این صفحه به بهائیان اختصاص دارد
مروری بر تعالیم آئین بهائی
این سؤالی است که معمولا هموطنان ما از دوستان بهائی خود میپرسند. در این شماره سعی خواهیم کرد جواب جامعی در این خصوص تقدیم این هموطنان عزیز نمائیم.
بطور خیلی خلاصه اگر بخواهید بدانید، جان مطلب این است که کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تشکیل شد در حالیکه ده ها سال پیش از آن مرکزجهانی بهائیان در آن منطقه که قبلا قسمتی ازسرزمین فلسطین شناخته می شد شکل گرفته بود. و وقتی کشور اسرائیل تشکیل شد مرکز جهانی بهائیان نیز مانند خیلی مناطق دیگر از لحاظ تقسیم بندی جغرافیائی در اسرائیل قرار گرفت. اما میپردازیم به اینکه اگر شروع دیانت بهائی از ایران بود چگونه سر از فلسطین و اسرائیل درآورد:
همانگونه که در شماره گذشته خدمتتان شرح داده شد در سال ۱۸۴۴ میلادی جوانی از شهر شیراز که خود را باب، به مفهوم دَرب بسوی ظهورو تحوّل جهانی، مینامید در سیاه ترین روزهائیکه ایران در چنگال جهل و نادانی ، خرافات و فساد اجتماعی اسیر بود قیام نموده وبا عقاید خود انقلاب و تحوّلی عظیم در ایران بَل در جهان بوجود آورد. تاثیرات این حرکت بلافاصله سراسر ایران و قسمتهائی از عراق را فرا گرفت. معتقدات انقلابی باب فقط محدود به تحولات اجتماعی از قبیل ضرورت حکومت شورایی و مشروطه و رجوع به آراء عمومی نبود که اسباب نگرانی شد. نظرات باب درمورد امور دینی نیز مخالفت شدید روحانیت شیعه را در پی داشت.
باب با ادعای قائمیت از یک سو و با نفی هر گونه طبقه روحانیت و مرجعیت از سوی دیگر با قدرت تمام سنّت دیرینه و رو به زوال را شکست که خوب این امر مطابق میل اکثر روحانیون آن زمان نمیتوانست باشد. اما مخالفت ها منحصر به این دو مطلب نبود. سایر عقاید باب هم با نظرات روحانیون تفاوت های جدّی داشت. عقایدی از قبیل برابری حقوق زن ومرد. ضرورت آموزش و پرورش مدرن، نگاه استعلایی به موسیقی و حتی نزول آیات به زبان فارسی که از عقاید کفر آمیز باب تلقی شدند.
سرانجام در سال ۱۸۵۰ ایشان را، همانگونه که در شماره گذشته شرح آن رفت اعدام نمودند. علت اینکه ایشان خود را باب مینامیدند این بود که در تمام آثار و کتب خود پیروان خویش را تشویق به پیروی از پیامبر جدیدی که در حال ظهور بود میکرد و نقش خود را راه گشا به شکل دربِ گشوده ای به سوی این ظهور جدید و تمدن نوین جهانی میدانست. یکی از پیروان ایشان که بنام بهاءالله معروف گردید و کاملا شناخته شده بود سعی درنجات قیامِ باب و هدایتِ پیروان وی داشت و به همین سبب دستگیر، شکنجه و به زندان افکنده شد. ایشان احساس متفاوت بودن را در خود یافت ومیبایست رسالتی را قبول میکرد که دنیایِ آشفتۀ آن روز را به سمت تمدن جدید و یگانگی نوع بشر هدایت میکرد. ایشان در سال ۱۸۵۳ به کشور عراق تبعید شدند. در آنجا بود که پیروانِ باب ازکلام و کتابها وعِلمِ الهی بهاءالله بمرور متوجه حقیقتِ وعده های باب وعظمت ظهورجدید شدند. رفت و آمد مردم و جویندگانِ حقیقت بین ایران و عراق بیشتر و بیشتر می شد. گروههای کثیری از مردم به ایشان گرویدند و دائم شمار آنان افزایش می یافت. علما وحکومت ایران از دولت عثمانی که حاکم بر عراق نیز بود خواستند که بهاءالله به نقاط دورتری تبعید شود. لذا در سال ۱۸۶۳ پس از آنکه بهاءالله رسالت خود را به عموم اعلام کردند بهمراه خانواده و بعضی از پیروان به نقاط دورتر تبعید شدند. در نهایت در تابستان سال ۱۸۶۸ میلادی به شهر عکاّ که در آن زمان یک شهر تبعیدی و جایگاه مجرمین و تحت حکومت عثمانی بود وارد و تا به آخر عمر در این شهر ماندگار شدند و به نزول آثارو الواح خود ادامه دادند. بدین ترتیب ملاحظه میفرمائید که شکل گرفتن مرکز جهانی بهائی در آن دیار ۸۰ سال قبل از تشکیل کشور اسرائیل بود.
در سال ۱۸۹۰ حضرت بهاءالله مرکز جهانی بهائی را در شهر حیفا، مجاور شهر عکّا، تعیین نمودند. آرامگاه حضرت بهاءالله اکنون در شهرعکّا است واز این رو، این شهر زیارتگاه بهاییان است. در آن زمان تمام شهرها در دست دولت عثمانی بود. حضرت بهاء الله منطقه را برای استقرار بیتالعدل اعظم، بزرگترین مرجع بین المللی بهائیان، انتخاب کرده بودند. و به این نهادِ بین المللی این مجوّز را اعطا کردند که هرآنچه مصلحت وقت و زمان میداند عمل نماید. تمام دخل و خرج مرکز جهانی بهائی بر دوش یک یک پیروان این آئین میباشد و هیچ نوع وابستگی سیاسی، مالی و یا مذهبی با کشور اسرائیل ندارد. درست همانند اماکن مقدسّه مسلمانان و مسیحیان در اورشلیمِ اسرائیل مثل مسجد الاقصی و زیارتگاه محل تولد حضرت مسیح که برای حفظ و نگاهداری آنها از سراسر دنیا مسلمانان و مسیحیان کمک مالی میفرستند. این کمک مالی به اسرائیل نیست بلکه برای این اماکن مقدسّه است…بهائیان نیز به همین منظور به اماکن مقدسّه خود کمک مالی میکنند… پس خوانندگان عزیز انـصاف میدهید که چه ناعـادلانه بسیاری از بـهائیان بخصوص بعد از انـقلاب به اتـهام ” وابستگی به اسرائیل” جان و مال خود را از دست دادند و چه بسیاری آواره از وطن گردیدند. چه خوب است کمی در این مضمون زیبا یِ بیانِ حضرت بهاءالله تعمّق کنیم : ” … محبوب ترین اشیاء درنزد من انصاف است…اگر مرا خواهی از آن غافل مباش… به مَدَدِ انصاف، تو با چشمان خود خواهی دید نه با چشم دیگران…با عِلمِ خود خواهی دانست نه با عِلم دیگران…در قلب خود بیاندیش که شایسته کدام است که باشی…براستی انصاف هدیه ایست از من به تو و نشانۀ بخشش پرودگار… پس آنرا از مقابل چشمان خود دور مَکن…”
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa