد هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را سرنگون کرده است، نیروهای ائتلاف به رهبری ناتو در افغانستان در بیانیه‌ای به انتشار این خبر واکنش نشان دادند.

نیروهای ائتلاف اعلام کردند که هواپیمای مورد اشاره ایران احتمالا یک هواپیمای شناسایی آمریکایی بوده که در یک ماموریت بر فراز غرب افغانستان پرواز می‌کرده است.

بنابر این بیانیه، گردانندگان این هواپیما کنترل آن را از دست داده‌ بودند.

هیچ‌یک از این منابع خبری، اطلاعاتی درباره زمان و مکان این حادثه منتشر نکرده‌اند.

وزارتخانه‌های دفاع و امور خارجه آمریکا و همین طور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در پاسخ به بی‌بی‌سی فارسی گفته بودند که درباره این موضوع اظهار نظر نمی‌کنند.

 

درخواست غرامت بریتانیا در مجلس ایران بررسی می‌شود

بی بی سی: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران در جلسه یکشنبه آینده خود درخواست دولت بریتانیا برای دریافت غرامت از ایران را بررسی می کند.

محمود احمدی بیغش، عضو این کمیسیون، امروز پنجشنبه ۱۷ آذر (۸ دسامبر) به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت که مبلغ مورد درخواست دولت بریتانیا برای جبران خسارات ناشی از حملات به سفارتخانه و اقامتگاه دیپلمات های این کشور، یک میلیون پوند است.

پیش تر ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته بود که درخواست غرامت بابت حملات مذکور، به کاردار سابق ایران در لندن ارائه شده است.

آقای بیغش در مورد این درخواست گفت: “انگلیس هم باید پاسخ خساراتی را که در طول چندین دهه به ایران وارد کرده است بدهد”.

او به نقض بی طرفی ایران در جریان جنگ جهانی اول و ایفای نقش در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به عنوان نمونه هایی از آنچه دولت بریتانیا باید پاسخگوی خسارات آن باشد اشاره کرد.

آقای بیغش همچنین دولت بریتانیا را به حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران، حمله به سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۵۹، ارسال بمب های شیمیایی به عراق در دوران جنگ با ایران و دخالت در اعتراضات انتخاباتی دو سال پیش ایران متهم کرد.

همزمان حسین ابراهیمی، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران از حضور مسئولان وزارت امور خارجه این کشور در جلسه آینده هیأت رئیسه این کمیسیون برای بررسی تحولات مربوط به روابط ایران و بریتانیا خبر داد.

روابط دو کشور در پی حمله هفته گذشته به ساختمان سفارت و اقامتگاه دیپلمات های بریتانیا در تهران بحرانی شد.

دیپلمات های بریتانیایی یک روز پس از این حملات به همراه اعضای خانواده های خود ایران را ترک کردند و بلافاصله دولت بریتانیا اعلام کرد که سفارت ایران در لندن هم باید تعطیل شود و دیپلمات های ایرانی به کشور خود باز گردند.

سفیر سابق بریتانیا در تهران گفته است که حملات مذکور بدون توافق بخش هایی از حکومت ایران ممکن نبوده است.

وزارت امور خارجه ایران از این حملات ابراز تأسف کرده است و پلیس ایران می گوید که مأمورانش تلاش خود را برای جلوگیری از حملات مذکور انجام داده اند، اما قادر به مهار مهاجمان خشمگین نبوده اند.

ایران باز هم ‘بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران جهان’ شد

بی بی سی: گزارش جدید “کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران” می‌گوید که شمار روزنامه‌نگاران زندانی در جهان در سال ۲۰۱۱ به بالاترین تعداد در ۱۵ سال اخیر رسیده و ایران در این میان بیشترین تعداد زندانی را به خود اختصاص داده است.

بر اساس گزارش این کمیته که در نیویورک مستقر است، تا تاریخ اول دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۷۹ روزنامه‌نگار و عکاس خبری در سرتاسر جهان زندانی بوده‌اند که این تعداد نسبت به سال گذشته ۳۴ نفر بیشتر شده است.

ایران با ۴۲ روزنامه‌نگار زندانی برای دومین سال متوالی در صدر این فهرست قرار دارد و بعد از آن کشورهای اریتره (۲۸ نفر)، چین (۲۷ نفر)، برمه (۱۲ نفر) و ویتنام با ۹ روزنامه نگار زندانی در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

در گزارش سال گذشته کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، ایران و چین با ۳۴ روزنامه نگار زندانی به طور مشترک در صدر فهرست قرار داشتند.

حدود نیمی از روزنامه‌نگاران زندانی، خبرنگاران رسانه‌های اینترنتی هستند و ۴۵ درصد از زندانیان به صورت آزاد با رسانه‌ها همکاری می‌کنند.

