معرفی فیلم های ایرانی

دهلیز

کارگردان: بهروز شعیبی

نویسنده : علی اصغری بر اساس طرحی از بهروز شعیبی

موسیقی: بهزاد عبدی

بازیگران: رضا عطاران، هانیه توسلی، محمدرضا شیروانلو، شاهرخ فروتنیان

 poster

خلاصه داستان: شیوا (هانیه توسلی) پس از زندانی شدن همسرش (رضا عطاران) با شرایط دشواری برای گذران زندگی و مراقبت از پسرشان امیرعلی  مواجه شده است. پدر امیرعلی معلمی است که در یک درگیری خیابانی فردی را به قتل رسانده و در آستانه قصاص نفس قرار گرفته است. از مرگ می هراسد و دوست دارد برای فرزندش پدری کند. اما اولیای دم، به خصوص خواهر مقتول حاضر به دادن رضایت نیستند، اما شیوا برای آزادی همسرش از هیچ کوششی دریغ نمی کند.

***

فیلم دهلیز به ظاهر درباره قتل، قصاص و  بخشش است.  اما آنچه بیش از هرچیز در طول داستان پر رنگ و پر رنگ تر می شود، رنج ها و کوشش زنی است که با نبود همسرش در کلان شهری بی ترحم و بی در و پیکر در پی تامین زندگی خود و پسر کوچکش از یک سو و گرفتن رضایت خانواده مقتول از سوی دیگر است.

در طی سال های گذشته فیلم های متعددی با مضامین مختلف و با محوریت زن در داستان به نمایش در آمده که برخی از آنها چون: مادیان (علی ژکان)،  روسری آبی (رخشان بنی اعتماد)، زینب (ابراهیم مختاری)، من ترانه پانزده سال دارم(رسول صدر عاملی)، “لیلا” ، “پری”، “سارا” (داریوش مهرجویی) نمونه های مثال زدنی در راستای این ادعا می باشند. در بیشتر این آثار برخلاف فیلم هایی که تصویری سنتی و کلیشه ای از زن ایرانی به عنوان خانه داری مظلوم و سینی به دست در خدمت مرد و بچه ها ارائه می دادند زنها عموما یا شخصیتی استوار و پویا داشتند و یا در جایی به وضعیت ستمبار خود معترض شده و به نوعی  مبارزه  می کردند.

در فیلم دهلیز، شیوا زنی مقید به سلامت اخلاقی است و علیرغم فشارهای اقتصادی و بحرانی که از لحاظ عاطفی و اجنماعی روبروست نهایت تلاش خود را برای استقلال خود و مراقبت از پسر کوچکش که زندانی شدن پدر را هم از او تا بخشی از ماجراها پنهان کرده انجام می دهد. در برخی از فیلم های ایرانی چون دایره (جعفر پناهی) و دربند ( پرویز شهبازی) در جایی از داستان یکی از شخصیت های زن وقتی در مضیقه مالی قرار می گیرد تن خود را در قبال تامین خواسته مادی در اختیار مرد مورد نظر قرار می دهد.  اما شیوا در دهلیز از آن دسته زنانی است که تن به هر شرایطی به جز تن فروشی می دهد و این دقیقا موردی است که در بیشتر نقدها از آن به عنوان تلاشی برای تسلیم شرایط نشدن یاد می کنند.

اما بخش دیگر داستان دهلیز قرار است که به مقوله  تقابل قصاص و   بخشش بپردازد. موضوعی که به شکل داستانی و مستند در سال های اخیر باز هم مکرر ساخته شده و شهر زیبا (اصغر فرهادی) یکی از نمونه های درخشان در سینمای چند دهه اخیر ایران در این باره باشد. دهلیز داستان نویی ندارد، اما پرداخت دلنشین و آبرومندی دارد. یکی از مشکلات فیلم را در پردازش شخصیت همسر شیوا با بازی رضا عطاران می دانم. معلمی که به خاطر درگیری با مرد همسایه بر سر پارک کردن اتومبیل باعث قتل او شده است و منتظر حکم قصاص است. او از مرگ میترسد چرا که نگران همسر و فرزندش است اما این حس نگرانی و ترس آنچنان که باید به بیننده القا نمی شود.  برای مقایسه میتوان از فیلم دم صبح (حمید رحمانیان) نام برد که به زیبایی احساسات و نگرانی و ترس منجر به کابوس تقاص و چوبه دار یک محکوم به مرگ را به تصویر کشیده است. دهلیز در جاهایی که به طور مستقیم پیام اخلاقی می دهد از لحاظ سینمایی دچار ضعف می شود.

مثل شکستن شیشه توسط پسر بچه و توبیخش توسط پدر و روبرو شدنشان با مرد  شاکی همسایه که می توانست پخته تر و حرفه ای تر از کار در بیاید. یا در  صحنه پایانی که معلم و پسر بچه به دیدن مادر مقتول که پس از شنیدن مرگ پسرش زبانش بند آمده می روند و بیننده کاملا می تواند تحول مادر و بخشش قاتل را با جملات سوزناک پسر بچه در وصف ندامت پدرش پیش بینی کند. این دقیقا یکی از عمده ترین تقاط ضعف در فیلمنامه نویسی و داستان پردازی در سینمای واقع گرای ایران است که مدعی بودن فیلم مستقل به دور از گیشه پسند بودن را زیر سوال می برد.

در پایان باز هم مانند مروری که بر برخی از فیلم های مورد پسندم در گذشته داشتم باید به این نکته اشاره کنم که فیلم هایی چون دهلیز با وجود برخی ضعف ها و کم کاری ها در مجموع از یک ترکیب بندی آبرومند برخوردار هستند که آنها را به فیلم هایی قابل تماشا در سینمای کم رمق چند سال اخیر ایران تبدیل کرده و دیدن آن را به علاقمندان سینمای ایران توصیه می کنم.

دهلیز تاکنون جوایز زیر را ازآن خود کرده است: سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در بخش نوعی نگاه، دریافت جایزه بهترین فیلم نامه توسط علی اصغری در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای هانیه توسلی در جشنواره فجر، بهترین بازیگر نقش اول مرد توسط رضا عطاران در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران.

* عارف محمدی فارغ التحصیل ادبیات فارسی و سینما از ایران و مددکاری اجتماعی از کالج جورج براون در کانادا است . به عنوان منقد فیلم با رسانه های ایرانی چون شهروند و رادیو زمانه همکاری داشته و بیش از ده سال است که برنامه تلویزیونی فیلم و سینما را تهیه و اجرا می کند. مستندسازی از دیگر فعالیت های او در زمینه سینماست.

Arefcinema@yahoo.com

www.newwaveartistic.com