فدراسیون فوتبال امروز، جشنی در سرمای تهران و در فضای باز گرفت تا فقط ارادت خودش به فوتبال بانوان را به چشم و گوش کنفدراسیون و فیفا برساند. مناسبت روز جهانی زن، بهانه خوبی هم بود تا مثلاً از دختران فوتبالیست و داور و مربی ایران در مراسمی نهچندان منظم و بیهدف، تقدیر شود. جای همه هم خالی بود. نه رئیس فدراسیون (مهدی تاج) آمد، نه نایبرئیس (علی کفاشیان) نه حتی «فریبا محمدیان» معاون بانوان وزارت ورزش و جوانان.
«بهانه» و «ابزار» شدن، در سرما واقعا دردناک است. داستان دخترانی که با رویای تکل و پاس و سانتر، هدف زندگیشان را زمین فوتبال تعیین کردهاند، روزبهروز غمانگیزتر میشود. آنقدر که تعطیل شدن تیمهای باشگاهی و ملی دختران ایران امری طبیعی شده، خودشان را در محاورهها با «دست فروشها» و فدراسیون و باشگاهها را با «شهرداری تهران» مقایسه میکنند. دیگر عادت کردهاند که یک روز، بدون مقدمه، یکی از تیمهای ملی یا باشگاهی فوتبال دختران را تعطیل کنند.
فقط در همین سال ۹۵ خورشیدی، ملوان انزلی، استقلال تهران، هیئت فوتبال اردبیل و آرسن تهران قید تیم داری برای فوتبال دختران را زدند. تیم صدرنشین آیندهسازان هم داشت کنار میکشید که مربیان و بازیکنانش ملتمسانه تا آخر فصل مدیر باشگاه را راضی کردند در لیگ بماند.
داستان تیم ملی دختران که در نوع خودش حیرتانگیز بود. اسفندماه سال ۹۲ حراست وزارت ورزش در نامهای محرمانه به رئیس وقت فدراسیون فوتبال، خواهان برکناری شهرزاد مظفر سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان، «فریده شجاعی» رئیس کمیته فوتبال بانوان و همینطور فاطمه علیپور مسئول کمیته مسابقات بانوان و غزال سرشار ناظر داوری شد.
وزارت ورزش مدعی شد که در کنار این نفرات، ۶۷ عضو فعال دیگر در حوزه بانوان شامل بازیکن، مربی، داور، سرپرست و مسئول در فوتبال و فوتسال بانوان بودند. آنها باید به دلیل آنچه وزارت ورزش «مشکل حراستی» خوانده بود از فوتبال کنار میرفتند.
دلیل آن اخراج دستهجمعی را یکی از بانوان مربی باشگاهی فوتبال ایران به «ایران وایر» اینگونه توضیح داد: «بعد از این که کادر فنی تیم ملی دختران انتخاب شد، یکی از مربیانی که فکر میکرد حقش را خوردهاند، چند سری عکسهای خصوصی بازیکنان و مربیان فوتبال و حتی مسئولین کمیته بانوان فدراسیون فوتبال را به رئیس حراست وزارت ورزش داد.» سونامی که راه افتاد، ریز و درشت را با هم برد. تیم ملی فوتبال بانوان ایران مدتی به کل تعطیل شد.
فدراسیون و وزارت ورزش اگر میتوانستند، کلیت فوتبال دختران ایران را جمع میکردند. فوتبالی که از سال ۱۳۴۸ با تأسیس تیم فوتبال دختران تاج و بعد پرسپولیس و دیهیم متولد شد و از یک سال بعد، در حالیکه نخستین تیم فوتبال دختران در خاورمیانه بود، به عنوان تیم ملی در کنفدراسیون آسیا مورد تائید قرار گرفت.
