در مقاله های قبل در مورد فاصله گذاری یک سال تا سه سال بین فرزندان بحث شد. در این مباحث جنبه های مختلف سلامت جسمی و عاطفی مادر و کودک و حتی نقش پدر مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش تفاوت سنی چهار سال و بیشتر موشکافی می شود.

مزایا:

*برای مادران شاغل این فاصله سنی بهترین گزینه است.

* بسیاری تحقیقات نشان داده است که این فاصله سنی برای دو فرزند جهت رشد احساسی و اجتماعی مناسب است. از آنجا که والدین برای رسیدن به نیازهای دو فرزند نزدیک به هم تحت فشار نیستند در نتیجه می توانند به طور انفرادی برای هر دو کودک وقت بگذارند و رابطه نزدیکی با هر دو کودک ایجاد کنند. این رابطه به رشد عاطفی دو فرزند کمک بسیار خواهد کرد.

* در این فاصله سنی فرزند اول این درک را به دست آورده است که حضور فرزند دوم به دلیل اینکه او مرتکب رفتار نادرستی شده یا به اندازه کافی خوب نبوده نیست، و در نتیجه فرزند اول عزت نفس بالایی خواهد داشت. هر چقدر فرزند اول بتواند به طور انحصاری زمان با والدین خود بگذراند می تواند راحت تر حضور فرزند دوم را بپذیرد.

* معمولا در این فاصله سنی فرزند اول به سطحی از درک رسیده است که با فرزند دوم برای گرفتن توجه رقابت نکند. فرزند اول می فهمد که شکل توجهی که نوزاد نیاز دارد با توجهی که او از والدینش انتظار دارد متفاوت است. در نتیجه شدت احساس حسادت در این فاصله های سنی کمتر است و فرزند اول حضور فرزند دوم را خطری برای رابطه اش با والدینش نمی بیند.

* کودکان اکثرا در پنج سالگی به یک خودکفایی تقریبی دست می یابند و قادرند به تنهایی غذا بخورند یا با خود در اتاق بازی کنند یا سر خود را با دوستانشان گرم کنند.

* زمانی که مادر با کودک دوم مشغول است کودک بزرگتر می تواند به کمک مادر بیاید برای مثال برای مادر پوشک بیاورد یا جواب تلفن را بدهد.

* تحقیقات نشان می دهد که اگر فرزند بزرگتر پسر باشد در این فاصله سنی بیشترین رشد عقلانی را خواهد داشت.

* امکان برخورد فیزیکی فرزند اول با فرزند دوم در فاصله سنی چهار سال به بالا کاهش می یابد. این احتمال در فاصله سنی ۲ تا ۴ سال به حداکثر می رسد.

* فرزند اول در دوران حاملگی و زایمان مادر را همراهی می کند و در نتیجه احساس نزدیکی بیشتر به فرزند جدید خواهد داشت.

* اگر مادر پس از زایمان مجبور شود در بیمارستان بستری شود، فرزند اول احتمالا می تواند از عهده خود برآید.

* از آنجا که فرزند بزرگتر به مهدکودک یا مدرسه می رود مادر می تواند زمان بسیاری با فرزند تازه به دنیا آمده خود بگذراند. تحقیقات نشان داده است مادرانی که فرزندانشان چنین تفاوت سنی دارند، می توانند توجه و محبت بیشتری به فرزند دوم خود داشته باشند.

* مادرها در این تفاوت سنی اعتماد به نفس بیشتری دارند از آنجا که تجربه چهار ساله بچه داری را دارند. در نتیجه مادر استرس و نگرانی کمتری را تجربه می کند.

* برخی از تحقیقات نشان داده اند کودکانی که با فاصله بیشتری به دنیا می آیند مهارت های ارتباطی قوی تری دارند.

* مادر و پدر پیش از تولد بچه دوم قادر خواهند بود رابطه زناشویی شان را با کیفیت بالا از سر بگیرند.

معایب:‌

* برای مادرانی که در سن بالاتر بچه دار می شوند امکان اینکه کودک دوم را با فاصله چهار سال داشته باشند کمتر است.

* در فاصله سنی بالای پنج سال امکان پیچیدگی های حین زایمان زیاد است.

* اگر مادر در زایمان اول دچار افسردگی پس از زایمان بوده، امکان اینکه مجددا در این فاصله سنی دچار افسردگی شود بیشتر است.

* تجربه دوباره سختی های ماه های پس از زایمان برای مادرانی که مدت ها بوده به یک راحتی نسبی رسیده بودند سخت تر است.

* مادر در این فاصله های سنی بایستی دانش خود را در زمینه بچه داری به روز کند.

* دو کودک با یکدیگر نمی توانند به خوبی با همدیگر بازی کنند برای مثال در حالی که یکی از کودکان مشغول لگو بازی است کودک کوچکتر تمایل به خوردن لگوها دارد.

* مادر به علت مشغولیت با کودک تازه به دنیا آمده نمی تواند به راحتی پا به پای کودک بزرگتر پیش برود. برای مثال در این سن کودک اول می خواهد به کنسرت، مهمانی ها و گردهمایی مخصوص سن اش برود و مادر نمی تواند همیشه همراه او باشد.

* این فاصله سنی این احساس را ایجاد می کند که والدین دو خانواده مجزا دارند یکی با کودک اول که سال ها مرکز توجه شان بوده و دیگری با کودک تازه به دنیا آمده.

* دو کودک رابطه نزدیک و صمیمی نخواهند داشت و ممکن است این دو فرزند با هم تفاهم بسیار کمی داشته باشند. برای مثال وقتی فرزند اول به سن نوجوانی می رسد فرزند دوم هنوز کودک است و این دو نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند.

* اگر تفاوت سنی فرزندان بالاتر از پنج سال باشد برقراری ارتباط بین آنها دشوار خواهد بود، زیرا دوستان، سرگرمی ها، مدرسه و تفریحاتشان گاهی تا یک نسل فاصله خواهد داشت.

* در فاصله های سنی بالاتر والدین مجبور هستند خود را با دو سیستم پرورش فرزند تطبیق دهند. در این صورت در زمینه هایی مانند تفریحات، اوقات فراغت، برقراری دیسیپلین و دیگر جنبه ها چالش های بیشتری خواهند داشت.