گفت وگو با یاسمین داداشی، سرپرست بنیاد امید کانادا
در میان خیریه ها و بنیادهایی که برای یاری رسانی به اقشار آسیب پذیر و نیازمند در ایران فعالیت می کنند، “بنیاد امید” هدفی متفاوت و خاص دارد؛ کمک به زنان و دختران جوان آسیب دیده از خشونت.
امید در ایران، انگلستان، آمریکا و کانادا فعال است و بخش کانادای آن با همت یاسمین داداشی از دو سال پیش آغاز به کار کرده است.
در گفت وگویی با این زن جوان متخصص، با بنیاد امید بیشتر آشنا شدیم.
یاسمین داداشی ۲۳ ساله بود که بعد از گرفتن لیسانس ایران را برای ادامه تحصیل به مقصد انگلستان ترک کرد. پس از دریافت فوق لیسانس و دکترای Human Factors به کانادا مهاجرت کرد و از شش سال پیش در یک شرکت مهندسی در نیروگاه های هسته ای کانادا به عنوان مشاور Human Factors مشغول به کار است.
یاسمین از چگونگی آشنایی اش با بنیاد امید می گوید: حدود شش سال پیش فیلم مستندی در تلویزیون به صورت تصادفی دیدم و این فیلم روی من خیلی تأثیر گذاشت. شروع کردم به تماس ایمیلی با این بنیاد و به آنها گفتم که می خواهم به صورت داوطلب با آنها کار کنم. تماس ها ادامه داشت تا اینکه در سال ۲۰۱۳ در جریان جشنواره تیرگان، می خواستم با دوستم سها دزفولی کاری برای امید در جشنواره ارائه کنیم و در این راه کم کم با داوطلبان تیرگان آشنا شدم و ایده ی فعالیت برای بنیاد امید را با چند تن از آنان در میان گذاشتم و این شد که ما هم شدیم شعبه ای از امید با حدود بیست و پنج داوطلب.
بنیانگذار امید کیست و هدف از راه اندازی بنیاد چه بوده؟
ـ بنیانگذار “امید” خانم مرجانه حالتی است که در سال ۲۰۰۴ امید را در تهران به ثبت رساند. هدف اصلی مبارزه با خشونت علیه زنان و توانمندسازی زنان بوده است. به همین منظور مرکزی در تهران راه اندازی کرد و حدود ۱۵ دختر و زن جوان را که قربانی خشونت بودند حال یا خشونت خانگی از سوی پدر، برادر، همسر و یا از طرف جامعه، در این مرکز پذیرفت. هدف این است که این زنان و دختران جوان را با مشاوره های روانشناسی به زندگی برگردانند و با آموزش های حرفه ای آنها را توانمند سازند تا بتوانند کار پیدا کنند و به خودشان تکیه کنند.
برنامه ی امید سه ساله است. هر زن جوان سه مشاور دارد: مشاور روانشناسی، مشاور تحصیلی و مشاور حرفه ای. بعد از پایان دوره این زنان جوان می توانند مستقل روی پای خودشان بایستند.
می گویی دختر، آیا این افراد باید سن خاصی داشته باشند یا مثلا یک زن سی ساله هم می تواند از این امکانات استفاده کند؟
ـ تا آنجایی که من می دانم سنی که بیشتر پذیرش می شوند از ۱۶ تا ۲۴ سال است و این زمانی است که آمار نشان می دهد در این دوره ی سنی دختران بیشتر آسیب پذیرند، یا از خانه فرار می کنند یا به اعتیاد و کارهای خلاف کشیده می شوند.
آیا در بین این زنان جوان، کسانی که ازدواج کرده باشند هم هستند؟
ـ بله، بسیاری از اینها در سن بسیار پایین به زور خانواده ازدواج کرده اند و ریشه ی خشونت از همانجا شروع شده. بعضی پدر و مادرها به دلیل اعتیادشان دخترهایشان را می فروشند. زنان کم سنی هستند که در سن بسیار پایین بچه دار شده اند. داستان ها و ماجراهایی داشته اند که نسبت به سن شان بسیار پیچیده است.
