اقتباس از نویسندگان
درآئین بهایی تقلید اکیدأ ممنوع است و هرکس موظف است تا خود به جستجوی حقیقت پردازد. در این آئین افرادی که درخانوادۀ بهایی بدنیا می آیند بعد از رسیدن به سن بلوغ یعنی پانزده سال باید خود به جستجوی حقیقت پردازند و خود تصمیم بگیرند که چه راهی را میخواهند بپیمایند و به کدام آئین میخواهند بگروند. دین درآئین بهایی موروثی نیست و اگر چنانچه فردی بعد از بلوغ بخواهدکه تصمیم خود را در جهت بهایی بودن به تعویق اندازد و مطالعه بیشتری نماید کاملاً آزاد است و اگر حتی به هر دلیل به آئین بهایی نپیوست مورد تکفیر و توهین قرار نخواهدگرفت و مجازات نخواهد شد. این آزادی از آنجائی ناشی میشودکه آئین دورۀ کودکی بشریت را سپری شده میداند .حال بنا بر همین دیدگاه است که میخواهیم در ادامه به نقش روحانیت و جایگاه آن درآئین بپردازیم .
در آئین یک بار و برای همیشه طبقۀ روحانی حرفهای و رسمی حذف شده است . انسان امروز به دلیل این که امکان تحصیل و مطالعه و تحقیق درهر زمینه ای را دارا است، موظف است که خود شخصاً بـه تحقیق پردازد.
حضرت بهاءالله تحریری (جستجو) حقیقت را “فرض و واجب اعلام فرموده اند.”
حذف روحانیت رسمی به عنوان یک طبقهی قدرتمند و دارای امتیازات ویژه در این آئین ، پدیدهای بسیار بدیع درتاریخ ادیان است که دیگر امکان هرگونه سوء استفاده از قدرت انحصاری و سلاح تکفیر را تحت عنوان جانشینی خدا و پیامبر از هر فردی سلب نموده و با این حذف، آئین الهی را ازتفرقه و تَشَعُب « شعبه شدن » نیزمصون داشته است .
آئین درعوض تشکیلات کهن روحانیت، تشکیلاتی براساس آراء افراد ایجاد نموده است . افراد مسئول تشکیلات توسط آحاد آنان و رأی مخفی و آزادشان انتخاب میگردند. بدین معنی که هر فردکه به بیست و یک سال تمام رسید، درهر دورۀ انتخابات اسامی اشخاصی را که به آنان اطمینان دارد در صندوق رأی میاندازد. افراد انتخاب شونده باید دارای شرایط زیر باشند:
بیست و یک سال تمام داشته باشد، ساکن منطقۀ انتخابات بوده، مؤمن، پاکدامن، لایق، کاردان، مجرب، فعال وخدمتگزارمردم باشد و دیگر هیچ گونه شرایطی موجود نیست. نه مقام ظاهری، نه ثروت، نه قدرت، نه درجۀ علمی و دانشگاهی، نه شهرت، نه حتی عضویت قبلی درتشکیلات مذهبی و نه حتی وابستگی به خاندان بنیانگذاران آئین.
در این انتخابات هیچکس ابداً حق کاندیداتوری ندارد. هیچکس ابدأ حق تبلیغ برای خود و دیگران را ندارد. هیچکس ابدأ حق توصیه فرد و یا افرادی را به دیگران ندارد. حتی اعضای یک خانواده و زن و شوهر نیز نباید از رأی یکدیگر مطلع باشند .
در تشکیلات ازحقوق ویژه و امتیازات رسمی و لباس خاص و جایگاه مخصوص برای مسئولین ابداً خبری نیست، به طوری که اگر فردی غیر از افراد به یک گردهمایی پای بگذارد، به هیچ عنوان نمیتواند تشخیص دهد که مسئولین جامعه چه کسانی هستند وکدام فرد درکام رتبه تشکیلاتی قرارگرفته است. دراجتماعات مسئولین درمیان مردم نشسته و یا ایستادهاند و هیچ گونه تشریفات ویژه برای ورود و خروج و نشست و برخاست و نطق و غیره آنان حتی در عالیترین درجات وجود ندارد. درآئین تعظیم و دست بوسی به هر مرجع مقامی اکیداً ممنوع گشته و هیچ کس حق تفسیر و تأویل (معنی) آیات الهی را نداشته و گر چه آزاد است که بنا بر بضاعت علمی خویش برداشت فردی خود را داشته باشد اما حق تأسیس مکتبی خاص و فرقه ای ویژه و جداسازی عدهای از مردم را از عدهی دیگرنداشته و حتی دیگران نیز حق ایجاد گروهی به طرفداری از فرد یا افراد خاص را ندارند.
دراین آئین (گردش امور بر مبنای مشورت با افراد صورت میگیرد). تصمیمات برمبنای رأیگیری است و هر نظری که از رأی اکثریت برخوردار باشد لازم الاجراء است .
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهایی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهایی : www.reference.bahai.org/fa