نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته
بخش هشتم
یک
آذربایجان از صدر مشروطیت تاکنون یکی از محلهای اصلی و پیشتازان قیامهای ملی و مبارزات آزادیخواهانه بوده است. به هرز بردن انرژی جوانان این بخش مهم از میهنمان یکی از اهداف برنامهریزان امنیتی است و فوتبال و استادیومهای ورزشی یکی از محلهایی که میتواند انرژی و پتانسیل درونی جوانان را تخلیه کند. ۷۰ هزار تماشاگر آذری به جای آن که خواستههای آزادیخواهانهشان را فریاد کنند با شعار «تراختور، تراختور» تخلیه میشوند و بعضاً رنگ پیراهن تیم تراکتورسازی را نیز به پرچم بابک ربط میدهند غافل از آن که تیم محبوبشان را سپاه پاسداران اداره میکند و سرداران سپاه امور آن را در دست دارند.
در سال ۱۳۸۷ شرکت سرمایه گذاری «مهر اقتصاد ایرانیان» ۴۲.۵ درصد سهام کارخانه عظیم تراکتورسازی تبریز را مانند دیگر شرکتها و کارخانجاتی که سپاه پاسداران و نهادهای قدرت روی آن دست میگذارند، بسیار کمتر از قیمت واقعی به قیمت نازل ۱۷۷میلیارد تومان و با پرداخت ۴۵ میلیارد تومان در ابتدا و ۱۳۲ میلیارد تومان طی اقساط ۵ ساله از دولت نهم خرید.
این شرکت یکی از شرکتهای وابسته به موسسه مالی اعتباری «مهر» است که در سال ۱۳۷۲ با نام «موسسه مالی اعتباری بسیجیان» و با سرمایهی اهدایی به مبلغ یک میلیون تومان که از سوی خامنهای پرداخت شد آغاز به کار کرد و امروز به یکی از کارتلهای بزرگ اقتصادی تبدیل شده و از جمله
بازیگران اصلی بازارهای پول و سرمایه در ایران، بهشمار میرود.
تا آبان ۱۳۸۸ این شرکت یک هزار میلیارد تومان، در بازار بورس ایران، سرمایهگذاری کرده بود که تا سال ۱۳۹۲ با استفاده از وامها و رانتهای دولتی، این رقم به ۵ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.
این بنیاد نظامی همچنین«۴۵درصد سهام گروه بهمن»، «۴درصد سهام گروه سایپا»، و «۲۵درصد سهام پتروشیمی کرمانشاه» را نیز در سال ۱۳۸۷ خرید.
شرکت سرمایهگذاری مهر، هماکنون از جمله مالکان حقوقی و دارندگان سهام شرکتهایی چون آلومینیوم ایران، صدرا، شرکت توسعه معدن انگوران، لوله و تجهیزات سدید، داروسازی جابر ابن حیان، فرآوری مواد معدنی، تایدواتر خاورمیانه، ایرالکو، فولادمبارکه، توسعه معادن روی، توسگستر، بانک پارسیان، و … است.
تیم فوتبال باشگاه تراکتورسازی که در سال ۱۳۴۹ بنیانگذاری شد به عنوان زیرمجموعه کارخانه تراکتورسازی نیز به تملک سپاه پاسداران درآمده و تحت مسئولیت سپاه عاشورا قرار دارد و حل و فصل مسائل مالی این باشگاه که تمکن مالی زیادی دارد با سپاه عاشوراست. این باشگاه همچنین از امکانات ورزشی سپاه پاسداران نیز استفاده میکند.
۳۰ درصد از سهام باشگاه تراکتورسازی متعلق به مؤسسه مالی و اعتباری کوثر وابسته به وزارت دفاع است. این مؤسسه آخر ۱۳۸۹ آغاز به کار کرد و سال گذشته (۱۳۹۲) تبدیل به بانک شد.
شرکت«مهر اقتصاد ایرانیان» از آنجایی که از سهامداران فولاد مبارکه است در مورد تیمهای فولاد اهواز و سپاهان اصفهان دخالت دارد.
شرکت استیلآذین ایرانیان ۳۴ درصد سهام تراکتورسازی را خرید و هدایتی در مالکیت این باشگاه شریک شد.
از آنجایی که تیم تراکتورسازی در ردهی تیمهای نظامی لیگ قرار دارد و قادر به گرفتن بازیکن سرباز است هر بازیکن مشمولی که بخواهد خدمت سربازی خود را در ارگان سپاه بگذراند باید به این باشگاه نقل مکان کند.
