از خوانندگان
اصل ولایت فقیه، اصل ۵ قانون اساسی:
“در زمان غیبت حضرت ولی عصر عجل اله تعالی فرجه، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت بر عهده فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است. که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل ۱۰۷ عهده دار آن می گردد” (۱و ۲)
اکثریت مردم ایران که بیشترین آنها بی سواد و کم سواد بودند به قانون اساسی که شامل اصل ولایت فقیه می شود و به تصویب مجلس خبرگان و امضاء خمینی رسید در سال ۱۳۵۸ رأی دادند. اکنون با گذشت ۳۷ سال از زمامداری حکومت ولایت فقیه، همان بی سوادها و کم سوادها، بخشی از کمونیست های آن روزها، درس خوانده های خمینی زده و شهروندانی که گول وعده های خمینی را خوردند به اشتباه تاریخی خود پی برده اند. ظلم و فسادی که توسط دست اندرکاران حکومت فقاهتی با رهبری روح اله خمینی و علی خامنه ای در کشور به وجود آمده است در تاریخ ایران بی سابقه است. بازنده انقلاب سال ۱۳۵۷ مردم ایران بوده اند. برندگان این انقلاب هم برای هر ایرانی آشکار است که چه کسان و گروه هایی هستند. وضع پریشان و مصیبت باری که با عملکردهای دست اندرکاران حکومت فقاهتی برای مردم و کشور پیش آمده است ادامه خواهد داشت. مگر آن که، ملت ایران هم صدا با گفتن یک “نه” قاطع به اصل ولایت فقیه تن به اصلاح اشتباه تاریخی خود بدهند. ملت ایران در هفتم اسفند ماه امسال فرصت دارد با تحریم انتخابات مجلس خبرگان، مجلسی که طرح کننده و مجری اصل ولایت فقیه است، روشن و آشکار “نه” قاطع خود را به ادامه داشتن اصل ولایت فقیه در نظام حکومتی ایران به دست اندرکاران حکومت فقاهتی و جهان ابراز و اعلام نمایند.
دو جناح حکومتی، اصولگرایان و اصلاح طلبان، ماه هاست که از اهمیت داشتن شرکت مردم در انتخابات مجلس خبرگان در اسفندماه امسال حرف می زنند. آن چه به انتخابات خبرگان اسفند ماه اهمیت می دهد و باعث جنگی سخت و فشرده و پنهان و آشکار میان اصولگرایان و اصلاح طلبان شده است، از این رو است که خبرگان آتی نه تنها به احتمال زیاد باید جانشینی برای علی خامنه ای انتخاب کند، بلکه علی خامنه ای درصدد است تا با همدستی آخوندها محمد یزدی و احمد جنتی، دو عضو شورای نگهبان نمایندگانی به مجلس خبرگان راه پیدا بکنند که پیرو و تابع رهبری علی خامنه ای باشند. از طرف دیگر اصلاح طلبان به رهبری هاشمی و حسن روحانی به دنبال به دست آوردن اکثریت در خبرگان هستند تا اولن در انتخاب ولی فقیه بعدی دست بالا را داشته باشند، و هم اینکه با بودن بیشترین نمایندگان از جبهه ی اصلاح طلبان جلوی ترک تازی علی خامنه ای و اصولگرایان علیه خود را بگیرند.
سرو صداها از سوی این دو جناح برای شرکت دادن مردم در انتخابات مجلس شورا و به ویژه مجلس خبرگان زیاد است. هر دو گروه می گویند شرکت مردم در انتخابات خبرگان در اسفند ماه امسال حیاتی است. حیاتی از این نظر که اکثریت نمایندگان از جبهه آنها باشد. این دو جناح حکومتی اختلاف سلیقه هایی در اداره حکومت با هم دارند، ولی هر دو جناح به اصل ولایت فقیه و پایدار ماندن حکومت فقاهتی در ایران باور دارند. به زبان روشن تر، علی خامنه ای، احمد جنتی، محمد یزدی و هیئت موتلفه و اردوی اصولگرایان و نیز هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، محمد خاتمی، سعید حجاریان و مصطفی تاج زاده و اردوی اصلاح طلبان هم به اصل ولایت فقیه و تبعاتش در امور کشور و زندگی شخصی و اجتماعی شهروندان باور دارند.
