ایرانگردی
” نخستین شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند شوش و شوشتر بود“.
ابن مقفع (روزبه پور دادویه)
“بسیاری گفتهاند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بساخت، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانهای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به غایت زیبا و عظیم بنا کنند“.
در روزگاری که رسم زندگی جهانیان بر کوچنشینی بوده است، ایرانیان اندیشمند سنگبنای شهری عظیم و بیمانند را پیریزی کردند که پس از طی هزارهها تا امروز آباد و سرشار از زندگی است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شدهاند، اما سنگ بنای شوشتر از آغاز شهر بوده است. شهری که در طول تاریخ به صورت نخستین شهرک صنعتی جهان درآمد. دژ سلاسل و آبراهه داریوش بزرگ، آبادی شوشتر و اهمیت آن را در دوران هخامنشیان ثابت میکند. همچنین نام شوشتر در ادبیات و داستانهای ایرانی با «دیبا» و «دیبه» همراه بوده و دیبای شوشتر، که پرده خانه کعبه را از آن میساختند، در همهجا زبانزد است. گذرها سایبان دارند که سباط نامیده میشود و سر در خانهها را با آجرچینی نقشهایی میدهند که خونچینی (خونه چیدن) نام دارد.
شوشتر شهری بزرگ و در خور توجه است که آب رودخانه پیش از ورود به شهر به دو شاخه تقسیم میشده. شاخه «گرگر» کارون که از داخل شهر گذر میکند، آبشارهای زیبایی را تشکیل میدهد و بسیاری از تأسیسات آبرسانی باستانی همچون: آسیابها، کانالها، پل، سدبندها، بندها و آبشارها برای آن ساخته شده بوده که از عجایب روزگار به شمار میروند و شاخه دیگر «چهاردانگه» است که از غرب به سوی جنوب شوشتر جریان داشته و در محلی به نام «بند قیر» دوباره به هم پیوند میخورد. شوشتر هم در دوران پیش از اسلام و هم پس از اسلام رونق فراوانی داشته است.
پروفسور گیرشمن باستانشناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمالشرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران میداند و پیشینه سکونت در شهر شوشتر را به ۱۰ هزار سال تخمین میزند. عیلامشناس معروف والترهینس در کتاب جهان گمشده عیلام، احتمال داده است شوشتر امروز همان «آدامدن» عیلامی باشد و «هیدالو» در جایگاه کنونی این شهر قرار داشتهاست، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید ساختار گردیده است. همچنین احتمال دادهاند محل کهنتر و عیلامی شهر در جایگاهی که هم اکنون دستوا نام دارد بوده باشد. باستانشناسان ایرانی در سال ۱۳۸۳ با کاوش تلابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای نخستین حکومتهای ایرانی شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان میدهد. وجود نیایشگاه چغازنبیل (نخستین دستگاه پالایش آب جهان) و آرامگاههای هفتتپه (نخستین تاق قوسی جهان) در میانه راه شوش به شوشتر گواهی وجود اهمیت این منطقه در روزگار باستان است.
به نام خدایی که آب آفرید
ز آب آورد زندگی را پدید
آب همواره در شکلگیری تمدنها نقش بسزایی داشته، تا آنجا که کهنترین تمدنها در کنار رودخانهها شکل گرفتهاند. رود خروشان کارون نیز در جنوب کشور ایران، زاینده و پدیدآورنده تمدنهایی کممانند در کنار خود بوده است. کارون بزرگترین رودخانه ایرانزمین، پس از خروج از تنگههای کوهستانی زاگرس، به جلگه خوزستان سرازیر شده و در دشت حاصلخیز و چشمنواز شوشتر آرام میگیرد. خاک بارآور و زمین هموار، بههمراه آب فراوان رودهای جاری در جلگه خوزستان، این منطقه را در طول تاریخ به یکی از مهمترین قطبهای کشاورزی کشور تبدیل کرده است. اهمیت آن بهگونهای بوده که همواره توجه حکومتها را به این سرزمین جلب کرده است.
در دوره حکومت هخامنشیان، اقتصاد وابسته به درآمد حاصل از کشاورزی باعث میشده تا حکومت با گسترش این بخش، سطح درآمد کشاورزان و در پی آن درآمدهای کشور را افزایش دهد. حفر نهرهای دستکند گرگر و داریون در شوشتر از فعالیتهای دوره هخامنشیان به منظور گسترش کشاورزی است. همچنین پرورش ماهی نیز در استخرهای برآمده از کارون، از رونق فراوان برخوردار بوده است. در زمان اشکانیان این منطقه تحت حکومت خودمختار الیمیایی، در مجموعه کشورهای متحد و مشترکالمنافع ایرانی قرار داشت و برای آنها سازههای آبی شوشتر و بازپیرایی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. ساسانیان نیز برای ساخت و گسترش تأسیسات آبی در شوشتر کوشیده، و موفق به ساخت بیمانندترین شبکه آبیاری در روزگار کهن شدهاند. آنان کهنترین شهر صنعتی جهان را پیریزی کردند.
