در اولین روز آخرین ماه سال ۲۰۱۳، یعنی در یکشنبه اول ماه دسامبر در سالن مرکز هنرهای نمایشی ریچموند هیل، واقع در ریچموند هیل، شهروند شبی را به نام پشتیبانی از خود برگزار می کند؛ شبی که قرار است به استقبال موسیقی و رقص فلکلوریک ایران برویم: موسیقی ای که از دل مردم درآمده و دهان به دهان گشته است، ملودی های فراموش ناشدنی و پایدار. مهم نیست که از کدام ناحیه ایران هستیم، ولی با تمامی ملودی ها زمزمه می کنیم.
شهروند برای شب پشتیبانی از خود، از هنرمندان فلکلوریک دعوت به همکاری کرد و آنان هم با گشاده روئی که خصلت هنرمندان مردمی ست، پذیرفتند که هنرشان را عرضه کنند. به علت محدود بودن زمان برنامه (دو ساعت) و در دسترس نبودن هنرمندانی از تمام نقاط ایران، در این برنامه پذیرای هنرمندان آذری، کردی، گیلانی که شامل رقص و آوازند همراه با موسیقی فلکلوریک مدرن که تنظیم هایی جدید از ترانه های شناخته شده فلکلور ایران است، خواهیم بود. تنوع زبان و فرهنگ های ایران زیبایی خاصی دارد، و قرار است که در این شب از این زیبایی ها بهره مند شویم.
وظیفه ی تک تک ما است که از شب پشتیبانی از شهروند، پشتیبانی کنیم. از نشریه ای که حدود ربع قرن در سال های دربه دری ما در کنارمان بوده است. در زمینه های فرهنگی، هنری و اجتماعی پیش قدم بوده و هست. در سال هایی که خبرسیاسی در بخشی از جامعه ایرانی تابوئی عظیم بود، خبرهای سیاسی ما را همه گونه انتشار و پخش می کرده و می کند. حالا ما هم باید جوابگو باشیم. نگذاریم که دیر شود و بعد وای مصیبتا سر بدهیم. وقتی که قدیمی ترین روزنامه ایرانی در داخل و خارج از ایران در حال تعطیلی بود، کیهان لندن را می گویم، بارها اعلام کرد که توان ادامه ندارد. نشنیدیم و یا نخواستیم بشنویم. امروز از اقصا نقاط، بخصوص از لس آنجلس پیام می فرستند که حاضرند ۱۰۰ هزار دلار کمک کنند که کیهان دوباره منتشر شود، که کاری ست ناشدنی. پس تا دیر نشده، از شب پشتیبانی از شهروند و هنرمندان مردمی و فلکلوریک شهرمان حمایت کنیم. جامعه ی بدون هنر و فرهنگ و نشریات فرهنگی، جامعه ای مرده و ناپویاست. همین جا باید از هنرمندان تشکر و قدردانی کنیم که در خدمت جامعه خودشان هستند.
اجازه دهید در حد امکان کمی از آن ها بنویسیم و در حد توان به معرفی آنان بپردازیم:
نرمینه افندیوا ـ فارغ التحصیل فوق لیسانس در رشته پیانو از دانشگاه موسیقی باکو (آذربایجان) و یکی از ۱۰ پیانیست برجسته آذربایجان است. ایشان از ۴ سالگی نواختن پیانو را شروع کرد و در ۶ سالگی اولین کنسرت انفرادی خود را اجرا کرد. یکی از مشوقان او در آموختن و نواختن پیانو، مادر ایشان بود که سی سال است پیانو تدریس می کند. نرمینه دوران متوسطه را هم در هنرستان موسیقی گذرانده است. او به مدت ۱۰ سال نوازنده پیانوی کر شهر باکو بوده است. نرمینه در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه کولدوفسکی از دانشگاه تورنتو بخش موزیک شده است. خانم نرمینه افندیوا همسر حسن انعامی ست که علاوه بر برگزاری کنسرت و ضبط آلبوم مشغول به تدریس موسیقی هم هستند.