اعضای هیأت مدیره تراکتورسازی در سال ۸۸ عبارت بودند از:
سردار محمد حسین جعفری مدیرعامل و عضو هیأت مدیره،
سردار علی اکبر پورجمشیدیان – فرمانده سپاه عاشورا مسائل مالی باشگاه را پیگیری کرده و رشتهی امور را به دست داشت. در آخرین تغییر و تحولات وی به ریاست هیأت مدیره انتخاب شد.
محمد رستمی معاون پشتیبانی و توسعه منابع انسانی استاندار آذربایجان شرقی، رئیس هیأت مدیره
سرهنگ محمد اسماعیل سعیدی جانشین فرمانده سپاه عاشورا عضو هیأت مدیره،
سرهنگ محمد جواد دلفکار مدیر پروژه یادمان سروقامتان آذربایجان شرقی، عضو هیأت مدیره و سخنگوی باشگاه
محمدرضا آهن تن، عضو هیأت مدیره سرپرست بانک مهر آذربایجان شرقی که زیر مجموعه موسسه مالی اعتباری «مهر» متعلق به سپاه پاسداران است.
پیش از آن که این تیم به تملک سپاه پاسداران درآید و محمدحسین جعفری مدیرعامل آن شود نیز به خاطر اهمیت موضوع مدیران عامل آن از میان سرداران سپاه پاسداران انتخاب میشدند. کریم ملاحی در تیرماه ۱۳۸۵ برای هدایت این تیم از خراسان به آذربایجان منتقل شد و پس در خرداد ۸۷ پس از تملک این تیم توسط سپاه پاسداران سردار ناصر شفق مدیر عامل سابق ابومسلم مشهد برای اداره آن به تبریز آمد.
شخص استاندار و مسئولان لشکری و کشوری و همچنین امنیتی منطقه موضوعات مربوط به این باشگاه را تعقیب میکنند.
در سال ۱۳۹۰ تغییر و تحولاتی در ادارهی تراکتورسازی ایجاد شد و سردار دارا غزنوی، سردار غفور کارگری، ابوالفتح ابراهیمی، محمدعلی مجتهدی و حاجعلی بخشی به هیأت مدیره راه یافتند.
سردار غفور کارگری نایب رئیس فدراسیون جانبازان سرپرست وزرشکاران معلول ایرانی در المپیک لندن بود. وی مانع دست دادن مهرداد کرمزاده قهرمان پرتاب دیسک پارالمپیک با عروس ملکه انگلیس هنگام دریافت مدال شد که بازتابهای منفی در مطبوعات و رسانههای بینالمللی داشت. وی در دفاع از این اقدام گفت:
«رفتار ورزشکاران ما بر اساس موازین اعتقادی و فرهنگ غنی که داریم، انجام میشود. اینکه ورزشکاران مرد ایران از دست دادن به خانمها معذور هستند، موردی است که آن را به مسئولان برگزارکننده و کشور میزبان یادآوری کرده بودیم. البته ما برای تمام رقابتهای بینالمللی و برون مرزی این موضوع را به مسئولان برگزارکننده یادآوری میکنیم و خودداری از دست دادن هم کاری است که در خیلی از مسابقات انجام شده است، اما این بار چون فرد مورد نظر شخصیت سیاسی داشت و از مسئولان بریتانیا محسوب میشود، اینقدر بازتاب داشته است. در هر صورت ما پیش از بازیهای پارالمپیک و حتی مراسم توزیع مدال هم این موضوع را گوشزد کرده بودیم که ورزشکاران مرد ایران از دست دادن به خانمها معذور هستند.»
سردار دارا غزنوی، قبلاً مدیرعامل سایپا بود که توسط پوستین دوز به مجموعهی تراکتورسازی اضافه شد.
ابوالفتح ابراهیمی پیشتر مدیرعامل تراکتورسازی تبریز بود و حاج علی بخشی نمایندهی مؤسسه کوثر نیز به خاطر سهامی که این نهاد در باشگاه دارد به عضویت هیأت مدیره درآمد.
در بهار ۱۳۹۲ محمدحسین جعفری مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی که به خاطر سوءاستفاده مالی و سوءمدیریت و استخدام اعضای خانواده خود در بخشهای مختلف باشگاه، مورد انتقاد بسیاری از هواداران تراکتورسازی قرار گرفته بود مجبور به استعفا شد. به عنوان مثال «مصطفی جعفری» ـ پسر وی ـ به عنوان مدیر مالی باشگاه و «ایوب جعفری» ـ برادر وی ـ به عنوان رئیس کانون هواداران باشگاه به کار گرفته شده بودند.
