نظر رایج این است که سوریه به علت این که متفق ایران است مورد هدف آمریکا و متحدین اش قرار گرفته است، ولی در پشت پرده ی جنگ تبلیغاتی – روانی رسانه های غرب که قادرند در شکل دادن افکار عمومی جهان بسیار موثرعمل کنند، آمریکا با ایجاد جنگ مذهبی- قومی در سوریه به دنبال باز کردن پنجره ای در دریای مدیترانه برای طرح کردستان بزرگ خود است، زیرا در چارچوب طرح فوق حتی اگر شمال عراق و جنوب شرق ترکیه بهم متصل شوند قادر به ادامه حیات نخواهند بود.  برای امکان ادامه  حیات “کردستان بزرگ” آمریکا دو شرط اساسی لازم است:

ـ تصرف حوزه های نفتی موصل ـ کرکوک در عراق و خارج کردن آنها از حیطه کنترل دولت مرکزی عراق.

ـ باز کردن پنجره ای برای کردستان بزرگ در مدیترانه (بندر لاذقیه در سوریه).

به همین دلیل بود که آمریکا در جریان اشغال عراق (۲۰۰۳) از دولت ترکیه درخواست کرد تا از بندر اسکندرون ترکیه (نقطه مقابل بندر لاذقیه در سوریه) تا مرز عراق، کریدوری به طول ۶۰۰ کیلومتر و به عمق ۱۰۰ را در اختیار نیروهای مسلح آمریکا قرار دهد (ظاهرا برای انتقال نیرو به شمال عراق).  این درخواست به شکل لایحه ای توسط وزیر امور خارجه  وقت ترکیه “عبدالله گول” (رئیس جمهور فعلی ترکیه) به “مجلس بزرگ ملت ترکیه”  TBMM آورده شد، ولی علی رغم دفاع پرحرارت عبدالله گول از آن لایحه، لایحه با اکثریت آراء رد و طرح آمریکا نقش برآب شد.   اگر این لایحه آن زمان تصویب می شد، امروز ترکیه با وضعیتی مانند وضعیت شمال عراق روبرو بود، یعنی تأسیس دوفاکتوی “اقلیم کردستان ترکیه” تحت کنترل PKK در جنوب شرق ترکیه.

هدف آمریکا در سوریه سرنگونی رژیم  بشار اسد و جایگزینی آن با دولتی تحت کنترل خود است، زیرا رژیم اسد را مانعی بر سر راه اجرای طرح کردستان بزرگ می داند.  چنان که آمریکا قدم اول اجرای طرح کردستان بزرگ خود را قبل از اشغال عراق و بدون “جنگ و خونریزی” و با موفقیت در ترکیه نیز انجام داده و توانسته بود حزب حاکم کنونی ترکیه AKP را بر مسند قدرت بنشاند.(۱)

طرح “اقلیم کردستان” در شمال سوریه

 

هدف آمریکا از هر دو جنگ خلیج  (۲۰۰۳- ۱۹۹۱) تشکیل دولت تحت قیمومت خود در شمال عراق و نهایتا جدا کردن آن دولت از عراق و اعلام استقلال آن است. حکومت ترکیه با این خیال، که در چارچوب طرح کردستان بزرگ آمریکا از طریق بارزانی می تواند شمال عراق را کنترل و از غارت نفت آن توسط شرکت های بزرگ نفتی غربی سهمی برای سر و سامان دادن به وضعیت اقتصادی و پرداخت به موقع بهره قرض های کمر شکن خارجی خود ببرد، حکومت “اقلیم کردستان عراق” (بارزانستان) را از هر لحاظ مورد حمایت خود قرار داد. این حمایت بعد از خروج آمریکا از عراق جزو وظایف اصلی ترکیه محسوب شد! حتی به قیمت از دست رفتن کرکوک و الحاق عملی آن به اقلیم کردستان عراق که جمعیت عمده آن را ترکمانان عراق تشکیل می دهند، که متحد سنتی ترکیه محسوب می شوند.(۲)

 

امروز ترکیه با وضعیتی روبرو شده است که شمال عراق به پایگاه اصلی و حیاتی PKK تبدیل شده و نشانه های الحاق جنوب شرق ترکیه به “کردستان بزرگ” هر روز آشکارتر می شود، و این وضعیتی است که سوریه از دولت سر ترکیه با آن روبرو شده است. در واقع نتیجه عملی سیاست دشمنی با عراق و دشمنی با سوریه نهایتا به دشمنی با خود ترکیه منجر شده است و خود ترکیه را در آستانه تجزیه قرار داده است!(۳) 

