shookooh-Mirzadegi 

یکی از ارزش هایی که فرهنگ اصیل ایرانی، و به ویژه، بیشتر جشن ها و آیین های مهم ایرانیان، دارند، قابلیت به روز شدن آن ها به موازات پیشرفت های فرهنگ امروز جهان است؛ چرا که گوهر این فرهنگ از سرچشمه های خردمداری، زمینی بودن، عشق به انسان، عشق به طبیعت، و بی تبعیض بودن شان می نوشد و سیراب می شود.

یلدا، آئینی که دیگرباره در آغاز زمستان فرا رسیده. یکی از جشن های زیبای ایرانی است. شب یلدا، یا شب تولد مهر / خورشید، که طی آن اجداد باستانی مان آن را در کنار درخت سرو برگزار می کردند، اگرچه قرن هاست که با ما راه آمده اما درخت سرو اش همراه با آیین مهر به اروپا رفته است و سپس در آیین های مسیحیت و تولد مسیح به کاجی تبدیل شده که بر تارکش خورشید می درخشد حال آنکه ما، در خانه های خود، بی درخت، اما با نمودهای گیاهی چهره ی خورشید (همچون هندوانه و انار) این شب را به شادمانی می گذرانیم

جلد شهروند 1522

جلد شهروند ۱۵۲۲

.

خوشبختانه، از آنجا که این آئین شاد به گردش طبیعت بستگی دارد، پیام یلدا نه تنها تغییر نکرده بلکه با مظاهر امروز جهان نیز سازگار شده است. اگر دریافت کنندگان آئین های باستانی ما در سراسر جهان دقیقاً نسبت به «پیام یلدا» آگاهی ندارند، اما یلدا همچنان، همچون نمود نوزایی های شادمانه، هر ساله پیروزی ناگزیر روشنایی و مهر را بر تاریکی و بیداد به یاد ما می آورد و این امید را بر جان هامان می نشاند که پایان همه ی سیاهی ها و زشتی ها با آغاز روشنایی و زیبایی همراه است.

متاسفانه سی و پنج سال است که فرهنگ مادی و معنوی ما، و به ویژه جشن های ملی ایرانی مان، گرفتار تبعیض و تهاجم حکومت مسلط بر سرزمین مان و حاکمیت فرهنگ ستیزانی است که می خواهند فرهنگی بیگانه را، که برگرفته از اعتقادات مذهبی خودشان است، بر میلیون ها انسان ایرانی تحمیل کنند.

مسئولان حکومتی و سازمان میراث فرهنگی شان، که عقیده و مرام و مذهب خود را فراتر از باورهای دیگران می دانند، نمی توانند فرهنگ ایرانی ما، و به ویژه جشن ها و آیین های ملی مان را برتابند. و این گونه است که اگرچه چندین سال از تأسیس سازمان «میراث معنوی جهانی» گذشته است این «مقامات» حاضر نشده اند که جشن هایی چون یلدا و مهرگان و نیز دیگر جشن های ایرانی را برای ثبت جهانی بفرستند؛ آئین هایی که همگی، بر اساس معیارهای اعلام شده از جانب سازمان یونسکو، قابلیت جهانی شدن را دارند.

به راستی، آیا یلدا، با پیام انسانی و ارزشمندی که در خود دارد، و یا مهرگان، و دیگر مراسم شادی آفرین ایرانی که میلیون ها انسان، با هر مذهب و مرامی، هر ساله آنها را گرامی می دارند کمتر از تعزیه های سراسر اندوهی که تنها ایرانیان شیعی برگزارشان می کنند ارزش دارند؟! جالب این که سازمان میراث مجبور بوده تعزیه را نه به عنوان «مراسم سوگواری برای مقدسین شیعی»، که به عنوان «یک هنر نمایشی ایرانی» برای ثبت جهانی بفرستند.

بر اساس همین ستیز با فرهنگ انسانی و خردمدار ما است که می بینیم در رسانه های داخلی شان نیز به عمد کمتر از «یلدا» نام برده می شود و بیشتر آن را «شب چله» می نامند و اهمیت آن را در حد «دور هم جمع شدنی خانوادگی و انار و هندوانه خوردن» پایین می آورند. و تأسف آور این که حتی در برخی از رسانه های خارج کشور، همچون بی.بی.سی و صدای آمریکا نیز افرادی شب یلدا را تنها «شب چله» یا «جشنی خانوادگی» می نامند و دانسته یا نادانسته از پیام شگرفی که این جشن ملی با خود دارد سخنی به میان نمی آورند.

در واقع، با این که سال هاست ایرانیان، نه تنها در کشور خود که در سراسر جهان، با بزرگداشت هرچه بیشتر و بهتر آیین ها و جشن های ملی خویش، واکنشی متمدنانه و امروزین نسبت به این تبعیض و تهاجم نشان داده اند، حکومت مسلط بر ایران نه تنها همچنان بر ستیز خویش با این جشن ها افزوده که به تازگی برخی از افراد و جریان ها نیز، به دلیل منافع سیاسی و یا عقیدتی خود، در ضدیت با فرهنگ ایرانی و پر و بال دادن به فرهنگ شیعی با «مقامات حکومتی» هم اندیش و همزبان شده اند.

طبیعی است که فرهنگ شیعی، چون فرهنگ های دیگر مذاهب، از زرتشتی گرفته تا مسیحی و یهودی و بهایی و بخش های دیگری از اسلام، و یا فرهنگ های دیگری که در آنها مذهب نقشی ندارد، همگی جزیی از فرهنگ ایرانی ما هستند، همانگونه که انواع آیین ها و جشن های مردمان مختلف در سراسر ایرانزمین. و همه ی راز و رمز زیبایی و روزآمدگی فرهنگ ما نیز در برافراختن همین چتر مهربانانه ی بی تبعیضی است که بر سر همه ی مردمان قرار دارد.

باید به خاطر خود بسپاریم و به فرزندان خود نیز بیاموزیم که یلدای بزرگ ایرانی، رسانای این پیام شگرف است که تاریکی و زشتی و سردی (که مظاهر رنج های بشری اند)، در کلام حافظ مهرآئین مان، حاصل «صحبت حکام ظلمت»اند؛ حکامی که هر اندازه ستیزه جو باشند، در نهایت، یا تمام خواهند شد و یا در پیشگاه خورشیدی که گوهر همیشه جاودان روشنایی و مهر است، سر تسلیم فرود خواهند آورد.