گزارش کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، سرکوب معترضان بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را زمینه‌ساز بازداشت و زندانی‌کردن گسترده رزونامه‌نگاران در ایران عنوان کرده است.

در گزارش این کمیته آمده است که مقام‌های ایران از آن زمان “درِی گردان” برای زندانی کردن روزنامه‌نگاران ساخته‌اند و “با آزاد کردن بعضی به قید وثیقه، افراد جدیدی را بازداشت می‌کنند.”

بنا بر این گزارش، “غالبا وثیقه‌های چند میلیونی برای آزادی روزنامه نگاران درخواست می‌شود و فشار زیادی برای ساکت نگه داشتن آنها یا افشاگری درباره همکارانشان به آنها وارد می‌شود.”

بر اساس این گزارش، بیش از نیمی از روزنامه‌نگاران زندانی در ایران به مواردی همچون تلاش برای براندازی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شده‌اند.

“کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران می‌گوید که حکومت ایران وکلای شماری از روزنامه‌نگاران را نیز تحت پیگرد قانونی قرار داده و از نسرین ستوده، وکیل برجسته حقوق بشر نام برده بود که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است”

بر اساس این گزارش، دست کم ۶۵ روزنامه‌نگار ایرانی از سال ۲۰۰۹ تا کنون از ایران مهاجرت کرده‌اند.

کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران پیش از این طی نامه‌ای از احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران خواسته بود که به وضع “منزجرکننده” روزنامه‌نگاران زندانی در ایران توجه کند.

این کمیته به ویژه به احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، اشاره کرده بود که در ماه مه سال ۲۰۱۱ برنده جایزه آزادی مطبوعات سازمان یونسکو شد، ولی به دلیل زندانی بودن نتوانست در جلسه دریافت جایزه خود حاضر شود.

این کمیته می‌گوید که حکومت ایران وکلای شماری از روزنامه‌نگاران را نیز تحت پیگرد قانونی قرار داده و از نسرین ستوده، وکیل برجسته حقوق بشر نام برده بود که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.

یکی دیگر از روزنامه‌نگاران زندانی مورد اشاره کمیته حفاظت از رزنامه‌نگاران، محمد داوری است که پیش از این برنده جایزه بین‌المللی آزادی بیان از سوی همین کمیته شده بود.

محمد داوری، سردبیر سایت اینترنتی سحام نیوز، پایگاه اطلاع رسانی حزب اعتماد ملی، هنگام پلمب دفتر مهدی کروبی در شهریور ۸۸ بازداشت شد و به دلیل افشاگری درباره شکنجه و بدرفتاری با زندانیان بازداشتگاه کهریزک تحت فشار قرار گرفت.

نامه مجید دری به مناسبت ١۶ آذر:

جز این است که شرایط را ما می سازیم؟

گامی ست پیش از گامی دیگر که جاده را بیدار می کند/تداومی ست که زمان مرا می سازد/لحظه هایی است که عمر مرا سرشار می‌کند    “شاملو”

۱۶ آذر روزی است که دانشگاه در مقابل استبداد ایستاد. ایستاد و کشته داد؛ ایستاد و به خاک و خون کشیده شد. اما نرفت، ماند؛ لرزید اما از پا نایستاد؛ سست شد، اما کمر خم نکرد. این است که دانشگاه همیشه قدمی از جامعه اش، از مردمش جلوتر است و چشم مردمان به دستهای دانشجویانش. وظایفی را به دوش می نهد، خواسته یا ناخواسته. از او می خواهد که از حقوقش دفاع کند. واندهد و چرایش چیز دیگری است اما درست یا غلط از او می خواهد. پایین ترین قشرها چشم به دانشگاه دارند و خبرهایش را دنبال می‌کنند. حتی بالاترین قشر هم پیگیر وضعیتش است. بماند که با تمامی این توقعات همیشه در بزنگاه تنهایش می گذارند. چه می شود کرد، قرعه فال به نام “دانشجو” زدند.

رنجیده بودند کسانی که گفته بودم دانشگاه با مدرسه فرق دارد و دانشجو با محصل. خرده گرفتند که نمی دانی! شرایط بد است. اما آیا جز این است که شرایط را ما می سازیم! اگر شرایط جور باشد چه نیازی به تلاش است برای عوض کردن؟! حافظه تاریخی، نه، حافظه دیروزی به ما می گوید شرایط همیشه نامناسب بوده و هست. زمانی را سراغ دارید که شرایط بر وفق مرادمان بوده باشد؟ اگر بود پس چرا دانشگاه و دانشجو همیشه زیر هجمه سرکوب ها و تهدید ها می زید؟ و چرا این اندازه سعی در مهارش دارند؟ می بندند اما جرات بازگو کردنش را ندارند و انکار هم می کنند.

