شهروند ـ فرح طاهری: هشتادمین نشست کانون کتاب تورنتو، به معرفی کتاب “دموکراسی در ایران” نوشته دکتر رامین جهانبگلو اختصاص داشت. رامین جهانبگلو فیلسوف، استاد دانشگاه و نظریه پرداز سیاسی است. از وی کتابها و مقالات فراوانی در زمینه فلسفه غرب و مدرنیسم انتشار یافته است.
“دموکراسی در ایران” که به زبان انگلیسی نوشته شده تازه ترین کتاب جهانبگلو است که در اپریل ۲۰۱۳ منتشر شده است.
نویسنده ی کتاب توضیح داد که موضوع محوری کتاب “عدم خشونت” است و در این رابطه دو پرسش کلیدی را مطرح کرده: آیا ملت ایران یک ملت خشن هستند یا ملتی که می توانند خشونت پرهیز هم باشند. و اگر خشونت پرهیز هستند، نمونه های سیاسی آن در دوره ی اخیر چه بوده؟
جهانبگلو سپس شش فصل کتاب را توضیح داد و گفت: ایران و یک قرن خشونت غیر دمکراتیک، رویارویی ایرانیان با دمکراسی، دمکراسی و قانون محوری در انقلاب مشروطه، از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب ۱۳۵۷، خشونت اسلام گرایانه و دو اصل حاکمیت در ایران امروز، عدم خشونت دمکراتیک عنوان های این شش فصل هستند.
سخنران سپس به توصیف و توضیح و تعریف دمکراسی پرداخت و با اشاره به اینکه اکثر زمامداران و حتی سازمان های سیاسی خودشان را دمکرات می دانند، گفت: ما وقتی درباره ی دمکراسی صحبت می کنیم اولین ایده ای که به ذهنمان می آید، مسئله انتخابات آزاد است. اعتقاد داریم به محضی که رژیمی به انتخابات دست پیدا کرد، آن جامعه دیگر دمکراتیک شده و ما می توانیم در مورد دمکراسی در آنجا صحبت کنیم.
او مسئله دمکراسی را در جوامع آنگلوساکسون در رابطه با آزادی فرد خواند و گفت: دمکراسی یک سامان اجتماعی ست که بر مبنای برخورد آزاد عقاید و امکان ابطال پذیری این عقاید قرار دارد.
جهانبگلو افزود: بحث ما ایرانی ها برای آینده مان با رهبران و گروه های سیاسی مان باید بر این مبنا باشد که دمکراسی سامان برهان و دلیل بر گفت وگو است، یعنی جایی ست که باید یک امر گفت وگویی در آن صورت بگیرد و شما نمی توانید در هیچ جامعه ی سیاسی یا گروه و حزب سیاسی بگویید ما دمکرات هستیم و آن فکر دمکراتیک بر مبنای انتقام و کینه و خشونت و تک گویی قرار گرفته باشد.
او افزود: وقتی ما برای دمکراسی مبارزه می کنیم به نوعی برای تقلیل خشونت در یک جامعه هم داریم مبارزه می کنیم. یعنی دمکراسی توافق نهادینه شده میان تفاوت هاست که به نوعی می خواهد کثرت گرایی ترویج و تدوین کند و این امر نمی تواند با خشونت همراه باشد.
جهانبگلو تأکید کرد که بحث اصلی کتاب فقط پایان دادن به اندیشه ی خشونت سیاسی نیست، بلکه باید فرهنگ خشونت را از عرصه ی عمومی بیرون کنیم.
او افزود: روند خشونت پرهیزی در جامعه ایران مثل هر جامعه ی دیگری یک کوشش مدنی است، کوششی که الزاما فقط از بالا صورت نگرفته بلکه در میان خود مردم بوده و مسئله اصلی اش عادلانه کردن رقابت های اجتماعی و سیاسی بوده و مهار اقتدارطلبی در عرصه ی عمومی یا سیاست.
