کمیسیون حقوق بشر مجلس درباره حق کودکان بیانیه صادر کرده است. این اولین بار در تاریخ عمر نکبت بار جمهوری اسلامی است که مجلس اسلامی درباره حق کودک دارد اظهارنظر رسمی میکند. کمیسیون مزبور البته در ژست نگرانی مورد سوءاستفاده قرار گرفتن کودکان، کار بویژه در ایّام نوروز، به نهادها و (ان جی او)های مدافع حقوق کودکان حمله میکند.
این بیانیه در نوع خود منحصر به فرد است. از این رو که آنچه کمیسیون حقوق بشر مجلس اسلامی خوانده میشود تا به حال ولو به ظاهر هم که شده کلمهای در مخالفت با قوانین و مصوبههای ضد کودک مجلس اسلامی بیان نکرده است. قانونی کردن ازدواج با فرزندخوانده، تقلیل سن ازدواج کودکان بویژه کودکان دختر، زندان و اعدام کودکان، قانونی کردن آموزش پولی و کالایی و صدها موارد دیگر، این کمیسیون لام تا کام نه تنها حرفی نزده است، بلکه در توجیه همه ی این قوانین در مقام مدافع ظاهر شده است. هر جا که نهاد “مرجع دفاع از حق کودکان” وابسته به قوه قضائیه، از سوی سازمان عفو بین الملل و دیگر نهادهای بین المللی تحت فشار قرار گرفته و محکوم شده است، این کمیسیون بلافاصله با خودنمایی در توجیه مصوبات و قوانین ضد کودک مجلس اسلامی عرض اندام کرده است. منطبق کردن و در واقع زیر پا گذاشتن کنوانسیون جهانی حقوق کودک با قوانین اسلامی یکی دیگر از شاهکارهای این کمیسیون است.
بیانیه یا تهدید؟
صدور بیانیه علنی و انتشار آن توسط این کمیسیون در رسانهها اقدامی بی سابقه است. نهادی که اساسا کارش مالهکشی و توجیه قوانین ضد بشری جمهوری اسلامی در محاکم بین المللی است این بار در نقش مدافع حقوق کودکان ظاهر شده است. این رعد برق در آسمان بی ابر نیست. فضای اعتراضی جامعه، بی حقوقی کودکان را از حاشیه به متن اصلی مطالبات مردم، پیشرانده است.
جامعه انگشت اتهام بی حقوقی و وضعیت مصیبت بار میلیونها کودک را به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفته است. جمهوری اسلامی خطر را احساس کرده است. مسبب و عامل بقای بی حقوقی کودکان، کمیسیون حقوق بشر مجلس را آورده است تا با امنیتی کردن دفاع از حقوق کودک، مدافعان و نهادهای دفاع از کودکان را مرعوب کنند و با فرا افکنی و انحراف افکار عمومی جامعه، شانه از زیر بار مسئولیتهای خود خالی کنند.
کمیسیون با بی شرمی و وقاحتی بی نظیر که فقط از دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی ساخته است، چنین افاضه کرده است: “. . . در این راستا موارد ذیل را در موضوع تخصصی کودکان کار به استحضار عموم مردم و البته دستگاههای نظارتی میرسانیم:
سوءاستفاده های گسترده مالی و بهره برداری های شخصی به واسطه کودکان کار، تلاش برای گسترش معضلات کودکان کار و نگاه سرمایه ای به این مسئله برای بهره برداریهای خاص، همراهی با برخی فرقه های ضاله و شستشوی مغزی کودکان معصوم به واسطه اندیشه های فرقهگرایانه، تدریس آموزه های غیردینی و کمونیستی از دوران کودکی به افراد و تبدیل کردن آنان به مروجان اندیشه های انحرافی، ضرب و شتم و وارد نمودن فشارهای روحی به کودکان به بهانه های مختلف، نگهداری کودکان کار در محیط های آلوده و غیربهداشتی اقدام به تهیه بیانیه های جعلی برای بزرگنمایی معضلات اجتماعی و بهره برداری از آن برای اهداف خاص”
عبارات فوق دقیقا برای پاپوش دوزی امنیتی و ممانعت از فعالیت نهادهای مدافع حقوق کودکان سرهم بندی شده است. در عین حال کمیسیون دارد تلاش میکند خود را در مقام شاکی جا بزند تا بتواند مقدمات اهداف دراز مدت تر دستگاه های سرکوب پلیسی و امنیتی را فراهم سازد.
