شهروند ـ فرح طاهری: دعوت شدم به نمایشگاه گروهی هنرآموزان نغمه افشین جاه که در سه روز ۱۰ تا ۱۲ مارچ ۲۰۱۷ در خانه ـ گالری او برپا شده بود. با کارهای نغمه از قبل آشنا بودم و آنها را دوست داشتم. هر پوستر یا جلد کتابی که طراحی می کرد، بدون دیدن نام طراح متوجه می شدم که کار اوست. طبیعی است که دعوتش را می پذیرفتم و فرصت دیدن کارهای زیبای دیگرش را از دست نمی دادم.
وقتی با ماشین در جاده ی خاکی می راندم، تصور می کردم که گم شده ام. مگر می شود در زمستان سخت تورنتو، در جایی زندگی کرد که هر روز می بایست در این برف و باران و گِل و خاک از جاده ای خاکی گذرکرد. بعد به یک جاده ی باریکتر پیچیدم که از وسط جنگل می گذشت و به نظرم می آمد فقط یک ماشین می تواند رفت و آمد کند، دیگر کم کم مطمئن شدم که گم شده ام، تا اینکه ناگهان دریاچه ی یخ زده در مقابلم ظاهر شد با تعدادی غازهای وحشی که روی یخ ها نشسته بودند، مثل یک تابلوی نقاشی.
زمستان که با این منظره سِحر شوی، بهار و تابستان و پاییز چه می کنی؟
این جا خانه ی نغمه است که از حدود دو سال پیش با همسر و پسرش و البته یک گربه ی خوشگل و فربه در آن زندگی می کند.
نغمه افشین جاه گرافیست است، اما می گوید از بچگی عاشق نقاشى بوده و نقاشی می کرده. در میان انواع نقاشی ها، آبرنگ را بیشتر از همه دوست دارد، چرا؟ مى گوید “چون طبیعتِ آبرنگ، خیلى شبیه زندگى است. نمى شود زمان را از دست داد. نمى شود وسط کار ول کرد و بعدا ادامه داد. باید یک نفس کار کنى. تنها نشانه حیاتِ آبرنگ، آب است. در آبرنگ رنگها شفافند و نمى شود خطا را با رنگ تیره پوشاند و در نهایت که هر کار تمام شده ی آبرنگ، یک اثر نجات یافته از به فنا رفتن است.”
نغمه در سال ١٣٧۴ از دانشگاه هنر الزهرا در رشته گرافیک فارغ التحصیل شد. پس از آن علاوه بر کار در حیطه گرافیک، سالها هم در دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد و هم به طور خصوصى طراحی درس می داد.
در سال ٢٠٠۶ به کانادا مهاجرت کرد و به همسرش ملحق شد. او را از طراحی پوسترهایش براى مناسبت هاى گوناگون شناختم. طراحی جلد “نگاهی به شاه” نوشته عباس میلانی و “فروغ فرخزاد” نوشته ی فرزانه میلانی از کارهای زیبای نغمه است. طراحی پوستر تئاتر سهیل پارسا و بسیارى از مناسبت هاى هنرى و فرهنگى ایرانیان کانادا نیز از کارهای نغمه افشین جاه است.
نغمه مى گوید:
وقتی ما به این خانه آمدیم اولین چیزى که از ذهنم گذشت این بود که کلاس هاى طراحی و آبرنگم را از سر بگیرم. در ایران براى کار کردن در طبیعت، صبح هاى زود مى رفتیم کوه و تا غروب کار می کردیم. و این خانه در دل طبیعت براى کار عالى بود و همان بود که مى خواستم. قصدم را برای شروع کلاس فقط در فیسبوک نوشتم و تعدادی از این طریق آمدند و ثبت نام کردند. الان واقعا دارم نتیجه ی خیلی خوبی می گیرم و قصد دارم که به طور جدی آن را ادامه دهم.
هنرجویان من خیلی خوب پیش رفته اند و بسیار بااستعدادند و ما توانسته ایم دوستان بسیار خوبی برای هم باشیم. پیام هایی که از هنرجویانم می گیرم مرا به ادامه ی کار تشویق کرده، اینکه می گویند چقدر بیشتر از زندگی لذت می برند، اینکه هنر دری تازه به روی زندگی شان گشوده، چیزهایی که قبلا نمی دیدند الان می بینند و همه ی این پیام ها برای من بسیار باارزش است و برای ادامه ی کار به من انرژی می دهند.
قدیمی ترین هنرجوی من جون پارسال آمده و ما در کمتر از یک سال این اولین نمایشگاه گروهی را برگزار کردیم.
از من می پرسند که برای یادگیری این هنر محدودیت سنی وجود داره، می گویم نه، الان جوانترین شاگردم ۱۲ ساله است تا شاگردی که در دهه ی پنجاه زندگی ست.
این اولین نمایشگاه گروهی با موفقیت برگزار شد. تقریبا بیشتر تابلوها به فروش رفت. ده ها تن در این سه روز ۱۰ تا ۱۲ مارچ از این نمایشگاه دیدن کردند.
برای ثبت نام در کلاس Art on the lake با namiafshinjah@gmail.com تماس بگیرید.