شبح ترور چون سایه، روز و شب، خانه و بیرون از خانه، در اتوبوس و مترو، در سینما و سالن موسیقی، و … و در خواب و بیداری همدم ما است تا مبادا هراس و ترس از تن و جانمان دور شود. سال میلادی ۲۰۱۶ در حالی رو به پایان است که لکههای خون گوشهگوشهی خاورمیانه و اروپا را شرمگین توحش دوران باستان کرده است. انسان عهد دیجیتال با مقولهای روبرو است که شاید تصورش را هم نمیکرد؛ اسلام. اسلامی که مگر خشونت انگار کارکرد دیگری ندارد. در تعبیرهای گوناگون از اسلام برخی تلاش میکنند به وجه مهر و عطوفت آن توجه کنند، اما آنچه هر روز در گوشه و کنار جهان رخ میدهد، چهرهی خشونتبار اسلام را برملا میکند. نگاهی به آمار ترور در سال پیش نشان میدهد که نشان دادن وجه مهربان اسلام، دروغی بیش نیست. ما ایرانیها که از نزدیک به چهل سال پیش در سایه حکومت اسلامی روزگار را سپری کردهایم، به خوبی میدانیم که اسلام نه مهربان است و نه راستگو. به نیکی میدانیم که اسلام آبشخوری دارد که بستر اساسی آن است و چیزی نیست مگر کسب قدرت به هر قیمتی.
در این جستار نمیخواهم به فاجعهی حاکمیت اسلامی بر ایران بپردازم، اما دفاع بی چون و چرای این حکومت از تروریسم و شبهتروریسم شیعه در رقابت با سوی دیگر اسلام، یعنی سنیهای سلفی و … عرق شرم بر پیشانی من ایرانی مینشاند. «من»ی که چه بخواهم و چه نخواهم، به اشتباه و به خاطر رنگ پوست و موهایم، مسلمان به حساب میآیم.
در رویدادهای خاورمیانه و ترورهای انجام شده در اروپا، هماره یک سوی قضیه مسلمانان هستند؛ چه سنی و چه شیعه. چه هواداران ایران و چه هواداران سعودیها، چه هواداران روسیه و چه همراهان آمریکا و اروپا. در این معنا اشتباههای جبران ناپذیر غربیها با پول و خون مردم منطقه، جنگ و ترور و زوال را بر مردم تحمیل کرده است. جنگی که گاه نیابتی است و گاه خصم در لباس صلاح دیگران.
باری، به آمار سال ۲۰۱۶ میپردازم تا چهرهی واقعی خشونتهای اسلامگراها بیشتر برملا شود. به آمار نگاه میکنم که مبادا باران رحمت دروغین اسلام، شتکهای خون بیگناهان را از چهرههای اندوهگین ما بشوید.
دوشنبه هفته پیش آخرین ترورهای اعلام شده جان سفیر روسیه در ترکیه را گرفت؛ یکی از هواداران سنیهای سلفی، با فریاد «الله اکبر و تکرار نام حلب»، دست به قتل او زد. در همین روز دوازده نفر در بازار کریسمس برلین کشته شدند؛ کامیونی با راندن بر مردم بیگناه، مهربانی اسلام را به جهانیان نشان میدهد. در واقع، سال ۲۰۱۶، سال ترور بود و جنایت علیه بشریت. ترور در ژانویه سال ۲۰۱۶ با اعدام ۳۰۰ تن از مهاجرین آفریقای شمالی توسط داعش در لیبی شروع شد و تا امروز با کشته شدن مردم عادی در بازار کریسمس برلین به پایان رسیده است. هر روز تعداد زیادی از مردم عادی در گوشه و کنار دنیا با عملیات تروریستی جان میسپارند؛ بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی قربانی و هدف ترور هستند. بیشترین قربانیان ترور در سال جاری که تنها یک هفته به پایان آن باقی است، مردم سوریه و عراق بودهاند که مسلمانان تندرو موسوم به داعش، ادعای جاری کردن قوانین ناب اسلامی در آنها را دارند.
تعداد عملیات تروریستی و قربانیان آن در سال ۲۰۱۶ چنان زیاد است که فهرست کردن همهی آنها قصهی دفتری است هفتاد من. ترور مردمی که در جشن عروسی شرکت کردهاند، مردمی که در قهوهخانهای پایان یک روز سنگین کاری را به استراحت نشستهاند، مردمی که برای عبادت و ستایش خدایی که تروریسمها در وحدانیتش تردید ندارند، به مسجد رفتهاند، (کشته شدن ۱۳۴ نفر از مسلمانان شیعه در مسجد زینب واقع در دمشق در روزهای آغازین ۲۰۱۶ نمونه آن است)، کودکانی که در کلاس درس نشستهاند یا در راه مدرسه به خانه هستند را نشانه رفته است.
ماه مارس ۲۰۱۶ شاهد کشتار در بلژیک بودیم؛ ۳۲ نفر کشته شدند و ۳۴۰ نفر زخمی، همان ماه در لاهور پاکستان با حمله انتحاری در یکی از بزرگترین پارکهای شهر، ۷۲ نفر از جمله ۲۹ کودک به هلاکت رسیدند. در ماه آپریل داعش ۱۷۵ نفر که کارگر کارخانه سیمانسازی بودند را در سوریه دزدید و سه روز بعد همه را به قتل رساند. به فاصله کوتاهی در یکی از روستاهای تحت حکومت نیروهای مخالف بشار اسد، قبر دستهجمعی ۱۶۸ تن کشف شد.
۱۴ ماه جون ترور به فرانسه رسید، در شهر نیس کامیونی میان مردمی راند که سالروز استقلال سرزمینشان را جشن میگرفتند؛ برآمد این اقدام تروریستی ۸۶ کشته بود و ۴۳۴ زخمی. در همین ماه در یک عملیات انتحاری در کابل، ۸۰ نفر جان باختند. در ماه آگوست، ۵۰ نفر که در جشن عروسی و در بخش کردنشین ترکیه، شرکت کرده بودند، قربانی ترور شدند. به این صورت ترور، هراس و ارعاب میآفریند؛ هراس برای همه، هدف ترور هم همین است که کسی احساس آرامش نکند. وحشت ترور اروپا را در نوردیده و کشورهای خاورمیانه را نیز مقابل هم قرار داده است که به صورت مستقیم یا نیابتی دست به کشتار یکدیگر بزنند و همه هم با نام خدا. ترور با نام خدا، انگار حکایت مرگ است و زندگی.
در کشورهای اروپایی با افزایش عملیات تروریستی، موضوع نجات دموکراسی طرح شده است و بازسازی دولتهایی که بیشتر مورد اعتماد مردم هستند. (شوربختانه این بحث به گسترش دولتهای دست راستی و افراطی در اروپا انجامیده است.) ترور با نام خدا و رحمت الهی موجب شده که رویکرد مردم چنان باشد که دموکراسی و دولتهای مبتنی بر جلوگیری از جنگهای عقیدتی، فروبپاشند و قدرتهای افراطی جنگطلب جایگزین آنها شوند. هدف تروریسم هم همین است.
باشد که خردورزی جایگزین جنگطلبی شود و سال ۲۰۱۷ را در شرایطی شروع کنیم که سایه ترور، جنگ، کشتار و تمامیتخواهی با تابش آفتاب درخشان نابود شود و صلح، آرامش و دوستی و مهربانی بر آسمان جهان رنگ مهر و دوستی بپاشد.