بخش اول
کانادا جزو کشورهای توسعه یافته و پیشرفته جهان است و جایگاه ویژه ای در سیاست و اقتصاد جهان دارد
کانادا با ۳۶ میلیون جمعیت، با تولید ناخالص ملی یک تریلیون و ۶۴۱ میلیارد دلار از ثروتمندترین کشورهای جهان است
با امضای توافق نامه ای به سال ۱۹۸۲ با ملکه الیزابت، کانادا کشوری به طور کامل مستقل شده است
مهمترین انتخابات کانادا، انتخابات فدرال است که مردم با رای خود نمایندگان پارلمان و دولت را برمی گزینند
گشایش:
همانطور که ممکن است بدانید امسال سال انتخابات است.کانادا می رود که در روز نوزدهم اکتبر انتخابات فدرال خود را برگزار کند. این انتخابات، علاوه بر اهمیت کلی، به دلایل مختلف یکی از مهم ترین و حساس ترین انتخاباتی است که در تاریخ سیاسی کانادا درست در میانه دومین دهه از سومین هزاره میلادی برگزار می شود. در سلسله مطالبی که این مطلب آغاز آنهاست، تا آنجا که بتوانیم به چون و چرایی و دلایل مهم بودن «انتخابات ۲۰۱۵» خواهیم پرداخت.
هر یک از شما درباره تاریخ سیاسی، تاریخ طبیعی و اقتصاد کانادا، ساختار سیاسی، حزب ها و دموکراسی آن حتما اطلاعاتی دارید. ما می کوشیم به صورت چکیده اطلاعات همه جانبه و جامعی از کشوری که اکنون در آن زندگی می کنیم و به ویژه درباره ساختار سیاسی، حزب ها و دموکراسی آن به دست دهیم. این کار به منظور آن انجام می شود که با کانادا بیشتر آشنا شویم و با دانسته های بیشتری در امور سیاسی آن که در زندگی و سرنوشت ما تاثیر دارد، شرکت کنیم. امید داریم این سلسله مقالات مورد توجه و استفاده شما قرار بگیرد.
***
کانادا با مساحتی حدود ده میلیون(دقیقا ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار) کیلومتر مربع در آمریکای شمالی قرار دارد و از نظر مساحت دومین کشور جهان است. حدود نه درصد این مساحت از آب و بقیه سطح کانادا از جنگل و مراتع پوشیده است. کانادا از نظر آب، این ماده حیاتی مقدار قابل توجهی از آب شیرین جهان را دارد. با توجه به آلودگی رو به فزونی محیط زیست و به تبع آن آلودگی آب ها و منابع آبی جهان، آب یکی از ارزشمندترین سرمایه های ملی کانادا محسوب می شود.
این کشور پهناور به نسبت گستردگی اش، جمعیت کمی دارد. بر اساس برآوردهای جاری جمعیت کانادا در سال ۲۰۱۵ به ۳۶ میلیون نفر رسیده و در رده سی و هفتم جهان قرار دارد. با این ترتیب به لحاظ تراکم جمعیت حدود سه و نیم نفر در هر کیلومتر مربع کانادا زندگی می کنند و از این نظر دویست و بیست و هشتمین کشور دنیاست.
بر پایه آخرین گزارش صندوق جهانی پول تولید ناخالص ملی کانادا در سال یک تریلیون و ۶۴۱ میلیارد دلار، پانزدهمین کشور و تولید سرانه ناخالص ملی آن ۴۵ هزار و ۷۲۳ دلار و از این نظر بیستمین کشور جهان است. کانادا جزو کشورهای توسعه یافته و پیشرفته جهان است و موقع ویژه ای در سیاست و اقتصاد جهان دارد. کانادا یکی از اعضای اصلی ناتو (پیمان نظامی آتلانتیک شمالی)، پیمان نظامی آمریکای شمالی (نوراد)، کشورهای گروه ۷، گروه ۲۰، کشورهای هم سود (مشترک المنافع)، نفتا (توافق نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی) و شمار متعدد دیگری از سازمانها و گروه های هموند نظامی، سیاسی و اقتصادی دنیاست.