مجیزگفتن آسان است اگر حس دلسوزی نباشد. من هم می توانم تملق گویم و به قول دوستان، کسی را آزرده و رنجیده نکنم. اما آیا درست رفته ام؟! اگر اشتباه می کنم بگویید. این سخن که چون زندانی ای پس کسی نباید نقدی بگویدت، توهین است. اگر زندانم در وهله اول برای خودم است. برای آزادی ام که با شرایط حاکم، قدرت سازگاری ام نبود و تحملش سخت. نه منتی بر سر کسی می گذارم و نه اجازه منت گذاشتن را به کسی می دهم. زندانی، آری این منتی نیست برکسی. حتی آن هنگام که دوستان نزدیکم از درک شرایط بغرنج و اسفبارم عاجز ماندند و رفتند، رنجیده نشدم. چرا که می دانستم بی گمان زندگی در بیرون از این دیوارها همچنان با فراز و فرودهایش جاری است و آنان هم حق دارند از این لحظات استفاده کنند و لذت ببرند تا اینکه لحظه هایشان را صرف من کنند، تلف کنند. پس اشتباهاتم را بگویید. نقد کنید تا راه را بهتر بشناسیم و با دید بازتری به حرکت ادامه دهیم. بگویید تا حرف یکدیگر را بهتر بفهمیم، تا نقاط مثبت و مشترک یکدیگر را دریابیم.

شرایط نامناسب است، درست. هزینه ها بالارفته، درست. فشارها دو چندان شده، درست… کسی هم نمی گوید حرکت های آنچنانی انجام دهید. اما آیا اعتراض های صنفی به تحمیل های چپ و راست هم جز برنامه کاریتان نیست؟ تفکیک جنسیتی توهین به شعور و شخصیت دانشجو که تنها مانده است بگوید دانشگاه مرکز فساد است قابل تحمل است؟ آیا تحمل نوع پوشش انسان ها که در خیابان ها صورت می گیرد زیر سئوال بردن شخصیت دانشجو نیست؟ تغییر عناوین کتاب های دانشگاهی که تعبیر به انقلاب فرهنگی دوم می شود را می توان در مقابلش سکوت کرد؟ نمی دانم؟!

شاید چون از جامعه دورم و از همه جا بی خبر و چون جزیره ای شده ام بی سرنشین و هنوز در توهمات و فضای خودم غوطه ورم. شاید می توان ساکت ماند و چیزی نگفت، چه اگر نمی شد بی گمان خروش بر می آوردید. به هر روی این آخرین پیام من است به عنوان یک دانشجو. چرا که اخراج شده ام و از ملک شما که جزو افتخاراتم بود بیرون رانده شده ام. دیگر دانشجو نیستم که بخواهم به عنوان یک دانشجو هر چند محروم از تحصیل و ستاره دار دست کم درددلی بکنم، پیامی بدهم و عرض ارادتی نمایم.

تنها گفتم در این روز سلامی کنم به هم کلاسی و هم دانشگاهیانم هرچند حتی یک نفرشان هم نمانده. وداعی کنم با آنانی که روزگاری هرچند دور از ایشان عنوانشان را به یدک می کشیدم و خود را جزوشان می پنداشتم. پوزشی بخواهم اگر حرفهایم کسی را رنجاند و یا تکدر خاطری را سبب شد. اما این را هم بدانید که دلم جز برای سربلندی دانشگاه و دانشجو نتپید و قلمم جز برای بزرگی و پیشگامیش ننوشت. گفتم و رانده شدم چه مصلحت پیشه در آخر برای یکایکتان پیشرفت روزافزون و موفقیت توام با سربلندی آرزو می کنم. در هر دانشگاهی هستید و دانشجوی هر رشته ای سلام مرا پذیرا باشید از دورها، از پس این دیوارها و رابطه ای که سالیان فاصله انداخته. با امید روزهای بهتر، آینده ای درخشان و سرزمینی سبز. همه می‌دانند دانشگاه هنوز زنده است و دانشجو همچنان پیشرو.

دانشجو روزت مبارک.

من و تو یکی شویم از هر شعله‌یی برتر/که هیچگاه شکست را برما چیرگی نیست/چرا که از عشق رویینه تن ایم…. “احمد شاملو”

مجید دری/دانشجوی سابق (اخراجی) دانشگاه علامه / آذر ۱۳۹۰

منبع: کمیته گزارشگران حقوق بشر

حمله به عزاداران عاشورا در کابل، قندهار و مزار شریف ۶۰ کشته بجا گذاشتی

بی بی سی: مراسم عزاداری عاشورا در شهرهای کابل، مزار شریف و قندهار هدف حمله انتحاری قرار گرفته و دهها کشته بجا گذاشته است.