روند احتمالی اجرای طرح “اقلیم کردستان سوریه”  

مرحله اول:

تشکیل یک منطقه کرد در شمال سوریه (منطقه حایل) همچنان که در مورد عراق با اعلام منطقه پرواز ممنوع در منطقه کردنشین شمال عراق عملی گردید. اگر این منطقه در سوریه تشکیل شود، این منطقه نمی تواند تحت کنترل ترکیه قرار گیرد، هرقدر هم حکومت اردوغان برخلاف منافع ملی ترکیه در کمک به تحقق اهداف آمریکا در این کشورها از جان و دل مایه گذاشته باشد! این منطقه با کمک آمریکا و متحدینش زیر کنترل PKK قرار خواهد گرفت. در واقع رقابتی شدید بین بارزانی و PKK برای کنترل منطقه کردنشین سوریه در جریان است، چنان که بارزانی رهبر “اقلیم کردستان عراق”  پیشنهاد واگذاری منطقه “قامیشلی” را به طیب اردوغان داده است.  این پیشنهاد در مطبوعات ترکیه انعکاس یافته است.”روزنامه یئنی چاغ” Yeni Çağ (۱۱ آوریل ۲۰۱۲)

محتوای و تفسیر کوتاه این پیشنهاد چنین است:

۱ـ در سوریه مداخله کنید و کنترل کردهای “قامیشلی” را به ما واگذار کنید.

۲ـ منطقه قامیشلی نیز بایستی مانند اقلیم کردستان عراق دارای وضعیت حقوقی ویژه باشد.

آمریکا از این واقعیت آگاهی دارد که اگر منطقه قامیشلی از کنترل دولت مرکزی سوریه خارج شود نمی تواند منطقه بارزانی شود، زیرا با موافقت قبلی آمریکا تحت کنترل PKK قرار خواهد گرفت. امکان کنترل این منطقه توسط ارتش ترکیه نیز وجود ندارد، زیرا اکثریت اهالی آن کرد و بخشا عرب اند و ترکمان ها مانند ترکمان های عراق در این منطقه در اقلیت هستند.(۴)

در اواخر ماه آوریل هیئتی همراه “گولتن کاشاناک”  Gülten Kaşanak رهبر BDP (بخش قانونی PKK در مجلس ترکیه) برای مذاکره با مقامات آمریکائی در واشنگتن بود، مضمون مذاکرات آن هیئت با مقامات آمریکا در مطبوعات ترکیه انعکاس وسیعی داشت.گولتن کاشاناک در مصاحبه با روزنامه “رادیکال” صریحا گفته است: “از آمریکا طلب وظیفه (نقش) کرده ایم”.  روزنامه  رادیکال – Radikal   (۳ مه ۲۰۱۲)

در مذاکرات فوق آمریکا به هیئت کردی توصیه کرده است که صبور باشند.  این توصیه را قبلا آمریکا به PKK نیز کرده بود.

مرحله دوم:

 

قیام در شهرهای جنوب شرق ترکیه. همزمان در امتداد خطوط شمال سوریه و برقراری کنترل کامل براین مناطق و ایجاد وضعیت “مستقل” قیام در شهرهای جنوب شرق ترکیه نیز آغاز خواهد شد و حوادثی مانند Ulu   dere در ترکیه و قتل عام هائی نظیر El Houle که در سوریه اتفاق افتاد، در ترکیه به میدان خواهد آمد و آن زمان آمریکا با ترکیه همان معامله را خواهد کرد که با سوریه امروز می کند و چنگال های واقعی خود را نشان خواهد داد و از قیام کردهای جنوب شرق ترکیه با  به اصطلاح “اسم رمز” “حقوق بشر”، “دموکراسی” … دفاع خواهد کرد! (۵)

“آیسل توغلوق”  Aysel Tuğluk از رهبران BDP طی مصاحبه مفصلی که با روزنامه “اؤزگور گوندم”  Özgür Gündem کرده از هماهنگی سیاست های مشترک آمریکا –  PKK در رابطه با ترکیه در دور آینده به تفصیل سخن گفته است:

“اگر اوباما در ماه نوامبر دوباره انتخاب شود ترکیه و AKP را روی میز خواهد خوابانید، (دقت کنید نمی گوید پشت میز مذاکره خواهد نشاند) این یک طرح (دیزآین) خواهد بود. این طرح چیست؟ آمریکا راه حل خود مختاری ـ فدراسیون را معقول و قابل قبول ارزیابی می کند. در این طرح نقش مهمی به PKK محول خواهد شد”.  او می افزاید:

