جشن «اسفندگان»، جشنی در ستایش و گرامیداشت «اسفند/ سپـندارمذ» به معنای فروتنی پاک و مقدس و بعدها یکی از اَمشاسپندان. نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز. جشن «سپندارمذگان/ اسفندگان»، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مردگیران» به معنای «هدیه گرفتن از مردان» در ادبیات فارسی به کار رفته است. به غیر از این به نام روز جشن «برزگران/ برزیگران» (به مناسبت سبزکنندگان زمین و سبز شدن زمین) نیز خوانده شده است.
امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز و نشانی از باروری و زایش است. سپندارمذ در جهان معنوی نمودار محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا است و در جهان مادی فرشتهای است که موکّل زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور میسازد و هر کسی که در زمین به کشت و زرع بپردازد و مزرعهای را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساخته است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان، روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند.
اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند ذکر کردهاند، ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان میزیست و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی، بعضی منابع به اشتباه تاریخ ذکر شده را نیز ۶ روز به عقب آوردهاند که این کار نادرست است. زیرا طبق منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
واژه فارسی «اسفند» (اسپند) در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت» و اوستایی «سپِنتَه آرمَئی تی» بر گرفته شده است. روز پنجم هرماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا «سپَندارمَذ» نام دارد. این واژه که در اوستایی «سْپِنـْـتـَه آرَمَئیتی» آمده، نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپِنتَه» یا «سپند» به معنای پاک و مقدس و «آرَمَئیتی» به معنی فروتنی و بردباری تشکیل شده است و معنی این دو با هم فروتنی پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است.
سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه میکند. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان (اسپندگان) را بهعنوان نماد تمایلات مادرانه و باروری میپنداشتند.
در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، «ابراهیم پورداود» روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان را به عنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد که پذیرفته شد و در تقویم رسمی نیز ثبت شد ولی اکنون این روز توسط هیچ نهاد دولتی و غیردولتی به عنوان روز پرستار گرامی داشته نمیشود. پورداوود در این مورد نوشته بود:
در میان جشنهای بزرگ ایران باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و برازنده است که جشن پرستاران میهن ما باشد. از این روی، روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند) یا اسپند، روز «سپندارمزد» یا «اسپندارمزد» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمزدگان» یا «اسفندگان» (اسپندگان) روز زن و زمین است.
به بیان ابوریحان بیرونی، «اسفندارمذ» ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهردوست و پارسا و درستکار بوده. به همین مناسبت این روز، عید زنان به شمار میرفت. مردم به جهت گرامیداشت، به آنان هدیه داده و بخشش میکردند. زنان نه تنها از هدایا و دهشهایی برخوردار میشدند، بلکه به نوعی در این روز فرمانروایی میکردند و مردان باید از آنان فرمان میبردند. سپندارمذگان جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند.
در گذشته و در برخی از نقاط سرزمین ایران در این روز بانوان لباسهای نو میپوشیدند، زنهایی که مهربان، پاکدامن، پرهیزکار و پارسا بودهاند و فزندان نیک را به جامعه تحویل میدادند، مورد تشویق قرار میگرفتند و در روز جشن اسفندگان (اسپندگان)، زنها از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند. آنها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف میشدند و مردان و پسران کارهای مربوط به زنان در خانه را در روز جشن اسفندگان (اسپندگان) انجام میدادند.
سپندارمزد نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد جشن اسفندگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار میشود. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میشد. ایرانیان از دیرباز این روز را روز زن و روز مادر مینامیدند. امروزه نیز بیشترین جنبه مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است.
در بعضی مناطق ایران که در نسلهای پیش، زرتشتی بوده و اکنون مسلمان شدهاند، این مراسم هرساله پنج روز مانده به ماه اسفند، برگزار میشود. از این مناطق میتوان به منطقه پشتکوه استان یزد اشاره کرد که این مراسم به ویژه در روستای پندر به صورت باشکوهی برگزار میشود. اکنون نیز زرتشتیان جشن اسپندگان را به نام روز زن و روز مادر زرتشتی و زنان نیکوکار و پاکدامن گرامی میدارند
در پایان بد نیست به دیدگاه استاد فریدون جنیدی نگاهی بیاندازیم. او می نویسد:
۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بنامیم
میان گاهشماری خیامی و ایران باستان ۶ روز اختلاف است که همین امر در تعیین تاریخ برخی جشنهای ایران باستان از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به وجود میآورد. یک پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران معتقد است با احترام به هر دو گاهشماری بهتر است از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بنامیم.
تاریخ خیامی یا همان تاریخ شمسی که امروز مورد استفاده قرار گرفته، ۶ روز با تاریخ باستانی ایران تفاوت دارد. این ۶ روز در تعیین برخی جشنهای ایرانی از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به همراه دارد. برخی معتقدند با کسر این شش روز سپندارمذگان باید در ۲۹ بهمن برگزار شود و برخی نیز تاکید میکنند که این جشن باید در ۵ اسفند برگزار شود.
در ایران باستان هر روز یک نام داشت و از ۳۰ روز ماه، ۱۲ روز به نام ماههای سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم میکرد. پنجمین روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) مینامیدند که لقب ملی زمین است؛ یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری میپنداشتند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین می دانستند.
به همین علت پنجمین روز ماه اسفند را روز سپندارمذگان روز عشق و مهرورزی مینامند. بسیاری معتقدند طبق تاریخ باستانی که در آن ماههای سال ۳۰ روز است، باید ۶ روز ماه تابستان را که در تاریخ امروز شمسی وجود دارد از ۵ اسفند کسر کرد و به این ترتیب روز ۲۹ بهمنماه، را به عنوان روز سپندارمذگان میشناسند، اما برخی طبق سنت کهن همچنان پنج اسفند را گرامی میدارند.
فریدون جنیدی پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران درباره این اختلاف تقویمی به سی ان ان می گوید:
خیام با دانش شگفت و عظیم خود دریافت که ۶ ماه ابتدای سال ۳۱ روز است و امروز دانشمندان با بررسی آنچه خیام کشف کرده، مهر دوباره تائید بر آن زدهاند. به واقع گاهشماری خیامی دقیقترین گاهشماری جهان است.
وی در ادامه میگوید: از سوی دیگر گاهشماری باستانی ایران که حدود ۸ هزار سال قدمت دارد هم در نوع خود بینظیر است و در زمان خود بهترین گاهشماری محسوب میشده است، اما آن گاهشماری ۶ روز عقبتر از گاهشماری خیام است و به همین علت در تاریخ برخی جشنها و رسوم کهن اختلافاتی وجود دارد.
جنیدی پیشنهاد میکند که با احترام به گاهشماری خیامی و گاهشماری ایران باستان و اهمیت جشن اسفندگان (سپندارمذگان) بهتر است ۶ روز ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را به عنوان هفته عشق و مهرورزی بنامیم.
ایران کشوری با پیشینه فرهنگی کهن است و نگاهی به گذشته باستانیاش، هر بینندهای را مبهوت جشنهای کهن این سرزمین میکند. در میان بیش از ۵۰ جشن باستانی، “سپندارمذگان”، روز گرامیداشت زن و زمین یکی از مهمترین آنهاست. روزی که عشق و مهرورزی بخشی از سنتهای آن است. با اینحال چنین جشنی به ورطه فراموشی سپرده شده و فرهنگی نامربوط چون “ولنتاین” جای آن را گرفته است.