کمیسیون حتی کلمه ای در باب چرایی کار کودکان و مسئولیت حکومت اسلامی در این باره نمیگوید. با رندی و فریبکاری مشمئزکنندهای کار کودک را فرض گرفته است و فقر و فلاکتی که میلیونها کودک را به بازار بی رحم کار رانده است، به کلی از تصویر خارج میکند و کارفرمایان و پیمانکاران و همه عوامل رواج کار کودکان را تطهیر میکند و در عوض، برای نهادهای مدافع حقوق کودکان کُرکُری میخواند.
ناامنی و خطر کار کودکان خیابان و آسیبهای فوق سنگینی که این کودکان را مداوما تهدید میکند را هم از دید جامعه مخفی میکند، فرمال بودن بهزیستی و امثالهم را هم کناری میگذارد.
از استخدام علنی و آشکار هزاران کودک زباله گرد، تحت عنوان بازیافت توسط پیمانکاران شهرداری هم طرفه میرود. گویی هیچکدام نگاه “سرمایهای” به کودک ندارند! در بازار بیرحم کار اثری از خرید و فروش کودک از جنین تا نوزادی و چند سالگی هم نیست! در حاشیه نشینهای شهرهای بزرگ هم خبری از میلیونها کودک آواره نیست!
این وسط گویا فقط چند نهاد مدافع حقوق کودکان که مداوما زیر ضرب دستگاه های جمهوری اسلامیاند دارند برای پیشبرد اهدافشان از کودکان کار سوءاستفاده میکنند! کمیسیون حقوق بشر اسلامی مجلس وقیحانه چشمش را بر بیش از هفت میلیون و نیم کودکی که به واسطه فقر و فلاکت تحمیلی به جامعه از تحصیل بازمانده اند، شیوع علنی و آشکار گرسنگی و سوءتغذیه کودکان میبندد تا به خیال خام خود با فریب افکار عمومی بتواند زمینه را برای تهاجم به نهادهای حقوق کودک فراهم کند.
فرا افکنی به سبک جمهوری اسلامی
یکی از مضحکترین و وقیحانهترین اتهامات کمیسیون مجلس اسلامی به نهادها و مدافعان حقوق کودکان، نگرانی برای مغزشویی کودکان کار است!
حکومتی که با ایدئولوژیک و پادگانی کردن فضای آموزشی کشور با تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه مذهبی، با تبدیل کردن مدارس به مسجد و حسینیه و تکیه عزاداری، و با تصویت سند بنیادین تحول آموزش و پرورش، قصدش تربیت شهید و سربازگیری از میان دانشآموزان است، با بازگذاشتن دست همه نهادهای مذهبی و امنیتی و نظامی و انتظامی، در آموزش و پرورش، از اعزام به جبهه جنگ و به کشتن دادن ۳۶ هزار دانشآموز، تا بسیج دانشآموزی و اردوی راهیان نور، از نمازخانه و ترویج صلوات و حفظ قرآن و کشاندن آموزش نظامی و کار با اسلحه جنگی به دانش آموزان، تا اعزام خیل آخوند به مدارس برای رفع شبهات دینی، تا محرومیت از تحصیل دانشآموزان منتسب به بهائیت، با حجاب اجباری برای دختران خردسال و جشن عفاف و مدارس طبقه بندی شده شاهد و امین و ده ها مراسم عمیقا ایدئولوژیک و ضد کودک دیگر، مطلقا و سیستماتیک مشغول مغزشویی کودکان است.
