در هیاهوی زندگی مدرن امروز، مردان و زنان و کودکان پشت سر هم در حرکت اند بدون این که به همدیگر سلام بگویند یا لبخند بزنند. با جهانی شدن رشد تکنولوژی، ارتباط بین مردم شکاف بیشتری یافته به طوری که رابطه مردم با اقوام و آشنایانشان نیز اغلب مستقیم نبوده و بیشتر از طریق سیستم پیام گیر تلفن و یا حتی یادداشت گذاشتن بر روی یخچال منزل صورت می گیرد. در چنین شرایط دشواری، حفظ برخی از روش های سنتی ارتباطات، خصوصاً در ارتباطات میان فردی نه تنها مغتنم بلکه حیاتی است.

همان طور که می دانیم، ارتباطات در ابتدا به صورت چهره به چهره و سنتی بوده و بعدها با به وجود آمدن ابزارهای مختلفی همانند رادیو، تلکس، مودم و سیگنال های ماهواره ای توسعه یافته است. دستگاه فکس یا دورنگار یک وسیله میان فردی است که در آن صدا مفهومی ندارد. شخصیت ارسال کننده مطلب نیز برای دریافت کننده پیام مشخص نیست. امروزه از طریق سیستم تلفن های تصویری شخص می تواند طرف صحبت خود را ببیند و نسبت به وی تا حدودی احساس نزدیک تری پیدا کند. هر چند رشد تکنولوژی به سرعت رو به جلو است، اما می توان به راحتی دریافت که بشر در تلاش است تا روش های سنتی خود را حفظ نماید و در واقع مایل است تا با استفاده از تکنولوژی های جدید ارتباطی فقط هدر رفتن زمان را کاهش دهد به طوری که در کیفیت ارتباطی خود تغییری ایجاد نشود، اما چنین تلاشی تقریباً بی فایده است.

یکی از مزایای سیستم های جدید ارتباطی، توانایی ممکن شدن برخی از ناممکن ها است. تصور کنید پدری در یک سوی اقیانوس و فرزند وی در سوی دیگر آن باشد مثلاً یکی در انگلستان و دیگری در نیوفاوندلند. در این میان تلفن نقش مهمی دارد که صرف نظر از هزینه آن وسیله ارتباطی بین دو طرف بوده و همانند پلی، رابطه بین فرستنده و گیرنده پیام است که خوشبختانه امروز به وسیله ماهواره های پرتاب شده به فضا، علاوه بر توسعه فضای قابل پوشش مخابراتی هزینه آن نیز کاهش یافته است و همین امر باعث شده است که تعداد زیادی از مردم در هر زمانی که مایل باشند با افراد مختلف در سراسر دنیا در cell-phonesارتباط باشند.

در کشورهای پیشرفته اگر به افراد پیاده ای که در خیابان ها قدم می زنند نگاه کنیم و یا حتی به آنهایی که در زیرزمین های مترو ها در حرکت اند توجه کنیم ملاحظه می کنیم که اغلبسرگرم هستند و تمامی حواسشان به صدای سیستم صوتی روی گوششان متمرکز است. این سیستم صوتی روی ذهن آنان تاثیر دارد و سیستم شنوایی آنان را نیز به تدریج در معرض آسیب قرار می دهد. گوش دادن به موزیک تا زمان رسیدن به محل کار (بیش از ۴۰ دقیقه در هر بار) و حداقل ۳ روز در هفته به تدریج باعث کسری شنوایی آنان می شود. این سندرم می تواند در تماشای تلویزیون نیز صادق باشد، بخصوص با ایجاد کانال های متعدد ماهواره ای و نیز کانال های خاصی نیز که فقط موسیقی به صورت کلیپ پخش می کنند و تقریباً در سراسر دنیا قابل دریافت هستند توسعه یافته است.

