افزایش اختلافات و نزاعهای درونی حکومت در پی تحریم خرید نفت و تلاطم بازار ارز و سکه

هفته گذشته افزایش تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا و بویژه تحریم های اخیر در حوزه های بانکی و نفتی، اختلافات و نزاع های درونی حکومت ایران را شدت بخشید. شاید بتوان گفت این نتیجه محتوم این تحریم ها در شرایط حاضر بود. اما، بی تردید تمام مسئله و تمام ریشه های بحران حاضر نیست. بحرانی که پس از تحریم خرید نفت، قیمت تمام مایحتاج اولیه مردم را به شکل تصاعدی افزایش داده، پول های مردم را به طرف بازارهای کاذبی که نشان از عدم اعتماد مردم به حکومت دارد، سوق داده و در یک کلام یک وضعیت انفجاری را هم در درون صفوف خود حکومت و هم در میان مردم معترض و مترصد موجب شده است.

چنین شرایطی، واضح تر و روشن تر از هر زمانی، بی لیاقتی و ناکارآمدی مقامات مذهبی ایران را در اداره جامعه مقابل چشم مردم قرار داده است و با این حال، این البته جدای از ناکارآمدی سیاسی ــ اقتصادی جمهوری اسلامی در طول حیات بیشتر از سی ساله اش است. این هنوز دربردارنده این تحلیل نیست که رژیم اسلامی از همان زمان روی کار آمدنش بحران داشته و جامه نامتناسبی و بد قواره ای بوده است بر تن جامعه ایران.

بحران کنونی در بطن انقلاب است. در میان امواج سهمگین دریای نارضایتی مردم، به گرو گرفتن زندگی مردم در روز روشن است با هدف پیروزی بر رقیب و بالا کشیدن یکباره تمامی ثروت های جامعه به هر طریق ممکن!

می توان مدعی شد که بالا رفتن قیمت ارز و سکه، پاشنه آشیلی است که جامعه و مردم را ملتهب و اختلافات حکومتیان را تشدید ساخته است. نزاع هایی که هر چه بیشتر از پیش خامنه ای و احمدی نژاد را رو در روی هم قرار داده است. احمدی نژاد، رئیس جمهور دست نشانده و سابقا مورد اعتماد خامنه ای، در شرایط کنونی دیگر به هیچ چیزی فکر نمی کند مگر تضعیف و کاهش نفوذ و جایگاه خامنه ای و ثبات بخشیدن به قدرت و نفوذ اطرافیان “انحرافی” اش تا ظهور امام زمان در ایران! او برای این منظور حتی حاضر شده است تحریم نفتی را مستمسک قرار دهد و زندگی و معیشت مردم را به گروگان بگیرد!

نخستین بار این خود رسانه های اصولگرا بودند که از سکوت تعمدی دولت و ارسال برخی پیامک های دولتی در بالا بردن قیمت ارز خبر دادند. بطور کلی گفته می شود احمدی نژاد قصد دارد با این اقدامات  دست خامنه ای را در پوست گردو گذاشته و با تحکیم نفوذ و اقتدار اطرافیانش، باب مذاکره و معامله با آمریکا را در دست بگیرد. او برای این منظور و برای مقابله با خامنه ای و تمام مخالفانش در جبهه اصولگرایی، همواره تهدید کرده و استناد این تهدیدهایش هم پرونده های “فوق محرمانه” ای است که از بسیاری از مقامات ارشد نظام ــ  در جریان درگیری با حیدر مصلحی و وزارت اطلاعات ــ در اختیار گرفته است. پرونده های فوق محرمانه ای که خامنه ای را به سکوت و یا بگفته “علی مطهری” نماینده تهران، به مماشات واداشته اند. نابسامانی و بهم ریختگی بازار ارز و سکه، علی مطهری نماینده منتقد دولت را مجبور ساخت اعتراف کند که مجلس به “شعبه ای از دفتر رهبری” تبدیل شده و در طول چهار سال گذشته به فرمان او با دولت مماشات کرده است”. وضعیتی که “احمد توکلی”، اقتصاددان برجسته جبهه اصولگرایی هم از ادامه آن با عنوان “ورشکستگی اقتصادی” نام برده و “غلامرضا مصباحی مقدم” نیز خبر داد که “با ادامه این شرایط، همه چیز، از تولید گرفته تا واردات کالا متوقف خواهد شد”! “مهدی طباطبایی” نماینده دوره هفتم مجلس و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، ضمن اشاره به این که “برخی قطعنامه های دشمن را کاغذپاره می دانند اما این ها مشکل ساز شده است”، آرزو کرد دولت به اشتباه بودن سیاست های اقتصادی خود اعتراف و از مردم عذرخواهی کند و اضافه کرد که “ای کاش ما هم که از دولت حمایت کردیم، بگوییم اشتباه کرده ایم”. در جبهه دولت اما، علیرغم تشدید نزاعها و تعمیق نابسامانی بازار، “شمس الدین حسینی” وزیر اقتصاد احمدی نژاد می گوید “مشکل ارز و سکه حل شده” و بانک مرکزی هم اعلام کرده است که ” با پیش فروش ده میلیون قطعه سکه، بیش از پنج هزار و پانصد میلیارد تومان نقدینگی سرگردان بحساب بانک ملی واریز شده است”!

واقعیت آن است که دزدی و چپاول یک پایه اصلی ثبات و تداوم جمهوری اسلامی است و مقامات مذهبی این رژیم حتی در گیر و دار تحریم ها و درهم ریختگی اقتصادی هم یک لحظه از بالا کشیدن پول های مردم غافل نیستند. مشکل رژیم اسلامی بر خلاف گفته های وزیر اقتصاد، ارز و سکه یا افزایش و کاهش سود سپرده های بانکی نیست. مشکل، جهان و روزگاری است که دیگر جمهوری اسلامی و اقتصاد و سیاست و فرهنگ اسلامی نمی خواهد. مشکل، عدم اعتماد مردم ایران به حکومتی است که سی سال با انواع و اقسام رفتارهای مذهبی افراطی اش، انواع تحریم ها و فشارهای اقتصادی ــ معیشتی را به مردم تحمیل کرده است.

مشکل جمهوری اسلامی، ساز و کاری است که با ابتدایی ترین خواسته ها و نیازهای انسانها در تناقض است. با پیش فروش سکه و ارز یا بدون پیش فروش اینها، با بالا بردن سود سپرده های بانکی یا کاهش آنها، مشکلات و بحران های رژیم اسلامی حل شدنی نیستند. جمهوری اسلامی حکومتی است که زندگی، حرمت و معیشت مردم را بازیچه سیاست کاریها و رقابت های اقتصادی مقاماتش قرار داده و باید بزیر کشیده شود. امروز، بی اعتمادی وسیع و عمیق مردم به این حکومت، به خاطر  شیادی و فرصت طلبی و اشتهای سیری ناپذیر مقامات مذهبی در دزدی و آدمکشی و از سوی دیگر، انزوای بی سابقه و هر روز تشدید شونده بین المللی، همه و همه دست به دست هم داده اند تا جمهوری اسلامی به “پایان” سلام کند!