گرچه در ساخت تأسیسات آبی شوشتر مهمترین هدف، آبیاری بوده است، اما سازندگان هوشمند آن توانستهاند به هدفهای بزرگ دیگری چون اهداف صنعتی، بازرگانی، دفاعی، معماری، راه و… دست یابند.
مجموعه آسیابهای شوشتر دربردارنده دهها آسیاب است که بزرگترین مجموعه صنعتی جهان تا پیش از انقلاب صنعتی در اروپا به شمار میرود. بهرهگیری از رودخانه خروشان کارون در گرداگرد شهر کهن شوشتر، بهمنظور ایجاد خندق در کنار بارو و ایجاد موقعیت سوقالجیشی دفاعی باعث شده تا این شهر در برهههایی تسخیرناپذیر بماند. موقعیت رود دستکند گرگر (کارون دودانگه) به علت قابلیت کشتیرانی بودنش آن باعث میشده تا شوشتر از نظر بازرگانی از قطبهای مطرح در سطح جهانی بشمار آید.
تا سده گذشته، جابجایی بار و مسافر از طریق کشتی در رود گرگر رواج داشته است. استفاده از آب در ساخت محیطی برای زندگی بر پایه شرایط اقلیمی، با ایجاد شبکههای زیرزمینی در شهر کهن شوشتر، موجب بروز یکی از هوشمندانهترین و اندیشورزانهترین اشکال معماری شهری ـ آبی در جهان شده است. پل و سد شادروان شوشتر (شاپوری)، که بلندآوازگی آن در افسانههای ایرانی به چشم میخورد، نه تنها یکی از بنیادیترین بخشهای شبکه آبیاری شوشتر، بلکه از معدود راههای گذر از رودخانه پهناور کارون بوده که جاده شاهی نیز از همین پل گذر میکرده است. با توجه به اهمیت سیاسی و اقتصادی شوشتر و سازههای آبی آن، دژ این شهر(قلعه سلاسل)، هم مرکز کنترل این تأسیسات بوده و هم حکومتگاه والی خوزستان به شمار میرفته است. تا سده گذشته و پیش از اکتشاف نفت، شوشتر مرکز خوزستان بوده است.
دژ سلاسل
این کهندژ دیرپای، نه تنها جایگاه فرمانروایی در شوشتر بشمار میرفته است، بلکه در خوزستان نیز چنین موقعیتی را به وجود آورده است. بیشینه ساخت دژ سلاسل دستکم به دوران هخامنشیان میرسد، که میبایست از سازههای آبی زندگیبخش پاسداری کند. از دوران اشکانی سفالینههایی در این دژ یافت شده است. در دوران ساسانیان دگر بار بر جایگاه آن دژی نوین ساخته شد که آثارش تا به امروز برجای مانده است. این دژ بیضیگون دارای اسلحهخانه، گرمابه، نانوایی، آسیاب، سربازخانه، نقارهخانه بارو، کَت و کوشک بوده است. کهنترین شوادان (شوادون = نوعی بادگیر) جهان در این کهندژ وجود دارد. ویژگی منحصربهفرد دژ سلاسل، گذشتن نهر دستکند داریون از زیر آن است.
هنوز هر قطعه از سنگهای این دژ نبرد دلیرانه هرمزان، سردار دلاور ایرانی، با بیگانگان را یادآوری میکند که چگونه به مدت دو سال، محاصره دشمن بیشمار را ناکام گذاشت.
نام سلاسل پس از اسلام بر این دژ گذارده شد. سلاسل به معنی زنجیر است. در گذشته در پهنای رودخانه کارون پلی از قایقها که زنجیروار به یکدیگر متصل شده بودند وجود داشته که نام سلاسل را از آن گرفتهاند. این دژ تا دوران معاصر مورد استفاده قرار میگرفته و جای بسی افسوس است که بیشتر تخریب و آسیب به آن در همین سالیان اخیر رخ داده است.
پل بند شادروان
پل شادروان یا شاپوری در شوشتر طولانیترین پل تاریخی جهان است که بر روی رود خروشان کارون در جنوب غربی ایران ساخته شده و نمایانگر اندیشه ناب مهندسان و دانشمندان ایرانی است. طول این پل ـ بند بیش از نیم کیلومتر است و پیشینه ساختار آن به دوره ساسانیان باز میگردد. پل دارای ۴۴ دهانه بزرگ و ۴۳ دهانه کوچک بوده و جنس مصالح آن از سنگ، آجر و ملات ساروج است. بخشهای زیرین و کهنتر پل از سنگ لاشههای بزرگ تشکیل شده و بستهای فلزی بین آنها خودنمایی می کند. این پایهها مربوط به پل کهنتر در زمان هخامنشیان بوده است. هدف اصلی از ساخت پل-بند شادروان، سوار کردن آب بر روی سردهانه نهر داریون (دارا = داریوش بزرگ) بوده که در دوره هخامنشی ایجاد شده است. آبرسانی حدود ۴۰ هزار هکتار زمینهای دشت میاناب شوشتر بر عهده شبکه آبیاری نهر داریون بوده که سر دهانههای آن در زیر کهندژ سلاسل تعبیه شده است.
