علیه خشونت جنسیتی، علیه ناامنی اقتصادی، برای حق تشکلیابی و…
بیدارزنی: مراسم روز جهانی زن در سال ۲۰۱۷ در کشورهای مختلف دنیا با حضور زنان در راهپیمایی، تجمعات و تظاهرات اعتراضی برگزار شد. گروهی از زنان نیز در برخی کشورها در اعتراض به نابرابری و تبعیض علیه زنان، دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب عمومی و جهانی با عنوان «یک روز بدون زن» به وقوع پیوست. در این روز زنان به اعتصاب و عدم اشتغال، بایکوت موسسات تجاری که از بدن زنان در تبلیغات خود استفاده ابزاری میکنند، خودداری از پول خرج کردن و نخریدن کالاهای کمپانیهای بزرگ و همچنین پوشیدن لباس قرمزرنگ، تشویق شدند. بیانیهی اعتراضی که در ادامه میخوانید توسط برخی از چهرههای مطرح فمینیستی همچون نانسی فریزر و آنجلا دیویس منتشر شده و همگان را به اعتصاب عمومی برای سال دوم فرا میخواند:
۸ مارس سال گذشته ما زنان از همهی گروهها، در خیابانها رژه رفتیم، کار را متوقف کردیم و در ۵۰ کشور در سراسر جهان به خیابانها آمدیم. در آمریکا در تمامی شهرهای بزرگ و در بسیاری از شهرهای کوچک تظاهرات کردیم، رژه رفتیم، شستن ظرفها را در خانه برای مردان واگذاشتیم. ما سه حوزهی آموزشی را به تعطیلی کشاندیم تا یک بار دیگر به جهان ثابت کنیم همچنان که ما (زنان) موجب بقا و پایداری جوامع هستیم میتوانیم آن را به تعطیلی نیز بکشانیم.
۸ مارس دوباره فرا میرسد و اوضاع برای ما زنان در این کشور بدتر از پیش شده است. در یک سال زمامداری ترامپ ما زنان نه تنها از توهینهای کلامی و تهدیدات زنستیزانه در بیانیههای رسمی اهانت دیدهایم، بلکه رژیم ترامپ سیاستهایی را به کار گرفته که این حملات را به شیوههایی نهادین ادامه دهد.
لوایح دوگانه اوباما، لایحه کاهش مالیات و لایحه اقدام برای اشتغال، استثناهایی بودند به نفع اقشار کم درآمدتر که اکثریت آنان زن هستند. آنها میخواهند برنامههای کمک هزینهی پزشکی و بیمه سلامت را نابود کنند. این دو تنها برنامههای برجامانده در حوزهی نئولیبرالیسم افسارگسیخته در حمایت از افراد مسن و فقرا و بیماران و ناتوانان و تنظیم خانواده و کودکان- به عبارت دیگر از زنان است (زیرا زنان مراقبت از دیگران را برعهده دارند).
در حالی که این اقدامات خدمات درمانی را از کودکان مهاجر دریغ میکند، پسانداز برای تحصیلات عالی را به «کودکانی که متولد نشدهاند» ارایه میدهد؛ راهی لطیف برای تثبیت «حقوق» «کودکان متولد نشده» که حق اساسی ما را در تصمیمگیری برای بدنهایمان تهدید کنند.
اما این همهی ماجرا نیست.
این جبهههای چندگانهای که علیه ما گشوده شده ما را نگران نمیکند. ما بسیار جنگیدهایم.
پاییز گذشته زمانی که زنان مشهور که به رسانههای جهانی دسترسی دارند تصمیم گرفتند سکوت خود را در برابر آزار و خشونت جنسی بشکنند، بالاخره سیلبندها گشوده شدند و موجی از محکومیت عمومی اینترنت را فراگرفت. کارزارهای #من_نیز و # ما_نیز و #وقت_تمام است، آنچه را که بیشتر زنان پیشاپیش میدانستند مرئی کردند: چه در محل کار و چه در خانه، در خیابانها یا در میادین، در زندانها یا در اردوگاههای پناهندگان، خشونت جنسیتی با تاثیرات نژادپرستانهی متفاوت آن زندگی روزمره زنان را درگیر کرده است.
آنچه که اکنون برملا شده این است که فقط به دلیل شرم یا ترس، این سکوت عمومی درباره چیزهایی که همیشه میدانستهایم، ادامه نیافته است: این سکوت به ما تحمیل شده است؛ با قوانین کنگره که بیش از یک سال مشاوره و درمان اجباری را به زنانی تحمیل میکند که شکایت رسمی میکنند؛ با سیستم قضاییای که طبق روال با استفاده از تهدید و خشونت فزاینده، گزارشهای زنان را نادیده میگیرد و در محیطهای دانشگاهی، از طریق مدیران با انگیزه! که ابزارهای «قانونی» هوشمندانهای را برای دفاع از موسسات خود و معروفیت دانشگاههای خود و انداختن زنان جلوی گرگها به کار میبرند. مبارزه با مبانی نژادپرستانه این گریزهای قانونی راهحلهای بیشتری را میطلبد. #من_نیز و #ما_نیز نه تنها با افراد متجاوز و زنستیز مواجه شدهاند، بلکه پرده از چهره پنهان موسسات و ساختارهایی برمیدارد که متجاوزان را قادر به چنین رفتارهایی کرده است.