“چند ماه بعد در سوریه، عراق و ایران تحولات مهمی صورت خواهد گرفت، اتحادها و توازن های جدیدی در دستور کار قرار خواهند گرفت.  در سوریه کردها مطلقا به وضعیت جدیدی دست خواهند یافت”. او از مصاحبه خود چنین نتیجه گیری می کند:

“ترکیه با کی و هم زمان در چند جبهه خواهد جنگید؟  ترکیه دنبال چه می گشت و چه به دست خواهد آورد”؟

روزنامه اؤزگور گوندم –  Özgür Gündem  (۲۹- ۳۰- ۳۱  مه ۲۰۱۲)

 

 چنان که آشکار است بزرگترین آرزوی PKK مداخله مستقیم ترکیه در سوریه است. به زبان دیگر رهبران کرد برای رسیدن به وعده “کردستان بزرگ” آمریکا امید خود را تماما به جنگ های منطقه ای که آمریکا در راستای منافع استراتژیک خود ایجاد خواهد کرد بسته اند!

 

استراتژی رهبران کرد BDP/PKK را می توان چنین خلاصه کرد:

 

۱ـ ترکیه دشمن اصلی است

۲ـ آمریکا بزرگترین متحد کردهاست. برای رسیدن به هدف، گرفتن وظیفه و ایفای نقش  در چارچوب طرح کردستان بزرگ آمریکا در منطقه یک ضرورت است.

۳ـ فرصت بزرگ برای کردها درگیر شدن ترکیه همزمان در چند جبهه جنگ است.

در آینده خط مشی مبارزه BDP/PKK را استراتژی بالا تعیین خواهد کرد. بدین معنی که:

* همراه آمریکا مداخله ترکیه علیه سوریه را با طرح ها و توطئه های گوناگون تحریک خواهد کرد (مانند قتل عام های داخل سوریه که به وسیله سیا و متحدین اش انجام می گیرد، سرنگونی هواپیمای ترکیه، بمباران احتمالی مناطق مرزی و یا کمپ های “پناهندگان”  سوری).  علاوه بر آن PKK نه تنها علیه ترکیه بلکه علیه سوریه و ایران نیز تحریکاتی از این دست را در چارچوب آن طرح ها جزو وظایف خود قلمداد می کند و حاضر به ایفای نقش های محوله است.

* در جریان تجزیه سوریه وظایفی را که آمریکا به او  محول کرده است ایفاء خواهد کرد. در شمال سوریه در منطقه ای که به دریای مدیترانه منتهی می شود به عملیات نظامی علیه حکومت مرکزی سوریه مبادرت خواهد کرد.

* در صورت درگیری ترکیه در جبهه های مختلف (ایران، سوریه، عراق ..) تحت حمایت آمریکا در جنوب شرق ترکیه دست به قیام خواهد زده و اعلام استقلال خواهد کرد.

* اگر نقشه آمریکا موفق شود، از کرکوک تا دریای مدیترانه تاسیس یک دولت کردی تحت حمایت همه جانبه آمریکا و اروپا آغاز خواهد شد. از آنجائی که شانس بارزانی در برقراری اوتوریته روی کردهای ترکیه و سوریه تقریبا محال است، لذا آمریکا از نامزد رهبری کردستان بزرگ خود PKK دفاع خواهد کرد.

پانویس ها:

۱- “راند کورپوراسیون” که یکی از نهادهای جنبی سازمان اطلاعات آمریکا “سیا” است در سال ۲۰۰۶ یعنی شش سال قبل از روی کار آمدن حکومت AKP گزارش داده بود که آمریکا قصد دارد اردوغان را نخست وزیر و عبدالله گول را  وزیر خارجه ترکیه  کند!

 در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۰۴ در کانال تلویزیونی “D”  ترکیه در برنامه Teke Tek  طیب اردوغان این جملات را به زبان آورده است:”این پروژه خاورمیانه بزرگ هست ها، در آن پروژه “دیاربکر” می تواند یک ستاره شود.  می تواند یک مرکز گردد”.

طیب اردوغان در ۳۶ مورد دیگر در مقابل دوربین های تلویزیونی، در مصاحبه های مطبوعاتی، سخنرانی ها و حتی  در مجلس ملی ترکیه بارها نظراتی از این قبیل را به زبان آورده است.  از جمله: “یکی از همصدرهای پروژه خاورمیانه بزرگ هستیم، به ما این وظیفه داده شده و ما این وظیفه را انجام می دهیم”.