وزارت ورزش، به حیات فوتبال (در زمین چمن) دختران اعتقادی نداشت. به دولتها هم مرتبط نبود. شاید بیشترین سنگاندازی سالهای اخیر، برای فوتبال دختران را در وزارت ورزشی دیدیم که متعلق به «حسن روحانی» بود. عزل دستهجمعی دختران فوتبالیست، محرومیت بازیکنانی که مدعی بر دو جنسه بودن آنها میشدند، جلوگیری از سفر تیم فوتسال دختران به رقابتهای جهانی گواتمالا و بعد دستور رئیس دولت برای خروج همان تیمی که وزارتش دستور توقف آن را داده بود.
اما قوانین فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا، جلوی انحلالهای قطعی را میگیرد. اول اینکه کنفدراسیون فوتبال آسیا، برای تشکیل تیمهای پایه فوتبال دختران و همینطور برگزاری اردوهای آمادهسازی در ردههای نونهالان، نوجوانان، جوانان و امیدها، طی طرحی به نام «آسیاویژن» به فدراسیونها کمک مالی میکند. این طرحی است که از زمان ریاست «محسن صفایی فراهانی» وارد فوتبال ایران شد. پس از آن محمد دادکان و علی کفاشیان از طریق همین طرح، بخش عمدهای از مشکلات مالی فدراسیون فوتبال را رفع کردند.
«آسیاویژن» یک طرح ساده از کنفدراسیون فوتبال آسیا است. طرحی که تلاش میکند در کشورهای رو به توسعه، سرمایهگذاری بلاعوض فوتبالی انجام دهد. به این معنی که هر کشور، با تائید کنفدراسیون فوتبال آسیا، با صرف هزینهای مشخص که تمام آن را کنفدراسیون تقبل کرده، در بخشهایی که هنوز نیاز به توسعه و پیشرفت دارد، کلاس یا اردوی آماده سازی برگزار کند.
ایران طی سالهای اخیر، با دریافت هزینه از کنفدراسیون آسیا، در بخشهای داوری، مربیگری، فوتبال بانوان و طرح استعدادیابی فوتبال آقایان از چنین طرحی سود برده. هزینهای که کنفدراسیون پرداخت میکند هم بیشتر از مصارف است. «علی کفاشیان» سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه «ایران» مدعی شد که هزینه ساخت و تجهیز فاز سوم کمپ تیمهای ملی (شامل یک زمین فوتبال و یک مجموعه مجهز بدنسازی و استخر) از طریق مازاد درآمدهای طرح آسیاویژن تأمین شده است.
یعنی فدراسیون فوتبال به تیمهای پایه دختران ایران، به چشم یک سرمایه نقد نگاه میکند. همانطور که طی دو سال اخیر، ایران تیم ملی فوتبال بانوان (به معنی رسمی) نداشت، اما در رده جوانان کاملا برنامهریزیشده حرکت میکرد. مربی، اردو، لباس و هر آن چه باید به چشم کنفدراسیون آسیا میرسید برای تیم فوتبال دختران جوانان ایران تأمین میشد. چون پول کنفدراسیون و طرح آسیاویژن هم نقد است و هم تأمین کننده بخشی از نیازهای فوتبال مردان.
مهدی تاج به این نقدینگی، به چشم یک نیاز جدی برای آینده فدراسیون فوتبال نگاه میکند. درست مانند یک «بیزینس من» با مقوله فوتبال بانوان طرف است. مثلاً رئیس، روز ۲۲ تیرماه در مراسم قرعهکشی لیگ برتر فوتبال ایران گفت: «۵ درصد از قرارداد باشگاهها طبق قانون به فدراسیون فوتبال تعلق میگیرد، ولی در نظر داریم برای باشگاههایی که در لیگ فوتسال و لیگ فوتبال زنان تیمداری کنند، این مبلغ را به ۳ درصد کاهش دهیم.»
