نقد سیاست های ضد انسانی حاکم بر قوانین پناهندگان
هدف از این نوشته پرداختن به تعاریف پناهجو از نظر کنوانسیون ژنو نیست. هدف این نیست که جواب چراها و علل آواره شدن میلیون ها ایرانی در کشورهای دنیا را پیدا کنیم، چون روشن است. علت گریز ایرانیان، در راس کار بودن رژیم قرون وسطایی است که ایران را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی فلج کرده و به قهقرای کامل کشانده است. بعد از روی کار آمدن رژیم مذهبی جنایتکار در سال ۵۷ و پاشیدن خون به دست آوردهای انقلاب و سرکوب مخالفان که با اعدام و سر به نیست کردن آزادیخواهان و برابری طلبان همراه بود، بسیاری از مردم مبارز مخالف با افکار و باورهای مذهبی رژیم جمهوری اسلامی در اداره جامعه، به کشورهای اروپایی و آمریکایی گریخته و درخواست اقامت کردند و این روند تاکنون ادامه دارد.
هدف این نوشته نگاهی است هر چند کوتاه و گذرا ولی دقیق به زندگی و شرایط پناهجویان از شروع پای گذاشتن به مرحله تصمیم گیری برای خارج شدن از ایران تا گرفتار شدن در تنگنای حکم استیناف و اخراج یا گرفتن اجازه اقامت کشورهای دیگر به بهای مایه گذاشتن از زندگی و جان و مال و همه چیز!
پناهجو کیست و از چه طریقی از ایران خارج می شود؟ این داستان تراژیک از کجا آغاز می شود؟
پناهجو یا با پاسپورت و ویزای واقعی از ایران خارج می شود یا به وسیله قاچاقچی از راه کوهستان و یا هم برای ملاقات فامیل یا دوستی به کشور دیگری مسافرت کرده و تصمیم به درخواست پناهجویی می گیرد.
آنها که قاچاقی از ایران خارج می شوند در همان اول راه تجربه بی حقوقی و بی حرمتی را با رفتار تحقیرآمیز قاچاقچیان انسان که فقط پول را می شناسند و فقط به فکر بردن حداکثر نصیب از این آدمیان درمانده و گرفتار هستند، با گوشت و پوست خود احساس می نمایند. ناگفته روشن است که انسان های به بن بست رسیده و گریخته از جهنم جامعه ای تحت سیطره قوانین مذهبی و غیر انسانی به سرعت به این نتیجه می رسند که باید پی هر گونه کاری را به تنشان بمالند. قاچاقچی با گرو گرفتن جان پناهجویان از آنها طلب پول بیشتر می کند و می ترساند و می چاپد تا هر جا که تیغش بِبُرد. بعد از رسیدن به کشور دوم پناهجو می بایست خود را به “یو ان”(سازمان ملل) معرفی کند و من سعی خواهم کرد در ادامه به طور خلاصه به سیاست های این سازمان در برخورد با زندگی و جان هست و نیست انسانها اشاره کنم. اما…
گروه دوم آن هایی هستند که با ویزای واقعی و پاسپورت حقیقی از ایران خارج می شوند و در کشورهای همسایه ایران مانند ترکیه و پاکستان و یا کشورهای دور مانند اروپا، آمریکای شمالی و یا استرالیا اعلام پناهندگی می کنند. این گروه به محض وارد شدن به کشورهای مورد نظر به علت دستپاچگی و استرس و نگرانی و عدم آگاهی در دام یک مشت آدم تبهکار و دلال گرفتار می شوند که با انواع چرب زبانی ها (این که مثلا کیس مناسب برایتان می نویسیم و یا ترتیب انتقال شما را به سرعت می دهیم) نه تنها پول کلانی از پناهجو می گیرند، بلکه با دادن کیس های من درآوردی و ضعیف تمام آینده و شانس قبولی که پناهجو یک بار در اولین کیس اش می تواند داشته باشد را از آنها می گیرند. کیسی که پناهجو در اولین مرحله معرفی خود ارایه می دهد، در اصل پایه، بنا و اصلی ترین و تعیین کننده ترین شانس برای قبولی پناهجو می باشد. این شانس به وسیله دلالان و کلاهبرداران و تبهکاران دود شده و به آسمان می رود.