سردار دارا غزنوی در گفتگو با ایرنا، گفت: «۱۸ ماه است که صورتهای مالی باشگاه به هیات مدیره و مجمع سالانه شرکت ارائه نشده و در این مدت اظهارنامه مالیاتی هم رد نشده و در دفاتر قانونی ثبت نشده است.»
همچنین مشخص شد که پسر جعفری به جای وی به سفر حج رفته است. سردار جعفری همچنین با سوءاستفاده از رنگ پیراهن تراکتورسازی با شعار «قرمز کردن همه تاکسی های تبریز» در انتخابات شورای شهر تبریز شرکت کرد و شکست خورد.
در آخرین تغییر و تحول در تراکتورسازی فرماندهان سپاه مرکب از جمشیدیان، سعیدی، دلفکار، غزنوی، کارگری و جعفری تصمیم گرفتند حمید زینیزاده را که مورد وثوق خامنهای و بیت رهبری است و پیشتر قائم مقام و معاون اقتصادی باشگاه بود جایگزین جعفری کنند تا سروصداهایی که به خاطر سوءاستفادههای مالی وی بلند شده بود، بخوابد.
پس از انتخاب حمید زینیزاده به عنوان مدیرعامل جدید باشگاه تراکتورسازی رسانههای داخلی این تغییر و تحول را «مدل مشهور سیاسی پوتین مدودف» ارزیابی کردند. چرا که او را «آدم» محمدحسین جعفری معرفی میکردند.
همچنین قرار شد هر دوره شهردار تبریز را نیز به عضویت هیأت مدیره درآورند تا از امکانات شهرداری هم استفاده شود. به همین دلیل سرهنگ علیرضا نوین شهردار تبریز نیز به هیأت مدیره راه یافت.
زینی زاده پس از آن که به عنوان مدیرعامل تراکتور سازی انتخاب شد اعتراف کرد که تماشاگران تراکتورسازی از هنگام صعود این تیم به لیگ برتر رو به سقوط میرود:
«سال اولی که تراکتورسازی به لیگ برتر صعود کرد، ۱ میلیون و ۱۸ هزار هوادار تبریز از ۱۸ مسابقه خانگی ما استقبال کردند. سال دوم این تعداد به ۷۵۰ هزار نفر رسید.»
محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران که روابط نزدیکی با فرماندهان پاسدار و گردانندگان تراکتورسازی دارد در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری در اسفندماه ۱۳۹۱ با پرچم تراکتورسازی در میان هواداران این تیم حاضر شد.
در استان آذربایجان شرقی و غربی که از حساسیت بالایی برخوردار است، رؤسای هیأتهای فوتبال نیز سپاهی هستند.
رئیس هیأت فوتبال آذربایجان شرقی سرهنگ جواد نجاری ششگلانی است که سابقاً فرمانده سپاه تبریز بوده و رئیس هیأت فوتبال آذربایجان غربی عزیز حافظی است که فرماندهی بسیج «کربلا»ی استانداری آذربایجان غربی را نیز به عهده دارد.
تمام کسانی که امروز از گردانندگان باشگاههای پرطرفدار محسوب میشوند و یا در فدراسیون دستی دارند مورد وثوق خامنهای هستند و وی آنها را از نزدیک میشناسد. رویانیان در این رابطه میگوید:
«رهبر معظم انقلاب همه ما را میشناسد. امیر عابدینی، حمید زینیزاده، مهدی تاج و عزیز محمدی را میشناسد.»
غارت اموال عمومی و هجوم سرمایهداران به بازار فوتبال
غارت اموال عمومی در دههی ۸۰ و به ویژه در دولتهای نهم و دهم که خامنهای از آنها به عنوان پاکدستترین دولتهای تاریخ ایران از قاجاریه به بعد نام برد، ابعاد نجومی یافت. دولت جمهوری اسلامی بر اساس سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی بر هرآنچه که دستش میرسید چوب حراج زد و کارخانجات و شرکتهای بزرگ صنعتی را به سپاه پاسداران، بسیج، بنیادهای وابسته به مراکز قدرت و سرمایهداران نوکیسه فروخت. بسیاری در این میان یک شبه میلیاردر شدند.
کار به جایی کشید که حتی ساختمانهای کمیته ملی المپیک در تهران و مشهد را فروختند.