 

ـ علاوه بر آن رئیس جمهور فعلی ترکیه عبدالله گول در تاریخ ۳ مارس ۲۰۰۳ هنگامی که  وزیر خارجه ترکیه بود یک قرارداد محرمانه با “کالین پاول” وزیر خارجه وقت آمریکا امضاء کرد. این قرارداد به دنبال اسارت یازده سرباز ارتش ترکیه در سلیمانیه عراق به دست نیروهای آمریکائی و در نتیجه دیدارهای محرمانه حکومت ترکیه با آمریکا صورت گرفت. این قرارداد در واقع خواست ها و تحمیلات آمریکا است که مدت های طولانی آمریکا در پی تحقق و تحمیل آن به ترکیه بود.

ـ عبدالله گول در مصاحبه ای که با خبرنگار روزنامه “وطن” (سدات سرت اوغلو) داشته است به این قرارداد و  محتوای آن اعتراف کرده است.

ـ در زیر خلاصه ای از قرارداد نه ماده ای که به طور مفصل در مطبوعات آن زمان ترکیه درج شده است آورده می شود:

ـ ۱ـ ارتش ترکیه شمال عراق را تخلیه خواهد کرد و به عملیات در خارج از مرزهای خود خاتمه خواهد داد. ارتش ترکیه در صورت عملیات نظامی علیه پ – ک – ک از آمریکا کسب اجازه خواهد کرد.

ـ۲ـ  ارتش ترکیه بدون اطلاع نیروهای مسلح آمریکا و کسب اجازه از آن در داخل مرزهای حاکمیت ترکیه نمی تواند علیه پ- ک- ک عملیات نظامی انجام دهد، در غیر این صورت مواجه با تحریم نظامی- اقتصادی خواهد شد. عکس العمل نظامی حقی محفوظ برای نیروهای مسلح آمریکا خواهد بود.

ـ ۳ـ ترکیه تعهد می کند که از عملیات نظامی آمریکا در خاورمیانه و ایران به شکل فعال پشتیبانی کرده و به آن کمک کند.

ـ۴ـ ترکیه تعهد می کند نفرات و تسلیحات ارتش خود را مطابق نظر آمریکا کاهش دهد.

ـ۵ـ حکومت شمال عراق توسط ترکیه به رسمیت شناخته خواهد شد.

ـ۶ ـ به اعضای پ – ک – ک/ کادک عفو عمومی داده خواهد شد.

ـ۷ـ به شهرداری های جنوب شرق ترکیه خود مختاری داده خواهد شد و ترکیه قدم به قدم به سوی فدرالیسم خواهد رفت.

ـ۸ ـ در قبرس رئوف دنکتاش کنار گذاشته خواهد شد و برنامه کوفی عنان با تغییرات جزئی تحقق خواهد یافت. در دریای اژه نسبت به مطالبات یونان با انعطاف برخورد خواهد شد.

ـ۹ـ پیش شرط های روابط با ارمنستان برطرف و محدودیت ها علیه ارمنستان برچیده خواهد شد.

تقریبا  تمامی “تعهدات” حکومت ترکیه در مقابل آمریکا  که در رابطه با تغییرات آینده منطقه بوده است تا به امروز مو به مو اجرا شده است.   انجام تعهدات حکومت ترکیه با دور زدن اراده مجلس ملی ترکیه که خود در آن “اکثریت” دارد صورت پذیرفته است. درحالی که هیچ کدام از تعهدات فوق نه به اطلاع رسمی و نه به تصویب مجلس ملی ترکیه رسیده است.

۲ـ“اؤزجان پهلوان اوغلو” Özcan Pehlivanoğlu رئیس “مرکز تحقیقات استراتژیک ترکان روملی بالکان”  Rubsam  در مقاله ای تحت عنوان:  “من این را رشوه می نامم”  می نویسد:

“طبق آمار بانک مرکزی جمهوری ترکیه طی ۱۰ سال حکومت AKP (2012- 2002) خارجی ها ۱۱۴.۳۹۶ میلیارد دلار در ترکیه درآمد داشته اند. از این مقدار ۶۰.۸۵۴ میلیارد دلار بهره قرض هائی است که به حکومت داده اند.  ۳۳.۱۶۹ میلیارد دلار سود سوداگران “پول داغ”  Hot Money  در ترکیه بوده است.  ۱۹.۳۳۲ میلیارد دلار سودی است که به خارج انتقال یافته، و ۱.۰۴۱ میلیارد مقداری است که به شکل حقوق پرداخت شده است.  این ارقام وحشتناک اند”!

