ایران با داشتن کمی بیش از یک درصد از جمعیت جهان، ۱۸ درصد از ذخایر ثابت شده گاز طبیعی (مقام نخست) و ۱۱ درصد ذخایر ثابت شده نفت (مقام دوم) و ۶۸ نوع ماده معدنی (غیرنفتی)، ۳۷ میلیارد تن ذخایر کشف شده و ۵۷ میلیارد تن ذخایر بالقوه معادن غیر نفتی ازجمله سرب، روی، مس، آهن، طلا، سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی، سنگ های ساختمانی و… یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان است.

وجود منابع فراوان و ارزان نفت و گاز، امتیازی ارزشمند برای بهره برداری از معادن غیرنفتی و رقابت پذیری آنها در بازارهای جهانی است.  فزون بر این، از ۷۰ سال پیش ایران نخستین کشور در منطقه بوده که با آموزش کارشناس بیش از ۵۰ هزار مهندس و تکنیسین در رشته های معدن، متالورژی و زمین شناسی تربیت کرده، که این نیز خود امتیازی مهم برای گسترش فعالیت های بهره برداری از معادن است.

با داشتن چنین امتیازات، مواهب و منابع ثروت، مردم ایران سزاوار برخورداری از حد بالایی از رفاه هستند و حتی می باید بتوانند به یاری کشورهای دیگری که ازاین ثروت ها سهم کمتری دارند، بپردازند.

آیا چنین است؟!  شوربختانه نه تنها پاسخ منفی است، بلکه در ۳۷ سال گذشته به خاطر نکبت و فلاکتی که نظام ولایت مطلقه فقیه با خود آورده، هرروز بیش از روز پیش در گرداب فقر، بیکاری، فساد، اعتیاد و ناتوانی از تأمین حداقل نیازهای طبیعی از جمله تغذیه مناسب، فرو می روند.

با توجه به صورت مسئله یاد شده در بالا، برای این امر تنها یک دلیل می توان یافت و آن ناتوانی و ناکارآمدی حکومت آخوندی در اداره امور جامعه است و آمدن و رفتن این یا آن دولت بی اختیار، تدارکاتچی، و گوش به فرمان ولی مطلقه فقیه، هیچ تغییری – جز در جهت وخیم تر شدن وضعیت – ایجاد نمی کند

سفره خالی مردم ایران

سفره خالی مردم ایران

.

در چنین شرایطی، دولت ها برای به عقب انداختن سرنوشت محتوم حکومت، که فروپاشی از طریق شورش عمومی توده های محروم و گرسنه است، راهی جز فریبکاری یا تجویز مسکّن های موقتی به شکل اعانه و صدقه و با نام های “یارانه” و “سبد غذایی” ندارند.

دولت “تدبیر و امید” که دو سال و نیم پیش با ادعای داشتن “کلید” برای گشودن قفل های اقتصادی و اجتماعی – که همه نیز خودکرده های بی تدبیر ناشی از ساختار نظام بود – “انتصخاب” شد، یک سال پس از در دست گرفتن زمام امور اقدام به توزیع “سبد غذایی” کرد که در اجرای آن صحنه هایی زشت و شرم آور در معرض نگاه جهانیان قرارگرفت.  به گزارش ۱۹ تیر ۱۳۹۳ تارنمای “نمناک”: «وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اعلام آغاز گام اول توزیع سبد امنیت غذایی برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی گفت: ازطریق ارسال پیامک، ضمن اطلاع رسانی به مشمولان طرح، ۴ ماه زمان دریافت ۸ قلم کالا در نظر گرفته شده برای ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار خانوار است… پیش بینی می شود این توزیع ۴ بار در سال میان مشمولان انجام شود… این برنامه مطابق مصوبه هیئت وزیران به منظور حمایت غذایی برای مبارزه با فقر و جلوگیری از سوء تغذیه انجام می شود… دولت برای تأمین اعتبار طرح حمایت غذایی از محل هدفمندی یارانه ها، ۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای حمایت از افراد تحت پوشش این طرح در نظر گرفته است».

نفس وجود چنین طرح تحقیر کننده ای، نشانگر ناتوانی دولت در یافتن راه حل ریشه ای برای مشکلات اقتصادی است.  این که دولتی بخواهد با “صدقه” به “مبارزه با فقر” بپردازد، اگر نشان از فریبکاری نداشته باشد – که دارد -، بیانگر ناتوانی از درمان واقعی دردهای جامعه و روی آوردن ناگزیر به تجویز مسکّن دارای اثر موقت است.

به گزارش ۱۲ ژانویه، ۲۲ دی “رادیو فرانسه”: «وزیر کار و رفاه اجتماعی در گفتگو با خبرگزاری ایرنا گفته که دولت درمیان ۱۰ میلیون تن از شهروندان جامعه که با سوء تغذیه و کمبود پروتیین روبرو هستند “سبد غذایی” توزیع می کند».

به گفته این وزیر: «در مجموع ۲۴ میلیارد تومان بین ۱۰ میلیون تن که با معضل سوء تغذیه روبرو هستند توزیع می شود.  به بیان دیگر، “دولت تدبیر و امید” قصد دارد به هریک از این ۱۰ میلیون ایرانی گرسنه به میزان ۲۴۰۰ تومان (معادل حدود ۶۰ سنت) مواد غذایی بدهد و این کمک قرار است معضل سوء تغذیه و کمبود پروتئین آنان را جبران نماید».

به نظر می آید که در تنظیم خبر “رادیو فرانسه” سهو یا اشتباهی رخ داده، زیرا ۲۴ میلیارد تومان برای ۱۰ میلیون تن رقمی بسیار ناچیز است و با سرانه آن یعنی ۲۴۰۰ تومان حتی نیم کیلو برنج هم نمی توان خرید.  با نگاه به بودجه ای که پیشتر برای این کار اختصاص یافته بود و در بالا از آن یاد شد یعنی ۲۴۰۰ میلیارد تومان، ظن بروز اشتباه تقویت می شود.

با این حال، حتی اگر رقم ۲۴۰۰ میلیارد تومان را صحیح بدانیم نیز، ارزش سبد غذایی هر فرد مشمول دریافت آن ۲۴۰ هزار تومان می شود که اگرچه می تواند سفره ای را برای چند روز رونق دهد، تأثیر چندانی در “مبارزه با فقر” نخواهد داشت.  فزون بر این، پرسش مطرح این است که آیا همه گرسنگان ایران همین ۱۰ میلیون تن مشمول این طرح هستند؟!

با توجه به اوضاع و احوال جاری درکشور، پاسخ این پرسش نمی تواند مثبت باشد و به نظر می آید که “تدبیر” ناگزیری که در آستانه اجرایی شدن “برجام” و آزاد شدن پول های مسدود شده به نظر دولت رسیده، این بوده که با این “صدقه”، “امید”ی قطره چکانی در بخشی از جامعه ایجاد کند و ناتوانی خود در بهبود وضعیت وخیم اقتصادی را در پوشش نشان دادن سخاوت پنهان نماید!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com