خسروی وفا نایب رییس دوم کمیته ملی در ارتباط با فروش ساختمان کمیته ملی المپیک تهران میگوید:
«ملک مذکور توسط کانون کارشناسان رسمی دادگستری در سال ۱۳۸۸ به مبلغ ۴/۱ میلیارد تومان ارزیابی گردیده، با توجه به عدم استقبال از مزایده و تصویب مجدد هیات اجرایی برای کارشناسی مجدد در سال ۱۳۸۹ این بار بدون هماهنگی با کانون کارشناسان رسمی، از کارشناسان دیگری دعوت به عمل آمده و این ملک را مبلغ ۳/۳ میلیارد تومان ارزیابی نمودهاند.»
و همچنین ساختمان دیگری از کمیته ملی المپیک در مشهد با دوسوم قیمت به فروش رفته است.
خسرویوفا در این خصوص گفت: «این ساختمان با دو سوم قیمت هم زمان با فروش ساختمان گاندی فروخته شده است. قرار بود با فروش این ساختمانها سرمایهگذاری شود اما این ساختمان فروخته و پولش هم خرج شد.»
فوتبال کشور نمیتوانست از این روند جدا باشد. بایستی فعالان این عرصه نیز برای شرکت در غارت اموال عمومی پیشقدم میشدند. «شرکت سرمایهگذاری اتحاد شکوفای ایرانیان» یکی از محلهایی است که برای غارت اموال عمومی و استفاده از خوان گستردهی نظام تأسیس شده است. این شرکت که در تاریخ ۱۱ آبان ۸۸ با سرمایهی تنها یک میلیون تومان تأسیس شد مجمعی است از دستاندرکاران فوتبال و اعضای هیئت رئیسهی تیمهای مختلف ورزشی که ظاهرا بایستی رقیب هم باشند اما در غارت اموال عمومی شریک میشوند. به اعضای هیئت مدیرهی این شرکت توجه کنید:
شرکت سرمایهگذاری اتحاد شکوفای ایرانیان
سهامی خاص شماره ثبت ۳۶۱۶۲۱ در تهران ثبت شده به تاریخ ۱۱ آبان ۸۸
آدرس سهروردی شمالی ، خیابان خرمشهر، پلاک ۱۴ طبقه اول
سرمایه شرکت مبلغ ده میلیون ریال منقسم به یک صد سهم صد هزار ریالی
حسین هدایتی دولابی، رییس هیئت مدیره
آجورلو نایب رئیس هئیت مدیره- مدیرعامل سابق پاس- استیل آذین و مسئول تربیت بدنی سپاه پاسداران
محمد صادق درودگر مدیرعامل- استیل آذین- ملوان
اعضای هیت مدیره
علی آقا محمدی- عضو هیئت مدیره استقلال و دبیرکل سابق اتحادیه
سیفالله دهکردی مدیرعامل باشگاه فولاد خوزستان
سید محمد کاظم اولیایی- مدیرعامل استقلال تهران- پاس همدان
علی محمد مرتضوی- دبیرکل اتحادیه فوتبال
محمد رضا ساکت مدیر عامل سپاهان و فولاد ماهان اصفهان
کامران صاحب پناه- مدیرعامل پیکان
محمود جمالی- دبیرکل سابق اتحادیه فوتبال
بازرسین
عبدالرحیم فرید – خزانهدار اتحادیه فوتبال
محمدرضا تهرانی بازرس علیالبدل – مدیر روابط عمومی سازمان لیگ
سرمایهی این شرکت تنها یک میلیون تومان است. با چنین سرمایهی مادی و تخصصی که اعضای هیئت مدیره از آن برخوردارند قرار است در زمینههای زیر سرمایهگذاری کند:
«سرمایه گذاری در کلیه فعالیتهای بازرگانی تجاری، فنی و مهندسی و طراحی مشاوره، نظارت فنی ساخت اجرا در کلیهی پروژههای عمرانی اعم از مجموعههای فرهنگی، ساختمانهای ادارای و تجاری و مسکونی، مجتمع های توریستی و ورزشی و اقامتی و زیارتی و سیاحتی هتلها، مهمانسراها، هتل آپارتمان و ویلاها، پلاژها
ساخت شهرک های توریستی، مراکز بزرگ تفریحی و تجاری مشارکت و سرمایهگذاری در بخشهای خصوصی و دولتی اعم از داخل و خارج از کشور فعالیتهای مجاز در زمینههای خدمات مهندسی اعم از طراحی ساخت تولید مونتاژ و نصب ماشینآلات صنعتی و احداث و راهاندازی کارخانجات تولیدی صنعتی و مواد غذایی. سرمایهگذاری در بورس و مشارکت در سایر شرکتها از طریق خرید سهام آنها و عقد قراردادهای لازم با اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی. کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
انجام امور کشاورزی، دامپروری، طیور و خدمات تأسیاست مربوط به تولید بسته بندی، پخش و نیز انواع خرید و فروش مواد غذایی سرد و گرم. صادرات و واردات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی. برای پژوههای تولیدی، صنعتی و و و
شرکت در کلیه مناقصات و مزیدات داخلی و خارجی، شرکت نمایشگاهها و همایشهای داخلی و بینالمللی، اجرای پروژههای تولیدی و صنعتی، اخذ وام و تسهیلات مالی و اعتباری از بانکها، موسسات مالی و اعتباری خصوصی، دولتی و بینالمللی اعم از ارزی یا ریالی و هرگونه فعالیت مجاز مطابق قانون تجارت.
