پس از خیزش همگانی دیماه ۱۳۹۶، حکومت ولایت مطلقه فقیه به چنان روزگار سیاهی دچار شده که هرروزش بدتر از روز پیش است. این سیه روزی فزاینده – که البته خود کرده بی تدبیر است – در همه زمینه ها اعم از بی ثباتی سیاست داخلی، نابسامانی های فراوان اقتصادی، پای در گل ماندن و درماندگی در سیاست خارجی، احتمال قریب به یقین خارج شدن آمریکا از توافق هسته ای «برجام» و در نتیجه تشدید تحریم های طاقت فرسا و شمشیر از رو بستن سه تفنگدار سیاست خارجی آمریکا یعنی ترامپ، پمپئو و بولتون برای از پا افکندن این نظام اهریمنی و ایران بربادده است.
شدت وخامت اوضاع به حدی است که رودربایستی ها نیز کنار گذاشته شده و حتی افراد شاخص جناح های مختلف هم به تلویح یا حتی تصریح از فروپاشی قریب الوقوع نظام سخن می گویند و به زعم خود راهکار و راه چاره پیشنهاد می کنند. دولت که مثلا قرار است نماد ثبات و اقتدار نظام باشد، مثل غریقی که در دریای توفانی به تخته پاره ای چسبیده و با امواج به این سو و آن سو پرتاب می شود، چنان دچار تناقض رفتار و گفتار شده که دیگر هیچ کس حتی طرفدار پروپا قرص هم حرفش را باور نمی کند و با این حال دست از فریبکاری و دروغگویی – که تنها شیوه ای است که برای ادامه کار و امروز را به فردا رساندن می شناسد – نمی کشد.
در چنین شرایط و اوضاع و احوال به شدت آشفته ای، «مقام معظم رهبری» – که گویی در سیاره ای دیگر و عالم هپروت به سرمی برد – وظیفه ای مهم تر از این برای خود نمی شناسد که برای ترغیب مردم به استفاده از شبکه های اجتماعی داخلی – که قرار است پس از فیلتر شدن «تلگرام» جایگزین آن شوند -، فتوا دهد که سرک کشیدن حکومت در حریم ارتباطی مردم «حرام شرعی» است!
در این اوضاع و احوال، که هرکسی فسفر مغز خود را برای یافتن راه چاره و برون رفت از مخمصه می سوزاند، پیشنهادهایی مطرح می شود که نشان دهنده دستپاچگی و سرآسیمگی ارائه کنندگان آن است. از جمله؛ مصطفی تاجزاده، اصلاح طلب سرشناسی که چندسال را نیز در زندان اوین – البته سوئیت اختصاصی – به سر برده، در حساب توییتری خود درتاریخ ۹ آوریل، ۲۰ فروردین (به نقل از صفحه فیسبوک «گیله مرد») می نویسد: «به نقطه عطف حذف یکی از دو دولت نزدیک می شویم. یا “دولت پنهان”از مستوری دست می کشد و با کنار زدن “دولت قانونی” ارکان حکومت را در دست می گیرد، یا مجبور به عقب نشینی از قلمروهای مختلف به ویژه در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی می شود. اجازه ندهیم “جامعه مدنی” از “حزب پادگانی” شکست بخورد»! البته، این اصلاح طلب معتقد به حفظ نظام ولایت مطلقه فقیه توضیح نمی دهد که «نقطه عطف» مورد نظرش چرا نمی تواند حذف هر دو دولت «قانونی و پادگانی» توسط مردم به جان آمده باشد. به نظر می آید که او نیز شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» در تظاهرات دیماه را جدی نگرفته و هنوز درپی آن است که قدرت را در میان یکی از دو جناح موجود دست به دست کند!
به همین اندازه اگر نه بیشتر -، جناح دیگر نیز دستپاچه و سرآسیمه درصدد یافتن یک راه چاره است و برای ارائه پیشنهاد در این مورد شخصیتی خوشنام تر و مناسب تر از سردار حسین الله کرم، چماقدار شناخته شده و رئیس شورای هماهنگی انصار حزب الله، که آوازه شهرتش از مرزهای ایران نیز فراتر رفته و به خاطر نقشش در سرکوب و نقض حقوق شهروندان در فهرست تحریم های اتحادیه اروپا قرار دارد، نیافته است. به گزارش ۸ آوریل، ۱۹ فروردین «رادیو زمانه»، این شخصیت برجسته و بانفوذ اصولگرا در گفتگو با وبسایت خبری «خبر آنلاین» مدعی شده که یک رئیس جمهوری نظامی می تواند کشور را در شرایط کنونی «نجات» دهد: «… معتقدم امروز ایران یک قدرت منطقه ای است و اگر وظایف خود را انجام ندهد تجزیه می شود. در چنین وضعیتی فردی باید سکان اجرایی کشور را به دست گیرد که استراتژیک [!] باشد، با این تعریف اگر مفهوم نظامی بودن معنای استراتژیک بودن در خود دارد، من آن صحبت را قبول می کنم»!
ظاهرا همه منظور سردار الله کرم از ردیف کردن این پرت و پلاها این است که به این نتیجه گیری برسد که: «… مردم توانمندی آقای سلیمانی را در مسایل استراتژیک دیدند که با به کارگیری نیروهای حتی غیر ایرانی اما معتقد به انقلاب اسلامی توانست تحول ایجاد کند یعنی کمترین منابع را از ایران برد و بیشترین سود را برای ایران آورد»! بدیهی است که از سردار الله کرم، که تخصصش در مسایل «استراتژیک» است نمی توان انتظار داشت که در مورد «کمترین منابع» – که تاکنون دهها میلیارد دلار پول و هزاران تلفات انسانی بوده – یا «بیشترین سود» – که نتیجه اش همین سعادت و رفاه و وفور نعمتی است که از سر و کله مردم ایران بالا می رود – توضیح دهد!
شوربختانه درمورد اجرایی شدن پیشنهاد سردار الله کرم یک مشکل کوچک وجود دارد و آن این است که سردار سلیمانی – یا به قول مسعود بهنود سردار عارف!- «دوسال پیش در بیانیه ای اعلام کرده که جایگاه نظامی خود را ترک نمی کند».
از سوی دیگر، آنچه که سردار الله کرم می گوید، در زمانی که هنوز نخستین سال دوره دوم ریاست جمهوری شیخ حسن روحانی نیز تمام نشده، زودرس به نظر می آید و بعید است که اصلا تا سه سال دیگر چیزی از نظام ولایت مطلقه فقیه باقی مانده باشد که او بخواهد سردار سلیمانی را برای ریاست جمهوریش تکه بگیرد!
مگر آن که، منظور سردار الله کرم آن باشد که همان طور که مصطفی تاجزاده اصلاح طلب هم گفت، «دولت پنهان» بخواهد با حذف «دولت قانونی» کودتای نظامی کند!