مروری بر تعالیم آئین بهایی
گزارش سال ۲۰۰۳ سازمان ملل نشان میدهد که بین هیجده کشوری که تا آن زمان اقدام به اصلاحات گوناگون و تأسیس دموکراسی کرده بودند، سیزده کشور موفق به ایجاد یک دموکراسی پایدار نگشتند. محققین از این تجربه نتیجهگیری کردهاند که انگیزه دموکراسی باید در بستر جامعه بوجود آید و تجربههای تاریخی نیز نشان میدهد که دستیابی به دموکراسی از دو راه امکانپذیر است. دموکراسی میتواند از بستر اجتماع یعنی از پائین و به وسیله مردم خواسته شود و یا از رأس اجتماع و به وسیله برگزاری انتخابات آزاد پایهگذاری شود.
دانشمندان علوم سیاسی بر این عقیدهاند که در هر دو حالت حکومت مردم سالار هنگامی دوام مییابد که علاوه بر انتخابات آزاد و سازماندهی مؤسسسات لازم، فرهنگ شهروندی نیز شناخته و پذیرفته شده و قشرهای مختلف جامعه را در برگیرد.
در سیستمهای استبدادی خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماع مسئول پرورش سلول اولیه استبداد یعنی بنده یا برده سرسپرده است. پدر نقش حاکم مطلق را بر عهده دارد و زن باید مطیع و در تحت سلطه مرد قرار گیرد. در چنین فضایی وظیفه اصلی زن تولید فرزندان و پرورش آنان جهت فرمانبرداری و اطاعت از رأس خانواده و سپس از رأس حکومت است.
مهمترین تحول بنیادین در گذار از استبداد به سوی جامعهای دموکراتیک تغییر ساختار خانواده است زیرا در این محیط باید شهروندان فرداً پرورش یافته و اصل برابری و ارزشهای انسانی را بیاموزند. در خانواده دموکراتیک با وجود متفاوت بودن وظایف زن و مرد، تساوی حقوقی انسانها، همبستگی، مشورت و تصمیمگیری جمعی جایگزین سلسله مراتب و رویه رئیس و مرئوس میگردد.
در آثار آئین بهائی به نقش خانواده به عنوان کانون گرم روابط انسانی و کوچکترین واحد جامعهای دموکراتیک و نقش تعلیم و تربیت کودکان تکیه بسیار شده و تاکید شده تا اصول زیر که جزئی از تعالیم آئین بهائی است از ابتدای طفولیت به فرزندان آموخته شود.
- تحری (جستجوی) حقیقت: حقیقت را جویا شدن و مسائل را به زیر سؤال بردن و پس از تجزیه و تحلیل مستقلاً به نظریهای شخصی رسیدن و یا استقلال فکری، هدف تربیت و آموزش است زیرا تقلید از دیگران از علائم مشخصه استبداد است. کودکان باید از ابتدا در خانواده تشویق به استقلال فکری شوند و نیروی فکر خود را مستقلاً به کار گیرند. حضرت عبدالبها میفرمایند:” اول اساس بهاءالله تحری حقیقت است. یعنی باید نفوس از تقلیدی که از آباء و اجداد موروث مانده منزه و مقدس گردند.
- خِرَد و تکیه به عقل: شناخت خرد به عنوان موجودی مستقل که در خلقت او نیروی عقل به ودیعه گذارده شده یکی از پایههای تمدن مدرن است. یک زندگی سالم نیاز به این دارد که انسان بتواند با اتکاء به نیروی عقل خود خوب را از بد تشخیص داده و در تصمیمگیریها و حل مسائل سهیم باشد. آئین بهائی با خرافات مبارزه میکند و از حکم عقل به تصورات و اوهام رجوع نمینماید. خرافاتی که استبداد و بخصوص استبداد دینی به عنوان ابزاری در جهت رسیدن به خواستههای خود مورد استفاده قرار میدهند کلاً مردود میشمارد زیرا قضاوتهای فردی در مورد اشخاص یا مسائل اجتماعی باید بری از توهمات و حدس و گمانهای مبهم و غیر منطقی باشد.
- معاشرت، همکاری و مشورت: حضرت بهاءالله میفرمایند:”با جمیع اهل عالم به روح و ریحان (با فرح و شادی) معاشرت نمائید چه که معاشرت سبب اتحاد و اتفاق بوده و هست و اتحاد سبب نظام و حمایت امم (امتها) است.” همچنین میفرمایند:”در جمیع امور به مشورت متمسک شوید چه که اوست سراج هدایت. راه نماید و آگاهی عطا کند.” اطفال بهائی میآموزند که فرد بهائی به منزله تار و پود جامعه است. او به مانند سنگ زیر بنای ساختمانی است که استقرار دموکراسی و تداوم آن به آن متکی است.
حضرت بهاءالله میفرمایند… شأن انسان رحمت و شفقت و بردباری با جمیع اهل عالم بوده و خواهد بود.
خوانندگان عزیز، در صورتی که مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی: www.reference.bahai.org/fa