حسن انعامی ـ متولد تبریز است، و آموزش تئوری موسیقی و سلفژ را هم در همان شهر آموخت. در سال ۱۹۹۴ به باکو رفت تا در رشته موسیقی تحصیل کند و پس از گذراندن امتحان آکادمی موسیقی باکو، در کلاس های آواز این آکادمی ثبت نام و مراحل آموزش را تا مراحل بالا طی کرد. حسن انعامی تخصص اش در رشته وکال (آوازخوانی و زیباخوانی) است که ارتباط مستقیم با اُپرا دارد. اگر کسی آن را به نحو احسن بیاموزد، توانایی اجرای قطعات گوناگون را حتی به زبان های دیگر و موسیقی ملل دارد.
حسن انعامی در طول دوران فعالیت هنری اش در کشور آذربایجان، ضمن حضور در کنسرت ها و اپراهای بسیار، بالاترین جوایز هنری این
کشور را نیز به عنوان خواننده ی اپرا ازآن خود کرده است. او فوق لیسانس موسیقی از دانشگاه باکوست و مدت سیزده سال به عنوان سُولیست (تکخوان) در اُپرای آذربایجان فعالیّت داشت. در این مدت در شش اُپرای آذری و ده اُپرای اروپایی با اجرای نقش اول شرکت کرده است. در این مدت کنسرت های گوناگون در داخل و خارج آذربایجان از جمله روسیه، ترکیه، قزاقستان، اُکراین، آلمان، فرانسه، ژاپن و بولیوی اجرا کرده است. حسن انعامی در سال ۱۹۹۶ جایزه ی مقام اول آواز در سطح آذربایجان را برنده شد و در همین سال در اولین مسابقه ی بین المللی این رشته در آذربایجان مقام دوم و همچنین مقام بهترین خواننده ی مرد آذربایجان به او داده شد. در سال ۱۹۹۷ جزو ده نفر اول مسابقه ی بین المللی در مسکو شناخته شد. بالاخره در سال ۲۰۰۲ نشان افتخاری دولت آذربایجان به او اهدا شد.
حسن انعامی و همسرش نرمینه افندیوا به همراه فرزاندانشان، مدت سه سال است که در تورنتو اقامت دارند.
گروه رقص آراز ـ لاله جوانشیر و صمد پورموسوی، از زوج های هنرمند آذربایجانی هستند که در انواع هنرهای آذربایجانی تبحر دارند.
صمد پورموسوی در سال ۱۹۷۳ در تبریز به دنیا آمد. صمد از دوران کودکی علاقه ی خاصی به موسیقی و رقص داشت و در رشته رقص و موسیقی آذربایجانی در تبریز و باکو تعلیم دیده و از جوانی همراه با گروه های رقص و موسیقی مثل ساوالان و Haray در تبریز در برنامه ها و جشنواره های مختلف هنرنمایی کرده است. از سال ۲۰۰۶ در کنار کارش که آرشیتکتی است، گروه رقص و موسیقی آراز را در تورنتو بنیان گذارد تا در جامعه ی چندفرهنگی تورنتو مشارکت هنری داشته باشد. نمونه هایی از این مشارکت هنری را در جشنواره هایی همچون Toronto Turkish Festival, the Carassauga festival و دیگر برنامه های کامیونیتی های مختلف می توان دید. تخصص صمد در نواختن “ساز”، یکی از آلات موسیقی آذربایجانی، است.
لاله جوانشیر در سال ۱۹۷۸ در مغان آذربایجان به دنیا آمد. لاله شاعر است و به ترکی شعر می سراید و چندین کتاب شعر دارد. او همچنین شعرهایی از فارسی به ترکی ترجمه کرده است. اولین کتاب شعر او با عنوان Busy loneliness در سال ۲۰۰۰ در تبریز منتشر شد. مجموعه شعر دیگرش در سال ۲۰۰۳ در باکو آذربایجان منتشر شد. او همچنین چندین رمان و داستان کوتاه از فارسی به آذربایجانی ترجمه کرده است. لاله زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه Gazi آنکارا تحصیل کرده و فوق لیسانس اش را در دانشگاه تورنتو گذراند. لاله در حال حاضر دانشجوی دوره ی دکترای مطالعات ترکی در دانشگاه تورنتوست. لاله شیفته ی رقص و موسیقی ست و این دو را نزد استادانی در باکو و تبریز فرا گرفته است و همراه با گروه رقص آراز در جشنواره ها و برنامه های متعددی به روی صحنه رفته است.