در عصر ساسانیان با روی کار آمدن فنسالاران و به اوج رسیدن دانش سازههای آبی و آبیاری در ایران، در شوشتر، نیاز به ایجاد یک پل-بند در مسیر کارون برای سوار کردن آب بر سردهانههای داریون احساس میشود. با پیروزی شاپور اول بر قیصر روم، قیصر و سپاهیان وی به اسارت گرفته میشوند. چون در ایران بردهداری وجود نداشته و به شدت ممنوع بوده است، شرط آزادی و بازگشت آنها همکاری در انجام چند پروژه عمرانی ملی در ایران میشود. یکی از آن پروژه های ملی احداث پل-بند شوشتر، زیر نظر یک مهندس ایرانی به نام برانوش است. اندیشورز بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی داستان ساخت این پل را در شاهنامه آورده است.
نهر داریون
نهر داریون (دارا) یا مینوآب (آب بهشتی) پس از شاخه گرگر (کارون دودانگه) دومین کانال دست کند بزرگ شوشتر است که زمینهای کشاورزی میان دو شاخه اصلی کارون (چهار دانگه) و شاخه گرگر (دودانگه) را با وجود ارتفاع بالای این زمینها نسبت به رودخانه آبیاری میکند. داریون برگرفته از نام داریوش بزرگ است.
این نهر تنها سازه آبی شوشتر است که پس از گذشت سدههای پیاپی، همچنان نام بانی خویش را بر خود دارد. پل بند شادروان حدود ۳۰۰ متر پایینتر از آبگیرهای نهر داریون سطح آب را برای سوار شدن بر نهر داریون بالا میآورد. این نهر نه تنها آب مورد نیاز کشاورزی ساکنان شهر را تأمین میکند، بلکه با حفر تونلهای آببر نیز مانند کاریز (قنات)، آب را به درون خانههای بافت کهن هدایت میکرده است.
اگرچه بسیاری از تاریخنگاران، پل-بند شادروان را از سازههای آبی مهندسان دوران ساسانی میدانند، اما با توجه به وجود نهر داریون در دوره هخامنشی و قرار داشتن ارتفاع آبگیرهای نهر داریون در فاصلهای بالاتر از سطح آب رودخانه در دوره کم آبی، میتوان به وجود پل-بند شادروان در دوره هخامنشی نیز با قطعیت نظر داد. این سازهها در دوران ساسانی دوباره بازسازی شده است. سر دهانههای این نهر در ساحل راست رودخانه کارون چهاردانگه (شُطیط) درصخرههای زیر قلعه سلاسل قرار دارد.
تعداد هشت آبگیر نهر داریون، از زیر صخرههای ساحلی آغاز میشوند. برخی از آنها در طی سالهای پیاپی بند آمدهاند. در زیر کهندژ سلاسل پلکانهایی جهت برداشت آب از نهر کار گذاشته شده بود به طوری که در هنگام محاصره و بسته شدن درهای دژ به سادگی از نهر آب بر میداشتند. این هشت کانال گفته شده در زیر کهندژ سلاسل تبدیل به دو کانال بزرگ میشوند و پس از خروج از زیر دژ به یک کانال بزرگ تبدیل میشوند که تا مسافت طولانی به صورت یک کانال روباز به درون دشت میاناب هدایت میشود. درون دژ نیز چندین گرمابه توسط تنبوشههای سفالی، از آب نهر داریون استفاده میکردند.
خانه مستوفی
این ساختار بخشی برجای مانده از مجموعه مستوفی و در بر دارنده دو بخش اندرونی و بیرونی بوده است. خانه مستوفی در سالهای پایانی دوران قاجار، به دستور محمدعلی مستوفی از بازرگانان شوشتر و به شیوه معماری سنتی ساخته شده است. چشمانداز تماشایی پل شادروان، ایوان و حیات خنک رو به سوی کارون، سنگچین تماشایی راهرو ورودی خانه، و شوادان (شوادون) که بادگیر این بخش از ایران زیباست، به این ساختار جلوه فراوان بخشیده است. این ساختار هم اینک موزه مردمشناسی شوشتر است.