روز سه شنبه، ۱۵ آذر/قوس (۶ دسامبر)، یک مقام پلیس کابل گفت که یک بمبگذار انتحاری مواد منفجره همراه خود را در مراسم عزاداری عاشورا در زیارتگاهی موسوم به حضرت ابوالفضل در مرکز شهر کابل منفجر کرد.

سخنگوی وزارت صحت (بهداشت) به بی بی سی گفت که بر اساس آخرین آمار تعداد کسانی که در این حادثه کشته شده اند، به ۵۴ نفر و شمار زخمیان آن به ۱۶۴ نفر رسیده است.

تلویزیون های محلی هم در گزارش های خود از صحنه انفجار تصاویری از کشته های حادثه و انتقال زخمی ها به بیمارستان پخش کرده اند.

همزمان از وقوع دو انفجار دیگر در شهرهای مزار شریف در شمال افغانستان و شهر قندهار در جنوب افغانستان هم گزارش شده است.

منابع خبری در مزار شریف گفته اند که در انفجاری که عزاداران مراسم عاشورا را هدف قرار داده بود، شش تن کشته و نزدیک به ۲۰ تن دیگر زخمی شده اند.

پس از وقوع این انفجار، نگرانی ها از افزایش اختلاف های فرقه ای در افغانستان در میان مردم و محافل سیاسی این کشور گسترش یافت.

شماری از منتقدان نیروهای امنیتی را متهم به کوتاهی در تامین امنیت مراسم عاشورا کردند و برخی هم از شیعیان انتقاد کردند که با سیاه پوش کردن شهر و بیرون آوردن این مراسم از تکیه ها به خیابان باعث تحریک حساسیت ها شدند.

ژنرال جان آلن، فرمانده کل نیروهای بین المللی و سیمون گاس، نماینده غیرنظامی ناتو در افغانستان هم این حادثه ها را تقبیح کرده اند و آنها را حمله ای علیه افراد بیگناه و عزاداران مراسم عاشورا خوانده اند.

کرزی از مجروحان حادثه عاشورا عیادت کرد

حامدکرزی رئیس جمهوری افغانستان در نخستین روز بازگشت از آلمان، از مجروحان حادثه عاشورا در کابل عیادت کرد.

روز عاشورا ( چهارشنبه هفتم دسامبر) در دو حادثه جداگانه ۵۴ نفر در کابل و مزار شریف کشته و بیش از ۱۲۰ نفر مجروح شدند.

حامد کرزی که برای شرکت در کنفرانس بین المللی بن در افغانستان، در آلمان بسر می برد و قرار بود پس از آن به بریتانیا سفر کند، پس از شنیدن خبر حمله به عزاداران عاشورا در کابل و مزار شریف، سفرش به بریتانیا را لغو کرد و به کابل بازگشت.

او که به چند بیمارستان برای عیادت از مجروحان، سر زد، به خبرنگاران گفت کسانی که در حادثه عاشورای خونین کابل دست داشتند وابسته به گروه هایی در پاکستان هستند.

آقای کرزی افزود تحقیقات در مورد حادثه روز عاشورا شروع شده است اما از آنجایی که متهمان این حادثه در پاکستان هستند، این مساله را با پاکستان هم در میان گذاشته است.

اما وزارت خارجه پاکستان گفته است، افغانستان باید شواهدی را مبنی بر دست داشتن گروه های تندرو اسلامگرای پاکستانی در حادثه عاشورای کابل، ارائه کنند.

این درحالی است که لشکر جنگوی العالم ( شاخه جهانی لشکر جنگوی) که مقر آن در پاکستان، است یک روز پس از حادثه عاشورای کابل مسئولیت آن را به عهده گرفتند.

دولت افغانستان، گروه های سیاسی مختلف از جمله ائتلاف تغییر و امید به رهبری عبدالله عبدالله و حزب حق و عدالت، با صدور اعلامیه های جداگانه، حمله به عزاداران عاشورا را محکوم کردند.

کمیسیون مستقل، فرماندهی ناتو و دفتر هیات نمایندگی سازمان ملل متحد نیز حمله به شیعیان در روز عاشورا را محکوم کردند.

طالبان نیز حمله به عزاداران عاشورا را محکوم کرده و آنرا “وحشتناک” خواندند.

حمله به مراسم عاشورا، افغان‌ها را نگران کرده بود که مبادا این حادثه سرآغاز جنگ مذهبی در این کشور شود، اما از واکنش‌های گروه های مختلف شیعه و سنی به این ماجرا اینطور بر می آید که چنین خطری جدی نیست