از زمان به بازار آمدن تلویزیون های دارای سیستم کنترل از راه دور که بیش از ۱۵ سال از آن نمی گذرد، مردم این شرایط را یافته اند که به طور مرتب کانال های تلویزیونی را عوض کنند یا به هنگام پخش آگهی های بازرگانی از یک کانال به کانال دیگر بروند و از روی برنامه ها و کانال ها بپرند. همین امر موجب تلف شدن زمان بیننده می شود. به طور مثال فرد بدون در نظر داشتن برنامه خاصی، کانال ها را عوض می کند تا برنامه مورد نظر خود را بیابد. در کنار آن باید برنامه بازی های مختلف کامپیوتری، فیلم های مختلف، ویدئوگیم، تلفن همراه و… را نیز در نظر داشت. تمامی این وسیله ها سبب می شوند که فرد ساکت باشد و سکوت به تدریج جایگزین صحبت و مکالمه می شود.

زوج های جوان بیشترین وقت خود را صرف کار می کنند بنابراین زمان اندکی دارند تا با همدیگر صحبت کنند. (چنانچه زمان کارشان همزمان باشد) خانواده ها سعی دارند تا طی شبانه روز، موقعیت هایی را ایجاد کنند تا بشود با افراد خانواده رودررو شده و پیرامون مسائل مختلف صحبت کنند و این موقعیت معمولاً می تواند بدون حضور ابزار همانند تلفن همراه ، تلویزیون، کامپیوتر،… و یا سایر ابزارهایی که موجب حواس پرتی می شود، فراهم شود. اکنون یک وعده ناهار یا شام در بیرون از خانه و در کنار اعضای خانواده بهترین فرصت برای دیدار و صحبت با اعضای خانواده شده است. شاید این بهترین موقعیت است تا آنها با همدیگر صحبت کنند و موضوعات مشترک یا خصوصی شان را بیان کنند و با هم در میان بگذارند.

 این خیلی مهم است که امروز بدانیم چگونه باید با ارتباطات و ابزارهای آن کنار بیاییم؟ آیا می شود تمام تاثیرات رسانه های جمعی را نادیده بگیریم و فقط دور هم بنشینیم و بگوییم و بخندیم؟ نادیده گرفتن همه ابزارهای ارتباطی ممکن است در کوتاه مدت احساس خوبی ایجاد کند و فرد بتواند زمان بیشتری برای ارتباطات سنتی داشته باشد، اما بی خبری از همدیگر و از اوضاع و احوال بیرون از خانواده خود دردسرساز است. تصور چنین چیزی نیز بسیار دشوار است. برای کاهش این گرفتاری ها، کافی است فقط زمان اندکی را برای گوش دادن، فکر کردن و صحبت کردن اختصاص دهیم تا بتوانیم تصورات خود را با دیگران در میان بگذاریم و آنان را سهیم کنیم.

در پایان باید اظهار شود که مردم جهان امیدوارند تا از وضعیتی که در سایه تکنولوژی های پیچیده ارتباطی به وجود آمده است، رهایی یابند و به روش های صمیمانه ارتباطات سنتی بسنده کنند و به دورانی که توأم با توجه، ملاطفت، تفکر و اثرپذیری و اثرگذاری خصوصاً در ارتباطات شخصی و میان فردی و اجتماعی داشته اند، برگردند. چرا که در ارتباطات شخصی، فقط حرکات چهره و بدن و لحن صدا و شیوه بیان کلام حدود ۹۳ درصد در انتقال پیام اثر دارند و در ارتباطات میان فردی، پیام ها زمانی عمیقاً درک می شوند که کلام توأم با عوامل ذکر شده بیان شود. آیا در انتقال پیام ها از وسیله ای همانند رادیو یا بلندگو، شنونده می تواند عمیقاً احساس و حالات گوینده را دریابد؟ارتباطات زمانی می تواند شکوفا باشد که پیام دهنده در پشت تلفن همراه صفحات کاغذ، سایت، رادیو و تلویزیون پنهان نباشد.