خانه مرعشی و باغ خان
این ساختار و باغ خان، بخشی برجای مانده از مجموعه مرعشی است. خانه مرعشی و باغ خان در سالهای پایانی دوران قاجار، به شیوه معماری سنتی ساخته شده است. چشمانداز تماشایی آسیابهای آبی و آبشارهای شوشتر و رودخانه کارون دودانگه (گرگر) به این ساختار جلوه فراوان بخشیده است.
وجه تسمیه شوشتر
بیشتر دانشمندان نام شوشتر را برگرفته از تیشتر ایزدبانوی آب آفرین میدانند. اسب نماد تیشتر ایزدبانوی بارانهاست. نکته جالب و در خور اندیشه اینکه در زبان پهلوی هزوارشی با تلفظ swsy به معنای اسب وجود دارد. دو واژه شوش (= سوش) و شوشتر (= سوشتر) این هزوارش را در بر دارند. در افسانهها آمده که شهر شوشتر را به شکل اسب ساخته بودند.
بر پایه گفته گروهی از تاریخنویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی میرفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوشآبوهواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند.
گروهی دیگر نام شوشتر را شوشدر به معنای دروازه شوش نامیدهاند. بعضی دیگر آن را «شهشاتر» یعنی شهر شاه لقب دادهاند. برخی از تاریخدانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ شده است. گروهی نیز آن را برگرفته از نام شوشیندخت زن یزدگرد می دانند که دو شهر شوش و شوشتر را پایه گذاری کرد (ساخت شهر شوشین در کردستان هم به این بانو نسبت داده میشود). شهر شوشتر، تستر هم نامیده شده است.
در سفرنامههای بسیاری از شوشتر یاد شده است و نام شوشتر نیز در طول تاریخ جهان گیر بودهاست. در متون تاریخی غرب (روم و یونان باستان) شوشتر را با نام Šurkutir میشناسند. همچنین در جهان عرب شوشتر را با نام «تستر» میشناسند. در بسیاری از اشعار کهن فارسی از دیبای شوشتر، پرند شوشتر و بهار شوشتر یاد شده است.
رودخانهها
شوشتر به دلیل موقعیت ویژهای که در جلگه خوزستان دارد گهواره تمدن در کنار رودخانههای بزرگی چون کارون و دز است. رودخانه دز از غرب شوشتر گذر میکند و مرز شوشتر با شوش و دزفول را میسازد، اما رودخانه کارون پس از گذر از کوههای زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده، سپس از تنگهای که بین کوه های فدلک و کوشکک است به طور کامل در جلگه خوزستان جاری میشود. این رودخانه پس از گذر از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد میکند و توسط بند میزان به دوشاخه دودانگه (گرگر) و چهاردانگه (شطیط) تقسیم میشود. شاخه گرگر ـ یا دودانگه یا مسرقان ـ کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست، اما متون تاریخی نشان میدهد که این رودخانه در آغاز به رود دیگری در رامهرمز میپیوسته و به خلیج فارس میریخته است. در دوران کوروش بزرگ، فرمانروای هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون باز میگردانند. شاخه چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری میگذرد در بالادست سد شادروان شاخهای از آن جدا میشود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیرهای محصور کرده و در طول تاریخ دشتی گسترده به نام میاناب را آبیاری کردهاند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بند قیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر میپیوندند و در همانجا رود دز نیز به کارون پیوسته شده و کارون بزرگ را ساخته و به سوی اهواز حرکت میکند.
مجموعه آسیابها و آبشارهای شوشتر، پل و سد شادروان شاپوری شوشتر، کهندژ سلاسل، بند میزان، برج کلاه فرنگی، مسجد جامع شوشتر، دخمههای زرتشتی شوشتر، کاروانسراهای شوشتر، چشمه سیزنگر، توکمری، تو عاشقون، بافت کهن شوشتر، بند ماهیبازان شوشتر، پلبند لشکر، بند خاک، بند برج عیار، بند شرابدار، پل حاج خدایی باطنی، پل مستوفی، پل شاه علی، سرای افضل، خانه مستوفی، خانه مرعشی، باغ خان، باغهای شوشتر، ساحل رودخانه گرگر، ساحل و بیشهزارهای رودخانه کارون، جزیره کارون(در مسیر پل شناور)، جنگلها و بیشه زارها و مرغزارهای پیرامون رودخانه دز، کوه و قله فدلک، کوه مشرف بر شوشتر نو، تپههای سرسبز و دیدنی جاده شوشتر-[عقیلی] در بهار، روستاهای تک تکاب و گرآب و … .
* جعفر سپهری مدرس کامپیوتر در دانشگاه های آزاد، جامع علمی کاربردی و پیام نور و مدرس رسمی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی در زمینه “هواشناسی کوهستان” بوده است. او صدها مقاله در زمینه ی ایران شناسی و تاریخ علم در ایران به چاپ رسانده . سپهری از سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرده است.