پژوهشی درباره ی دبیره و دبیرش
دُم ِ کژدم چرا کج است؟!
در گفتار ِ نخست به دبیره های گوناگون که در پلات ِ ایران به کار برده شده، پرداختیم. یکی دو دبیره ی مَهَند (مُهِم) ِ دیگر را جا انداخته بودیم که شایسته است اینک از آنها نام ببریم.
دبیره ی ارمنی:
این دبیره را مِسروُپ ماشتوُتتس یا مِسروُپ وارتبِد (کشیش، آموزگار، موسیقیدان و زبانشناس) ارمنی در سالهایِ آغازین ِ سده ی پنجم ِ میلادی دیسید (طراحی کرد). به گفته ی پژوهندگان ِ فرهنگ، این دبیره در ساخت ِ وُ گسترشِ کشورِ ارمنستان وُ گِرد آوردن ِ مردم ِ آنجا دوُر ِ شناسمان (هویت) ارمنی هُنایش ِ (اثر) بسیاری داشت.
در نبودِ این دبیره شاید ارمنیان چنانکه امروز هستند نمی بودندی. دبیره ی ارمنی در نگاه ِ نخست همانندی های دیسیگ (صوری) با دبیره ی اوستایی (که دین دبیره هم نامیده می شود) دارد. شاید مِسروُپ آن را با نگاهی به دبیره ی پهلوی وُ اوستایی تراتاشیده (طراحی کرده) بود. دبیره ی ارمنی دارای ۴۰ واج (فونم) است.
کوچکترین بخش ِ واژه «واج» نامیده می شود. (برای نمونه واژه ی «زَن» در پارسی دارای سه واج است: z/a/n ، یا «سِپید» پنج واج دارد:
s/e/p/i/d
شایسته است بگوییم که دبیره ی اوستایی (دین دبیره) را موبدان ساسانی دویست سال پیش از مِسروُپ برای نگاشتنِ گاتاهای زرتشت از روی دبیره ی پهلوی/ اشکانی فراساخته بودند. از «دین دبیره» در بخش ِ نخست این پژوهش سخن گفتیم وُ شایسته است بیافزاییم که به گفته ی زبان پژوهان یکی از آرسته ترین (کاملترین) وُ یکدست ترین دبیره های جهان است با ۴۸ نشانه. دبیره ی آوانگاری ی جهانی (فونتیک بین المللی) با ۱۳۸ نشانه تنها یک گامه بالاتر از این دبیره ایستاده است. برای نمونه در دین دبیره آواهای w/ th سایشی و ناسایشی انگلیسی در واژه هایی مانند worthy و یا cloth را می توان با نشانه های ویژه نمایاند. همچنین همخوانهای همنهاده (صامت های ترکیبی) مانند ing در واژه ی going انگلیسی که به آنها همخوانهای توی بینی می گویند را می توان نشان داد، وُ بسیاران واکه وُ همخوان دیگر. به ویژگی های این دبیره در بخش های دیگر باز خواهیم گشت.
آیا در جهان دبیره ای هست که بتوان با آن همه ی زبانها یا بخش ِ بزرگی از آنها را نوشت، چنانکه مردم آن نوشته ها را دُرُست (بی غلط) بخوانند؟ روشن است که در میان دبیره های گوناگون چنان دبیره ای که بتواند همه ی زبانها را بپوشاند، به چشم نمی خورد. زبان شناسان تنها راه ِ چاره را در ساخت ِ دبیره ای با نام دبیره ی آوانگاری جهانی یافته اند. برای نمونه واژه ی international انگلیسی با این دبیره چنین نوشته می شود:
ˌɪntə(ː)ˈnæʃənl
یا واژه comfortable که در انگلیسی اینگونه فراگفته (تلفظ) می شود:
ˈkʌmfətəbl
از دیگر دبیره های مَهَند می توان دبیره ی عبری را نام برد. این دبیره هم مانند ِ الفبای عربی وُ دیگر زبانهای سامی برای واکه ها (حروف با صدا) نشان ِ ویژه ای ندارد. با اینهمه کاربران ِ دبیره ی عبری در سالهای گذشته بارها و بارها آن را دگرگون و به سازی کرده اند.