گروه رقص آراز متشکل از صمد پورموسوی، لاله جوانشیر، سمین افتخارنژاد، هومن برادران و اصلان اصلانلی است.
یوسف ساوالان ـ یوسف ساوالان (هادی) از سن ۶ سالگی کار موسیقی را در برنامه صبحگاهی کودکان رادیو تبریز آغاز کرد و در ۱۵ سالگی با ارکستر سازهای آذربایجانی رادیو تبریز تحت رهبری زنده یاد استاد علی سلیمی (۹۷-۱۹۲۰) همکاری آغاز کرد. دنیای کودکی اش مملو از طنین صدای جعفر رستگار و بسیاری خوانندگان آن سوی آراز از قبیل شوکت علی اکبراوا، رشید بهبوداوف و… بوده است. یوسف ساوالان تبحر بسیاری در اجرای آهنگ های فلکلوریک، پاپ و اپرا دارد. او در کرهای آمریکای لاتین، ایتالیایی و فرانسوی در بلژیک به روی صحنه رفته است و همچنین در اُپرای بروکسل در بلژیک ایفای نقش کرده است. بعد از سال دو هزار گروه موسیقی تبریز در پی فعالیت های تیمی رامین شادپور، مختار نوبری، محمد امان و یوسف ساوالان شروع به فعالیت کرد.
خانه موسیقی آذربایجان با مدیریت او، خسرو ملک جهانی و شاهین اوزکان محصول فعالیت های این سالها است. همچنین در سال ۲۰۰۱ ارکستر مجلسی راه ابریشم را با همکاری اسماعیل حاجی اوف و رفعت امیر علی اوف پایه گذاری کرد. او تا امروز ۴ آلبوم و یک ویدیو کلیپ روانه بازار کرده است.
گروه رقص کردی ماین زرد ـ گروه رقص کردی ماین زرد در سال ۲۰۱۰ توسط مصطفی نصرتی در تورنتو به منظور معرفی رقص کردی به جامعه، آموزش به علاقه مندان، مخصوصا تلاش در حد توان برای جلوگیری از فراموش شدن سبک های زیبا و قدیمی این هنر چند هزار ساله بوده است.
این گروه هنری مستقل و بدون هیچ جهت گیری سیاسی اداره می شود. این گروه سعی دارد رقص های قدیمی مناطق کردنشین را با طراحی و اجرای جدید بازسازی کند. گروه رقص کردی ماین زرد، در انتاریو در روز میراث فرهنگی ایران در موزه سلطنتی، فستیوال رقص بین المللی در تورنتو، فستیوال تیرگان، برنامه حقوق بشر، و دهها برنامه دیگر رقص اجرا کرده است. در پائیز امسال هم سه دعوت از امریکا، سوئد و مکزیک هم زمان داشته است که فقط توانستند در فستیوال مکزیک شرکت کنند و مورد استقبال قرار گرفتند. اعضای گروه در حال حاضر عبارتند از : اشکان لاهوری، آوا هما، گویلی عدنان، سهیلا، امید دشتی، فرحناز بهرامی، بیتا جعفری، رضا دلاوری، ناها دباغی و مصطفی نصرتی.
(ماین زرد در سنندج نام کوهی ست، و نیز نام مادیان زرد)
شهروز ـ شهروز احمدی در شهر سلماس به دنیا آمده. در سال ۱۹۸۷ سرزمین مادری اش را ترک کرد و در آکادمی فرهنگی کردی آلمان، موسیقی خواند. از زمانی که در کانادا ساکن شده، در صدها کنسرت و فستیوال در اروپا، آمریکای شمالی و خاورمیانه هنرنمایی کرده است.
در ماه سپتامبر او در جشنواره ی بین المللی فرهنگی مکزیک شرکت کرد. او آوازهای عاشقانه، سیاسی و فولکلور کردی می خواند و می نوازد.
هر که شاهد هنرنمایی شهروز در برنامه های مختلف شهر تورنتو بوده، او را یکی از بهترین خواننده های کردی می داند که صدایش عجیب به دل می نشیند.