گروه سوم کسانی هستند که برای ملاقات اقوام و دوستان به کشور دوم آمده و در آنجا تصمیم به اعلام پناهجویی می گیرند. آنها با راهنمای های نادرست اطرافیان و فامیل ها و یا مشورت با وکلای بی تجربه و یا افتادن به دام دلالان کیس نویس پای به مرحله معرفی خود به اداره مهاجرت می گذارند.
هر سه گروه می باید در مقابل قضاتی قرار بگیرند که پول می گیرند تا به پناهجو کمک کنند. این قضات به جای کمک، پناهجوی وحشت زده و نگران از آینده خود را در تنگنایی قرار می دهند که تناقضی در حرفهایش پیدا شود، آن را بکنند علم عثمان و استیناف در پی استیناف و دست آخر هم حکم اخراج پناهنده درمانده از همه جا را صادر کنند.
پناهجویان برای این که حقانیت خود را به قاضی اثبات کنند احتیاج به وکلایی دارند که به طور واقعی از حق پناهندگی آنها دفاع کنند. در این میان یکی از پرسش های اساسی این است که آیا واقعا وکلای پیش گفته با هدف کمک به پناهجو وارد این معرکه می شوند یا هدف دیگری مقدم بر دفاع از منافع پناهجو آنها را درگیر این مسئله می کند؟
صد البته هر انسانی که کار می کند در قبال آن مزدی دریافت می کند. برخی وکلا (دقت کنید نه همه آنها بلکه برخی وکلا) سعی در چاپیدن پناهجویانی دارند که امید و زندگی شان به قلم و زبان وکیل بسته است. آنها برای مشاوره حضوری، نوشتن چند خط نامه، بررسی کیس، مشاوره تلفنی، به دادگاه رفتن، درخواست فرجام کردن، جواب سلام موکل را دادن و حتی لبخند زدن به موکل پول می خواهند. وقتی گفته می شود پول یعنی مبالغ دلار و پوند ده ها هزاری. حال پناهجو باید با قرض و قوله و یا فروش تمام دستاورد زندگی چندین ساله خود این پول را مهیا کند. متاسفانه به دلایلی که قبلا اشاره کردم (تناقض تراشی و ابهام سازی قاضیان بازجو) پناهجویان بعد از چندین سال عوض کردن وکیل و خرج ده ها هزار دلاری نهایتا با حکم اخراج روبرو می شوند و تعدادی هم دستگیر و در بازداشتگاه نگهداری می گردند تا تاریخ اخراج آنها فرا برسد!
در امتداد سالها تجربه تلاش برای دفاع از حقوق انسانی پناهجویان، شرایط نود درصد پناهندگانی که به فدراسیون پناهندگان ایرانی مراجعه می کنند، به صورتی است که دلالان، وکلای غیر منصف و دولت های با سیاست های ضد پناهندگی آن ها را به آخر خط زندگی رسانده اند. کیس آن ها از مرحله فرجام خواهی و فدرال ردی گرفته و یا در زندان منتظر تاریخ پرواز خود هستند یا تاریخ پرواز آنها مشخص شده و چند هفته بیشتر برای ترک کانادا وقت ندارند.
در این فرصت کوتاهی که برای پناهجویان تعیین می شود، فدراسیون پناهندگان ایرانی- تورنتو فعالیت هایی را که از رسانه ای کردن کیس، تنظیم طومارهای اعتراضی و فرستادن آنها به مراجع تصمیم گیری در اداره مهاجرت تا برگزاری آکسیون های اعتراضی در مراکز شهر و مقابل در زندان های اداره ی مهاجرت و معرفی وکلای مجرب و آگاه و منصف را شامل می شود برای تحت فشار قرار دادن اداره مهاجرت در دستور کار خود قرار می دهد.
