هفته گذشته ما ایرانیان تورنتو یکی از اعضای برجسته و بنام جامعه ی خود را از دست دادیم.
بار اندوه نبود خانم هما روحی سرلتی تنها بر شانه ی اعضای خانواده و وابستگان دور و نزدیک ایشان سنگینی نمی کند، که این اندوه ازآنِ جامعه ی فرهنگی ایرانیان تورنتوست.
هما روحی سرلتی یکی از زنان تاثیرگذار دوران خود بود و کوشش های او و دیگر همیاران شان از دید نکته سنج و واقع بین جنبش زنان در ایران دور نمانده است. و این مهم را مهرانگیز کار در مقدمه ای که بر کتاب ایشان به نام “زنی از کرمان” نوشته به درستی تأکید کرده است.
مهرانگیز کار می نویسد: “هما روحی (سرلتی) یکی از بازیگران تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران بوده است. او و همراهانش حرکت را آغاز کرده اند و صحنه را برای حق خواهی زنان ایرانی در این روزگار آراسته اند. به حدی که می توان گفت جنبش امروزی زنان، در تداوم آن است. اگر چنین نبود پس از سه دهه که از سقوط یک نظام حکومتی در ایران می گذرد، اکنون مقاومت برای حفظ موادی از “قانون حمایت از خانواده” مصوب سال ۱۳۵۳ شمسی (زمان شاه) تبدیل به یک حرکت با وجهه ملی نشده بود. سنگ اول را زنان در سال های ۱۳۵۵-۱۳۴۰ کار گذاشته اند.”
هما روحی سرلتی در سال ۱۳۰۴ در شهر کرمان در خانواده ای فرهنگی و روشنفکر پا به عرصه هستی گذاشت. او در سن دوازده سالگی پدرش را از دست داد و در دامان مادر فداکار و زحمت کش خود خانم عصمت روحی همراه با سه خواهر و برادرش بزرگ شد. هما روحی سرلتی چون در مدرسه ای انگلیسی زبان که میسیونرهای انگلیسی در کرمان برپا کرده بودند درس خوانده بود، بعد از گرفتن دیپلم که هنوز ۱۸ سالش نشده بود و نمی توانست به استخدام اداره ای درآید، با دایر کردن کلاس زبان کارش را شروع کرد و به قول خودش اولین دستمزدش را در سن شانزده سالگی ساخت. و سرانجام در سال ۱۳۲۲ شمسی در بانک ملی به عنوان تایپیست در اداره نشر اسکناس شروع به کار کرد و تنها در سایه تلاش و کوشش خود و بعدها همکاری و همیاری همسرش حسام سرلتی که مردی روشن فکر و برابری خواه بود، توانست با کسب تجربه در شغل خود ارتقا یابد و با طی مدارج دانشگاهی پا به عرصه ی امور اقتصادی و بانکی که مردانه بود و زنان را به آن راهی نبود، بگذارد.
در آن زمان، بانک ملی با برگزاری امتحان، کارآموز به خارج کشور اعزام می کرد. هما روحی نیز چندین بار برای شرکت در امتحان تقاضا داد و هر بار تقاضایش به خاطر زن بودن رد شد، تا اینکه در سال ۱۳۳۹ با پا درمیانی یکی از معاونان بانک که مردی روشنفکر بود در این امتحان شرکت می کند و علیرغم انتظار مسئولان بانک قبول می شود و در واقع اولین زنی است که از سوی بانک ملی برای تحصیل روانه ی خارج کشور می شود، اما در این جا باز هم تبعیض دامنش را می گیرد و به جای کارآموزی در بانک ها، او را به کالجی دخترانه می فرستند و البته او با جدیت و پشتکار دوره دو ساله ای را که شامل علوم بانکی، زبان انگلیسی، تندنویسی و حسابداری بود، در مدت یک سال و سه ماه تمام می کند و بعد از برگشتن از سفر منشی رئیس کل بانک می شود؛ سمتی که تا آن تاریخ کاملا مردانه بود و به وسیله مردان با تجربه انجام می شد.
در سفر دومش که این بار دو فرزندش مینا و رضی را همراه داشت، به نیویورک می رود و در شعبه بانک ملی در وال استریت مشغول می شود و پیش از آن که با چم و خم این شهر شلوغ و بزرگ آشنا شود، او را به دفتر نمایندگی اقتصادی ایران در واشنگتن می فرستند و او با پشتکار و جدیت، موانع و مشکلات زندگی در غربت را که توأم با کار و بچه داری بود، یکی پس از دیگری از سر راه بر می دارد.
هما روحی سرلتی به راستی از زنان پیشتاز و پیشکسوت بود که نمی خواست تسلیم فرهنگ کاملا مردانه ی محیطش شود و با جدیت در هر یک از سال های زندگی اش سختی ها را نرم و ناهمواری های اجتماعی را هموار می کرد تا با پیمودن ناپیموده ها الگویی شود برای زنان که تسلیم جبر محیط نشوند.
مهرانگیز کار در همان مقدمه ی کتاب زنی از کرمان می نویسد: “هما روحی سرلتی همان است که در مغرب زمین از آنها به نام الگوهای قابل تقلید نام می برند. زنی که به همت خویش و با یاری همسرش توانسته است تابوشکنی کند و نخستین زنی است که حوزه های مهم تخصصی در مدیریت مالی بالای کشور را در امور اقتصادی، بانکی و صنایع از انحصار مردان درآورده است.”