محمد کمالی ـ محمد کمالی از چهره های سرشناس موسیقی محلی گیلکی در کاناداست. او از سال ۱۳۶۲ خورشیدی در رشت زیر نظر استاد علی شکوری به فراگیری سنتور پرداخت. محمد کمالی در تورنتو با گروه های مختلفی از جمله گروه کر ملی ایران به رهبری کمال طراوتی برنامه های زیادی اجرا کرده است. آقای کمالی از بنیان گزاران و فعالان انجمن فرهنگی دوستداران گیلان در تورنتو است و در خواندن ترانه های گیلانی تبحر خاصی دارد و با بازخوانی ترانه های هنرمندان بزرگ گیلان همچون احمد عاشورپور و فریدون پوررضا یاد آنان را زنده می دارد.
علی اتابکی ( سنتور ) ـ علی اتابکی فراگیری سنتور را از سال ۱۳۶۵ خورشیدی نزد دکتر سعید نیاکوثر از شاگردان استاد پایور آغاز کرد. پس از اتمام دوره های ردیف ابوالحسن صبا و میرزا عبدالله، به فراگیری و تکمیل دوره های آواز نزد شادروان استاد رضوی سروستانی پرداخت. در سال ۱۳۷۰ گروه موسیقی حافظ را در شیراز بنیان نهاد. او اجراهای متعددی به عنوان نوازنده سنتور و خواننده در ایران و آمریکا و کانادا داشته است.
آراد پیشه گر (فلوت) ـ آراد جوانی ۱۹ ساله است و از ۸ سالگی در تهران فلوت را نزد فرید روحانی آموخت. از ده سالگی (۲۰۰۶) با ارکسترهای مختلف همکاری کرده است. آراد در سال ۲۰۰۹ نزد بابک امینی شروع به فراگیری گیتار فلامینکو کرده است و از سال ۲۰۱۱ در ادامه، گیتار الکترونیک را هم یاد گرفته است. او در حال حاضر با گروه ها و خوانندگان حرفه ای کار می کند.
پویا حصیری (ویلن) ـ از ۶ سالگی به ساز تنبک علاقه مند شده و به یادگیری این ساز نزد استادان جهانگیر ملک و بهزاد رضوی پرداخت. از ۹ سالگی یادگیری ویولن را آغاز کرده و ۲ سال دوره های ویولن ایرانی را نزد استاد اسداله ملک کار کرد. از آن زمان غیر مستقیم از نوازندگی استادان پرویز یاحقی و حبیب اله بدیعی بسیار آموخته و بهره برده است. او در ۱۴ سالگی تئوری موسیقی و آهنگ سازی را نزد استاد علی اکبرپور کار کرد. اولین آهنگ خود را در ۱۵ سالگی ساخت که به همراه کارهای دیگری در آلبومی با عنوان شور عاشقانه به بازار ارائه داد. در سال ۱۳۸۹ آلبومی به نام قناری متشکل از ۷ آهنگ با صدای پدر خود، بهرام حصیری روانه بازار کرد.
مونا مرادی (دف) ـ مونا (متولد ۱۳۶۵ – تهران) هنرمندی استثنائی در موزیک سنتی است. او در سازهای ضربی به دنبال فراگیری تنبک و دف رفت. مونا تنبک را نزد استاد بهمن رجبی و رضا خورشیدی آموخت و دف را نزد استاد محمدرضا سلیمیان فرا گرفت. مونا در کانادا بسیار پر کار است. با گروه ها و کنسرت های شناخته شده همچون “به اصفهان رو” و “گلستانه” همکاری کرده است.
امیر صمیمی ـ متولد ۱۹۸۸ تهران است. موسیقی در جان امیر بوده و خودآموخته است. او در زمینه موسیقی جاز ایرانی، یونانی، ترکی، لاتین، فلامینکو و راک کار کرده است. امیر با گروه های مختلف مثل کیوسک، سراواس، گارو و فرندس همکاری کرده است. امیر یک کار تجربی با گریگوری گواماکوس به نام The Forgotten Tales Particle Silence and Rumble of the Distant Drum: اجرا کرده. او همچنین عضو گروه هایAkasha Five and Vesal Ensemble است.