کاملاً یک نگاه تجاری! مثلاً اگر باشگاه تراکتورسازی باید ۵ درصد از قرارداد مجموعه بازیکنانش (که امسال بر اساس آمار سازمان لیگ ۱۵ میلیارد و ۵۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده) را بپردازد، مبلغی حدود ۶۰۰ میلیون تومان صرفهجویی خواهد کرد. درحالیکه هزینه تیمداری فوتبال بانوان در لیگ ایران، کمتر از ۳۰۰ میلیون تومان در سال برآورد شده. باشگاه استقلال همین امسال، (بازهم براساس آمار سازمان لیگ ۱۹ میلیارد و ۷۴۰ میلیون تومان) هزینه تیم استقلال کرده، تیم دخترانش را منحل کرد.
مورد دوم، بندی در اساسنامه فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا است که از وجه نقد فراتر میزند. کنفدراسیون فوتبال آسیا ابتدای سال جاری میلادی برای دومین بار به فدراسیون فوتبال ایران اخطار میدهد که در صورت عدم شکلگیری تیم ملی فوتبال بانوان ایران، امتیاز و پروانه حرفهای فوتبال ایران لغو خواهد شد. لغو پروانه حرفهای فوتبال ایران، یعنی خروج تمامی تیمهای باشگاهی از لیگ قهرمانان باشگاه های آسیا. دومین مخاطره، به معنای از دست رفتن تمامی امتیازات میزبانی در بازیهای آسیایی است و البته قرار گرفتن تیم ملی ایران در سید تیمهای آماتور آسیا.
پس فدراسیون مجبور است برای حفظ و صیانت از فوتبال مردان، نیم نگاهی هم به فوتبال بانوان داشته باشد. مثلاً اول آبان ماه سال جاری، تیمی منتخب از دختران دو تیم شهرداری بم و آیندهسازان، بهعنوان تیم ملی ایران، مقابل تیم ملی سوئد قرار گرفت. برای اینکه فقط ثابت کنند فوتبال بانوان ایران همچنان وجود خارجی دارد. اما همین تیم، در هیچ رقابت آسیایی حضور نداشت.
کنفدراسیون مجبور به آخرین تهدید میشود. در آستانه رقابتهای انتخابی جام ملتهای آسیا (در فروردینماه) کنفدراسیون آسیا به ایران اولتیماتوم میدهد که اگر باز هم از حضور در رقابتهای آسیایی سر باز بزند، پروانه حرفهای فوتبال ایران را لغو خواهد کرد
حالا تیمی از امیدهای اوکراین با عنوان تیم ملی دختران این کشور را به ایران آوردهاند. «مریم آزمون» هم از چهل روز قبل سرمربی این تیم شده است. اوکراینیها دو بازی دوستانه با دختران جوان و دو بازی با تیم ملی دختران ایران انجام میدهند و میروند. اما فدراسیون از این فرصت خواسته تا نهایت استفاده را ببرد.
پس امروز مراسمی برگزار کردند که نه درشان دختران ما بود نه در اندازههای فوتبال ایران. دختران اوکراینی هم باید در سرما روی سکوها مینشستند و فقط حکم شاهدان عینی را میگرفتند.
مقدماتی قهرمانی دختران آسیا فروردینماه در ویتنام برگزار میشود. دختران ایران در گروه D با ویتنام، میانمار، سوریه و سنگاپور همگروه شدهاند. نکته جالب فقط این نیست که ببینیم «سوریه» میان جنگ و خون و درگیری، همچنان هم فوتبال مردانش در انتخابی جام جهانی روسیه میجنگد و هم تیم فوتبال دخترانش به راه است. نکته را میتوان در گروه C پیدا کرد. جایی که دختران فلسطین با تایلند و چین تایپه همگروه شدهاند.
شاید در سوریه و فلسطین، مدیر حراستی در وزارت ورزش و جوانان نباشد که حکم بزند به ممنوعالخروج شدن تیم دختران فوتسال یا انحلال تیم دختران فوتبال. شاید آنها هنوز برای حیات و بقای پروانه حرفهای فوتبال مردان کشورشان، ابزار نباشند. هستند، چون باید باشند.
برگرفته از ایران وایر