راهکار و راه چاره چیست؟
کار مشترک، فریاد مشترک، و احساس مشترک در قبال درد مشترک . به عبارت بهتر “درد اگر درد من و ناله اگر ناله توست، آن چه البته به جایی نرسد فریاد است” …” تپیدن های دلها ناله شد آهسته آهسته، رساتر گر شود این ناله ها فریاد می گردد”
در مدت سال های زیادی که دبیر فدراسیون پناهندگان ایرانی در تورنتو بوده ام، می توانم به جرأت ادعا کنم که فدراسیون با بیشتر از صد مورد مراجعه و درخواست کمک و یاری مواجه بوده است. وقتی از این پناهجویان سئوال شد که جهت راه انداختن کارهایی همچون علنی کردن کیس شان و آکسیون و رسانه ای کردن و غیره چند نفر را می توانند به خط کنند، هر کدام کم و بیش به ۱۰ نفر می توانستند اشاره کنند. حال اگر این درد مشترک را همه قبل از این که خود به مرحله پایانی پروسه پناهندگی برسیم حس می کردیم و واقعا برای دفاع از حقوق همنوعان مان قدم برمی داشتیم، آیا نمی توانستیم در ابعاد وسیع تر و همه جانبه تری به میدان بیاییم و از حقوق جهان شمول انسان ها دفاع کنیم؟
به ما بپیوندید تا ناله ما به فریاد تبدیل شود. همه ی ما یا خود پناهجو بوده ایم یا دوست و آشنا یا فامیلی داریم و خواهیم داشت که پناهجو بوده یا خواهند بود. به ما بپیوندید!
در خاتمه می خواهم اطلاعیه ای را جهت همکاری شما مخاطبان عزیز به اطلاع برسانم.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی ـ تورنتو، هم اکنون حداقل با سه مورد کیس اخراجی مواجه می باشد: مسعود حاجیوند، سعید روشن و بهروز رفیقی.
آنچه اولویت کنونی است، ضرورت حرکت و حمایت مسئولانه اعضای کامیونیتی ایرانی برای حمایت از مسعود و بهروز و سعید و وادار کردن دولت کانادا به پذیرش درخواست پناهندگی آنان و لغو هرگونه اخراج پناهجو در شرایط فعلی حاکم بر ایران است. جا دارد اعضای کامیونیتی نیز به این حرکت پیوسته، آن را به سرانجام برسانند.
البته برای برخی از اعضای جامعه ایرانی آغاز مشارکت در چنین فعالیت های اجتماعی که حق قانونی و مسئولیت اجتماعی و انسانی هر مقیم و شهروند کانادا محسوب می شود با نوعی تردید مبهم یا هراس موهوم همراه است که ریشه در تجربه زندگی در ایران دارد. شاید یکی از پادزهرهای این آفت کامیونیتی ایرانی اندیشه درباره این مطلب در خلوت خود باشد که تقویت مسئولیت اجتماعی و یک پارچگی جامعه ایرانی کانادا و تحکیم حقوق آن در منظر دولت و دیگر نهادهای جامعه بیشترین نتیجه را برای تک تک اعضای کامیونیتی و کل جامعه کانادا در پی خواهد داشت. هیچ یک از ما از آینده خود خبر ندارد و نمی توان متصور شد که در آینده در این کشور یا در هر گوشه جهان ما یا عزیزانمان در کدام شرایط و تنگنا قرار خواهیم گرفت. در چنان شرایطی به یقین صدا و حمایت گرم و محکم جامعه ایرانی محکمترین و قابل اعتمادترین پشتیبان ما خواهد بود به شرط آن که امروز این بنا را برای خود و فرزندانمان ساخته باشیم.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی- تورنتو با همراهی جمعی از پناهجویان، سازمانهای مدافع حقوق پناهندگان در اعتراض عمومی به وضعیت پناهجویان در بند و اعتراض به اخراج آنها یک گردهمایی را در روز جمعه ۱۰ اکتبر از ساعت ۵ تا ۷عصر در میدان دانداس اسکوئر(تقاطع یانگ و دانداس) فراخوان داده است. در این اعتراض ما سعی خواهیم کرد با به تن کردن پیراهن هایی که روی آنها نوشته شده “اخراج پناهجویان به ایران را متوقف کنید” توجه مردم، رسانه ها و مقامات سیاسی کانادا را به مسائل و مشکلات پناهندگان گریخته از جهنم جمهوری اسلامی جلب کنیم.
* ایرج رضایَی، دبیرفدراسیون پناهندگان ایرانی ـ تورنتو است.
آدرس های تماس:
۴۱۶-۸۵۸-۹۸۳۱
facebook: federation of Iranian refugee Toronto