{مجموع قرض های ترکیه ۸۰۰ میلیارد دلار است. یعنی در عرض ۱۰ سال حکومت AKP قرض های ترکیه بیش از ۳ برابر شده است}!

پهلوان اوغلو نتیجه گیری می کند که: ” ۱۱۴.۳۹۶ میلیارد دلار رشوه ای است که حکومت ترکیه برای ماندن در حکومت از جیب ملت ترکیه به صاحبان سرمایه های خارجی پرداخت  کرده است”.  او می افزاید خارجی ها به دو دلیل این قرض ها را به ترکیه می دهند:

“سود غیر قابل باوری که از این معامله می برند،  به خاطر حمایت از AKP که هرگونه امتیازی را برای چپاول ترکیه به آنها ارزانی می دارد.  یعنی برای تداوم حکومت AKP  و ادامه سیاست های اقتصادی وی، و این چیزی نیست جز رشوه دادن برای ماندن در حکومت. کسی نمی تواند آینده این کشور، فرزندان آن و نسل های آینده را این چنین به خطر اندازد”.

۳-  Ertuğrul Özkök  ستون نویس روزنامه “حریت” Hürriyet  در این رابطه در مقاله ای تحت عنوان The Arab Spring Transformed into the Kurdish Spring که به زبان انگلیسی ترجمه و در “حریت ” انگلیسی Daily Hürriyet چاپ شده می نویسد:

“یک هفته قبل با کردها ۴۰۰ کیلومتر مرز داشتیم، اکنون مرزی به طول ۸۰۰ کیلومتر به مرزهای قبلی اضافه شدند.. و هم اکنون ما با کردها دارای یک مرز ۱۲۰۰ کیلومتری هستیم”!

او می افزاید:”ما شعارهای ترسناکی همچون “مسیحی ها به لبنان، علوی ها به تابوت” را که در آن مناطق (سوریه) فریاد می کشند می شنویم”.  (۲۷ جولای ۲۰۱۲)

سئوال این جاست اگر سوریه تجزیه شود معنی آن برای ترکیه چه خواهد بود؟  اشاره گذاشتن به خانه های علوی های شهرهائی همچون “ارضروم” “هاتای” “آدی یامان”…در ترکیه خبر از توفان می دهد. حکومت AKP  با دست خود به منازعات بی پایان مذهبی-  قومی در ترکیه  دامن می زند! در گذشته تعویض دادن در اصل “لائیسیسم” توسط حکومت های ترکیه سبب قتل عام های “چوروم”، “ملاطیه”، “ماراش”، “سیواس”  شد.  امروز ترک اصل “لائیسیسم” و تغییر محتوای آن در قانون اساسی پیشنهادی حکومت AKP چه نتایجی به بار خواهد آورد؟

۴- تحت امر و کنترل آمریکا، ترکیه و PKK در اسلو پایتخت نروژ گرد هم آمدند و در ۹۵% اختلافات به “توافق” رسیدند. این توافق هم از طرف حکومت و هم رسانه های وابسته به آن تا این اواخر از افکار عمومی ترکیه پنهان نگاه داشته شده و حتی وجود چنین توافقی نیز انکار می شد!

۵- حادثه “اولو دره”  Ulu Dere حادثه بمباران “اشتباهی” قاچاقچیان کرد شهروند ترکیه در مرز عراق است. این حادثه بر اثر اطلاع رسانی “اشتباه” اطلاعاتی – امنیتی آمریکا به ارتش ترکیه صورت گرفت. یک روز بعد از این حادثه BDP ارتش ترکیه را در نزد دادگاه بین المللی لاهه به “جنایت علیه بشریت” متهم کرد.  ستاد ارتش ترکیه رسما اعلام کرد که این حادثه بر اثر اطلاع رسانی نادرست اتفاق افتاده است.  مبادله اطلاعات امنیتی در چارچوب قرار داد های اطلاعاتی ـ امنیتی ترکیه و آمریکا صورت می گیرد. بعد از این حادثه افکار عمومی ترکیه به این قضاوت رسیده است که  این حادثه دامی عمدی برای بی اعتبار کردن ارتش و ضربه زدن به روحیه عکس العمل سریع ارتش ترکیه در مقابله با تروریسم PKK  به وسیله آمریکا و  PKK طرح ریزی شده است.

۵ آگوست ۲۰۱۲

 * علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.