برنامه های مرکز به چه صورت است؟ آیا این دختران و زنان در همان مرکز می مانند یا به خانه شان می روند؟
ـ پنج روز در هفته از ساعت ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر کلاس داریم. در این مدت کلاس های مختلف برگزار می شود. بخش بزرگی از کلاس ها آموزشی است. زبان، آی تی، هنردرمانی، گرافیک و … که از این طریق بچه ها می توانند درس بخوانند و وارد دانشگاه شوند که نمونه هایش را داشته ایم. در کنار کلاس ها، کارگاه های آموزشی داریم در مورد حقوق زنان، ازدواج در جامعه ی ایران، انتظارات و وظایف.
بیشتر دختران پس از اتمام کلاس ها به خانه می روند، اما حدود بیست درصد آنها که از خانه فرار کرده اند و یا در محیط های خرابی زندگی می کنند که اگر برگردند تمام تلاش های مرکز از بین می رود، در خوابگاه بنیاد می مانند.
بنیاد در چه شهرهایی فعال است؟
ـ دو مرکز فقط در تهران داریم. دخترانی هم که از شهرستانها فرار می کنند بیشتر به تهران می آیند. به خاطر اینکه تهران امکانات بیشتری دارد هم برای همه جور کار خلاف و هم برای اینکه بخواهند از سازمان و یا نهادی کمک بگیرند.
یک مرکز سوم هم در سال ۲۰۱۶ افتتاح می شود که آن هم در تهران خواهد بود و امیدواریم که تعداد پذیرش را به سیصد برسانیم، ولی می دانیم که این مشکلات در تمام کلان شهرهای ایران وجود دارد، اما امکانات بنیاد فعلا در این حد است.
بودجه تان از کجا تأمین می شود؟
ـ بنیاد، خیریه است و مقدار زیادی از بودجه اش از طریق همین فاندریزینگ هایی که امثال ما انجام می دهیم تأمین می شود. بنیاد هم در ایران، و هم در انگلیس و آمریکا و کانادا فعال است. در همه ی این کشورها فاندریزینگ انجام می شود. علاوه بر این چون روی موضوع خشونت علیه زنان در مجامع بین المللی حساسیت وجود دارد، فاندهایی هم از سازمان ملل و اتحادیه اروپا در طول این سالها گرفته اند.
دستاوردهایتان چه بوده؟
ـ بنیاد با ۱۵ زن جوان شروع کرد و الان حدود ۲۰۰ زن را تحت پوشش دارد. در طول این یازده سال هم تعدادی آمده و دوره ی سه ساله را گذرانده و فارغ التحصیل شده اند و نرخ موفقیت ۸۵درصد بوده. یعنی ۸۵ درصد آنها توانسته اند گذشته ای که روح و جسمشان را آزار می داده پشت سر بگذارند و قوی و مستقل به جامعه برگردند. دو نمونه از این زنان جوان را برایتان می گویم تا با فعالیت های امید بیشتر آشنا شوید.
لیلا که از فارغ التحصیلان امید است در سن ۹ سالگی توسط مادرش برای فاحشگی فروخته میشه. به مدت ۱۰ سال از او مثل یک برده استفاده جنسی میشده، حتی برادرانش هم به او تجاوز می کردند. وقتی دستگیر و محکوم می شود، امید به کمکش می آید و نجاتش می دهد. الان تحصیلات راهنمایی را تمام کرده و برای گذران زندگی خیاطی میکند و در کتابخانه امید هم مشغول کار است.
نمونه ی دیگر مریم است که از دست اذیت و آزار پدرش از خانه فرار میکند. بعد از سه ماه دربدری توسط پلیس دستگیر و به امید معرفی می شود. حالا توانسته به کمک امید دیپلم بگیرد و در رشته فیزیک اتمی در دانشگاه آزاد تهران درس می خواند. اینها فقط دو نمونه از دخترانی هستند که به کمک امید نجات پیدا کردند.
