می گویند عاشق ترین آدمها پیوندی عمیق با کودکان دارند. این گفته در مورد توران زندیه که مدت ۴۰ سال آموزش طراحی و نقاشی و تصویرگری به کودکان حیطه کارش بود بسیار صادق است. هنرمندی که عنصر خانواده را پایه اصلی رشد و شکوفایی فرد می داند.

ویژگی بارز او در این است که از جوانی به هنر روی آورد، با عشق و آگاهی، اما دیر نمایشگاه گذاشت ولی در مدتی کوتاه، هنرش با استقبال فراوان مواجه شد چرا که آثارش سرشارند از باور به زندگی.

هنرش پرواز رنگ و خیال با کاغذ و قیچی است. طبیعت خیال انگیز. آیا این آسمان آبی است یا دریا؟ پرنده است یا پروانه؟ این رنگ سرخ آتش است؟ شاید گل آفتاب گردان باشد یا خود خورشید؟ این سیاهی، شب است یا شبح؟ این گیسوی من است یا امواج دریا؟ آیا این چشمها به من نگاه می کند یا به یکدیگر یا به جهان یا جستجوگر هستی اند؟ این ها همه تو را به هیجان می آورد که بارها و بارها تماشایشان کنی.

این شیفتگی توران به زندگی است که از تکنیک چیدمان، هنر تراوش می شود. رابطه انسان و طبیعت و جامعه در پیوند با رنگ و تکنیک. به طبیعت بی جان تصاویر حیات بخشیدن، مابقی خط و رنگ و نقطه است و ترکیب. در آثار توران رد پای طبیعت و انسان را می توان دید که در ململ لطیفی از عشق پوشیده شده.

می توانی با تصاویر داستان بگویی. شعر بسرایی، حادثه بیافرینی، از تاریخ بگویی ، برفراز قله ای همچون عقاب به کمین بنشینی و حماسه بسازی.

به اعتقاد توران زندیه انتخاب زندگی دست خود آدم است، می توانی آن را به بار بنشانی یا از دستش بدهی. و دغدغه او غمی است که در چهره نسل جوان امروزی می بیند. با سوز دل نهیب می زند که: “خودتون  به داد خودتون برسید . با اراده و آگاهی.”

 

کاملیا پزشکی هنرمندی متولد ارومیه، تحصیل کرده امریکا و ساکن تورنتو است. عکس های کاملیا نشان می دهد که به سادگی از کنار هرچیزی رد نمی شود. از برگهای خشک و ریزان کنار درختان تا میوه های خشکیده که طراوت و تازگی خود را از دست داده اند، اما همچنان زیبا هستند ریشه و نهال و گل و گیاه های پوسیده همه در نگاه او زنده هست. می گوید بیایید نگاه دوباره به طبیعت و هر آنچه در اطراف می بینیم بیندازیم در سایه روشن نگاه سوم. در پرتره هایی از خودش لباس گلدار پوشیده کنار انبوه درختان جنگل ایستاده که تاکیدی است  بر رابطه خود و طبیعت درون و بیرون.  در جستجوی خویش بودن. انتخاب سیاه و سفید در عکس هایش هم علاوه بر آرامش به تامل و مکث نیز نظر دارد. رنگ بسیار سریع پاسخگو است، اما با انتخاب سیاه و سفید گویا قرار است تو بیشتر به خودت و محیط اطرافت توجه داشته باشی.

 

نسترن میرمحمد صادق اما نقاشی هایش آمیختگی شعر و تصویر و داستان است. در تصاویرش رازی نهفته است که به انتظار بیننده است تا آن را کشف کند وقتی آن را یافتی خود را می یابی. کنکاش در دریافت موضوع و کشف آن به فاش شدن اسرار خودت می انجامد که تنها خودت از آن آگاهی. ویژگی اصلی نقاشی های نسترن این است که او داستان خودش را می گوید، اما تو وقتی به نقاشی هایش نگاه می کنی داستان های خودت را می بینی. بیشتر از اینکه به جغرافیای محل سکونتش ایران توجه داشته باشد به کاوش در  طبیعت درون انسان می اندیشد. تنوع، دگرگونگی و آگراندیسمان ابعاد جسمی شخصیت های نقاشی هایش نشان از این جستجو دارد که نقاش به بخش پنهان و تاریک انسان ها توجه دارد بخشی که تا به شناخت نرسیده باشی قادر به دیدنشان نیستی.

در اکثر نقاشی های نسترن یک شبح سیاه وجود دارد. آدم های مظلوم و ساده که در این سیاهی اسیر هستند و آنها را به دلهره می اندازد. آدمهایی تنها و شکننده که با کلاه یا شنل و گاه عریان در این فضای وهم آلود محبوسند. آیا این غم و ناامیدی است که در پس این ابهام پنهان شده و حاکم بر همه تصاویر است؟ اما چشم تصاویر نه هراس آلود بلکه جستجوگرند.

و شیوا شعیبی استفاده از هنر چند رسانه ای را سبک کار خودش قرار داده و با این زبان به دنبال ارتباط تصویر و هویت و جامعه از طریقه کارهایش است. تجربه جذب فرهنگ از طریق مهاجرت و تاثیر گسترده جامعه بر فرد. به عبارتی فراهم آمدن تجربه درک و پذیرش فرهنگ دیگری در شکل گیری هویت فرد مهاجر اهمیت دارد. برای او خصوصی ترین بخش های جسمی نیز ارتباط مستقیم با شخصیت و شناسایی فرد دارد. نکته محوری موضوعش در این نمایشگاه “مو” است. علت به کارگیری زبان آمیخته برای شیوا این است که به ارزش های مشترک موجود در هر فرهنگی اشاره کند که برای شناختن خود باید این ارزشها را شناخت. این جا است که مرزهای جغرافیایی برداشته می شود و با جذب فرهنگی و تطبیق دادن و اجتماعی شدن به کشف بخش های هویتی جدید منجر می شود.

نمایشگاه گروهی “چهار زن، چهار تصویر” تمایلات و قصه های گفته و ناگفته چهار زن از چهار نسل را به معرض نمایش گذاشته که به اندازه شباهت هایشان تفاوت هم وجود دارد؛ همچون نسل های برامده از آن.  اما رشته اصلی پیوندشان حس زنانگی است که آنها را در هم تنیده کرده است. به دنبال جهانی زیبا و صلح آمیز که هرچند لحظه ای، انسانها را به هم نزدیک کند.

۵۰ Gladstone Ave. Toronto

Gallery Hours: Wednesday to Sunday 1-5PM

Closing party: 21 April , 6 PM.

(توران زندیه)http://www.tooranzandieh.com

 (کاملیا پزشکی) www.kamelia-pezeshki.com

 (نسترن میرمحمد صادق)shr_khan@yahoo.com