مدت شرکت از تاریخ ثبت به مدت نامحدود»
منبع روزنامه رسمی کشور ۱۸۸۴۹ سه شنبه ۲۳ آبانماه ۸۸ چاپ شد.
آیا بنیاد راکفلر با آن سرمایهی عظیم دامنهی فعالیتهایش چنین وسیع تعریف میشود؟ آیا در هیچ کجای دیگر دنیا چنین غارتی صورت میگیرد؟ اگر دخالت و سرمایهگذاری در چنین زمینههایی امکان مادی نداشت کسانی همچون علی آقامحمدی از وابستگان بیت رهبری که خامنهای عنایت ویژه به او دارد، آن میشدند؟ بایستی توجه داشته باشید که به گفتهی رضا عبداللهی نماینده مجلس شورای اسلامی «دولت احمدینژاد یکی از بزرگترین قراردادهای نفت و گاز ایران را با شرکتی بست که یک هفته قبل با سرمایه اولیه ۱۰۰ هزار تومان تشکیل شده بود،»
آیا در هیچ کجای دنیا رؤسای باشگاههای رقیب در یک سرمایهگذاری مشترک شرکت میکنند؟
آیا در ایتالیا که مافیای آن زبانزد دنیاست چنین روابطی وجود دارد؟ آیا بهشت مافیا و روابط مافیایی ایران و «امالقرای» اسلامی نیست؟
ادامه دارد
نوشتن چنین مقاله ی یکجانبه ای فقط و فقط از دست نویسندگان و نشریات ایرانی بر می آید. مولف چطور توانسته است از تیم ترکهای ایران یعنی تراکتور آذربایجان بنویسد اما کوچکترین اشاره ای به محبوبیت این تیم در بین ترکها و هدف ترکها از حمایت از این تیم نکند. مگر مصادره تیم تراکتور آذربایجان توسط سپاه پاسداران چیز مخفی ای است که مولف اینچنین ذوق زده آن را می نویسد؟ مساله تراکتور این است که از آنجاییکه ملت ترک برای رساندن صدای سرکوب شده اتنیکهای تحت ستم وعلی الخصوص ترکها در ایران نتوانست تجمعات قلعه بابک و کوه ساوالان و مناسبت های دیگر را ادامه دهد و با سرکوب شدید رژیم مواجه شد در نتیجه تصمیم گرفت که به صورت فعال تر در مسابقات فوتبال شرکت کرده و شعارهای ملی خود را به گوش دنیا برساند و اتفاقا در این زمینه نیزموفق شده است. چرا که چند مقاله که در زمینه حرکت ملی مدنی ترک در آذربایجان در مطبوعات جهان منتشر شده اند تقریبا تماما در زمینه تیم محبوب تراکتور آذربایجان بوده است. به هرحال چشم پوشی بر حقایق و لاپوشانی کردن ستم ملی در ایران در حقیقت به بدتر شدن وضعیت منجر خواهد شد و آنچنان هم شده است. در ضمن فراموش نکنید که در تمام این سالهایی که تراختور به لیگ برتر برگشته است باز هم با تمام سنگ اندازیهای مسوولان ایرانی و کاهش تماشاچی باز پرطرفدارترین تیم لیگ برتر بوده است. آخرین مانع در برابر این تیم محبوب ملی محرومیت ِ تماشاگران تراختور در بازی با استقلال تهران در شهر تبریز هست. و این یعنی اهدای یک بازی شش امتیازی به تیم محبوب پایتخت.