با در نظر گرفتن اینکه قسمت های شمالی کشور شرایط زیستی دشواری دارد، بیشتر مردم کانادا در قسمت های جنوبی کشور و در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتری مرز طولانی آن با تنها همسایه اش، آمریکا زندگی می کنند. بزرگترین و پر جمعیت ترین شهرهای کانادا که به ترتیب شهرهای تورنتو، ونکوور و مونترال هستند، هر سه در فاصله کمی با مرز با آمریکا بنا شده اند. به لحاظ قدمت، کانادا از نظر وجود تمدن و زندگی انسان، بر اساس آثار و نشانه هایی که به دست آمده، انسان از هزاران سال پیش، (با تخمینی، حدودا از بیش از ۲۶ هزار سال پیش) در این محدوده جغرافیایی، بین اقیانوس آرام در غرب، اقیانوس منجمد شمالی در شمال و اقیانوس اطلس (آتلانتیک) در جنوب شرقی زندگی می کرده است. تا پیش از مهاجرت از قاره های دیگر، اقوام بومی کانادا ساکنان این کشور را تشکیل می داده اند. یک بررسی باستان شناسی نشان داده که اقوام بومی حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار سال پیش در سواحل غربی این سرزمین پهناور، بریتیش کلمبیای امروز، زندگی می کرده اند.
کانادا رسما دو زبانه و زبان های رسمی آن انگلیسی و فرانسه است. به لحاظ چند فرهنگی کانادا از ترکیب فرهنگی بسیار غنی برخودار است که این کشور را از این نظر بی همتا کرده و در صدر کشورهای چند فرهنگی جهان قرار داده است.
از اواخر قرن پانزدهم مهاجرت به کانادا همانند مهاجرت به آمریکا آغاز شده است. اولین مهاجران کانادا اروپائیان بوده اند. واژهCanada که از قرن شانزدهم نام این سرزمین شده، ریشه اش واژه Kanata از زبان بومیان منطقه کبک است. بومیان این منطقه که اکنون شهر کبک نام دارد این واژه را که به معنی «دهکده» یا «سرپناه» است، برای راهنمایی «ژاک کارتیه» کاشف فرانسوی به کار می بردند که بر اساس نقشه های اکتشافی خود دنبال دهکده ای به نام «استاداکونا»Stadakona در کناره رودخانه سن لوران می گشته است.کمی بعد این واژه با کمی تغییر به شکل کانادا درآمد و نام کشور امروزی کانادا شد. اولین سندی که با این نام به دست آمده نقشه ای است که در سال ۱۵۴۷ با نام کانادا رسم شده است.
از نظر سیاسی به علت ترکیب اصلی مهاجران اولیه به کانادا که انگلیسی زبانها و فرانسه زبانهای اروپا بوده اند، عمدتا در قسمت های شرق کانادا یعنی کبک و انتاریوی امروز نخستین تشکلات سیاسی که مستعمره های فرانسه و انگلستان بودند، به وجود آمده اند. پس از کشمکش های طولانی و متعدد و در چند مورد حتی جنگ، در تلاش استیلای کامل فرانسوی ها و انگلیسی ها بر کشور، نهایتا پس از دوره چند ده ساله ای که حکومت هایی در مناطق عمده کبک و انتاریو به طور مشترک و یا جداگانه تاسیس شد، در روز اول ژوئیه (جولای) سال ۱۸۶۷ کنفدراسیون کانادا، کشور فدرال دموکراتیک کانادا با ساختار یک کشور پادشاهی فدرال با دو مجلس قانونگذاری و ده استان و سه منطقه شمالی تشکیل شد. کانادا در سال ۲۰۱۷ یکصد و پنجاه سالگی خود را جشن خواهد گرفت. این کشور بر اساس British North America Act