اشاره:

مراسم معرفی نخستین کتاب شعر سیاوش شعبانپور، “عشقیزوفرنی”، یکشنبه ۱۵ مارچ ۲۰۱۵ در آرتاگالری برگزار شد.

این مراسم با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. حضور دکتر براهنی، آیدین آغداشلو، امیر نادری به همراه دیگر نویسندگان و هنرمندان شهر بر اهمیت این استقبال، آن هم در آستانه نوروز و برنامه های متعدد، می افزود.

در این برنامه سینا سلیمی و برزین علاوه بر این که روی یکی از شعرهای سیاوش موسیقی نواختند و خواندند،چند کار دیگر که ساخته سینا سلیمی بود اجرا کردند. فیروزه اطهری(آغداشلو) مدیر آرتا گالری از اهمیت شعر و نیز سیاوش شعبانپور گفت، اردلان عسگری در متنی زیبا و منسجم از شعر سیاوش شعبانپور حرف زد، و سیاوش شعبانپور از دوستی ها و خاطراتش در شهر تورنتو که که تاروپود شعرش را بافته اند گفت و چند شعر از کتاب و بیرون کتاب خواند، شاید هم نه، اجرا کرد.

یکی از ویژگی های شعر شعبانپور اجرایی بودن آن است. شعرش بر این گردن نمی گذارد که آرام و آهسته زمزمه اش کنی، سرسری از روی کلمه ها و خط ها چشمت را بسرانی و بروی سطر بعدی. نه او سرتق و حضورمند می ایستد جلویت و تو را دعوت به اجرای خود می کند. و سیاوش به زیبایی از پس این درخواست برمی آید.

و تمام این ها شب دلپذیری را رقم زدند. شبی که طعم و مزه اش شرین بود و می توانستی تا بعد از پایانش هم همان چنان آن را مزه مزه کنی.

siavash-S

عکس: زهرا سالکی

برای سیاوش شعبانپور و شعرش آرزوی بالندگی داریم.

متن زیر، نگاه اردلان عسگری به عشقیزوفرنی ست که در جلسه ی معرفی کتاب آن را خواند.

***

سیاوش شعبان پور شاعر، متفاوت از شعر سیاوش شعبان پور است، انگارتأخیری بین سیاوش شعبان پور و شعر سیاوش شعبان پور وجود دارد! سیاوش شعبان پور شاعر اما بی تفاوت نیست، هر جا که سیاوش شعبان پور شاعر هست شور خواندن، گفتن و شنیدن و جمع مشتاقان پریشان شده هم هست. خوب یادم هست این مرد مولود کلمات را وقتی که نخستین بار سالیانی پیش دیدم، که انگار نخستین بار نبود! در همان نخستین دیداری که فقط نخستین دیدار نبود دریافتم که اصلا بی تفاوت نیست، و به تعبیر نظامی عروضی: در عنفوان شباب از آثار متقدمان و متأخران بسیار از بر دارد و دواوین اساتید همی خواند! و اضطرار کلمات دارد. اگر سیاوش شعبان پور یک شعر را ده بار برای شما بخواند، هر ده بار، بی کم و کاست از اسم شعر شروع می کند به خواندن و ده بار اسم شعر را به شما یاد آوری می کند، مردی از کلمات که شعر را در تمامیتش می خواند و اضطرار و اضطراب شعر را به تمام دارد!

از شروع کلاس های ادبی دکتر براهنی در دانشگاه تورنتو که مصادف با نخستین ماههای حضور او در تورنتو بود تا به امروز، سیاوش شعبان پور بر محیط ادبی شهر ما تأثیر مثال زدنی داشته است. نمونه هایی از آن، جمع ادبی بود که بطور منظم با حضور شاعران، منقدین و مشتاقان ادبی تشکیل شد. آن نشست ها تأثیر مستقیمی در خلق و تحول آثار ادبی شرکت کنندگان گذاشت.

اما برای شناخت شعر سیاوش شعبان پور نیازی به شناختن خود سیاوش شعبان پور نیست، سیاوش شعبان پور در شعر خود به قول تی اس الیوت به مانند کاتالیزوری عمل می کند. در یک واکنش شیمیایی کاتالیزور در فعل و انفعالات شیمیایی شرکت می کند اما در محصول نهائی هیچ نشانی از آن نیست. به همین ترتیب، هر چند که تجربیات شخصی شاعر بر ذهن او تاثیر می گذارد اما در نتیجه کار که شعر باشد، آنچنان مستحیل می شود که نشانی از آن نیست. آنچه نتیجه کار است متنی است که از مؤلف جدا شده و خواننده را به بازخوانی متن و مشارکت در سرایش شعر دعوت می کند.

