برگردان: آزیتا قهرمان، سهراب رحیمی
اطاعت نمیکنم
من بیگانهام در این سرزمین
اما این سرزمین با من بیگانه نیست
این سرزمین خانهام نیست
اما تظاهر میکند خانه منست
از خونی که هرگز رقیق نشد
در رگهای من جامی پر است
و همیشه جهود و اهل لپ و شاعر درونم
در جستجوی همخون: کندوکاو در کتیبهها
راهی میان بر تا صخره مقدس در دیار فراموشان
حرمتی خاموش برای آنچه از یادمان رفت
خواندن برای باد این زنگی سیاه
با زوزه و شاخ به صخرهها کوبیدن
جهود سیاه!؟
سوای قانون و تحت لوای قانون
طبق قانون سفیدها
به موجب قانون من در من
اینگونه در این سرزمین بیگانهای شدم
این سرزمین اما در من جا خوش کرده
نمیتوانم در این سرزمین زندگی کنم
اما این سرزمین چون زهری زنده در من میجوشد
روزگاری این سوئد وحشی و حقیر سرزمین من بود
همه جا حضور داشت
اینجا در این لحظههایی که خوب آنها را کشدار آفریدهاند
سوئد تنگ و باریک
جایی که هرچه هست سد راه باد است
چقدر سردم میشود اینجا.
—
ضد شعر
آرام باش ساکت بمان و صبر کن
خودت را خالی کن خاموش باش
این شرط تیک و تاک ساعت است
زیر این نور الکتریکی مرده که هیچ نمیگوید
جز اینکه شب است
قطره ای میچکد
جایی در اتاق خالی
بی نهایت دوردست بی نهایتی مدتها پیش از این
در انتظار کسی نشستهای
بیگانه یا شخصی آشنا
و با این همه یکی دیگر کسی از همین جهان ویران شده
—
دیوار
این دیوارها از چیزی محافظت نمیکنند
این دیوارها حتی رازی برای مخفی کردن ندارند
اینجا چیزی نیست تا پنهان کنی
اینجا تمام پژواک ها مردهاند
اینجا چشمه ها را آب برده
اینجا هیچ عطشی نیست تا فرو ننشسته باشد
ابرها رعد و برقی ندارند اینجا
جز طنین باران روی برگها
این دیوارها از چیزی محافظت نمیکنند
اینجا همه چیز بی رمق همه چیزخشکیده
جز وزوز آخرین پشهها که زندگی پرشتاب و بی معنایشان را دور میزنند
—
* گونار اکهلف به تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۹۰۷ در استکهلم متولد شد و در سال ۱۹۶۸ در همان شهر درگذشت. او نویسنده، شاعر و مترجم بزرگ سوئد است و بنیانگذار شعر مدرن سوئد به شمار می آید. بسیاری از منتقدین شعر جهان او را جزو چهره های اساسی ی شعر قرن بیستم به شمار میآورند.
اکه لف شاعری بود عاشق ایران و ادب فارسی. او شعرهای بسیاری در ستایش فرهنگ، تاریخ و ادب ایران دارد. اکه لف علاقه بسیاری به سعدی، حافظ و به ویژه مولوی داشت و ابن عربی را نیز می ستود. بارها به آرامگاه مولانا در قونیه رفت و به ایران نیز سفر کرد. او در رثای مولوی شعر نوشت. با این که به زبان های عربی و فارسی تسلط نداشت ولی معتقد بود یکی از غنی ترین گنجینه های شعر کلاسیک جهان در شرق و به خصوص در ایران است. با این همه او خود شاعری کلاسیک نبود و بینانگذار شعر مدرن و بی وزن در سوئد بود. دوستی و نزدیکی با ازرا پاوند و تی اس الیوت داشت و اشعار آنها را به سوئدی برای اولین بار او ترجمه کرد. در زمان ریاست او بر آکادمی بود که الیوت برنده جایزه نوبل ادبی شد.
منتخبی از سرودههای اکهلف با برگردان آزیتا قهرمان و سهراب رحیمی آماده است که به زودی منتشر می شود.