عربدهکشی صادق محصولی وزیر میلیاردر، که “اگر مهد کودکها شهید تربیت نکنند باید درشان را گِل گرفت و تعطیلشان کرد”، هنوز در خاطره ها مانده است!
مراسم “عروسک باربی سوزان” در مهدکودکهای تحت نظارت بسیج زنان شیراز هنوز تن جامعه را میلرزاند. نگرانی کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر مجلس از اماکن غیر بهداشتی برای کودکان نیز از وقاحت و بیشرمی منحصر بفرد جمهوری است.
حاشیه نشینی قریب به ۲۵ میلیون نفر از جمعیت کل کشور و کودکانی که در حاشیه شهرها عامدانه به دست فراموشی سپرده شدهاند، تا تخریبی بودن ۵۷درصدی مدارس به اعتراف صریح رئیس سازمان توسعه و تجهیز مدارس تا خطر آتش سوزی بخاری های نفتی و چکه ای در مدارس که جان صدها هزار دانش آموز را روزانه تهدید میکند و کلاس های درسی که به قتلگاه دانش آموزان بدل میشود، بخشی از کارنامه سیاه جمهوری اسلامی و سند رسمی کودک ستیزی آشکار آن است را نمیتوان زیر هیچ عبا و عمامه ای پنهان کرد!
فقط در یک فقره از اعترافات وزارت بهداشت این حکومت مرگ سالیانه ۵۷۰ هزار کودک زیر پنج سال در اثر عفونتهای تنفسی اعلام شده است. این کمیسیون دست ساز حکومتی باید کاسهکوزه اش را جمع کند و از سر راه نهادهای مدافع حقوق کودک برود!
جمهوری اسلامی از چه وحشت کرده است؟!
جنبش اعتراض به بی حقوقی کودکان، با عبور همه از موانعی که جمهوری اسلامی به ضرب دستگیری و زندان و امنیتی کردن دفاع از حق کودک ایجاد کرده است از حاشیه به متن آمده است! این غولی است که دیگر به شیشه بازنمیگردد!
این را جمهوری اسلامی به خوبی فهمیده است! برگزاری فستیوال های دفاع از حقوق کودکان در بسیاری از شهرهای ایران تا کمپین موفق از “دریا تا دریا” برای لغو کار حرفهای کودکان شهر به شهر از شمال تا جنوب را درنوردید، با استقبال وسیع مردم مواجه شد و به سرعت به وجدان عموم مردم بدل شد!
این کمپین حاصل ده ها سال تلاش بی وقفه فعالان خستگی ناپذیر نهادهای مدافع حقوق کودک است. به میدان آمدن جنبش عظیمی که میخواهد با دفاع از حقوق کودکان حرمت را به جامعه برگرداند. دفاع از حق کودک بخشی از کیفرخواست عظیم میلیونها مردمی است که به زیر خط فقر رانده شدهاند!
این جنبش امروز در تجمعهای اعتراضی در اعتراضات کارگری، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، مالباختگان و . . . دارد خود را متحد و یکپارچه می کند. جنبش دفاع از حق کودکان در دل این اعتراضات دارد راهش را باز میکند و پیش میرود. اینجا قسمت گود استخر است! جمهوری اسلامی همین جا غرق خواهد شد!
این جنبش را به زور سرکوب و دستگیری رهبرانش نتوانستند شکست دهند! هر مانعی به سکویی از پیشرفت بدل گردید و حالا سینه در سینه جمهوری اسلامی ایستاده است و پشتوانه ای به وسعت کل اعتراضات اجتماعی جاری دارد.
وحشت جمهوری اسلامی و تلاش مذبوحانه اش برای امنیتی کردن این احقاق حق از همین جاست! کمیسیون به اصطلاح حقوق بشر مجلس باید پاسخگوی دره ای از فقر و فلاکتی که مردم را به ته آن رانده اند باشد! این عشوه ها زیادی شتری است!