با استقلالی ویژه تشکیل شد و استقلال آن را بریتانیا در جهان اعلام کرد و به آن رسمیت بخشید. ساختار سیاسی کانادا به سال ۱۹۳۱ از روی قوانین نوشته و عرف و تشریفات نانوشته ساختار سیاسیWestminster «وست مینستر» بریتانیا با تفاوت ها و تغییرات بعضا عمده و بعضا کوچکتر و جزئی بنا شده است. پادشاه این کشور پادشاهی فدرال، پادشاه انگلستان بود و هم او فرماندار کل کانادا را به عنوان نماینده خود تعیین و منصوب می کرد. قانون اساسی کانادا هم (باز با تفاوت هایی) با الهام اصلی و از روی قانون اساسی بریتانیا نوشته شده بوده است. در دوره آخر نخست وزیری ژان پیر الیوت تردو، نخست وزیر مشهور تاریخ معاصر کانادا، با تغییرات عمده ای قانون کانادا ۱۹۸۲ تهیه، تنظیم و نوشته شد و با امضای آن با عنوان Canada Act 1982 در قالب توافق نامه ای بسیار مهم با ملکه الیزابت در اتاوا، پایتخت کانادا، کشور فدرال کانادا با استقلال کامل از بریتانیا به رسمیت شناخته شد. امضای این توافق نامه از دستاوردهای مهم ترودو محسوب می شود. بعد از این توافق هم اما هنوز به صورت تشریفاتی ـ عرفی پادشاه انگلستان، ملکه الیزابت، رئیس کشور شناخته می شود. به عنوان یکی از تفاوت های عمده کانادا پیش و پس از امضای توافق نامه ۱۹۸۲ اینست که تا پیش از آن همانطور که در بالا اشاره شد فرماندار کل کانادا را پادشاه انگلستان تعیین و منصوب می کرد و اکنون این کار زیر نظر کمیته و کمیسیونی ویژه و به پیشنهاد نخست وزیر وقت انجام می شود. دیوید جانستون که اکنون فرماندار کل کاناداست به وسیله استفن هارپر، نخست وزیر دولت فدرال پیشنهاد و در اول اکتبر سال ۲۰۱۰ به این مقام منصوب شد. فرمانداران کل برای دوره پنج ساله این مقام را دارند، اما اگر نخست وزیر بخواهد می تواند فرمانداری آنها را تمدید کند. دیوید جانستون به زودی دوره پنج ساله اولش به پایان می رسد، اما فرمانداریش برای یک دوره دیگر به وسیله نخست وزیر تمدید شده است.
دو مجلس قانونگذاری کانادا ، مجلس عوام یا پارلمان کانادا و مجلس خواص یا سنا هستند. نمایندگان سنا به وسیله نخست وزیر گزیده و منصوب می شوند. نمایندگان پارلمان اما با رای مستقیم و مخفی مردم از حوزه های ۳۰۸ گانه کشور که در انتخابات ماه اکتبر امسال به علت افزایش جمعیت کانادا به ۳۳۸ حوزه افزایش یافته، انتخاب می شوند. حزبی که معمولا بیشترین کرسی های مجلس را به دست آورد با فرمان فرماندار قدرت حکومتی را به دست می گیرد و رهبر آن حزب نخست وزیر دولت می شود. حزبی که پس از این حزب تعداد کرسی هایش از احزاب دیگر بیشتر باشد، اپوزیسیون رسمی دولت و رهبر آن رهبر اپوزیسیون رسمی دولت خواهد شد.
این سلسله مقالات با اندک تفاوت هایی در نشریه هفته هم چاپ شده است.
ادامه دارد …
* علی شریفیان، روزنامه نگار آزاد در رشته هنر و علوم ارتباطات درس خوانده، از همکاران شهروند در مونترال است. مقالات او در زمینه مسائل هنری، اجتماعی، هنر و فرهنگ و امورسیاسی کبک و کانادا علاوه بر شهروند در رسانه های مختلف منتشر می شوند.