مجلس خبرگان در ساختار حکومت ولایت فقیه دو وظیفه دارد: نخستین وظیفه انتخاب ولی فقیه به عنوان رهبر حکومت فقاهتی است. دومین وظیفه نظارت بر عملکرد ولی فقیه و ادامه درستی حکومت فقاهتی است. تحریم و روی برگرداندن مردم ایران از انتخابات مجلس خبرگان معنا و مفهومش این خواهد بود که ما، ملت ایران از اساس خواهان حذف اصل ولایت فقیه و جایگاه ولی فقیه از ساختار نظام حکومت در ایران هستیم. و بر عکس، شرکت و رأی دادن مردم در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان در اسفند ماه امسال معنا و مفهومی غیر از این نخواهد داشت که ما رأی دهندگان یک بار دیگر اصول ۵ و ۱۰۷ (۳) قانون اساسی را قبول داریم، و خواهان بقای اصل ولایت فقیه و سپردن رهبری کشور به دست ولی فقیه هستیم.
تحریم انتخابات مجلس خبرگان در اسفندماه امسال برای مردم ایران فرصت مغتنمی است تا با کمترین هزینه آرزو و خواسته شان را که رهایی یافتن از اصل ولایت فقیه و رهبری کشور به دست ولی فقیه است، عملن ابراز دارند. تحریم انتخابات خبرگان دست زدن به شورش و انقلاب در کشور نیست. ملت ایران به فکر شورش و انقلاب نیست. تحریم انتخابات خبرگان یک جنبش مسالمت آمیز و مدنی برای انجام تغییرات و اصلاحات در قانون اساسی است. در خانه نشستن مردم در روز انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورا چون هر دو همزمان و در یک روز، هفتم اسفند انجام می گیرند، نباید به راه انداختن شورش و انقلاب در کشور تلقی بشود. خانه نشینی مردم در روز انتخابات دو مجلس خبرگان و شورا پیامی است قاطع به دست اندرکاران حکومتی که ملت ایران دیگر حاضر به قبول اصل ولایت فقیه در نظام حکومتی و رهبری ولی فقیه در رأس حکومت نیست.
استقبال گسترده مردم از تحریم انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورا معضل گران و بزرگ تری از تظاهرات جنبش سبز برای علی خامنه ای و دست اندرکاران حکومت فقاهتی به بار خواهد آورد. دو مجلس خبرگان و شورا با تصمیم مردم به تعلیق درخواهند آمد. در حالی که دولت حسن روحانی ـ تیم تدارکاتچی کشور ـ ارتش ایران، سپاه پاسداران، نیروهای گوناگون نظامی ـ امنیتی، پلیس شهرها و در واقع تمامی اداره ها و دستگاه های دولتی بر سر کارشان به وظایف خود ادامه می دهند. با تعلیق دو مجلس آسیبی به مردم نمی رسد. در این برهه علی خامنه ای بیش از یکسال، از اسفند ماه امسال تا به سر آمدن ریاست جمهوری حسن روحانی وقت و فرصت دارد تن به خواسته مردم بدهد و حکومت را با برگزاری انتخابات آزاد به نمایندگان واقعی مردم واگذار کند، و یا مانند سال ۸۸ جهالت به خرج بدهد و در برابر خواسته و حق طلبی مردم ایستادگی بکند.
علی خامنه ای می تواند بساط ولی فقیه را که مانند اختاپوس در اداره ها و دستگاه های دولتی و نیمه دولتی دست دارد، جمع کند، دستور آزادی رسانه ها را بدهد، دستور آزادی فعالیت احزاب را بدهد، دستور برگزاری انتخابات آزاد برای مجلس شورای ملی را بدهد، با تشکیل مجلس شورا، دستور انتخابات ریاست جمهوری را بدهد، و آنگاه علی خامنه ای با برقرار شدن مجلس شورا و انتخاب شدن رئیس جمهوری، اصل ولایت فقیه و جایگاه ولی فقیه در نظام حکومتی ایران را کان لم یکن اعلان نماید، و به جای روح اله خمینی که به مردم ایران خلاف وعده کرد، نظام جمهوری را به ملت ایران تحویل بدهد.