هما روحی سرلتی زنی پرکار و فعال بود و با عضویت در سازمان ها و نهادهای اجتماعی مسئولیت سنگینی را بر دوش خود گذاشته بود و این همه به صرف این بود که اعتقاد داشت زنان استحقاق کسب هر موفقیت و موقعیتی را در جامعه دارند و هرگونه تبعیض علیه آنان باید از بین برود.
از جمله مناصب ایشان: عضو هیئت امنای دانشگاه فرح پهلوی، عضو هیئت مدیره انجمن ملی حمایت کودکان و اتحادیه بین المللی زنان حقوقدان به ریاست دکتر مهرانگیز منوچهریان، دبیرکل سازمان زنان ایران، نماینده ایران در کمیسیون مقام زن در سازمان ملل متحد، معاونت پارلمانی و اداری وزارت صنایع و معادن، مدیرکل بازرگانی خارجی (امریکا و اروپا) در وزارت اقتصاد بود.
هما روحی سرلتی اعتقاد داشت و نه تنها این که عملا در این راه گام برمی داشت که برای مشارکت زنان در امور کشور باید به آنها فرصت مساوی و آمادگی قبول مسئولیت های بیشتر داده شود. او در زمانی که دبیرکل سازمان زنان بود (۱۳۴۷) به همراه دیگر زنان به سازماندهی سازمان زنان پرداخت و در مدت کوتاهی با ایجاد مراکز رفاه خانواده طرح سوادآموزی به زنان، آموزش حرفه، کمک های حقوقی و مهد کودک برای زنان شاغل و برنامه ی تنظیم خانواده را پیش برد تا به این وسیله به آرزوی دیرینه خود که رفع تبعیض از زنان بود، جامه عمل بپوشاند.
او می گوید “علاقه مندی من به کار زنان از وقتی شروع شد که در دانشگاه تهران به دانشکده حقوق رفتم و در رشته قضایی درس خواندم. آرزو داشتم وکیل شوم و از حقوق زنانی که به آنها تعدی و ظلم شده در محاکم دادگستری دفاع کنم. این آرزو هرگز برآورده نشد، زیرا وقتی لیسانس گرفتم کارمند بانک ملی بودم و ده سال سابقه خدمت داشتم و کم جرأتی مانع از این شد که شغلی را که داشتم رها و راه تازه ای در زندگی شروع کنم.”
و البته این شکسته نفسی اوست که خود را متهم به کم جرأتی می کند چرا که او در تمام دوران زندگی اش هرگز از مشکلات نهراسید و با حرکت رو به جلو و با قبول مسئولیت های ریز و درشت در راه تثبیت موقعیت زنان دوران خود گام های موثر و مهمی برداشت.
او در کتاب خاطرات خود “زنی از کرمان” می نویسد: ” قبل از تصویب قانون پاکسازی مرا که بازنشسته بودم از بانک مرکزی پاکسازی کردند. دادگاه انقلاب مرا به جرم تحکیم مبانی رژیم گذشته محکوم به بازپرداخت کلیه حقوق و مزایای دوران مأموریت و قطع حقوق بازنشستگی کرد. مدت ده سال ممنوع الخروج بودم. برای گذران زندگی اقدام به تأسیس دفتر ترجمه تخت طاووس کردم. چون پروانه مترجمی رسمی داشتم و زمانی بود که همه برای خروج از کشور عجله داشتند، کارم خیلی پر رونق شد و بیش از آن که از دولت حقوق می گرفتم درآمد داشتم. بالاخره با پس دادن حقوق های زمان تصدی خدمات دولتی آزادم کردند.”
هما روحی سرلتی، حتی در مهاجرت نیز از زیر بار مسئولیت های اجتماعی شانه خالی نکرد و به عنوان یکی از اعضای کوشا و پرکار جامعه ی ایرانی همت و انرژی خود را صرف خدمت به زنان و خانواده های ایرانی در قالب نهادها و سازمان های اجتماعی گوناگون همچون سازمان زنان ایرانی انتاریو، کانون شهروندان ارشد ایرانی کانادایی(کانون سالمندان)، سازمان کمک به کودکان افغانی آسیب دیده از جنگ کرد و در این راه لحظه ای از پای ننشست.
او همواره از تمام حرکت ها و کمپین هایی که در پیوند با احقاق حقوق زنان بود، ورای اعتقادات مرامی و سازمانی حمایت می کرد. از آن جمله است پشتیبانی او از کمپین ” نه به قوانین شریعه “* در کانادا که به باور او ظلمی بزرگ و نابخشودنی به زنان مهاجر مسلمان است، چرا که او اعتقاد داشت رعایت حقوق زنان و رفع هرگونه تبعیض از آنان امری ست جهان شمول و همگانی، و با هیچ عرف و سنت و مذهب و سیاستی نمی توان آن را نادیده گرفت.
زنده یاد هما روحی سرلتی در حالی صحنه زندگی را وداع گفت که به عنوان زنی پیشرو و خستگی ناپذیر در حافظه جمعی جنبش زنان نقش خود را حک کرده است.
یادش گرامی باد.
*هما ارجمند مسئول و سخنگوى کمپین “نه به قوانین شریعه” در کانادا بود که نهایتا این کمپین پیروز شد و قوانین پیشنهادى شریعه کنار گذاشته شد، و باعث شد که قوانین مدنی حاکم بر جامعه به طور یک سان در مورد زنان و کودکان رعایت شود و طبیعتا از تبعات تبعیض آمیز قوانین شریعه که در جمهوری اسلامی به زنان ایران تحمیل شده است، در کانادا در امان بمانند.
یادش همیشه گرامی باد