تو که خودت زن موفقی هستی و خارج از ایران هم زندگی می کنی، چه انگیزه ای تو را به “امید” و کمک به زنان آسیب دیده ی کشورت وصل می کند؟
ـ چیزی که در مورد امید برای من جالب است این است که با اینکه من تا بیست و سه سالگی در ایران بودم و آنجا لیسانس گرفتم تا وقتی که این فیلم مستند را دیدم، اصلا به فکرم خطور نمی کرد که چنین چیزهایی در ایران وجود داشته باشد. من اینقدر راحت زندگی کردم و همه چیز برایم فراهم بود. همیشه دور و برم زنان قوی وجود داشتند و مردهای خانواده با احترام رفتار می کردند، فکر می کردم دیگر دوره ی این خشونت ها گذشته و مربوط به زمان مادربزرگ هایمان است، اما وقتی این فیلم را دیدم راستش کمی از خودم شرمنده شدم که چنین چیزهایی بوده، در همین تهران، و من از آن خبر نداشتم. می دانستم که جامعه ی ما به طور سنتی مردسالار است ولی فکر می کردم دارد کم کم درست می شود. اما وقتی داستان های این دختران را در فیلم شنیدم، دیدم با قوانین ناکارآمد و ناآگاهی افراد جامعه و در جایی که هیچ فرهنگ سازی برای احترام به زن نشده و نزد بعضی از اقشار جامعه نگاه بسیار عقب مانده و سنتی نسبت به زن وجود دارد، راه بسیار زیادی مانده است.
بعد از دیدن فیلم بود که فکر کردم حالا از دست من چه کاری برمیاد که به جبرانش انجام دهم.
من فکر می کنم امید تنها خیریه ای است که در بین بقیه ی خیریه ها در این حوزه ی بخصوص در ایران فعالیت می کند و از این لحاظ منحصربه فرد است.
جامعه ایرانی تورنتو خیلی موفق است. ما زنان موفق و متخصصی در اینجا داریم. بیشتر کسانی که من با آنها کار می کنم خوشبختانه هیچ کدام چنین مصیبت هایی را تجربه نکرده ایم. به نظر من تنها راهی که می توانیم در جامعه ی ایران تغییر حاصل کنیم این است که زنان و دختران را به حقوقشان آگاه کنیم. برای اینکه این دور باطل خشونت از این شروع می شود که یک مادر فرزند ناآگاهی تربیت می کند، بعد پسری که به همسرش ظلم می کند، و می شود پدری که به دخترش خشونت می کند و این ادامه پیدا می کند. بنابراین از طریق زنان بهتر می شود در جامعه تغییر ایجاد کرد و اینها می توانند مادری شوند که دختران و پسران آگاه تربیت کنند. خیریه هم در فرهنگ ما وجود دارد و جامعه ی ایرانی کانادا هم جامعه ی کوچکی نیست و جامعه ی موفق و پویایی ست و اگر همه با هم جمع شویم می توانیم کارهای بزرگی کنیم.
از “امید” کانادا بگویید. اعضای هیئت مدیره چه کسانی هستند.
ـ اعضای هیئت مدیره ی امید کانادا عبارتند از خانم مرجانه حالتی، خود من، و آقایان بیژن احمدی، مهرداد محمدزاده، و آرش اعتدالی. حسابدار و خزانه دار هم خانم سوده قاسمی است.
از میهمانی جمع آوری کمک های مالی که در پیش رو دارید.
ـ این دومین مراسم فاندریزینگ ما است. سال گذشته در گالری آرتا مهمانی را برگزار کردیم و حدود ۲۵۰ میهمان داشتیم و حدود ۱۳هزار دلار جمع آوری کردیم. امسال یکشنبه ۱۸ اکتبر ساعت ۶ بعدازظهر در موزه ی آقاخان میهمانی را برگزار می کنیم و تعداد میهمانانمان خیلی بیشتر خواهد بود و خواننده ی محبوب و خوش صدا، خانم دریا دادور هم اجرا دارند و مطمئنیم که به میهمانانمان خوش خواهد گذشت. امیدواریم بتوانیم با حضور هموطنانمان کار بزرگی برای زنان آسیب دیده ی کشورمان انجام دهیم.
بلیت این مراسم صد دلار است که علاقمندان هم می توانند آنلاین خریداری کنند و هم از گیشه ی ورودی موزه بلیت تهیه کنند.
چند روز پس از مراسم هم روی صفحه ی فیس بوکمان مقداری را که جمع آوری شده اعلام خواهیم کرد.
راه های تماس با شما؟
ـ علاقمندان هم می توانند ایمیل بزنند toronto@omidfoundation.com و هم از طریق صفحه فیس بوک
Omid Foundation – Canada با ما تماس بگیرند. از کسانی که مایل باشند با ما همکاری کنند استقبال می کنیم و می خواهیم که گروه مان را بزرگتر کنیم.
در این فیلم کوتاه خانم مرجانه حالتی از بنیاد می گوید و داستان چند زن جوان را می شنوید.