Nastaran-Adibrad

شاید بتوان گفت دردناکترین تجربه انسان، از دست دادن عزیزان است، ولی از این هم دردناکتر مرگ خودخواسته یا خودکشی اعضای خانواده یا دوستان است. توصیف رنجی که این نزدیکان می برند از توان انسان خارج است و تاثیر آن بسیار فراتر از فقدان یک فرد به دلیل مرگ طبیعی، تصادف و یا بیماری است. خودکشی اثرات عمیقی بر خانواده و نزدیکان فرد از دست رفته دارد و چه بسا داغ آن حتی تا نسلها اعضای خانواده، بخصوص کودکان را متاثر می سازد.

چنین تجربه جانکاهی نزدیکان و اطرافیان را به این پرسش وامی دارد که چه می شود که فردی چنین بی رحمانه از خود و دیگران انتقام می گیرد و داغ خود را بر دل عزیزان و دوستارانش می گذارد. انسان باید به چه درجه ای از نا امیدی و رنج و درد رسیده باشد که با نابودی اغلب بسیاد دردناک خود، حاضر باشد که از رنج زندگی کردن رهایی یابد. گاه گفته می شود درد و رنج کسی که اقدام به خودکشی می کند چنان زیاد و زجردهنده است که او می خواهد با دردی دیگر خود را از آن رهایی بخشد. با توجه به آمار بالای خودکشی بخصوص در بین مهاجران این نوشتار کوتاه بر آن است که ضمن بررسی دلایل خودکشی، راهکارهای پیشگیری و مدیریت آن را بررسی کند.

 

نگاهی به آمارها

طبق اطلاعات ارایه شده توسط سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۰ در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان خودکشی کرده است. چهارمین علت مرگ بین جوانان ۱۵ تا ۴۴ سال خودکشی گزارش شده است. تعداد خودکشی در سراسر کانادا درظرف پنج دهه گذشته افزایش چشمگیری داشته است. در سال٢٠٠٢ تعداد ٣۶۴٨ نفر در کانادا بر اثر خودکشی مرده اند. بر اساس گزارش انجمن بهداشت روانی تورنتو ۲۴ درصد از مرگ های بین ۱۵ تا ۲۴ سال و ۱۶ در صد مرگ های سنین ۲۴ تا ۴۴ سال را خودکشی تشکیل می دهد. همچنین در یک نظرسنجی سراسری در کانادا، نزدیک ٢۵٠٫٠٠٠ نفر از جوانان بین ١۵ تا ٢۴ ساله گفته اند که در سال گذشته به خودکشی فکر کرده اند.

طبق گزارش مرکز کنترل بیماریها در آمریکا نیز خودکشی سومین عامل مرگ جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ سال اعلام شده و سالانه ۳۲۰۰۰ نفر در امریکا بین سنین ۱۸ تا ۶۰ سال به دلیل خودکشی جان خود را از دست می دهند یعنی روزانه ۸۰ نفر. زنان دو برابر مردان اقدام به خودکشی می کنند ولی در نهایت در مقابل هر سه مرد یک زن، خودکشی منجر به مرگ دارد.

با یک نگاه واقع بینانه تر متوجه می شویم که سالانه هزاران نفر اعضای خانواده و دوستان فرد از دست رفته از اثرات مخرب خودکشی تاثیر می پذیرند. این در حالی است که اگر چنین ضایعه ای توسط بیماری و یا حادثه ای اتفاق می افتاد تمام جهانیان برای ریشه کنی آن بسیج می شدند و دیر یا زود آن را کنترل می کردند. خودکشی اما چون مرگ خاموش و مظلومانه انسانی به انتهای خط رسیده است و عموما خانوادها که به دلایل فرهنگی و دلایل دیگر آن را بی صدا نگه میدارند، جامعه نمی تواند برای ریشه کنی آن توفان بپا کند.

 

دلایل زمینه ساز خودکشی

روانشناسان عواملی مانند افسردگی و ناامیدی، اختلالات شخصیت، وابستگی و سوءمصرف مواد یا الکل، انزوای اجتماعی، از دست دادن جایگاه و نقش خانوادگی، از دست دادن روابط بین فردی، از دست دادن موقعیت شغلی و حرفه ای، از دست دادن کفایتها و مهارت های قبلی، و آگاهی از نقایص را جزو عوامل اصلی زمینه ساز خودکشی معرفی می کنند که همه عوامل متاثر از یک یا چند تا از عوامل فیزیولوژیکی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی می باشند.

 

مهاجرت و خودکشی

اگرچه آمارها نشان می دهند که خودکشی در مهاجران بالاتر از نرخ خودکشی در کشور میزبان نیست ولی این نرخ از میزان خودکشی افراد مهاجر نسبت به زادگاه خود به مراتب بیشتر است که این نشانگر آن است که مهاجرت به عنوان یک عامل زمینه ساز و یا تشدید کننده می تواند خطر خودکشی را افزایش دهد. اخباری که سالهای اخیر از خودکشی جوانان به گوش می رسد و نیز به تازگی مرگ جانخراش مشاور املاک جوان می تواند هشداری برای جامعه ایرانی کانادایی باشد که این خطر را جدی بگیرند.