این که علی خامنه ای یکباره تن به خواسته مردم بدهد و بساط ولایت فقیه را از نظام و دایره حکومت جمع بکند یک خوش خیالی بیش نمی تواند باشد. مگر آن که معجزه ای بشود. جمع کردن بساط ولی فقیه تنها بستگی به علی خامنه ای ندارد. هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، محمد خاتمی، اردوی اصولگریان و اصلاح طلبان و چند صد خانواده ای که خود و بچه هایشان به عنوان آیت اله و آیت اله زاده عملن از یک زندگی درباری در کشور برخوردارند مخالف هرگونه تغییر و تحول در نظام حکومتی ایران هستند. علی خامنه ای به احتمال بسیار زیاد برای مقابله با خواسته مردم به همان کارهایی که در مقابله با جنبش سبز در سال ۸۸ دست زد، متوسل می شود. پاسداران، نیروهای رنگ و وارنگ بسیج و همان اراذل و اوباشی را که پاسدار حسین همدانی با افتخار از آنان نام برد بسیج می شوند و در خیابان ها به عنوان نیروهای انقلابی پشتیبان ولایت دست به شعار و تظاهرات می زنند. هزاران نفر از این نیروها را با اتوبوس و کامیون از یک جایگاه انتخابات به جایگاه دیگر برای رأی دادن و پر کردن صندوق های رأی خواهند برد، ولی این بار آزادی خواهان در خیابان ها نخواهند بود که کتک بخورند، دستگیر بشوند و کشته بشوند.
چهار ماه به زمان انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورا باقی مانده است. به جنبش درآوردن مردم برای روی برگرداندن آنها از انتخابات خبرگان و تحریم قاطعانه آن نیاز به پشتیبانی آزادی خواهان، کنش گران سیاسی و اجتماعی، نویسندگان و هنرمندان و رسانه های بیرون از کشور دارد. افراد و گروه های درون کشور مشکل است که بتوانند بدون دادن هزینه بسیار گران در رابطه با تحریم حرف بزنند. توده مردم ایران بایستی به خوبی توجیه بشوند که نتیجه شرکت و رأی دادن در انتخابات مجلس خبرگان ادامه یافتن وضع و شرایطی است که امور زندگی شخصی و اجتماعی آنها را غیرقابل تحمل کرده است. مردم ایران بایستی آگاه بشوند، که تحریم انتخابات خبرگان نخستین قدم برای رهایی آنها از شر و بلاهایی است که حکومت فقاهتی با رهبری ولی فقیه به طور روزمره بر سر آنها می آورد. و منظور از تحریم انتخابات دو مجلس راه انداختن آشوب و کشت و کشتار در کشور نیست، بلکه تحریم انتخابات خبرگان یک جنبش مسالمت آمیز مدنی برای مقابله با دست اندرکاران حکومت فقاهتی می باشد. برای توده مردم ایران باید خوب روشن بشود که شرکت در انتخابات خبرگان اعم از این که آنها به نامزدهای اصلاح طلب و یا اصول گرا رأی بدهند نتیجه اش برای آنها یکی خواهد بود. آنها با شرکت و رأی دادن در انتخابات مجلس خبرگان یکبار دیگر و در واقع برای پنجمین بار نظام حکومتی ولایت فقیه به رهبری ولی فقیه را به عنوان نظام حکومتی برای کشور انتخاب قبول و تأیید می کنند.
ایده و طرح تحریم انتخابات خبرگان و شورا در اسفند ماه امسال ابروهای خیلی ها را بالا می اندازد و اینها با خود می گویند مگه میشه، بله میشه، در صورتی که مردم قانع و حاضر به انجام آن بشوند.
امید من اینست که اندیشمندان و کنش گران سیاسی مانند مهرانگیز کار سکولار تا سیاسی ـ مذهبی های روشنفکر مانند اکبر گنجی وارد کارزار گفت و شنید و بحث و جدل در رابطه با تحریم انتخابات بشوند. خواه ناخواه مردم هم وارد گفت و گو و بحث خواهند شد. ما ایرانیان برون کشور می توانیم با آزادی در رابطه با تحریم حرف بزنیم، مردم در درون کشور با شنیدن نظرات و گفت وگوهای میان خود تصمیم خواهند گرفت در هفتم اسفند چه بکنند.
۱ ـ در بازنگری قانون اساسی در ۱۳۶۸، شورای رهبری و شرط مرجعیت حذف شدند.
۲ ـ نام جمهوری نام بی مسمایی برای حکومت فقاهتی می باشد. بنابراین از بکار بردن آن خودداری شد.
۳ ـ وظایف خبرگان را معین می کند.