از “ریسک” اصلاح طلبان تا “اصلاحات تند” احمدی نژاد!
با نزدیک شدن به زمان برگزاری نمایش انتخابات، نزاع ها، افشاگریها و دسته بندی های داخلی رژیم نیز هر چه بیشتر تعمیق شده است. باندهای مختلف نظام به دسته ها و جناح های متعدد تقسیم شده و تمام مقاماتی که اشتهای سیری ناپذیر دارند و در طول بیشتر از سی سال گذشته با تصمیم گیری ها و قانون گذاری های سیاسی و اقتصادی مذهبی شان و با صدارت و وزارت شان شرایط دهشتناک کنونی را بر گرده مردم ایران تحمیل کرده اند، باز هم برای نجات جمهوری اسلامی دور هم جمع شده اند.
اصولگرایانی که به دسته های مختلف و متعدد تقسیم شده اند، اصلاح طلبان آبرو بر باد داده ای که هنوز با وقاحت تمام دل در گرو اصلاح حکومت اسلامی دارند و با تشکیل ستاد “آفتاب صبح امید” در حمایت از نامزدی محمد خاتمی بسیج شده اند، در کنار دولتی که رئیسش با جلو راندن “اسفندیار رحیم مشایی” از “اصلاحات تند” برای تغییر وضعیت خبر می دهد و “اقدامات بزرگی که بتوان در پرتو آنها همه چیز را تغییر داد”، همه و همه به میدان آمده اند تا هر یک به شیوه خودشان کشتی به گل نشسته رژیم را از بحران های غیرقابل پیش بینی و به اصطلاح از “فتنه”های بزرگتر آینده عبور دهند اما، آیا به راستی با تنفر و انزجاری که هر روز نسبت به این حکومت در میان مردم عمیق تر می شود و با خشم و نارضایتی گسترده ای که مدتهاست خواب آرام را از چشم حاکمان مذهبی گرفته است و همچنین ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی که هر روز خودش را در فقر و فاقه کمرشکن مردم و تعطیلی مراکز و کارخانجات تولیدی و بیکاری و بیکارسازی های بیسابقه نشان می دهد، هنوز راه نجاتی برای جمهوری اسلامی متصور است؟! این پرسشی است که اصلاح طلبان به آن پاسخ مثبت می دهند! هم آنها که در تمام بزنگاه های تاریخی مبارزات و خواسته های واقعی مردم را تحریف کردند و سر مردم را به سنگ کوبیدند. هم آنها که به نوبه خودشان در زمان ریاست و وزارت خودشان، غارت و چپاول کردند و کشتار و اعدام به راه انداختند و به بقای این رژیم سر تا پا غرق در خونریزی و تباهی یاری رساندند و اسمش را گذاشتند رفرم و اصلاحات! هم آنها که هنوز می خواهند به خامنه ای و نظام ولی فقیه منحوسش فرصت انتخاب بدهند تا به قول “محمدرضا خاتمی”، دبیر کل سابق جبهه مشارکت، با تمام شکنجه ها و تجاوزها و کشتارها انتخاب کنند “یک حکومت دیکتاتوری و استبدادی داشته باشند یا اینکه به مطالبات اصلاح طلبان پاسخ مثبت دهند”! محمدرضا خاتمی این بار به نمایندگی از اصلاح طلبان پیشگام تحریف و تحمیق دوباره مردم شده است. او در گفتگو با سایت “آفتاب صبح امید” راه برون رفت و نجات کشور را برگزاری یک انتخابات “نسبتا” آزاد با حضور محمد خاتمی دانسته و در عین حال اعتراف می کند که “جمهوری اسلامی با برگزاری یک انتخابات در حد استانداردهای بین المللی فاصله زیادی دارد اما اگر همین قانون جمهوری اسلامی به درستی اجرا شود، نیروهای اجتماعی می توانند شرایط را تغییر دهند”!
نائب رئیس مجلس ششم در دوره اصلاحات همچنین در این گفتگو اعتراف می کند که نظام اسلامی در حال سقوط است و این که اصلاح طلبان باید از تمام سرمایه و توان خود برای نجات آن به میدان بیایند. محمدرضا خاتمی که هنوز با ساده لوحی تمام گمان می کند اعتبار و حیثیتی برای حکومت اسلامی در نزد مردم باقی مانده و یا اعتماد و سرمایه ای برای اصلاح طلبان، می گوید:”رد صلاحیت خاتمی کار کوچکی نیست و اگر این اتفاق بیفتد، بخش قابل توجهی از سرمایه اعتماد حکومت در میان مردم از بین می رود”.
او به ضرورت فعال شدن اصلاح طلبان برای نجات نظام فقر و بی حقوقی مذهبی اشاره می کند و بزعم من، به انقلاب و فوران خشم و انزجاری که به کابوس هر روزه مقامات تبدیل شده است. برادر رئیس جمهور پیشین اضافه می کند که “نکته مهم تر این است که باید ریسک کنیم و این ریسک می ارزد. چرا که اگر ما سرمایه ای داریم باید اکنون که کشور در معرض سقوط است، از آن استفاده کنیم. اگر بخواهیم این سرمایه را برای فردایی نامعلوم حفظ کنیم، ممکن است که اساسا کشوری وجود نداشته باشد…”!
محمدرضا خاتمی و تمام به اصطلاح اصلاح طلبان می دانند که دارند “ریسک” می کنند اساسا به این دلیل که به خوبی می دانند دیگر اعتمادی نسبت به هیچ یک از جناح های این رژیم نزد مردم باقی نمانده است. می دانند که نظام اسلامی عزیزشان با چنان خطرات و فتنه های عمیقی مواجه است که حتی با باز کردن نسبی فضای سیاسی هم رفتنی است. می دانند که مردم ایران منتظرند و مترصد که بساط کلیت جمهوری اسلامی را بر سر این شیادان و تبهکاران خراب کنند. مشکل جمهوری اسلامی آمدن یا نیامدن خاتمی نیست! مشکل این حکومت این است که اساسا مردم دیگر باورش نمی کنند! و نفس همین قضیه نشان می دهد که تا چه اندازه اینها علاقه دارند خود را به خوش خیالی و خوش باوری بزنند و تا چه میزان میان مقامات مذهبی و مردمی که آزادی، رفاه و شادی می خواهند، فاصله افتاده است.
خاتمی و تمام مقامات حال و گذشته رژیم اسلامی به خوبی می دانند که تمام این نمایشی که با نام انتخابات راه انداخته اند، در چهارچوب ساز و کارهای سیاسی جمهوری اسلامی، دیگر حتی ابزاری برای بازی دادن مردم، دیگر حتی انتخاباتی در حد استانداردهای نسبی نظام های سیاسی دنیای کنونی نیست.
تک تک حافظان و نگاهبانان جمهوری اسلامی در واقع، پذیرفته اند که این بازی مزخرف دیگر مدتهاست به “دردسر” حکومت تبدیل شده است و با این وجود، این نمایش مضحک را ادامه می دهند به این دلیل که هست و نیست شان با وجود این نظام گره خورده است. به این دلیل که منافعشان با حفظ حکومت اسلامی است که تأمین می شود و با این حال، احمدی نژاد و محمدرضا خاتمی، هر دو راست می گویند! جمهوری اسلامی برای گذار از آن بحران سیاسی که گریبانش را گرفته، به راستی نیازمند ریسک، “اصلاحات تند” و اقداماتی است که در پرتو آنها امکان بقای رژیم و تحریف دوباره مردم فراهم شود!