با نگاهی به عوامل زمینه ساز خودکشی به روشنی می توان دریافت که اکثر عوامل یاد شده به گونه ای به واسطه مهاجرت تشدید می شوند. چنانچه فرد مهاجر جایگاه اجتماعی، اقتصادی، شغلی و خانوادگی خود را از دست داده، مهارتها و تحصیلاتی که داشته در سرزمین جدید به دردش نمی خورد، لذا به تدریج به حاشیه رانده، منزوی می شود. حال اگر به عوامل یاد شده زمینه های ژنتیک و خانوادگی و یا کمبود مهارت های مقابله سازنده با بحران را هم اضافه کنیم می تواند فرد را به مرحله تصمیم به خودکشی سوق دهد. اگر چه درصد نه چندان کمی از خودکشی ها تکانشی بوده و بدون نقشه قبلی صورت می گیرد ولی در همه موارد، عوامل زمینه ساز یادشده تاثیر تعیین کننده دارند.

 

مدیریت خطر خودکشی

شناخت و کاربرد محافظت کننده ها در برابر خودکشی:

اگرچه عوامل محافظت کننده به تنهایی نمی تواند جلوی خودکشی را بگیرد و برای کنترل خطر نباید صرفا به این عوامل بسنده کرد، با این وجود توجه به آنها می تواند از تشدید عوامل ایجاد کننده جلوگیری کند. این عوامل عبارتند از، پیشگیری و درمان به موقع اختلال های روانی ـ عاطفی، حمایت ها و مراقبت های خانواده، باورهای معنوی یا مذهبی قوی، رضایت از زندگی، توانایی سنجش و قبول واقعیتها، مهارت های مقابله ای مثبت، مهارت های حل مسئله، حمایت های اجتماعی، وجود کودکان در منزل و یک رابطه درمانی با متخصص.

 

جدی گرفتن علائم خطر خودکشی

یکی دیگر از راه های کنترل خودکشی توجه به علایم قبل از بروز خودکشی است. لذا لازم است موارد زیر حتما جدی گرفته شود: سابقه قبلی از خودکشی یا آسیب رسانی به خود، حرف زدن و شوخی کردن درباره خودکشی و گفتن اینکه نمی دانم مردن چه حالتی دارد، رفتار مخاطره آمیز و خودآزاری مثلا بریدن یک قسمت از بدن، ابراز ناامیدی نسبت به آینده. مثلا بگوید: “چه فایده؟”، کناره گیری کردن از دوستان، خانواده، یا سایر فعالیتھا، استفاده مشکل ساز از مواد و سایر رفتار اعتیاد آور مثل افراط در قماربازی و یا نوشیدن الکل، نرسیدن به خود مانند عدم نظافت، توهمات شنیداری یا صداهایی می شنوند که به آنها می گویند کارهای خطرناک بکنند، شروع به انجام کارهای مثبت بعد از کناره گیری از جامعه به طور مثال بذل و بخشش کردن، نوشتن وصیتنامه و زیر سئوال بردن ارزش های فردی خود، مثال: “من به هیچ دردی نمی خورم”

چگونگی کمک به کسی که به خودکشی فکر می کند

به خاطر داشته باشید که حرف هایی را که درباره خودکشی زده می شوند جدی بگیرید و هرگز او را تا بهبودی تنها رها نکنید و تشویق کنید در اولین فرصت به متخصص مراجعه کند. به شخص بگویید:” منطقی است که شما چنین احساسی داشته باشید، اما من میتوانم به شما کمک کنم تا راه حل دیگری پیدا کنید “، “شما برای من فرد با ارزشی هستید”، “من نمی خواهم که شما بمیرید”.

اگر نگران خودکشی کردن کسی هستید ولی او با شما درباره اش حرف نزده است، بدون اینکه این فکر را به سرش بیندازید از او سئوال کنید که به چه چیزی فکر می کند. به شماره اورژانس منطقه خودتان زنگ بزنید. به خاطر داشته باشید که وقتی پای مرگ و زندگی کسی در میان باشد، ممکن است اطلاعات داده شده محرمانه تلقی نشوند.

 

در نهایت این که

با توجه به آمار روزافزون خودکشی در بین جوانان ایرانی کانادایی و نیز با توجه به تاثیر جبران ناپذیر این نوع مرگ بر خانواده، نزدیکان و دوستان و جامعه، بر همه اندیشمندان و فعالان عرصه های مختلف اعم روانشناسی، امور اجتماعی، سیاسی و هنری و همه افراد جامعه فرض است که این امر را جدی گرفته و هرکس به میزان توانایی خود در پیشگیری و مدیریت این بحران همت گمارند تا بعد از این کمتر شاهد چنین فجایع دردناکی در بین دوستان، نزدیکان و هموطنان خود باشیم.

 

* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.