برنارد شاو، نویسنده ی بریتانیایی که یکی از منتقدانِ ناخوانایی وُ ناهنجاری ی دبیره ی انگلیسی بود، با تکیه بر این فرنود که در انگلیسی می توانیم gh را f بخوانیم مانند واژه laugh ، نیز o در واژه women آوای i دارد و ti در واژه هایی مانند nomination آوای sh دارد، پرسیده بود چرا ghoti را fish نخوانیم؟ یا fish را ghoti ننویسیم؟ مگر نه اینکه با پیروی از هنجارهای دبیره ی انگلیسی ghoti را می توان fish خواند؟
برنارد شاو حتی برای دیسش ِ (طراحی) دبیره ای در خوُرَند ِ انگلیسی وُ برای ساده کردن ِ آن جایزه ای تعیین کرد. با گسترشِ زبانِ انگلیسی در آمریکا باشندگانِ این کشور کوشیدند زبان و نوشتن را هرچه بیشتر ساده تر کنند وُ از شیوه ی نگارش ِ دوران ِ ویکتوریایی دورتر وُ دورتر شوند. آنچنانکه حتی در آغاز ِ دهه ی نخست ِ سده ی بیستم سازمانی به کوشش ِ «اندرو کارنگی» پا گرفت که تا سال ۱۹۲۰ یک سال پس از مرگ بنیانگذار ِ آن ادامه یافت وُ با مرگ او از هم پاشید. از میان ِ پیشنهادهای آن سازمان ساده سازی ی بسیاری از واژگان ِ انگلیسی بود: are→ar, give→giv, have→hav, were→wer, gone→gon, add→ad, bill→bil, bluff→bluf, doll→dol, egg→eg, glass→glas, loss→los answered→anserd, called→cald, carried→carrid, ghost→gost although→altho, borough→boro, doughnut→donut, thorough→thoro, through→thru, hiccough→hiccup centre→center, metre→meter این جنبش به سرانجامی نرسید وُ به زودی به فراموشی سپرده شد. رویدادهای سیاسی وُ جنگ هم به ناکام ماندن ِ کوششهای یادشده یاری رساند. |
در شماره ی پیش از سامان ِ شُخم زنی که در میان ِ دبیران ِ دوران ِ باستان رومی رواگ داشت سخن گفتیم. این روش چنان بود که دبیر از چپ به راست آغاز می کرد و سپس در پایان ِ سطر از راست به چپ برمی گشت و دنباله داستان را می نوشت. دبیران این نسکهای دستنویس شده کم کم دریافتند که نوشته های چپ به راست از نوشته های راست به چپ آراسته تر می نمایند.
در این نگاره (شکل ۱) که آن را وامدار ِ دفتر ِ ارزشمند ِ تیموثی دونالدسون هستم (به پانویس ِ هفته پیش نگاه کنید) همچنین می توانیم داستان ِ فرگشت ِ (تحول) دبیرش ِ رومی را دنبال کنیم. واکه ها (حروف باصدا) در نخستین نوشته ها دیده نمی شود و همچنانکه می بینید واتهای مِهتر (حروف بزرگ: ماژوسکول) چند صد سال پیش از واتهای کِهتر (حرف کوچک: مینوسکول) رومی دیسیده شده است. سالها باید می گذشت تا دبیران درمی یافتند که برای جداسازی جمله ها نیاز به نشانه ای است. این نشانه که امروز آن را «نقطه» می نامیم به خوانش ِ بهتر یاری کرد. (نقطه به پارسی «تیل» است، واژه ی تیله و تیله بازی از همین ریشه برگرفته شده است).
چنانکه می بینیم سده ها یکی پس از دیگری آمده و رفته تا دبیره رومی که امروز برای دبیرش ِ زبانهای بسیاری به ویژه در قاره اروپا، آمریکا، استرالیا و نیوزیلند، آفریقا به کار می رود، بسامان شود و ابزاری برای پیوند میان ِ مردمان گردد.
در شماره آینده گفتار ِ مَهَند ِ خود را که آماج ِ این پژوهش است که همانا آسیب شناسی ی دبیره عربیفارسی باشد، خواهیم آغازید. با اینهمه تا هفته آینده می خواهم پرسشی اندیشه برانگیز را با شما در میان بگذارم:
دُم ِ «کژدم» چرا کج است؟
نیز بریده ای از یکی از کهن ترین نسک های فارسی پسا اسلامی را در اینجا می گذارم، باشد برخی خوانندگان ِ کنجکاو ِ این پژوهش با دیدن ِ آن فرنودهای نویسنده را بهتر دریابند.
پانویس
شیوه ی نگارش ِ من در این جستار شاید در نگاهِ نخست ناهنجار بنماید از اینرو بایسته است چند نکته را یادآور شوم.:
الف: «و» در فارسی امروز هم «اُ» خوانده می شود هم «وَ» . واژه ی «فوت» را هم فوت کردن (خاموش کردن) می شود خواند و هم فوُت کردن (مُردن). مگر آنکه روی واوِ «فوت» به چم مُردن نشانه ضمه را بگذاریم. یکی از گرفتاریهای عربیفارسی نویسی این است که «و» به چمِ «اند» انگلیسی در درازای زمان شده است «وَ» که عربی است. این واژه در پارسی میانه «اوت» یا «اوند» و «اود» بوده که همریشه با دیگر زبانهای هندواروپایی است. از همینرو من «و» عطف را «وُ» نوشته ام در همه جا
دیگر اینکه کوشیده ام کسره های اضافه را جا نیاندازم. ما پارسی زبانان و پارسی نویسان از روی تن آسانی کسره ی اضافه را که نزدیک به ۲۰ تا ۳۰ درصدِ بسامدی ی زبان را داراست در نوشته های خود به کار نمی بریم. از همینرو برای نمونه اگر در متنِ زیر نشانه ی «ء» که من در اینجا برای روشن شدن، کسره ها را با آن جایگزین کرده ام، بردارید متن را درست نخواهید خواند:
«اَز» آن مادرء دُروندء همهء دیوان خشمگین شد، آشوبء گران کرد برای یاریء گریوء خویش وُ از کثافتء دیوان از ریمء دروخشان این نسا را ساخت وُ خود اندر آن شد و… (از: نوشته های مانی)
بخش نخست را اینجا بخوانید