چندین هزاره از این معامله دور بود که باورش کردم

در یک اتفاق خیابانی

چیزی شبیه چشم های تو

عیدی نعمتی و لون هفتوان در میان شرکت کنندگان در مراسم معرفی کتاب شعر سیاوش شعبانپور

عیدی نعمتی و لون هفتوان در میان شرکت کنندگان در مراسم معرفی کتاب شعر سیاوش شعبانپور

خندید

شعر سیاوش شعبان پور متعلق به ژانر یا نحله ای از شعر معاصر است که به شعر ” زبانیت” معروف شده است. شعر زبانیت نخستین بار در ده هفتاد و توسط دکتر رضا براهنی در کارگاه ادبیات که در زیر زمین منزل ایشان تشکیل می شد – و به همین دلیل به ” کارگاه زیر زمین” معروف شده است – شکل گرفت . مانیفست شعر زبانیت یا بوتیقای شعر در کتاب خطاب به پروانه ها به تفصیل بحث شده است. در شعر زبانیت خود متن یا زبان و چگونکی بکار گیری و تحول آن در درون شعر مرکز توجه است، نه معانی و رجحان ها و توصیفات خارج از شعر، نه حتی تصاویر و ایماژها.

شعر سیاوش شعبانپور شعر سینه و نفس است، شعری که با کوتاهی و بلندی نفس به سمت حس می رود و به همین دلیل شعر او شما را به قول بورخس به بلند خوانده شدن دعوت می کند. بورخس می گوید: هر شعر خوب شما را به بلند خوانده شدن وا می دارد چرا که شعر قبل از کتابت وجود داشته. شعر، درون و نفس شما را به وجد و ارتعاش در می آورد، تا شعر بلند خوانده شود:

وقتی که در نگاه تو آن مرد که من نیست بلندتر میرود از من راه

کنار پنجره سیگار و شعر دیگران که دگر باز می شود از غروب

چقدر سطرها را کشیده ام به کلمات و

سیاوش شعبانپور

سیاوش شعبانپور

کلمات را کشیده ام بر سطر     پاکشان

شعر سیاوش شعبان پور شعر تن در ندادن به معنا است از طریق واسازی و معنا گریزی. یک نوع بازی با کلمات و گریز از قرار دادن کلمات و مفاهیم در کنار هم در ارتباط ثابت و مشخص، و بدین ترتیب در پی زاویه دار کردن معنا است. آنچه مهم است خدشه وارد کردن به زبان روزمره و مألوف، زاویه دار کردن زبان و فدا کردن توصیف به نفع نشان دادن ظرفیت های پنهان زبان است . وقتی که این اتفاق می افتد، مرکز گرایی به معنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود، محدود و محصور کردن کلمه در ارتباط یک به یک با مفهوم، دستخوش تردید می شود. در این صورت هر کلمه در متن می تواند با آزادی بیشتری وجود داشته باشد، و از تنگنای ارتباط مشخص دال ها با یک معلول بدر آید.

در شعر زبانیت معنی قطعی شعر در هم می شکند، ابهام و چند معنایی جایگزین آن می شود و در پی آن حضور شاعر به عنوان دانای کل و حضور مفاهیم جهانشول در شعر کم رنگ تر شده و به خواننده امکان و ابزار دخالت در شعر ، باز خوانی و باز گویی را می دهد.

شاید بتوان گفت عشقیزوفرنی اسکیزوفرنی زبان است، قطع ارتباط زبان با توصیف مفاهیم جهان پیرامون و فرو رفتن در متن به نفع حوزه وسیع تری در زبان. در این نوع زبان، همنشینی خطی کلمات که معمولا معنی را می سازد، دچار خدشه می شود و تداعی جای مفاهیم را می گیرد:

و طره طره خرما می گذرد از چشم های شیشه ای میشی ات که می خندی

رویای نارسیده ی بارانی     سبابه ات بروی حادثه با ریتم

و پشت پلک های تو کودکی است

که تمام قصه های جهان را خواب می کند

شعر سیاوش شعبان پور درک ما از جهان مألوف را به چالش می کشد و با آشنایی زدایی از مسیرهای همیشگی ما را به سمت راه روها و لیبرانت های تو در تویی می برد که تاکنون تجربه نکرده ایم.

این همه اما آسان به دست نیامده است چرا که به قول شمس قیس در المعجم: مقدمات شاعری آن است که شاعر بر مفردات لغتی که بر آن شعر خواهد گفت وقوف یابد. سیاوش شاعر از آتش آزمون کلام به سلامت گذشته است. من یقین دارم از سیاوش شعبان پور و شعر سیاوش شعبان پور بسیار خواهیم شنید، درست مثل اتفاقی که در این متن افتاده است!

تنها کلاه های زرد ایمنی تان را فراموش نکنید!