لیزبث هلگه سن (آواز التو) ـ لیزبث متولد نروژ است و از کودکی به موسیقی علاقه داشته است. از سن ۱۰ سالگی کار موسیقی و خواندن را بر روی صحنه آغاز کرد که تا امروز ادامه دارد. لیز از سال ۱۹۹۷به کانادا آمد و کار آهنگسازی و خواندن را ادامه داده است. او از موسیقی های گوناگون و سبک های مختلف لذت می برد و به آنها گوش می دهد. لیز به تازگی به فرهنگ ایران، زبان، خوراک و مردم ایران علاقه پیدا کرده است و بیشترین دوستان او در حرفه موسیقی در تورنتو ایرانیان هستند. گرچه موسیقی برای لیز فقط یک سرگرمی است، ولی او در چندین گروه فعال است. به تازگی با گار و دوستان همکاری داشت و در این پروژه کار صداهای مختلف را که بر پایه شعرهای مولوی ساخته شده بود به عهده داشت. لیز در چندین کنسرت هم به عنوان سولو خوان و نوازنده حضور داشت.
گلرخ امینیان (آواز سوپرانو) ـ عشق و علاقه ی گلرخ امینیان (خدابنده لو) به موسیقی به دوران کودکی بر می گردد. آموزش موسیقی را رسما نزد خانم مذکوری با ویلن آغاز کرد و آواز را نزد استادانی چون خانم سنوسیان و خانم زربه در کنسرواتوار موسیقی فراگرفت. او قبل از آمدن به کانادا در تالار رودکی سوپرانو می خواند. در کانادا هم به عنوان سولیست کر ایران ادامه داده است. گلرخ هم شعر می گوید و هم آهنگ می سازد و اکنون در حال آماده کردن رپراتور خود می باشد. تازه ترین اجرای او همکاری با گار و دوستان بود. در این پروژه در مقام تکخوان (سولیست) و همخوان شرکت داشت. گلرخ بی وقفه به فعالیت های موسیقی خود زیر نظر امیر رهبر ادامه می دهد.
امیر رهبر ـ ( پیانو و کیبورد ) ـ امیر رهبر موسیقی را با نواختن آکاردئون در سنین نوجوانی آغاز کرد. نواختن پیانو را نزد شادروان خاچاتوریان آموخت. دوره های سلفژ و مبانی اجرا را نزد دکتر شریف لطفی و دوره های هارمونی و کنتر پوان را نزد دکتر حمید زاهدی و دکتر علیرضا مشایخی و مهران روحانی آموخت. اجراهای بسیاری در ایران، کانادا و آمریکا داشته است. او تنظیم و اجرای آلبوم های “مرد تنها” ، “جاودانه های گیلان” و Rumi Rememberedرا در کارنامه خود دارد.
امیر در حال تدارک کنسرت بزرگی از موسیقی فولکلوریک ایران و چند فرهنگ دیگر می باشد که در آن به ریشه یابی و پیوند این نوع موسیقی بدون توجه به مرزهای سیاسی پرداخته است.
گروه رقص گیلانی ـ گروه رقص گیلانی در سال ۲۰۰۸ در تورنتو توسط کانون دوستداران گیلان شکل گرفت. رقص های این گروه براساس رقص سنتی قاسم آبادی است که با این رقص مراحل نشا و برداشت برنج در گیلان را به نمایش می گذارند و چون امر برنج کاری بیشتر بر دوش زنان قرار دارد به همین خاطر رقص قاسم آبادی توسط زنان اجرا می شود. این گروه در برنامه های متعددی از جمله جشن های نوروزی گروه کر و ارکستر ملی ایران به رهبری کمال طراوتی، جشن شب یلدای کانون گیلان، جشن نوروز پارلمان انتاریو و …. رقص اجرا کرده است.
با پوزش از دوستان هنرمندی که ممکن است نامشان از قلم افتاده باشد. با این تعداد هنرمند و تنوع ساز و صدا و زبان، شب پشتیبانی از شهروند، تبدیل به شبی فراموش نشدنی خواهد شد.
به امید دیدار شما دوستان در یک شنبه اول دسامبر ۲۰۱۳، در مرکز هنرهای نمایشی ریچموند هیل. راستی فراموش نکنید که این برنامه رأس ساعت ۷ بعدازظهر شروع می شود.