جهانبگلو در توضیح بیشتر مسئله خشونت گفت: مسئله نقد و گذار از خشونت فقط یک امر عمودی نیست و فقط از جانب حکومت و دولت نیست که اگر ما آن سیستم را تغییر دهیم خود به خود مسئله خشونت حل شود. من اعتقاد دارم که ما باید به صورت افقی هم به فرهنگ خشونت نگاه کنیم و فرهنگ خشونت پرهیزی را در میان مردم ایران ترویج کنیم. فرهنگ خشونت، فرهنگی ست که ارزش های خشن را در بین مردم مشروعیت می دهد.
او مبارزه ی مسلحانه را به عنوان نمونه ای از این مشروعیت بخشی خواند.
سخنران پرسشی را مطرح کرد این که غایت زندگی سیاسی و اجتماعی در ایران آینده چه باید باشد؟ اینکه یک رژیم سیاسی جدید بیاید برای ما کافی ست یا اینکه ما به این فضای مشترک و متکثری که می خواهیم ایجاد کنیم باید فکر کنیم. در اینجا مسئله ای که پیش می آید همین مسئله ی خشونت پرهیزی ست.
جهانبگلو به ایرادهایی که به مسئله خشونت پرهیزی گرفته می شود پرداخت و گفت: می گویند خشونت پرهیزی تضعیف حرکت سیاسی شهروندان است و بحران های سیاسی و اجتماعی را خشونت پرهیزی نمی تواند حل کند و فقط می توان این بحران ها را با پیکارهای قهرآمیز حل کرد.
سخنران ادامه داد: آیا در جامعه ای که خشونت نقش ایفا کرده تاکنون، جایی برای خشونت پرهیزی باقی می ماند یا نه؟ این پرسشی ست که در این کتاب کرده ام. آیا این تصویری که ایرانیان یک ملت خشن هستند، تصویر درستی ست یا اینکه این تصویر فقط بخشی از حقیقت است؟ من اعتقاد دارم بخشی از حقیقت است. آنچه که در تاریخ معاصر ایران یعنی از مشروطیت تاکنون به ما نشان می دهد این است که با وجود فقدان امنیت قانون و فقدان مصونیت حقوقی باز مسئله ی اصلی مبارزه ی خشونت پرهیز برای حقوق شهروندی است.
این بحثی ست که در روند دمکراسی خواهی در ایران جای گرفته. به نظر من اکثر نسل جوان ایران به این اعتقاد رسیده اند که سیر دمکراسی خواهی در ایران از لوله تفنگ نمی گذرد. و اتفاقاتی که در هشت سال گذشته افتاد به نظر می رسد که نسل جوان صندوق رای را برای مبارزه مدنی ترجیح می دهد بر لوله ی تفنگ و مسئله ی اصلی برایش جابجایی قدرت نیست. اگر به مبارزات صد سال گذشته نگاه کنیم می بینیم مبارزات حزبی و مبارزات فردی خشونت آمیز در حقیقت نقد خشونت را به تعویق انداخته اند.
جهانبگلو با اشاره به انقلاب مشروطه، دوره دولت ملی دکتر مصدق، انقلاب ۵۷ و جنبش سبز در سال ۸۸، گفت: اینها به ما نشان می دهد که خشونت هیچگاه پاسخ کاملی برای حل مشکل ما نداشته، چه مسائل سیاسی، چه اقتصادی و چه اجتماعی. به عکس در تمام این چهار برهه ی مهم یک دستور زبان جدید مطرح شده و آن دستور زبان سعی کرده از خشونت مشروعیت زدایی کند.
سخنران مسئله اصلی خود را وارد کردن اخلاق به بُعد سیاست ایران خواند و این را در چهار جنبشی که در پیش عنوان کرد، توضیح داد و بست نشینی و نافرمانی مدنی را در این رابطه مثال زد.
متن کامل سخنان دکتر رامین جهانبگلو را در فایل صوتی زیر می توانید بشنوید.
این نشست که در روز جمعه ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۳ در سالن اجتماعات مرکز امور شهری نورت یورک برگزار شد، با پرسش و پاسخ پی گرفته شد.
جلسه ی بعدی کانون کتاب تورنتو سخنرانی دکتر مسعود نقره کار پیرامون “نقش سیاسی جاهل ها و لات ها در تاریخ معاصر ایران” همراه با معرفی کتاب “بچه های اعماق”، روز جمعه ۱۱ اکتبر ساعت ۷ بعدازظهر خواهد بود.