همچنان که خشونت جنسیتیِ نژادپرستانه جهانی است، کمپین علیه آن نیز باید جهانی باشد. امپریالیسم آمریکا، نظامیگری و استعمار زنستیزی را در سراسر جهان تشدید کرده است. اتفاقی نیست که هاروی واینشتین در سال های طولانی تلاش خود در راه مرعوب و ساکت کردن زنان از سازمان امنیتی مکعب سیاه استفاده میکرد که از عوامل سابق موساد و دیگر آژانسهای اسراییلی تشکیل شده بود. ما میدانیم همان ایالتی که برای اسراییل پول میفرستد تا احد تمیمی و خانوادهاش را سنگدلانه بیازارد، تامین مالی زندانهایی را بر عهده داردکه زنان آمریکایی- آفریقاییتبار همچون ساندرا بلند و دیگران در آن جان باختهاند.
بنابراین در ۸ مارس ما علیه خشونت جنسیتی اعتصاب میکنیم؛ علیه مردانی که مرتکب خشونت شدهاند و علیه نظامی که از آنها حمایت میکند.
ما باور داریم این اتفاقی نیست که در ابتدا خواهران ما و مقاومت اجتماعی آنان، آنچه را همه میدانستیم رویتپذیر کرد.
توانایی آنها برای انجام چنین کاری بیش از خواهران کمدرآمد ما بود، که اغلب رنگینپوست هستند؛ کسانی که اتاقهای هتلهای گران قیمت شیکاگو را نظافت میکنند یا خواهرانی که در باغهای کالیفرنیا میوهچینی میکنند.
اکثریت بزرگی از ما به خاطر کمبود قدرت جمعی در محل کارمان و محرومیت از حمایتهای اجتماعی همچون مراقبتهای پزشکی رایگان خارج از محل کار، سخن نمیگوییم. شغل با درآمد اندک آن و با مدیر زورگو و رئیس آزارگر با ساعات کار طولانی اولین چیزی است که میترسیم از دست بدهیم، زیرا تنها وسیلهای است که میتوانیم با توسل به آن برای خانواده خود غذا و برای بستگان بیمار و ناتوان خود مراقبتهای لازم را فراهم کنیم.
ما دهانهایمان را برای همیشه بسته نگه نمیداریم. سرمایهداری ما را مجبور کرده است تا دهانهای خود را ببندیم.
بنابر این در ۸ مارس ما سخن خواهیم گفت؛ به شکل فردی، علیه آزاردهندگانی که کوشیدهاند زندگی ما را نابود کنند و به شکل جمعی، علیه ناامنی اقتصادی که ما را از سخن گفتن باز میدارد.
ما اعتصاب خواهیم کرد، زیرا میخواهیم با آزاردهندگان خود مواجه شویم. ما اعتصاب خواهیم کرد، زیرا خواستار رفاه اجتماعی و شغلی هستیم که دستمزد آن کفاف زندگی را بدهد تا خانوادههای خود را تامین کنیم همچنان که حق تشکلیابی برای مقاومت در برابر آزار را خواهانیم.
بنابراین ما در ۸ مارس علیه حبس جمعی، خشونت پلیس و کنترل مرزها، علیه برتری سفیدپوستان و علیه کوبیدن بر طبل جنگهای امپریالیستی آمریکا، علیه فقر و علیه خشونت ساختاری پنهانی راهپیمایی خواهیم کرد که مدارس و بیمارستانهای ما را به تعطیلی میکشاند، آب و غذا را مسموم میکند و ما را از عدالت در بازتولید محروم میکند.
ما برای حقوق کارگران، برابری حقوقی برای تمام مهاجران و دستمزد مکفی و برابر اعتصاب خواهیم کرد، زیرا با کاهش هر یک از این ابزارهای دفاع جمعی خشونت جنسی در محل کار تشدید میشود.
۸ مارس ۲۰۱۸ روز فمینیسم برای ۹۹ درصد است: روز جنبش زنان سیاه و قهوهای، سیس و بی۱، زنان کارگر لزبین و ترنس، فقرا و کم درآمدان، پرستاران بیمزد، کارگران جنسی و مهاجران.
در ۸ مارس #ما_اعتصاب_ میکنیم.
لیندا آلکف، سینزیا آروزا، تیتی باتاچاریا، رزا کلمنت، آنجلا دیویس، زیلا آیزنشتاین، لیزا فادرستون، نانسی فریزر، باربارا اسمیت، کینگا یاماتا تیلور
۱ـ cis and bi
فردی که جنسیت حقوقی، جنسیت بیولوژیکی، هویت جنسیتی و بیان جنسیتی وی باهم مطابقت دارد سی.آی.اِس (Cisgender) نامیده میشود. مثلاً فردی با آلت تناسلی مردانه متولد میشود خود را مانند یک مرد میپندارد و در آمار ثبت احوال بهعنوان «مرد» نامنویسی میشود.
دو جنسیتی (Bigender) افرادی را توصیف میکند که رفتار اجتماعی بین زنانه و مردانه دارند. این اصطلاح توسط انجمن روانشناسی آمریکا در گروه دگرجنسگونگان طبقهبندی میشود.
منبع:
We need a feminism for the 99%. That’s why women will strike this year